رمان سایه سرگردان به قلم ساناز زینعلی
ماهنوش به کمک برادرش، بهنود تصمیم دارد حیاط خانه قدیمی و آجرنمای مادربزرگش را تبدیل به کافه کند. برای گرفتن مجوزها و کارهای اداری آن به ارگانها و نهادهای مخصوص مراجعه میکند که در پی این رفتوآمد، آقازادهای را میبیند که در گذشته دلبسته هم بودند اما به جبر زمانه از هم دور شده بودند. ماهنوش تصمیم میگیرد دورادور او را زیر نظر بگیرد تا زمان مناسب رویاروییشان فرا برسد.
بهنود پس از افتتاح کافه به دلیل پیوستن به ناوگان کشتیرانی نمیتواند همراه ماهنوش باشد، اما او را با دوستانش آشنا میکند تا در نبود او، هم هوای ماهنوش را داشته باشند و هم جای خالی او را پر کنند. آشنایی با دوستان بهنود، زندگی ماهنوش را زیر و رو میکند.
تخمین مدت زمان مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
رمان فوق به علت چاپ دیگر پارتگذاری نمیشود
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ