دوست داشتی؟
رمان معمایی و جنایی آینه ی سیاه به نویسندگی ساناز لرکی

رمان آینه ی سیاه

  • 32.6K 👁
  • 422 ❤️
  • 827 💬

من خبرنگاری شدم تا به دنبال حقیقت بگردم، اما دروغ شبیه سایه‌ای سیاه مرا تعقیب می‌کند. از نصف خبرگزاری‌ها اخراج شده‌ام و حتی یک قدم از خط قرمزهایم عقب‌نشینی نمی‌کنم. حتی اگر این حقیقت‌جویی مرا به سیاه‌رخ برساند؛ جایی در دل کویر که قبرستان زند‌ه‌هاست و آن‌جا مردی هست که کلید‌دار آینه است. کلید‌دار جهنمی که فکر می‌کند بهشت است؛ یا بهشتی که خود کابوس است.‌ این‌جا شبیه هیچ‌جا نیست، همه با اشاره حرف می‌زنند. اینجا خود برزخ است و تمام آینه‌ها سیاه هستند.

بیشتر...
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکه
هنوز عضو رمان نشدی؟

برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.

کد عضویت داری؟

کد و وارد کن

اطلاعیه ها :

ساناز لرکی : ۳ ساعت پیش

سلام دوستان قشنگم
آیا می‌دونید اگه رمان رو حمایت کنید، منم خیلی خیلی حس بهتری دارم و بیشتر می‌نویسم؟
خودمم البته دارم حس خوب و قوی‌ای از رمان می‌گیرم. خلاصه...به خاطر حمایتتون
امروز به جای یه پارت سه پارت وی ای پی داریم
و سه پارتم پنجشنبه...
و این هفته دوتا پارت رو هم رایگان می‌کنم.
یکی امروز
یکی رو تایم خودش...
دیگه بریم جلو این هفته رو بترکونیم.

توجه کنید :

این یک رمان دو حالته است

یعنی به هر دو صورت رایگان و VIP پارتگذاری میشه و طبق روزهای پارتگذاری که در بالا گفته شده، پارت های رایگان و VIP قرار میگیره. ولی کسانی که حق اشتراک رمان رو پرداخت کردن و عضو رمان شدن، میتونن چندین پارت جلوتر رو بخونن .

18
۴ ساعت پیش

17
۴ ساعت پیش

16
۴ ساعت پیش

15
۲ روز پیش

2
۱۶ روز پیش

1
۱۶ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • فیونا

    در پارت 1800

    «ادای من و درمیاری نورا؟» واای خیلی خوب بووود😂❤️ حالا سوال این جاست که... پرنسسِ کدوم شاهزاده..؟ به شخصه آتش و ترجیه میدم:) با تشکر از ساناز🙃🍓

    ۲۲ دقیقه پیش
  • فیونا

    در پارت 1700

    «نگاهش نگاه یک پزشک نبود که نگران زخم باشد، نگاه یک نقاش بود که به رنگ روی پالتش نگاه می کند...»👀❤️ 🔥 آذرخش هم عجب وقتی رسیداا.. یه کم دیر تر می اومدی بفهمیم می خوای از چه چیزی نجاتش بدی:)) ولی آهنگ این پارت چقدر بهش میومد🥹🫶🏻

    ۴۱ دقیقه پیش
  • فیونا

    در پارت 1600

    نورا رو کشیدهههه🫠:) درد عجیب پشت نقاب این دو برادر و رابطه ی نه چندان دوستانه شون واقعا من و کنجکاو می کنه... البته نه کنجکاوتر از نورایی که استاد به فنا دادن خودشه🤌🏻🍓

    ۶۰ دقیقه پیش
  • طرفدارلالایی پاندورا

    10

    قلمتون واقعا زیبا و قوی هستش و باعث میشه جذب رمان بشیم ممنونم بابت این رمان زیبا🤌💞✨

    ۲ ساعت پیش
  • نیاز

    00

    مثل همیشه غیرقابل پیش بینی و عالی⭐🌱

    ۲ ساعت پیش
  • ماری

    در پارت 900

    به نظرم کار آذرخشه🥶

    ۳ ساعت پیش
  • سارا

    10

    چقدر من دوست دارم این داستانو 🍓☕ انگار هنوز شروع نشده یه جایگاه خاصی تو قلبم دارههه ( مثل داتورا ✨🎭 )

    ۷ ساعت پیش
  • ساناز لرکی | نویسنده رمان

    ببین همین الان دارم مینویسمش و اینقدر تو مغزم زنده‌س که نوشتنش عین زندگی کردنشه. خیلی حس عجیبیه

    ۶ ساعت پیش
  • ملکه ی ارزوها

    در پارت 100

    اونجا یی غیر منتظره بود که نورا پشیمون شد و پخش نکرد عکسارو

    ۱۲ ساعت پیش
  • واقعا جالبه

    در پارت 110

    خیلی خوشم اومد عاشق رمانش شدم دمه نویسنده گرم

    ۱۲ ساعت پیش
  • فاطمه زهرا

    10

    خوشم میاد که هیچوقت کاراکترا رو سفید سفید یا سیاه سیاه نشون نمیدی...همشون واقعی ن..مثل زندگی خود ماها!پر از سیاهی و مملو از سفیدی..یه پارادوکس محض..

    ۲ روز پیش
  • رویا

    00

    دقیقا 🙂 من خودم خیلی کم پیش بیاد تو یه رمان از یه کارکتر از ته دل متنفر شم ( مگه اینکه خیلی رو مخ باشه 😂 ) چون حتی شرورترین و منفورترین شخصیت های کتابا هم داستان زجر کشیدن خودشونو دارن هیچکس از اول بد نیست💔

    دیروز
  • فاطمه زهرا

    00

    دقییقاا،موافقم با نظرت خیلی

    ۱۷ ساعت پیش
  • آ.ت

    00

    من حس میکنم تعریف کردن از این رمان هنوز زوده : ) هرچند که همین اولش هم فوق العاده ست بازم معجزه واقعی در راهه و ما قراره بیشتر غرق بشیم تو این فنجون قهوه تلخ و کنجکاوی دختری که بوی توت فرنگی بوده و نقاشی ها و دیدگاه منحصر به فرد ماحی و آینه های پررمز و راز...ممنون ازت پری قلم 🤍🌼✨

    ۱۹ ساعت پیش
  • Anita

    در پارت 1500

    واااای چه باحال بود🫠😉

    ۱۹ ساعت پیش
  • Anita

    در پارت 1300

    و دوباره سانازی که توی یاختن صحنه های ترسناک استاده🥵

    ۱۹ ساعت پیش
  • Anita

    در پارت 1200

    خیلی در مورد آتش کنجکاوم دوست دارم بیشتر در موردش بخونم🫠

    ۲۰ ساعت پیش
  • ماهتیسا

    10

    من یه واقعیتی رو بگم👀 رمان لالایی پاندورا چون فکر نمیکردیم فانتزی باشه خیلی آخرش شوکه کننده بود الان کنجکاوم بدونم پایان این رمان چجوری قراره منجمدمون کنه از هیجان! تازه فانتزی هم نیستتتت🌼

    دیروز
  • ماهتیسا

    20

    انتظار دارم پایانش خیلی خفن باشهههه مثل پایان این دور را من بازی میکنم که واقعا غیرقابل حدس بودد✨ بدون اینکه ژانر داستان عوض شهههه!

    دیروز
  • ساناز لرکی | نویسنده رمان

    دقیقا همینه

    دیروز
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.