رمان فانتوم به قلم آستاتیرا عزتیان
سرمه به همراه چندتا از دوستهای صمیمیش تصمیم میگیرن برای خوش گذرونی و استراحت به ویلای یکی از آشناها برن و چند روزی اونجا بمونن و تفریح کنن اما همون شب اول برای صاحب ویلا اتفاقی میافته که همه خوشیها بهشون زهر میشه و دردسرهای زیادی برای سرمه به وجود میاد...
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
خوشت اومده؟😉😂
۱ ماه پیش.....
در پارت 4200وای ببخشید ولی من عاشق فرزاد شدم😂
۱ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
حق داری خیلی چیز خوبیه😂🤲🏻
۱ ماه پیشندا
00بی نظیر کیف کردم دمت گرم امیدوارم بازم ازت کارای جدیدببینم
۴ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
💕🥰
۴ ماه پیشستاره
در پارت 15000درود نویسنده جان بسیار رمان زیبایی بود متنفاوت ترین رمانی بود که خوندمش احسنت به قلم شما👏🏻👏🏻❤
۴ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
لطف دارید❤️
۴ ماه پیشNajva
در پارت 15000خیلی ممنونم برای رمان جدید بود🌹✨
۴ ماه پیشسِتاره
00ایکاش به ی نفر میرسید ولیی
۴ ماه پیشهانا
در پارت 15010این رمان یاد داد به کسی وابسته نشیم همه یه جایی ول میکنن میرن خودت میمونی و خودت
۴ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
در آخر خودتی و خودت✌🏻
۴ ماه پیشلیلی
در پارت 15000شاید نظر من چرته ولی همه شون تاوان مرگ کوشا پس داون به نحوبب مقصر داستان بودن با پنهون کارییا شون
۴ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
نظر شما کاملا محترمه عزیزم بالاخره هرکس یه دیدگاهی داره❤️ ولی تا حالا کسی به این موضوع اشاره نکرده بود مشخصه رمان رو خیلی عمیق خوندی و درک کردی😍
۴ ماه پیشهانا
در پارت 14900از یوسف بدم اه***نشه بره با بوسف نوییندههه بگو من تنها کسی نیستم ک از بوسف متنفره
۴ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
والا یه سریا دوستش دارن یه سریا نمیخوان سر به تنش باشه🥲😅
۴ ماه پیشهانا
در پارت 12300طوری ک کمیل مراقب خواهرشه>> طوری ک من همچین داداشی میخام>> کمیل خیلی با خواهرش مهربونه>>
۴ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
اره خیلی داداش خوبیه واقعا🙂
۴ ماه پیشهانا
در پارت 14200فرزاد هم از اخلاق بهم میخورن هم باهم اوکی ان عشق شون قشنگه
۴ ماه پیشسمیرا
در پارت 12400وای نویسنده جان چطوری تونستی شخصیت کثیفی مث یوسفو خلق کنی وپروبال بدی به کاراش اولش فکرمیکردم چه رمانتیک وغیرتیه،واقعا خیلی چندشه نه منطق حالیشه نه آرومه نه وجدان نه درک سرمه انگارکاردرستی کرده واقعاک
۸ ماه پیشآستاتیرا عزتیان | نویسنده رمان
هیچ آدمی سیاه یا سفید مطلق نیست آدما خاکستری هستن بدی دارن خوبیم دارن باید دید کدوم کفه ترازوشون سنگین تره...
۸ ماه پیشنینا
در پارت 12400برگشت یا یوسف خریته غدورشو شکونده هرچقدم. یوسف خوبه باشه رمانت عالیه ادم فکر میکنه فیلمه:)
۴ ماه پیشسونا
در پارت 12001این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
هانا
در پارت 11301این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
هانا
در پارت 10611تف تو غیرت مسخرت:/ سرمه از رو نادونی با رزاد بوده بعد یوسف شعور داشته فقط بخاطر غیرتش ریده تو زندگی یه ختر دیگه؟:) بمیرم برای خواهر کمیل واقعا***دهن یوسف
۴ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
نگین
۲۳ ساله در پارت 7700خیلی این لحظه های هاتو عالی توصیف کردی نویسنده جونن 😂😘🤤