دوست داشتی؟
رمان نفرت اثر شکوفه.ن

رمان نفرت

  • 73.3K 👁
  • 109 ❤️
  • 110 💬

داستان در مورد دختری‌ست که در دعوایی که بین برادر بزرگش و پسر همسایه‌شان در می‌گیرد ناخواسته برادرش دست به قتل میزند و دختر به عنوان خون‌بها به پسر بزرگ خانواده مقتول داده می‌شود. پسر بزرگ خانواده از او متنفر است و به اشکال مختلف این نفرت را نشان می‌دهد… نفرتی که تاثیری متفاوت در زندگی او می‌گذارد…

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • نازنین

    00

    رمان خوبی بود ولی نمیدونم چرا ناراحت شدم وقتی اون مرده رو بخشید😂خیلی رو مخ بود اه

    ۴ هفته پیش
  • خاطره

    10

    اولا اینو بگم که قلم نویسنده ضعیفه یا لفظه قلمه یا خودمونی باید بیشتر وقت میزاشتین خانم نویسنده

    ۲ ماه پیش
  • ملینا

    50

    من نفهمیدم الان دختره چند سالشه بعد رمان خیلی بد نوشته شد

    ۱۱ ماه پیش
  • دلقک

    00

    وقتی ازدواج کرد ۱۷ بود یعنی ؟ یا ۱۵ ؟ شما فهمیدید چند سالشع؟

    ۵ ماه پیش
  • دلقک

    10

    باورم نمیشه گریه ام رو در آوردی 😐😐😐 ولی غلط املایی زیاد داشت . خیلی زیاد ...... کلا ۴ معنیش ۲ بود و ۵ معنیش ۱ .

    ۵ ماه پیش
  • تبسم

    20

    بالاخره چشمای رکسانا سبز بود یا قهوه ای ؟ برای عروس خون بس لباس عروس و تالار و این چیزا گرفتن ؟ از عددای ۴۲ و ۵۲ هم که برای سن همه به کار برده شده بود

    ۵ ماه پیش
  • Yas

    00

    دوستان نظر برخی از کاربرارو خوندم که گفتن قلمت قوی نیست ، دوستان عزیز دقت کنین که این رمان برای حدودا فک کنم ۷ ۸ سال پیش هست ، اون زمان هم جز بهترین رمانا بود

    ۶ ماه پیش
  • دلارام

    10

    بهت پیشنهاد میکنم تا جایی که میتونی رمان بخونی این باعث میشه داستانای زیادی به ذهنت برسه،طریقه نوشتن را یاد بگیری و خیلی چیزایی دیگه ، باز داستانی در نظر داری روی طریقه بیانش بیشتر کار کن🌹

    ۶ ماه پیش
  • فرانک

    21

    هر شخصی از راه میرسه یه رمان میده بیرون😂 بابا نویسنده😂😂 اصلا نمیتونستم باهاش ارتباط بگیرم مشخص بود شخصِ به اصطلاح نویسنده سن کمی داشته و من اصلاااا نتونستم ادامه بدم

    ۶ ماه پیش
  • نازنین

    10

    فکر کنم نویسنده عاشق عدد 52و42 بود یعنی چی میگه من با 52سال سن ازدواج کردم و ازاین چرت و پرتا

    ۷ ماه پیش
  • یه نفر

    20

    این دیگه چه رمان مزخرفی بود حالم بهم خورد عه لاقل زحمت بکش یکم کار کن رو رمانت😐😐💔

    ۹ ماه پیش
  • Sama

    30

    نویسنده به عدد ۵۲ علاقه خاصی داشته😆 بعدشم من نمیدونستم شماره اورژانس ۵۵۵ باشه🤣

    ۱۰ ماه پیش
  • سحر

    10

    مگه مجبورید داستان بنویسید و مزخرفات برخورد مردم بدید

    ۱۰ ماه پیش
  • مهیا

    30

    سناشو کاملاااا اشتباه گفت 52 سالگی اخه میشه مدرسه رفت میشه رفت ولی اخه میگه دبیرستانم تموم شد اینجا یه اشکال داشت بعضی جاها کتابی حرف میزد بعدش همه چیش خوب بود واقعا خیلیی بود

    ۱۰ ماه پیش
  • نرگس میمندی پور

    00

    بنظرم نباید فرار میکرد یا بچه نباید سقط میشد یا مثلا چطور بعد از ۵ سال توی ی مهمونی همو دیدن اما بازم دست شما درد نکنه فوق العاده بود

    ۱۰ ماه پیش
  • زهرا

    00

    عالی بود خیلی قشنگه بازم رمان درباره خون بس بودن بزارید

    ۱۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.