روستای پرماجرا

به قلم افسون

عاشقانه طنز کلکلی معمایی

غزل و یسنا و الهه و یلدا 4 تا دوست صمیمی و پر نشاط ،بعد از دادن کنکور تجربی برای رفع خستگی به روستایی میرند که خاله حوا ، خاله ی پدر های یسنا و غزل که با هم دختر عمو هستند ، اونجا زندگی میکنه و پیشش میمونند
و اونجا با یه گروه پسر به اسم راستین و سالار و امیر و دانیال به کل کل و بحت شروع میکنند و داستان های زیادی رو تجربه میکنند و تو اون یه ماه اتفاق هایی بین اونا میفته که ….. پایان خوش


283
75,447 تعداد بازدید
242 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۸ ساعت و ۱۳ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ...

    00

    چرت و حوصله سر بر

    ۷ روز پیش
  • رویا

    ۱۵ ساله 00

    رومان خوبی بود ولی کاشکی عروسی میکردن جواب کنکورم نیومد دوستاشم زود قضاوت کردن اصلا کاشکی همچین دوستایی نداشت بازم دست نویسنده درد نکنه 😍

    ۴ هفته پیش
  • رها

    ۲۲ ساله 00

    من نخوندمش ولی با این نظرات امید وارم خوب یعنی نه عایی باشه

    ۱ ماه پیش
  • هستی

    ۱۲ ساله 00

    عالی بود

    ۱ ماه پیش
  • Taraneh

    00

    رمان فوق العاده عالی زیبا خنده دار من یکی که باهاش کلی خندیدم ممنون از نویسنده عزیزن بابت رمان قشنگش ♡

    ۱ ماه پیش
  • ملک محبت

    00

    عالی بود

    ۲ ماه پیش
  • تینا

    ۱۳ ساله 00

    در کل خوب بود ولی ۲ تا مشکل داشت یک اینکه اخرس نفهمیدیم امیر و دانیال با کیا جفت شدن البته فک کنم با الهه و یسنا بود ولی خب باید معلوم میشد دوم اینکه نتیجه ی کنکور نیومد. ولی خیلی خوب بود من دوسش داش

    ۳ ماه پیش
  • دخی شیطون

    ۱۵ ساله 00

    واقعا رمانش خوب بود از اون رمانای هستش که دوست نداری تموم شه دست سازندش درد نکنه شماهای که میگید مزخرفه خب نخونید مگه مجبورتون کردن بیخودی هم ایراد نگیرید عزیزان❤

    ۸ ماه پیش
  • خیلی خوب بود

    00

    خیلی خوب بود ممنونم

    ۴ ماه پیش
  • Ghazal

    00

    اینکارارو بیشتر دشمنا انجام میدن تا دوست! خیلی ابکی بود دوروز همو دیدن عاشق شدن حداقل یکم بیشتر توضیحات میداد نکه همون اول عاشقانه کلکل کنن معلومه قلم نویسنده خیلی روان نیست اصلا. با احترام!

    ۵ ماه پیش
  • Ghazal

    00

    و دوستاش اصلا پشتش نبودن بجای اینکه بشینن باهاش صحبت کنن چرا اینکارو کرده فقط قضاوت کردن و تیکه انداختن والا من از ۹ سالگی رمان میخوندم و الان ۱۶ سالمه طبق این رمانایی که خوندم

    ۵ ماه پیش
  • Ghazal

    00

    چرا دوستای دختره اصلا پشت هم نبودن؟ فقط یه تصمیم میگرفتن به همدیگه تحمیل میکردن این اولیش

    ۵ ماه پیش
  • مریم قربانی

    ۲۳ ساله 00

    سلام چراجلددوم نزاشتین منتظرجلددومش بودم

    ۸ ماه پیش
  • مائده

    01

    جالب نبود اخرش مزخرف تموم شد

    ۹ ماه پیش
  • رویا

    ۱۸ ساله 00

    رومان خوبی بود کاشی عروسی هم می کردند و جواب کنکورو میگفتین خیلی بهتر بود رو رمان ها بیشتر وقت بگذارید ممنون

    ۹ ماه پیش
  • نفس

    ۲۵ ساله 00

    ای بدک نبود باز ام تشکر

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.