
رمان انتخاب دوم
- به قلم Vaniya.b
- ⏱️۳ ساعت و ۳۱ دقیقه
- 118.6K 👁
- 707 ❤️
- 527 💬
داستان درمورد یک انتخابه…یک انتخاب که اولویت اول نیست،و خیلی سخته برای کسی که تمام دنیاتو با فکر به اون ساختی اولویت دوم باشی،انتخاب جایگزین باشی... پایان خوش
فقط براي اينکه شکمم قاروقور راه نندازه نصفه شب دوسه قاشق خوردمو اون زرشک پلوي پررنگولعابو چپوندم تو يخچال
ظرفارو جمعوجور کردم و شستم
به سمت اتاق خواب رفتم،تازه از حموم اومده بودو لباس مي پوشيد،به نظرم کمي لاغر شده بود
لبه ي تخت نشستمو گفتم:اگه از غذاهاي من خوشت نمي آد زنگ بزنم پيتزا بيارن
تيشرتشو تن کردو مثل هميشه با اخم گفت:نه سيرم
حوله رو موهاش انداختو شروع کرد به خوش کردن
پتو رو کنار دادمو خزيدم زيرش،به بالاي تخت تکيه زدمو گفتم:امروز يه سررفتم پيش مامان،سلام رسوند
فقط سر تکون داد
خودمو سُردادم و سرمو رو بالشت نرمم گذاشتم
موهاشو همينطور نم دار ول کردو لبه ي تخت نشست
ساعتشو مثل هميشه کوک کردو دراز کشيد،آرنجشم گذاشت روي چشماش
با احتياط گفتم:فريد به تو ام زنگ زد؟
وحيد-اوهوم
-ميريم؟
محکم گفت:آره
هه...چه سوالي!يه درصد فکر کن دلش نخواد بريم
دندونامو روي هم فشار دادمو سعي کردم بخوابم
اونقدر خسته بودم که زود خوابيدم
با تکونهاي تخت بيدار شدم
از اتاق بيرون رفت...
کمي صورتمو با دست ماليدم،نگام به ساعت افتاد که 2 رو نشون مي داد
هميشه همين بود،وقتي خوابش نمي برد منم نمي تونستم بخوابم بسکه خوابم سبک بود
بلند شدمو به پذيرايي رفتم تا يکم آب بخورم
روي مبل روبه شومينه نشسته بودو سيگار مي کشيد
لعنت به تو وحيد
دندونامو به هم فشردمو گفتم:من به درک،ريه ات داغون شد بسکه اين کوفتي رو دود کردي
جوابي ندادو همچنان پک عميق زد
کمي آب خوردموآرنجامو زدم رو اپن و با حرص گفتم:چيه استرس داري؟
جوابي نداد
-برو دم پنجره بکش خونه بوي سيگار گرفت بسکه از شب تا صبح سيگار ميکشي
يه دفعه از کوره در رفتو داد زد:برو تو اتاق درم ببند
-نمي خوام برم،مي دوني از سيگار بدم مياد همش دود کن
وحيد-مگه دل بخواه توإ؟برو حوصله ي بحث ندارم يلدا
-آره خوب مغزت درگير چيز ديگه ايه
عصبي غريد:بس ميکني يا نه؟
-نه بس نمي کنم
سيگارشو تو جاسيگاري کوبوندو بلند شد اومد سمتم
باز وحشي شد
-جلو نيا
اومد تو آشپزخونه و دادزد:اينو تو گوشت فرو کن ،تو کسي نيستي که نظرت برام اهميت داشته باشه...نميتوني تحمل کني برو
صداش مطمئنا تا 7تا کوچه اون ور ترم مي رفت
آب دهنمو قورت دادمو گفتم:چيه؟بازبحث رفتن خونه ي فريد شد آب روغن قاطي کردي؟
گلدون کريستال روي ميزو پرت کرد سمت اپن،هزار تيکه شد،بي اختيار جيغ کشيدم
وحيد-ديوونه ام نکن
-ديوونه هستي نياز به تلاش من نيست
اومد بياد سمتم از اون ور ميز دوييدم به سمت اتاق خوابو سريع درشو قفل کردم
لگدي به در زدو گفت:لعنتي
قلبم مثل گنجشک ميزد...لبه ي تخت نشستم،بغض کردم،واقعا چي اين مرد خواستني بود برام؟
از توي کمد يه دست کتو شلوار براش در اووردم،مي دونستم ميخواد از هميشه بهتر باشه اما يه کتو شلوار تقريبا کهنه تر از بقيه بيرون کشيدم
همه کتاش مارک بودو بهترين اما اينم باز بدنبود،بهتر از اون مشکيه بود که همش رو اعصابمه
آخه لعنتي توي اون کتو شلوارخيلي خواستني مي شد...خواستني؟تو به اين ديو ميگي خواستني يلدا؟پووووف...لعنت بهت وحيد که تو فکرمم نمي تونم راحت باشم
کتو شلوارو پيرهنوبه همراه ساعتش مچاله کردمو در اتاقو باز کردم سريع پرت کردم بيرون و درو باز قفل کردم
صبح که بيدار شدم ساعت 11 بود.پس رفته
از اتاق بيرون اومدم،لامصب انگار تا صبح مي کشه...رو جاسيگاري پرته سيگاربود
به درک اينقدربکش تا خفه شي
ريز خنديدم،همون کتو شلوارو پوشيده رفته حتما،دلم خنک شد
گلدون ريز ريز شده ي ديشبو جمع کردمو صبحونه ي مختصري خوردم
رفتم يه دوش گرفتم اومدم ساعت 2 بود...کل آب تهران ميرفت تو چاه ما فکر کنم بسکه من حمومم طول ميکشيد
بهار
00نویسنده عزیز اگه جلد دوم داره بگو اگه نداره چرا مارا سرکار گذاشتی
۴ روز پیشمهسا
1834این رمان جلد دوم داره که فروشی است داستان از اونجایی شروع میشه که شوهر نسیم میمیره وحید به نسیم کمک می کنه زنش یلدا فکر می کنه وحید هنوز نسیم رو دوست داره باهاش دعوا میکنه وحیدم از سر لج از نسیم
۴ سال پیشمهنا
101اسم فصل دومش چیه؟
۴ سال پیشHasti
132اسم جلد دومش چیه؟ میشه بگید
۴ سال پیشع
62میشه اسم جلد دومشو بگید
۴ سال پیش.
80اسم جلد دومشو بگو
۴ سال پیشمیشه بگی چی
10اسک جلد دوم
۳ سال پیشفاطی
30اسمش جلد دومش چیه؟ ،کجا میشه پیداش کرد؟
۳ سال پیشV
00پس چرا هیچ جا جاد دومش نیست ؟
۳ سال پیشM
10وای این رمان حتما جلد دوم میخواد لطفا اسمش رو بنویسید ا.ه میدونین ممنون
۳ سال پیشpar
10اسمش چیه
۳ سال پیشpar
11کجا توی چه برنامه ای بود واسمش چیه
۳ سال پیش
10برام سواله جلد دومش رو کجا خوندید؟
۳ سال پیشدینی
00خانم مهسا میشه بکید اسم جلد دومش چیه
۳ سال پیشنفس
60اسم جلددومش چیه نکنه ماروسرکازگذاشتی😂
۳ سال پیشنفس
10سلام ببخشید تو رو خدا جلد دوم رمان انتخاب دوم بگین
۳ سال پیشمائده
20میشه اسم جلد دومشو بگی؟ چجوری میتونم بخرم رمانشو؟
۳ سال پیشM
11اسمش چیه؟
۲ سال پیشمریم
00سلام میشه خواهش کنم بگین اسم جلد دومش چیه مسوختام بخرم خواهشا بگین ممنون میشم
۱ سال پیشسارینا
00اسم جلد دوم؟
۱ سال پیشمجهول
110سه ساله منتظرم این مهسا بیاد اسم جلد دوم رمانو بگه🙂😂
۱۰ ماه پیشندا
00😂😂😂😂😂😂😂ای خدا
۷ ماه پیشزهرا
20الان شد چهار سال😂😂😂
۵ ماه پیشمجهول
20شاید باورت نشه ولی هنوزم منتظرم😐😂
۵ ماه پیشفاطمه
00از کجا تهیه کنیم؟
۹ ماه پیشناشناس
00میشه بگید فصل دو چی میشه؟
۶ ماه پیشجلد دوم کجا خوندین؟
00شماجلد دوم روکجا خوندین ؟؟ واسمش چیه ؟
۱ ماه پیشالناز
00خوب اسمش چیه
۲ هفته پیشگلی
00اسم جلد دوم رو بگو
۱ هفته پیشیلدا
00دقیق نمی دونم هر جا گشتم پیداش نکردم
۲ هفته پیشکیانا
20عالیییییه من بیشتر از ده با خوندم پشنهاد میکنم حتما بخونید خیلی خوبه
۴ هفته پیشکنجکاووم
00رمان قشنگی بود کاش از طرف هر دو نفر می نوشت ولی در کل رمان خوبی بود
۱ ماه پیشبهار
20وایی عالی بود ولی حیف آخرش خوب تموم نشد وحیدم خیلی بی احساس بود لطفاً بگید اسم جلد دومش چیه دارم دیونه میشم ،🥹☹️
۲ ماه پیش...
00راست میگه لطفا بگید
۲ ماه پیشبی نظیر بود مرسی
00بی نظیر بود مرسی از نویسنده گل کاشکی ادامع میدادیش خیلی قشنگ بود و اینکه جلد دوم داره یا نه
۲ ماه پیشSonia
11رمان با حالی بود عاشق شخصیتاش شدم
۲ ماه پیشیلدا
10فقط بخاطر اینه هم اسم خودم بود خوندم اگر از زبان وحید بهتر می شد و اما فصل دوم موضوع اصلا خوب نیست تازه فروشی هم هستش
۶ ماه پیشفاطمه
10میشه اسم جلد دومش رو بگی؟
۴ ماه پیشافرا
10فصل دومش رو از کجا باید پیدا کرد؟
۲ ماه پیش...
20میشه اگه رمان دیگه ام نوشتی اسمشو بگی
۳ ماه پیش...
00وای خیلی خفنه بازم بنویس
۳ ماه پیشنهان
21جاذبه ی بین شخصیت ها برام جذاب بود، و این بود که باعث میشد با امیدواری ادانه بدم رمان رو ولی نمیشه از این حقیقت گذشت که هنوز خیلی جای کار داره! مخصوصا پایانش..بسیاری از مسائل داستان بی جواب موند..خیلی یهویی اعتراف عشق اومد و تموم شد..طوری که چندان به دل ننشست
۴ ماه پیشال.ال
30عه یعنی چی یکم ادامه می دادید ولی خدایی رمانش یه جوری بود که ادم محوش میشد
۴ ماه پیشمریم
30سلام به نظر من اگر بعد امدن وحید خونه ی یلدا و اعتراف کردنش رمان یه کمی ادامه میدادین بهتر هیجان انگیز تر بود
۴ ماه پیش
-
رمان تا ابد کنار تو ژانر : #عاشقانه #طنز #ازدواج اجباری #همخونه ای
-
زندگی غیر مشترک ژانر : #عاشقانه #ازدواج اجباری #همخونه ای
-
اگر چه اجبار بود ژانر : #عاشقانه #کلکلی #ازدواج اجباری #همخونه ای
-
همخونه شیطون من ژانر : #عاشقانه #طنز #کلکلی #ازدواج اجباری #همخونه ای #هیجانی
-
سایه پناه ژانر : #عاشقانه #ازدواج اجباری #همخونه ای
ماهی
00عالیییییههههه میتونم بگم بالای پنج بار خوندم اما خب نقص هم داشت اونم این بود پایانش رو باید نویسنده بیشتر گسترش میداد و از شادی هاش هم میگف و اینکه وحید تا پایان رمان یه ابراز علاقه شدید بهش نکرد