دوست داشتی؟
رمان اجباری بی رحمانه اثر sanaz & pegah

رمان اجباری بی رحمانه

  • 186.3K 👁
  • 1.1K ❤️
  • 976 💬

نفیسا دختر ناخواسته یک خانواده اصیله که وقتی 6 سالش بوده پدر و مادرش اونو رها میکنن و میرن استرالیا. تنها کسش عموشه که اونو توی خانواده دوسش داره و از بچگی بزرگش کرده. حالا پدر بزرگش میخواد اونو به اجبار با پسر عموش آرتا به عقد هم در بیاره که تا یک سال براش یه نوه بیارن تا نسلش ادامه پیدا کنه. پایان خوش

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • آیسو

    00

    رمان خیلی خوبی بود که خوندم . ممنونم ازنویسندش. واقعا زحمت کشیدن . تشکر میکنم ازشون .

    ۲ روز پیش
  • نفس

    00

    خیلی رمان مضخرف با قلم ضعیفی بود روند داشتند بشدت تند بوده شخصیت های مضخرف و ضعیف

    ۴ روز پیش
  • ممنون بابت رمان .

    00

    نفیسا رفتارش یه جوری بود انگار ماست آخه مگه میشه کسی شوهرش وبقیه این همه بلا سرش بیارن هیچی نگه و به همین راحتی بگذره

    ۲ هفته پیش
  • LiLi

    00

    عالیههههههههههههههههههههههعههععهعههههههههههههههه

    ۲ هفته پیش
  • موهانا همت

    00

    این داستان واقعیه خیلی ا مادرانه که ازطریق شوهرای بیفکرشون هم به مادر بدتربه بچشون آسیب میزنن. فکرمیکنن انتقام گیری ازکسی که ازش جدامیشن بوسیله جداکردن بچه دلشون وخنک میکنه. ولی همون بچه بعدها حق وبه مادرمیدن واین پدره که تاآخرتنهامیمونه. بالاخره این راز یه روز برملا میشه. ودرعین حال ظالمانست.

    ۴ هفته پیش
  • آنیتا

    00

    رمان بسیار قشنگی بود

    ۱ ماه پیش
  • شکوفه

    00

    بنظرم خوب نیومد.ولی بازم ممنون

    ۱ ماه پیش
  • فاطی

    00

    واقعا ممنونم بابت این رمان خیلی احساسی و خوبه حتما بخونید

    ۱ ماه پیش
  • Asal

    00

    رمان یه جوری بود که اولش با آخرش تفاوت داشت اولش وقتی نفیسا خاطرات بچگیش رو مرور میکرد از بی توجهی واینکه خانوادش نخاستنش حرف میزد حتی وقتی برای اولین بار اومدن خونه پدربزرگش پدرش وقتی نفیسا ذوق کرد برای داشتن برادر زاده بهش کنایه زد کلا فرق داشت ولی خب بدک نبود اما اشکال زیاد داشت

    ۱ ماه پیش
  • Melisa

    11

    رمان احساسی بود بغضم گرفت نفیسایی بیچاره ولی خیلی خسته کننده شد.

    ۱ ماه پیش
  • ساجده

    21

    بینظیر بود من عاشقشم شدم هرچیک بخونی کمه 😝😋

    ۱ ماه پیش
  • سوگند

    00

    خوندمش بعض بیکاری ولی کلا مزخرف🥴

    ۲ ماه پیش
  • سلین

    00

    عالی بود کنجکاو بودم ادامه بدم

    ۲ ماه پیش
  • Shiva

    10

    یک رمان عاشقانه و خیلی غمگین که من و له گریه انداخت . دستت درد نکنه خوب بود

    ۲ ماه پیش
  • خدیجه

    20

    خیلی عالی بود دوست داشتم

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.