دوست داشتی؟
رمان  رمان همسایه
 اثر افسانه انصاری

رمان همسایه

  • 107.9K 👁
  • 474 ❤️
  • 380 💬

مارال به دلیل اصرار خانواده اش به ازدواج با مردی که برایش درنظر گرفته اند مجبور به جدایی از پسر مورد علاقه اش میشود و تن به ازدواج اجباری میدهد... او فکر میکند بعداز ازدواجش عشق عمیقش را فراموش خواهد کرد! اما غافل از اینکه ازدواجش تازه آغاز ماجراست...

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • علی

    00

    واقعا خیلی عالی بود

    ۶ روز پیش
  • ایران

    00

    این مارال خیلی ضعیف بود. ولی نمیدونم چرا دلم برای هر سه تاشون میسوخت هم مارال هم حامد و هم علی

    ۷ روز پیش
  • معصومه

    00

    بهترین رمانی بود که توی طول سال خوندم اوایل خیلی دلم برای ارال و علی می سوخت ولی کم کم حامد برای مارال عاشق شد شد و از نویسنده محترم بابت این رمان زیبا ممنونم

    ۱ هفته پیش
  • هلن

    00

    عالی بود👏❤️

    ۲ هفته پیش
  • کنجکاووم

    00

    من تا قسمت اول که خوندم اشک توی چشمام جمع شد واقعاً این اتفاقاتی که گفته بود برای اکثر دخترا هست شاید تغیراتی داشته باشه اما یک دختر همیشه محدوده و آزادی کمتری نسبت به یک پسر داره

    ۳ هفته پیش
  • رمضان

    00

    جالبه ،دختر بیش از یک سال ،با پسر حتی خونه خالی رفته،ولی حتی فامیل پسر پدر معروفش و کارش رو که مورد تایید پدر خودشه،،حتی خانواده پسر رو نمیشناسه تمام قصه مشکلات زندگی مارال هیچ چطور میخواست علی رو به خانواده معرفی کنه پدرش شغلش خانواده اش اگه میپرسیدن علی کیه یک ساله رابطه داری چی جواب

    ۴ هفته پیش
  • ندا

    00

    قلم نویسنده جذبم نکرد

    ۱ ماه پیش
  • نازی

    20

    شخصیت حامد و دوست نداشتم خیلی خودخواه بود و ضعیف کُش

    ۲ ماه پیش
  • Mahsa

    00

    رمان عالی ای بود اگر واقعن اهل کتاب هستین توصیه میکنم بخونید

    ۲ ماه پیش
  • یانا

    11

    الان عصبر بربریت نیست ،واز بُعد منطقی و اجتماعی نگاه کنیم به این ازدواج لااقل خانواده حامد و مارال دراین اجتماع که شما میفرمایید یک سرو گردن دارندیه فرصت آشنایی میدادندویه دختر همیشه پشتیبان میخواد سطح این دو خانواده به این تفکرهای عصر پارینه سنگی نمیخوره.

    ۴ ماه پیش
  • darya

    00

    طرف ما هنوز همینطوری ازدواج میکنن

    ۲ ماه پیش
  • یانا

    20

    باآرزوی آگاهی روزافزون

    ۲ ماه پیش
  • darya

    00

    لطفا هرکس دل نازکه این رمان رو نخونه، زندگی مجردی مارال زندگی الان منه، خیلی خوب درکش میکنم، ولی کاش اخرش اینطوری نمیشد کاش اصلا علی میرفت خارج یا هرچی که دل مارال تا این حد نسوزه، نمیدونم شما چطوری هستین ولی من مارال رو خوب درک میکنم

    ۲ ماه پیش
  • مریم

    12

    واقعا رمان قشنگی بود تا حالا ب هیچ رمانی نظر نداده بودم

    ۳ ماه پیش
  • ثنا

    21

    اه حالم از این مارال بهم خورد تو بغل بردار علی میخابه بعد به فکر خود علی است که چی بشه آقا جان به اون علی هم میگه تو اولین و و آخرین عشق زندگیم استی اه اه اه جم کن *** تو که حالمو ب هم زد

    ۳ ماه پیش
  • بهار

    10

    بدک نبود بعضی جاها ش رومخ بود

    ۳ ماه پیش
  • مریم

    20

    چرا مارال باید این قدر کتک بخوره، بعد راحت ببخشه و دوباره کتک بخوره.نویسنده در مورد شخصیت یک زن چه برداشتی داشته. در اخر هم اصرار داره که خوشبخت شده.

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.