رمان آن سبو بشکست
- به قلم مریم جاری
- 123 پارت
- تمام شده
- 72.8K 👁
- 2K ❤️
- 427 💬
"آن سبو بشکست" داستان عشقی پرهیاهوست میان مهرداد و شمیم، که با وجود اختلاف سنی و مخالفت اطرافیان و خصوصاً پدر حسود شمیم، بالأخره به ازدواج ختم میشه. مهرداد مهندس ناظره و همهچیز از جایی شروع میشه که بنا به تعهد کاری مجبور میشه مدتی رو دور از همسر و خانوادهش سپری کنه. در محل کار جدیدش یکی از کارگران قبلیش رو به خاطر یک دِین قدیمی دومرتبه به کار میگیره. این پسر جوان چندان سر به راه نبوده و شروع همکاری جدید باز هم سبب تنشهای زبانیشون و به اوج رسیدن اختلافاتشون میشه. رفته رفته کینهی پسر جوان رنگ و بوی دیگهای میگیره و با فراهم کردن شرایط، کمکم برای انتقام پای خانوادهی مهرداد رو وسط میکشه؛ و دست به رفتاری ناهنجار و نامعقول میزنه که به واسطهی اون زندگی شخصی مهرداد با چالشی سخت مواجه میشه...
هنوز عضو رمان نشدی؟
برای اینکه بتونی این رمان رو بخونی باید عضو رمان بشی. پس همین الان روی دکمه زیر ضربه بزن تا درخواستت ارسال بشه.
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.

مریم جاری | نویسنده رمان
ممنونم که وقت و نگاهتون رو گذاشتید و با ثبت نظر با اثر همراهی کردید💜🙏
۱۶ ساعت پیشزینب آلبوعلی
در پارت 1220عالی بود دست شما درد نکند
۷ روز پیش
مریم جاری | نویسنده رمان
زینب جانم، ممنونم از اعتمادت و از نگاه با ارزشی که برای خوندنش گذاشتی🌸🙏
۶ روز پیشحدیث
0بسیار مطابق با واقعیت ، قابل درک و ملموس بود و همچنین خیلی دلنشین . نوشته هاتون تحسین برانگیزه خانم جاری 👏
۱ ماه پیش
مریم جاری | نویسنده رمان
حدیث عزیز، ممنونم از اعتمادت و از وقتی که برای خوندنش گذاشتی💜🩵🌸
۱ ماه پیشمها
در پارت 21عالی بود ممنون عشق کردم
۲ ماه پیش
مریم جاری | نویسنده رمان
خوش آمدید به "آن سبو بشکست". امیدوارم تا انتها همراهمون باشید🌸💜
۲ ماه پیشآمنه
0ممنون بانو عالیه عالی بود ببخشید بعد چند روز تازه دارم تشکر میکنم
۲ ماه پیش
مریم جاری | نویسنده رمان
خواهش میکنم عزیزم. امیدوارم به مهر و خوشی خونده باشی. خدا فرزندان دلبندت رو حفظ کنه💚🌸
۲ ماه پیشآمنه
1در واقع به دنیا اومدن یک بچه مسئولیت قبول کردن والبته سختترین مسئولیت ودر کمال سختی لذت بخشتریت چیز در دنیا هست من الان احساس میکنم زندگیم در۳حالت وجود داره با دخترم دغدغه های نوجوانی رو دارم و با پسرم سخت شدن درسها و با بچه آخری دارم بچگی میکنم
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1232مریم خانم جاری عزیز.از شما بابت خلق این اثر ارزشمند متشکرم.انشاالله عاقبتی خیر نصیب خودتون و آثارتون بشه🌻💗
۲ ماه پیش
مریم جاری | نویسنده رمان
ممنونم از دعای خیرتون و از کامنتهای پارت آخر. با تمام نوشتههاتون موافقم و امیدوارم همهمون بتونیم از اشتباهاتمون بهترین عبرت رو بگیریم. سپاس از همراهی جانانهی شما💚🌸🙏🙏
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1231امیدوارم هر حکایت سنگ و سبویی همینطور قشنگ بخیر بیانجامد💗
۲ ماه پیش
مریم جاری | نویسنده رمان
الهی آمین🙏🙏
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1231«جای زخم ها مونده فراموش نشده،نمیشه،نباید بشه،چون فراموشی مساویه با تکرار»
۲ ماه پیش
مریم جاری | نویسنده رمان
من به این جمله خیلی معتقدم که اشتباهات رو نباید فراموش کرد. ممنونم که برخی از جملات متن رو نوشتید و یادآوری شد برام🥰🥰
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1230بنظرم شاید در ابتدا مهرداد در امتحانش مردود شد ولی ملاک سربلندی از امتحان رشده، اگر بعد از مردود شدن درس خودتو از اون امتحان گرفتی و درصدد اصلاح خود براومدی تو سربلند این آزمونی پس زمینه رشد بر تو فراهم شده.
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1230ما به این دنیا اومدیمو آزموده شدن از شروط این دنیا...پس ما ناگزیریم به امتحان پس دادن، بیایم با مدد پروردگار آمادگی لازم رو کسب کنیم، ذهنمون رو بپرورانیم و دیدگاهمون رو رشد بدیم .. من با این اثر فهمیدم که براستی چقدر باورها و دیدگاه انسان در تصمیم گیری ها تاثیر گذارند.(دیدگاه دریچه نگاه به مسائله)
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1230قدر لحظات زندگیمون رو بدونیم باید گشتو سعادت رو پیدا کرد آدم گاهی آنقدر یه نعمت رو جلو چشمش داره که یادش میره وجودش رو شکر کنه یا اصلا یه بار قشنگ نگاش کنه از وجودش حظ ببره حواستونم باشه«مرز میان سعادت و شوربختی همان اندازه باریک ست که مرز بین عشق و جنون»
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1200عزیزم💖چه قشنگ هواشو دارند
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1180ولی مهردااااد بزار دو دقیقه از تعریفم بگذره😐
۲ ماه پیشZehi
در پارت 1170جوانمردانه بود🥺👏🏻
۲ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی ثبت نشده است -
صفحه اینستاگرام نویسنده ثبت نشده است -
آیدی تلگرامی نویسنده ثبت نشده است -
ارتباط از طریق واتس اپ ثبت نشده است.
اتی
در پارت 1220بسیار عالی بود ممنون از قلم زیباتون 🙏🙏🤩🤩