داستان در مورد یک دختر ایرانی به اسم بنیتاست که از بچگی توی فرانسه زندگی کرده . به دلیل موفقیت های خیلی زیادی که توی رشتش داشته اونو به عنوان اولین زن به فضا میفرستن اما متاسفانه سفینه از کنترلش خارج میشه و سمت یک سیاهچاله کشیده میشه ، سفینش متلاشی میشه اما خودش نه و این تازه شروع ماجراهای عجیب و غریبیه که هیچوقت برای هیچکس اتفاق نیفتاده …
پایان خوش


373
85,883 تعداد بازدید
338 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۴ ساعت و ۲ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • لیلا

    ۱۶ ساله 00

    عالی بودددددد 💋💋

    ۴ هفته پیش
  • لیلا

    ۱۶ ساله 00

    به نظر من رمان جذابی بود ممنون از نویسنده واقعا عالی بود دلم میخواد بازم از همچین رمانی رو بنویسه با تشکر از خانوم حوریه عزیز 💖❤

    ۴ هفته پیش
  • AF

    ۲۱ ساله 00

    واقعاً که این چه جور رمانی بود

    ۲ ماه پیش
  • ارورا

    00

    ببین این یکی از بهترین رمانایی بود که خوندم حتی باعث شد که علاقه به نویسندگی پیدا کنم ممنون از نویسنده

    ۳ ماه پیش
  • سکوت

    00

    آااا ببین اگه این بهترین رمانیه که خوندی دو حالت داره: ۱_این رمان یکی از ده رمان اولیه که خوندی. ۲_سلیقه ات قلم های ضعیف و عادی رو می پسنده.

    ۲ ماه پیش
  • Azar

    ۲۰ ساله 00

    بسیار مزخرف تا کجا خیالات اخع 😐بس کنین

    ۱ سال پیش
  • فکرکن یه شخص عادی

    00

    برای کسانی که تازه شروع به رمان خوندن کردن خیلی جالب میتونه باشه ولی برای یه رمان خون حرفه ای سرگرم کننده نیست حالا چرا؟ الان میگم صحنه های تکراری و قابل پیشبینی نبود قلم قوی و...

    ۵ ماه پیش
  • یه شخص عادی

    00

    وااای چقدر پز میدی دختر...

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    من هنوز تو شک رمانم 😐اخه این چه رمانی بود 🤌

    ۴ ماه پیش
  • Kosar

    00

    ادامه نظرم: حتی حس مادرانه رو به بچه هاش نداشت و بین آرامیس و آرتمیس فرق میذاشت النا گریه میکرد کلافه میشد قانون هاشون مسخره بود ستاره نباید گریه کنه ستاره نباید به بچه هایش دست بزنه و قانون های دیگه

    ۴ ماه پیش
  • Kosar

    3-2

    سلام ممنون از نویسنده ولی این رمان عیب های زیادی داشت خیلی راحت با خیانت و رابطه کنار می یومدن گلاسیوس خیانت میکرد میگفت وظیفمه حتی جوری بود که من بعضی جاها باورم نمیشد اینا عاشق همن بنیتا حتی حس

    ۴ ماه پیش
  • .

    00

    ادامه ی نظرم رو اینجا میگم حتی بنیتا اون حس مادرانه رو به بچه هاش نداشت و بین آرتمیس و آرامیس فرق میذاشت. بنیتا بیشتر از نصف رمان در حال گریه بود . و قوانین شون هم خیلی مسخره بود ولی بازم ممنون 🫠

    ۵ ماه پیش
  • .

    00

    رمان خوبی بود ولی نقص های زیادی داشت اصلا عشق و خوب توصیف نکرده بود جوری که من اصلا باورم نمیشد اینا عاشق همن بیشتر رمان خیانت بود و جوری که کنار می یومدن باهاش واقعا چرت بود حتی بنیتا اون حس مادرانه

    ۵ ماه پیش
  • sana.

    ۰۰ ساله 00

    رمان خیلی خوبی بود قلم نویسنده قوی بود ولی اینکه همش گریه میکرد بغض میکرد و هر اتفاقی می افتاد یا کور میشد یا فلج کمی شورشو دراورده بود

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه ❤️

    00

    رمان تخیلی بسیار زیبایی بود من چند سال پیش خونده بودمش بازم خوندم ارزش خوندن داره ممنون نویسنده جون ❤️❤️🌟🌟🌟

    ۵ ماه پیش
  • فکرکن یه شخص عادی

    00

    ولی در کل رمان خوبی بود و من از نویسنده تشکر میکنم بابت زحمت و وقتی که روی این رمان گذاشته ارزش خوندن داره من یکم سختگیرم

    ۵ ماه پیش
  • فکرکن یه شخص عادی

    00

    نویسنده تخیل ذهنی قوی داشت و ازش به خوبی استفاده کرد اما نسبت به تخیل ادبی بی توجه بود من فقط ۱۰سالمه ولی تاحالا بیش از ۸۰۰رمان خوندم و یه رمان خون حرفه ای هستم وکوچکترین ضعف های نویسنده روپیدا میک

    ۵ ماه پیش
  • mahsa

    ۱۷ ساله 00

    درکل رمان خوبی بود ولی گریه های بیش از حد آتینا ادم کلافه میکرد بیفکری هاش و اخرش اون چیزی نبود که انتظار داشتم خیلی سریع اتفاق افتاد باعث میشد ادم گیج بشه ولی دوسش داشتم ودر اخر تنکس

    ۶ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.