رمان به عشق اعتقاد ندارم به قلم مریم دهقانی
دختری از جنس شیشه به اسم یلدا و مشکلاتش که اونو سخت هم نه داره کم کم سنگش میکنه
دختری که میخواد دیگه بیخیال باشه اما نمیشه
رمان ما در مورد ماموریت دوتا مامور پلیس نیست
بلکه اینجا عشق به یه خلافکاره
خلافکاری که برای اهداف خودش به دختر قصه ی ما نزدیک میشه
و پدری که همه ی سعیشو میکنه تا تکیه گاه دخترش باشه ولی اخرش ....
تخمین مدت زمان مطالعه : ۵ ساعت و ۱۷ دقیقه
-شما اين جا چي کار مي کنين
ليلا دست به کمر گفت:جاي سلامته پاشو ساعت دهِ
-جواب سئوال منو بده چطور اومدين داخل؟
سوگل:درمورد سئوال اول براي اين که تا شب بيخ ريشتيم بايد ببريمت کنسرت ودوم اينکه بابات داشت مي رفت ما اومديم
به عادت هميشگيم چشمام رو با دوتا دستام ماساژ دادم و تخس گفتم:
-من نميام
ليلا:بيخود کردي
-خودت بيخود کردي من نميااااااااااااام...
بعد از رو تخت پريدم پايين ديدم اين دوتا زل زدن به من
-ها چه؟چرا اين جوري نگاه ميکنين
ليلا سوتي زد و گفت:ايول هيکل
سوگل:جووون خوش به حال شوهرت
-اي هيزا گمشين بيرون دست هرچي پسره از پشت بستين بعد با بالشت اونقدر زدمشون که رفتن بيرون نگاهي به خودم کردم براي خواب يه نيم تنه پوشيده بودم با شرتک البته گفته باشم من جلو بابام اصلا اين طور لباس نمي پوشم. آخه راحت نيستم لباسم با يه بلوز وشلوار سفيد مشکي عوض کردم موهام شونه زدم و آبي به دست وصورتم زدم رفتم از پله ها پايين اين دوتا خل و چل رو مبلا ولو شده بودن داشتن از خودشون پذيرايي ميکردن کلا چيزي به اسم تعارف نميشناسن اينا.رفتم توي آشپزخونه صبحونه که ولللش ساعت ده و نيمه پس غذادرست کنم که واسه ناهار هم بابا مياد هم اين خل و چل ها خونه ان خوب قرمه سبزي چطوره؟ واييييي هيچي بيشتر از قرمه سبزي بهتر نيست وسايلش رو آوردم بيرون مشغول درست کردن شدم ليلاباصداي کلفت شده اومدداخل و گفت:ضعيفه غذا چي داريم
-کوفت
سوگل:اين طوري نبايد بگي بايد بگي صدلش رو کلفت کرد خانومي عشقم غذا چي داريم؟
شير آب رو بستم و گفتم:
-زهر مار
سوگل:عزيزم ظرفا با من بگو غذا چيه
ليلا:نه مثل اين که بايد کمر بند دربيارم
-برو بابا
ليلابا حالت گريه گفت :اذيت نکن غذا چي داريم
-قرمه بابام اومد غذا ميکشم همون موقع صداي در خونه اومد و چند ثانيه بعدش بابا توي درگاه آشپزخونه ظاهر شد -سلام بابا ليلا و سوگل هم سلام دادن
بابا:سلام دخترم سلام ليلا جان خوبي؟ سوگل جان تو چطوري؟
ليلا و سوگل :عالييييي ايم.
-بابا تا شما بياين ما ميز رو چيديم
بابا:باشه پس من الان ميام
بابا رفت لباس عوض کنه ما هم ميز رو چيديم همين که آخرين بشقاب رو گذاشتم بابا اومد سر ميز نشست غذا ريختم
بابا نگاهي به غذا کرد و گفت:به به چه غذايي
سوگي:غذا رو ول کن عمو دخترت رو نگاه
بابا ابروش رو انداخت بالا و گفت:چرا مگه چي شده؟
ليلا: نگاش کن نمياد کنسرت
سوگل:هيچ خواننده اي رو نمشناسه
بابا:واقعا؟
-خو چيکار کنم من فقط آهنگ بي کلام گوش مي دم
بابا ليوان نوشابه رو برداشت و گفت:حالا کنسرت کي هست ؟؟؟؟؟
سوگل:آرتام تهراني
يکدفعه نوشابه تو گلو بابا پريد،همينطور که مي زدم پشتش نگران گفتم: -خوبين بابا
بابادستش رو آورد بالا به علامت بسه دست نگه داشتم
بابا با تعجب رو به من گفت:تو خواننده به اين معروفي هم نميشناسي
-نچ
ليلا:ولي ما مي بريمت
بابا:منم کمکتون مي کنم
با اعتراض گفتم:باباااا
بابا،ليلا و سوگل دست وپام رو گرفتن و بردن تو حموم سريع پاشدم و کوبيدم به در
-در رو باز کنين
ليلا:تا ساعت 7آماده باش
-ااااي بابا چرا اينکار ميکنين در رو باز کنين
سوگل:ساعتتتتتتت 7
بابا چرا اينکار ميکنه ديگه اي خدا کمکم کن ديوونه نشم از دست اينا حموم کردم و اومدم بيرون رفتم سمت در اتاقم واااا چرا قفله دستگيره رو چند بار بالا پايين کردم
-در اتاق رو چرا قفل کردين؟
ليلا:آماده شوووو
ايششششش آخه چرا ...
رفتم موهام رو سشوار کردم يه مانتو سفيد پوشيدم که کلوش بود کمر بند زنجيري طلايي داشت پايينش مانتو پارچه طلايي براق داشت سر آستيناش هم همين طور.شلوار طلايي پوشيدم و کفش سفيد عروسکي که روش نگين داشت . و شال سفيد طلايي آرايش هم بيخي. رفتم طرف در و محکم کوبيدم بهش
-بياين در رو باز کنين آماده ام.سوگل در رو باز کرد از بالا تا پايين اسکنم کرد
سوگل:چه جيگر شدي
ليلا هم اومد و گفت:ايول ببين چه ناز شده
-من نمي دونم بزور مي خواين منو کجا ببرين
سوگل:بدون تو حال نمي ده
آرام
00از نظر من یکم غیر واقعی بود
۴ ماه پیشالهه.
00خوب بود .
۱۲ ماه پیشنگار
۱۶ ساله 00چی بگم تکراری بود با اینکه من نزدیک ۱۷ سالمه ولی بعضی جاها واقعا خجالت می کشیدم بعد ای کاش اسم های شخصیت های داستان بهتر بود رها همچین معنی کاملی نداره
۱ سال پیشرها
01سلام دوستان اسمم رها مث شخصیت داستان و اصالتن شمالیم رمان عالی بود پیشنهاد میکنم حتما بخونید
۱ سال پیشرها
01سلام دوستان اسم من رها هستش مثل شخصیت داستان البته اصالتن برای شمالم رمان عالی بود پیشنهاد میکنم بخونید
۱ سال پیشسوگند
۱۶ ساله 00رمان میتونست خیلی بهتر باشه خلاصش اصلا ربطی به رمان نداشت و خیلی جاها رمان مسخره نویسنده بود که هرجا سه نفرشون میرفتن اون سه تا پیداشون میشد خیلی مسخره ست، موضوعش خوب بود اما خیلی مشکل داشت و ابکی بود
۱ سال پیشمهدیه
21خلاصه رمان اصلا ربطی به خود رمان نداشت رمان موضوع تکراری و قلم ضعیف بود
۲ سال پیشT.t
130از دنیای دخرونگیم خدافظی کردم و پا به دنیای جدیدی گزاشتم: پایان تمامی رمان ها
۲ سال پیشمهدیه
22رمان خیلی ابکی بود معلوم بود نویسندش یک دختر 13سالس ارزش خوندن نداره
۲ سال پیشرها
۱۷ ساله 22عااااااااا لی بود 👍🏼😜
۲ سال پیشفاطی
۱۴ ساله 11عععععاااااااللللللیییی
۲ سال پیشfatemeh
۱۷ ساله 21رمان باحالی بود
۲ سال پیشتربچه
40عالی نبود اما ارزش یه بار خوندنو داشت فقط اینکه اتفاقی همه جا همو میدیدن خیلی مسخره بود
۲ سال پیشنسترن
804اقا اصلا فراری تو ایم رمانا نباشه رمان نوشته نمییشع😑😂😁
۴ سال پیشافسون
936خداییش اینو خوب اومدی همه فراری ها هم از دم قرمزززززز ما که تا حالا سایه ی فراری یا بوگاتیو تو ایران ندیدم چه برسه به خودشون
۴ سال پیشدایانا
۱۹ ساله 703دقیقاافسون جان من رمان زیتدمیخونم توبیشتررماناهمه یافراری دارن یابوگاتی اگه اینطوری بودکه الان مااینهمه پرایدکپیکان نمیدیم حتمااینامنظورشون هموت پرایددرسخون خودمونه اسمشوگذاشتن فراری
۴ سال پیش?دیش دیری دیرین?
343لامبورگینی هم هست😁
۴ سال پیشنیکا
170ایییییی ترکیدم از خندههههه واقعا حرفت درسته😂😂😂😂😂
۴ سال پیشمهدیه
۱۸ ساله 340حالا این هیچی تو بعضی رمانا همه غلطی میکنن بعدم اسمشو میزارن عشق پااااک والا من دور برم شاید دوست داشتن دیده باشم ک خیلییییی کمه و بیشتر یه وابستگیه ولی عشق اونم از نوع پاکشو تو هیچ جای دنیا پیدانمیک
۴ سال پیشمهسا
۱۸ ساله 50ایول حرفت درسته منم رمان خیلی خوندم تو همه رمان ها یا پسره خیلی پولداره یا دختره با هم کل کل میکنن بعد عاشق میشن بعدم دوستای دختره با دوستای پسره ازدواج میکنن پسره و دختره هم هردو مغرورم😑دیگ تکراری ش
۲ سال پیشabtenis
251چرا اتفاقا من خودم یزدی هستم یه بار رفتیم شمال توجاده بوگاتی دیدیم ولی خیلی کم هستن نه اینکه حرف شما اشتباه باشه نه ولی این هم نیست که کم باشه
۴ سال پیشparmis
161من خودم دیدم توی تهران بالا شهریا دارن
۴ سال پیش...
61تو ندیدی شاید یکی دیگ دیده باشع
۴ سال پیش
SHIRIN
۲۵ ساله 00عالی بود عزیزم🩶😍