رمان با تو هرگز به قلم samira krm
سوگند دختریه که به خاطر خانواده و اطرافیان مجبور به ازدواج با دانیالی شده که ازش متنفره (بنابر دلایلی) او قسم خورده دانیال را پشیمان از ازدواج با خودش بکند و دانیال نیز قسم خورده تا او را عاشق خود کند… ادامه ای که کسی حدسش را نمیتواند بزند.
تخمین مدت زمان مطالعه : ۷ ساعت و ۴۶ دقیقه
چند لحظه همونجور ساکت نشست
پوزخندی زدم وگفتم :دید من راست میگفتم شما هم مثل بقیه قبول نمیکنید
لبخندی زد وگفت:خودتونو امیدوار نکنید
متعجب نگاش کردم
-من قبول میکنم
-نه
-بله چرا که نه شرط اول من هم با شما میرم خارج شاید باهم ادامه تحصیل دادیم
شرط دوم من با کار کردن خانم مشکلی ندارم اصلا اگه شمام نتونستید هم به کار خونه برسید هم به کار بیرون یه نفر رو استخدام میکنیم تا به کارهای خونه برسه
اما شرط سوم که روش یه کم مرددبودم ولی یه کم که فکر کنی میفهمی وقتی یه زن کنار همسرش یه زندگی عاشقانه وبی غمی رو داشته باشه که مرض نداره بره طلاق بگیره ومن
این زندگی رو برات میسازم پس با اونم مشکلی ندارم حال بقیه شو میشنوم
شوکه شده بودم معمولا خواستگارهای قبلیم با یکی از شروطم مخالف بودن
من:شما مطمئنید؟نمیخواید بیشتر فکرکنید؟
باتحکم گفت :نه
-من مهریه م بالاست
-مثلا چقدر؟
اینو همینجوری گفتم اصلا تا حال با هیچ یک از خواستگارام راجع بهش بحث نکرده بودم
فکر میکردم آدم تو بقیه ی موارد که به تفاهم برسه دیگه مهریه رو یه جور حل میکنه واسه همین موندم چی بگم
دانیال :نمیخواین بگید
-2000سکه
اینو همینجوری پروندم مشکوک نگام کرد وگفت:باشه
هول هولکی گفتم :شما نباید اینکارو بکنید
-چرا؟
-میدونید2000سکه چقدر میشه؟
-آره
-پس چرا قبول میکنید
-چون ارزششو داره
-چی؟
یه جور خاصی نگام کردوگفت:تو
خشکم زد.نمیدونستم چی بگم به هیچ نحوی نمیخواست کوتاه بیاد
من:ازکجا میدونید که من ارزششو دارم
لبخند زد وچشمکی زد گفت این یه رازه
-بی شوخی
-وقتی کسی برا خودش ارزش فائل میشه بقیه رو هم وادار به اینکار میکنه
-اما خانواده های ما باهم اختلاف طبقات دارن
-منظور؟
-این بعدامشکل ساز میشه
-باید برا من وخانواده م مهم باشه که نیست
-همیشه میگن کبوتر با کبوتر باز با بازکند هم جنس با هم جنس پرواز
-این درست نیست خیلی وقتا باز و کبوتر هم با هم پرواز میکند
-این امکان نداره
-چرا وقتی کبوتر کوچولواسیر چنگال یه باز شه همه چیز ممکن میشه
با عصبانیت گفتم:.
-من نه کبوترم ونه کوچولو پس اسیر نمیشم
-شما کبوتر نیستید شما یه آدمید یه آدم که میتونه عاشق بشه عاشقی ام یه جور اسارت
-من عاشق نمیشم
-میشید همه میشن
-من با همه فرق دارم
- اون که معلومه اگه فرق نداشتید که نظر من جلب نمیکردید
خم شد به جلو وآرو م گفت:منم عاشق چیزهای متفاوت هستم
به هیچ وجه حاضر نبود کم بیاره کم کم داشت حوصله م سر میرفت
من:ببینید خلاصه ی کلام اینکه من وشما نمیتونیم با هم ازدواج کنیم
-بازم که برگشتیم سر جای اول
-خوب پس بهتر همدیگه رو خسته نکنیم
-ولی من باید دلیلشو بدونم
-گاهی وقتها آدم خیلی از کارها رو بی دلیل میکنه
-آره ولی کارهایی که به اینده ش مربوط نباشه
–برا من فرقی نمیکنه
-ولی برعکس برا من میکنه
فاطمه
00دلم برای دانیال خیلی سوخت خیلی عشق ب پای سوگند ریخت امیدپارم این رمان جلد دوم داشته باشه و تو اون باز ب هم برسن🥲
۴ روز پیشعزرا
00سلام جلد دوشو از کجا گیر بیارم
۲ هفته پیشکوثر
10بنظرم افتضاح بود بدترین رمانی که خوندم حتی بدتر از رمان هایی که آخرشون بد تموم میشد و بهم نمیرسیدن واقعا این رمان خیلی بد بود قلمش ایراد داشت اونم زیاد و خیلی طولانی شد این حدودا باید ۸ تا فصل میشد😑
۲ هفته پیشف
20خیئیییلی افتضاح بود همش حالگیری بوداز اینجورشخصیت های قد و خودرایاصلا خوشم نمیاد. درکل نویسنده جون دیگه رمان ننویس چون مردم با رمانات حالشون بد میشه و از هرچی رمانه زده میشن
۲ هفته پیشفریبایهرابی
۲۰ ساله 10سلام میشه بگیدجلددومش اسمش چیه
۴ هفته پیشطیبه
50خیلی خیلی مزخرف و حال بهم زن و افتضاح و حرص درآر بود .ازش خوشم نیومد . فقط میخواست نویسنده ماجرا رو کش بده و این خسته کننده کرده بود .
۴ هفته پیششهاب
۴۰ ساله 00جلد دوم رو کجا باید پیدا کنم؟
۱ ماه پیشهستی
۱۵ ساله 02واقعا اولین و زیاد ترین رمانی هست که من تا حالا تو عمرم دیدم امید وارم هر که دوست داره رمان های زیادی داشته باشه هر چه زودتر این رمان را پیدا کند و با لذت آن را بخواند از سازنده ی عزیز بسیار ممنونم
۱ ماه پیشخاطره
۱۹ ساله 02این رمان خیلی خوبه به اونایی که نخوندن پیشنهاد میدم که حتما بخونن ولی یه ایرادی داره اینکه هم قلمش یکم ضعیفه و هم ایکاش از زبان دانیال هم می نوشت از نویسنده میخوام جلد سومش رو هم بنویسن
۳ ماه پیشعبدی
۳۱ ساله 00جلد دومشو نمیتونم دان کنم نمیاره بالا چیکار کنم
۱ ماه پیشعبدی
۳۱ ساله 00موندم تو خماری جلد دوم لطفابگین جلد دومو از بیارم بخونم
۱ ماه پیشبرزه
00خوب بود لطفا جلد ۲ را هم بزارید
۲ ماه پیشنیلوفر
20خیلی بدم اومد از تحقیر کردن دانیال اگه ازش متنفر بود خوب همون موقع خاستگاری علتشومیگفت
۲ ماه پیشالینا دهقانی
۱۴ ساله 00عالی بود بهترین رمان که خواندم این بود ممنونم از نویسند🌹🌹🌹🌹
۲ ماه پیششقایق
۲۵ ساله 00خوب بود ولی یکم غیر واقعی به نظر میرسید قسمتای اخرش کلافه کننده بود ولی بازم خسته نباشه نویسنده محترم
۲ ماه پیش
سیده زینب رشید
۳۱ ساله 00ادامه داستان چرا نذاشتین