دوست داشتی؟

رمان از نفس افتاده

  • 77K 👁
  • 218 ❤️
  • 197 💬

داستان از زبان هیوا بیان میشه دختر سخت کوشی که فوق معماری داره و شرکت پدرش رو اداره میکنه .پدر و مادر هیوا بر اثر تصادف فوت شده اند و او کم کم با کمک برادرش هومن که پزشکه به روزهای عادی بر می گردند اما در این بین همسر یک وکیل به نام پرهام بر اثر تزریق اشتباه در بیمارستان کشته میشه و با وجود اینکه هومن ادعا میکنه که دارو رو تجویز نکرده به زندان میافته هومن تا مرگ و اعدام فاصله ای نداره و خواهرش هیوا به هر دری میزنه اما التماسهاش تنها با یک شرط پرهام مواجه میشه یک سال با او ازدواج کند و مثل یک زندانی در خانه ی او اسیر باشد و دست از کار و برادرش بشوید در صورت بارداری هیوا شرط طلاق بعد از یک سال منتفی است هیوا با وجود اینکه مدیر شرکت بزرگیست دل در گرو عشق پسر دایی اش که در انگلیس ساکن است دارد برای نجات برادرش این شرط را میپذیرد و پا روی خودش می گذرد... اما سرنوشت چه رقم زده پایان خوش

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • عاطی

    01

    واقعا پرهام باید به هیوا می رسید خیلی ناراحت شدم اینقدر وقت براش کذاشتم

    ۲ هفته پیش
  • Mona

    10

    کمی خوندم ولی خیلی کتابی نوشته یعنی آدم نمیتونست خودشو مثلا داخل رمان تصور کنه از جمله هایی کتابی استفاده کرده بود مثل بروم بودند و... و این سبک از نوشتن نمیزاره آدم خودشو جایی فرد بزاره

    ۳ هفته پیش
  • نازنین

    00

    واقعا عالی بود.و این که به نظرم قضیه هامون و هیوا خیلی خوب خاتمه شد ولی ای کاش پرهام هیوا رو میدزدید و مدتی رو با هم اجباری زندگی میکردن و در نهایت یامین هیوا رو نجات میداد بهتر بود . عالییییییی بود

    ۴ هفته پیش
  • رقیه

    00

    خوب بود

    ۱ ماه پیش
  • روژان

    30

    ولی این حق پرهام نبود اون هم گناه داشت

    ۱ ماه پیش
  • نفس

    00

    خیلی رمان عالی بود ممنون از نویسنده عزیز 🙂🙂

    ۱ ماه پیش
  • سها

    00

    واقعاً خیلی رمان خوبی بود ممنون از نویسنده عزیز از جمله بهترین رمان هایی بود که خوندم😘😘😘

    ۲ ماه پیش
  • بهار

    10

    کجاش عالی بود اصلا چی بود ۲ قسمت بیشتر نخوندم نویسنده انگاری ازهررمان های دیگه برداشته نوشته چرت وپرت ومسخره بود حیف وقتم برای این نوشته های مسخره اححححح

    ۲ ماه پیش
  • یه نفر

    00

    عالیی بود اما یامین اسم دختره درواقع اسم همسر حضرت یعقوب بوده

    ۲ ماه پیش
  • هستی

    00

    رمان خیلی خوبی بود خسته نباشی نویسنده جون. ولی من اولای رمان فکر میکردم که پرهام آدم میشه و با هیوا زندگی عاشقانه ای شروع میکنن. درکل عالی بود

    ۳ ماه پیش
  • عسل

    00

    واییی خیلییییی خوبهههه خیلی رمان خوندم ولی بهترینش همین بود😍

    ۳ ماه پیش
  • رها

    00

    بنظر من رمان خیلی عالی بود واقعا زندگی همینه گاهی خوب گاهی بد ولی همیشه خدا هم اهمون هست 💖🙊

    ۴ ماه پیش
  • ارنوان

    00

    عالی

    ۴ ماه پیش
  • نازیلا

    00

    خوب بود

    ۵ ماه پیش
  • مهتاب

    30

    بدترین رمانی بود که خوندم حیف وقتی ک بخاطرش گذاشتم

    ۶ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.