داستان از زبان هیوا بیان میشه دختر سخت کوشی که فوق معماری داره و شرکت پدرش رو اداره میکنه .پدر و مادر هیوا بر اثر تصادف فوت شده اند و او کم کم با کمک برادرش هومن که پزشکه به روزهای عادی بر می گردند اما در این بین همسر یک وکیل به نام پرهام بر اثر تزریق اشتباه در بیمارستان کشته میشه و با وجود اینکه هومن ادعا میکنه که دارو رو تجویز نکرده به زندان میافته
هومن تا مرگ و اعدام فاصله ای نداره و خواهرش هیوا به هر دری میزنه اما التماسهاش تنها با یک شرط پرهام مواجه میشه
یک سال با او ازدواج کند و مثل یک زندانی در خانه ی او اسیر باشد و دست از کار و برادرش بشوید در صورت بارداری هیوا شرط طلاق بعد از یک سال منتفی است
هیوا با وجود اینکه مدیر شرکت بزرگیست دل در گرو عشق پسر دایی اش که در انگلیس ساکن است دارد برای نجات برادرش این شرط را میپذیرد و پا روی خودش می گذرد... اما سرنوشت چه رقم زده
پایان خوش


216
76,300 تعداد بازدید
194 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۹ ساعت و ۳۲ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رقیه

    00

    خوب بود

    ۶ روز پیش
  • روژان

    10

    ولی این حق پرهام نبود اون هم گناه داشت

    ۷ روز پیش
  • نفس

    ۱۷ ساله 00

    خیلی رمان عالی بود ممنون از نویسنده عزیز 🙂🙂

    ۱ هفته پیش
  • سها

    ۲۱ ساله 00

    واقعاً خیلی رمان خوبی بود ممنون از نویسنده عزیز از جمله بهترین رمان هایی بود که خوندم😘😘😘

    ۲ هفته پیش
  • بهار

    10

    کجاش عالی بود اصلا چی بود ۲ قسمت بیشتر نخوندم نویسنده انگاری ازهررمان های دیگه برداشته نوشته چرت وپرت ومسخره بود حیف وقتم برای این نوشته های مسخره اححححح

    ۲ هفته پیش
  • یه نفر

    00

    عالیی بود اما یامین اسم دختره درواقع اسم همسر حضرت یعقوب بوده

    ۳ هفته پیش
  • هستی

    ۲۸ ساله 00

    رمان خیلی خوبی بود خسته نباشی نویسنده جون. ولی من اولای رمان فکر میکردم که پرهام آدم میشه و با هیوا زندگی عاشقانه ای شروع میکنن. درکل عالی بود

    ۱ ماه پیش
  • عسل

    00

    واییی خیلییییی خوبهههه خیلی رمان خوندم ولی بهترینش همین بود😍

    ۱ ماه پیش
  • رها

    00

    بنظر من رمان خیلی عالی بود واقعا زندگی همینه گاهی خوب گاهی بد ولی همیشه خدا هم اهمون هست 💖🙊

    ۲ ماه پیش
  • ارنوان

    ۳۶ ساله 00

    عالی

    ۳ ماه پیش
  • نازیلا

    00

    خوب بود

    ۳ ماه پیش
  • مهتاب

    ۲۷ ساله 20

    بدترین رمانی بود که خوندم حیف وقتی ک بخاطرش گذاشتم

    ۵ ماه پیش
  • مهتاب

    ۲۷ ساله 20

    قلبم خیلییی ضعیفی داشت نویسنده برایه هر دفعه لباس پوشیدن کلی توضیح می داد چی و چی و چی پوشیدم ب شدت حوصله سر بر بود من که نصفه رمان ولش کردم

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه

    ۱۶ ساله 00

    بهترین رمان بود

    ۵ ماه پیش
  • حلیمه

    ۴۸ ساله 00

    سلام .من رمان زیاد خوندم بعضیاش را چند بار خوندم. اما این رمان برام خیلی جذاب نبود

    ۶ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.