رمان عشق کیلویی چنده ؟ به قلم dokhiوروجک (raha f)
تعداد صفحات : 359
ژانر : طنز ، پلیسی ، هیجان انگیز، کل کلی
دانلود رمان عشق کیلویی چنده ؟
خلاصه رمان :
با 5 دختر 5 پسر
که ناخواسته باهم تو یک ماموریت قرار می گیرن
ادامه رمان:
اپاما
من:دخترا اماده اید
دخترا : بللللللللله
همه ی بچه ها با ماشین خودشون دارن میان بریم پیشه رها جون چون تازه وارد بیمارستان شد خوب ای وای حواسم پرت شد ما دخترا عادت داریم توی خیابون با هم کورس بزاریم
حالا هم همین طور .بازم پلیسا چون خودمون این کاره ایم می ریم حال گیری حالا بگو چیکار می کنیم
چهار تا ماشین با کلاس می ریم ماشین پلیسو دور می کنیم بعد اینه هاشو می شکونیم الفرار
وای بالاخره رسیدیم این جا چه خبره انگار قوم مغول ها حمله کردن 5 تا پسر رها رو دور کردن رها رو ا کردم دید داریم میریم سمتش یک نفس عمیق کشید و رو به من گفت
رها: وای آپاما اومدی خدارو شکر روانی شدم
من : چی شده مگه
رها: بابا این اقایون اومدن میگن یا اقای شریفی رو سالم از این اتاق اشاره به اتاق عمل بیرون میارین بیرون یا جنازه شما میره پیش این اقا 《 اقای شریفی پدر سامیاره که پسرا خیلی دوسش دارن 》
هیلا: وا یعنی چی ؟ برا چی اینجوری می کنن؟
رها: من چه میدونم
سامیار : هوی خانوم درست حرف بزنا
من: هوی تو کلات اقاهه فکر کردی اومدی چاله میدون اتا انداختی پس کلت هوار می کشی
فرسام : بیا گل بود به سبزه نیز ارسته شد ( بچه ها فکر کنم درست گفتم )
هیلا : اونوقت یعنی چی؟
فرسام : یعنی شما خفه
هیلا: نفهمیدم چی گفتی ؟تو به من توهین کردی ؟ تو خیلی غلط کردی خیلی بیجا کردی فکر کردی کی هستی که با من اینطوری حرف می زنی
فرسام اروم اروم جلو اومد هیلا با گستاخی تمام توی چشماش زل زد اصلا حاضر نبود کم بیاره
یکدفعه تق چی بود؟ ای سیلی که فرسام به هیلا زد
هیلا از شدت عصبانیت می لرزید
منو تیسا عصبانی اومدیم جلو
تیسا: هوی اقاهه فکر کردی کی هستی برد پیت یا جاستین بیبر خیلی خودتا دسته بالا گرفتی تو هیچی نیستی حالا هم راه بیوفت بریم کلانتری برا چی زدیش مگه ازار داری هان؟؟؟؟؟؟
شروین : برای چی بیایم کلانتری تو کی هستی که به ما دستور می دی
خوب حالا داستان جالب شد سه تا سرگرد هیلا من تیسا کارتامونو در اوردیم چشم پسرا شد قد ماهیتابه هیلا که از شک در اومد از این فرصت استفاده کرد قبل از اینکه کسی جلوشو بگیره رفت جلو فرسام تق تق تق سه تا سیلیه محکم و شق تو دهنی بود که به فرسام زد اوه اوه اوضاع خطری بود همه توی شک کار هیلا بودیم
رها سریع اومد جلو هیلا رو کشید کنار تیسا اومد جلو پسرا رو به سمت در خروجی راهنمایی کرد و گفت: بفرمایید کلانتری
شهریار اومد جلو گفت : حتما باش تا بیایم
تیسا چنان دادی زد که بیمارستان به لرزه در اومد تیسا : خفه شو بییییییییرون
پسرا اومدن بیرون دخترا رو به پسرا هر کدوم بیاین تو ماشینه یکی از ما همه پسرا رفتن نشستن
فرسام
وای که چقدر عصبانی شدم دختر به این گستاخی تو عمرم ندیدم عجب زوری داشت دهنم پر خون شد اه اه
همه رفتن سوار شدن فقط ماشینه هیلا خالی بود وای نه عجب گرفتاری شدیم امروز ، اصلا خر ما از کره گی دم نداشت
آپاما
این رها با پسرا چی کار کرد اوف یه سر باید به تیمارستان بزنن همه از دم روانی ایشش این پسره نچسب باز اومد
سامیار
به به اینا چقدر خوشکلند ولی این دختره اپاما چرا اینجوریه وایسا الان درستش می کنم
چنان دادی زدم که چسبید به سقف
من : دهه چه معنی می ده دختر به پسر سیلی بزنه هااااااا!
ای وای مثل اینکه زیاده روی کردم این دختر به چشم ترحم منا نگاه می کنه حتمی فکر کرده من روانی ، سادیسمی چیزیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه دو دقیقه پیش به سالم بودن این پسر ایمان داشتم الان حرفمو پس می گیرم - سر من داد می کشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: هوی چته چرا رم می کنی مثل اینکه شما همتون از دم دیوانه اید چه خبرته مگه چاله میدونه ( اینارو با ای بلند گفتم )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : تو چته چرا داد می کشی کر شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: اول تو شروع کردی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار زیر لب زمزمه کرد : خفه بابا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: چچچچچچچچچی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : همون که شنیدی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: خفه بابا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار :چچچچچچچچچی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : همون که شنفتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : چرا حرف منو تکرار می کنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : یا ساکت می شی یا به غلط کردن می ندازمت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه این دختره اعتمادی نیس می زنه دکوراسیونه صورتمو به هم میریزه پس خفه می شم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوب شد نگفتم چیکارم هه هه هه الان می فهمن با کی طرفن ولی خدایی به سنشون نمی خوره سرگرد با شن راستی این دختره چی کارس خیلی ارومه کلا رو سایلنته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : ببخشید می تونم یه سوال بپرسم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز : بله بفرمایید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن :شغلتون چیه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز : مهندس عمران
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن :چه عالی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز : شغل شما چیه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : پلیسم ( خاک تو سرم لو دادم )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز : چه عالی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(وایی این دختره هیچ عکس العملی انجام نداد چه خنگه )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه هه ههبالاخره به نیت شومش پی بردم سریع اس دادم به آپاما . سریع جواب داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاپاما: جان تو نوشتم جان خودتووایسا یه لحظه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : ببخشید میشه یه چیز بگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین : بفرمایید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز : توی چه کلانتری کار می کنین برای کار اداری می خوام بپرسم از این دخترا که ابی گرم نمی شه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irادامه قسمت اول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین :کلانتری 14
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : اوهوم فقط شما پلیسید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین : نه فرسامم هس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : فرسام کیه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین: همون که زد زیر گوش دوستتون البته دوستتون هم تلافیشو سرش در اورد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: حتما می خواستی ازش تشکرم بکنه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع اس دادم به آپاما اون هم تا فهمید به ما گفت مسیرو عوض کنیم پسرارو یه کلانتری دیگه ببریم ما هم همه چهار پایه قبول کردیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوب خدا رو شکر همه رفتن دست آپاما درد نکنه فقط نمی دونم این پسره کنه چرا نرفت اوفففففف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی خدا رو شکر این مرده خوب شد وگرنه همین جا منو حلق اویز می کردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای این دختره خیلی باحاله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : ببخشید یه لحظه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: بفرمایید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: خانم ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها : راهسان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: خانم راهسان چیزه چیزه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای عجب غلطی کردم حالا چی بلغور کنم بگم اهاااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : میشه شمارتونو داشته باشم البته سو تفاهم نشه برای اقای شریفی بزرگ ( پدر سامیار)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمی خوام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: اها بله اشکالی نداره یادداشت کنید .........09
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: ممنون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها : خواهش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی دختر بی ادبیه پرو احمق گاو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه من می گه روانی ، اصلا وایسا به وکیل مملکت تو هین می کنی حالیت می کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیسا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای فکر کنم پسره لاله اصلا نه تو بیمارستان حرف زد نه اینجا کلا خنثی این پسره الکترون پروتونش برابره فکر کنم شایدم یه مشکل حاد داره شاید ادم فضاییه - وای باز تو هم زدم ولش کن بابا وای بچه ها رفتن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفکر کنم فک پسرا افتاد رو زمین با سرعت تو خیابون می رفتیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاپاما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی کورس گذاشتیم این پسره چنان چسبید به سقف که نگو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : یا ابوالفضل یا حسین یا جد سادات مرگو دارم به چشمام می بینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: خدا شفا بده حالت خیلی بده نه ؟ یادت باشه سر راه یه تیمارستان داره تو رو برسونم آخیه خیلی بده نه ؟ نترس خدا دوست داره به زودی ای تو رو هم می شنوه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : حرف دهنتا بفهما تا نزدم داغونت نکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: نه بابا نگو ترسیدم وای مامانم اینا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : بزن کنار بینم ( با داد)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: چسسسسسسب منتظر بودم جناب عالی دستور بدی برو بابا حال ندارم کوری دارم کورس می ذارم با بچه ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار: گفتم بزن کنار - نمی زنی نه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: نننننننننننننننه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : خودت خواستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( فرمونو چرا گرفت دیوانه نننه ) آخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخاک تو سرم این چه کاری بود من کردم گاو گذاشتم تو جیبم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما : آی تو روحت اسسسب خیلی خری این چه کاری بود کردی وای ماشین نازنینم خررررر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( وای ماشین دختره رفت تو گاردریل خاک تو گورم شد )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای چی شد یهو سریع زدم کنار دیدم از سر آپاما داره خون میاد این پسرم سرو مور گنده وایساده هیچیشم نشد وا چرا به آپاما کمک نمی کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپیاده شدم رفتم سراغ آپاما تیسا پالیز هم اومدن خیلی عصبانی بودم چی شد نمی دونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم پیش تیسا من : اوا تیسا چی شد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیسا : هیچی این پسره گاو به آپاما گفت نگه دار اونم نگه نداشت پسره عصبانی شد فرمونو چرخوند خردن به گاردریل اوف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه دفعه دیدم آپاما از حال رفت خدا مرگم بده چی شد یهو سریع رفتم زیر ب*غ*لشو گرفتم بردیمش بیمارستان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( اوا اینا چرا برگشتن خاک تو گورم آپاما چرا اینجوریه سریع بچه های بخشو ا زدم آپاما رو بردن اوژانس دکتر بعد از اینکه از سرش عکس گرفت گفت سرش آسیب جدی ندیده اما همین باعث ترک برداشتن سرش شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( حالا سرم مگه ترک بر می داره من چه میدونم اصلا)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : ببخشید خانم راهسان حال این دختره چطوره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : دختره کیه این دختره اسم داره اسمشم خانم آپاما سولتیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما .آپاما .آپاما آخی چه اسم قشنگی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : چیزه خانم سولتی خوبن؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: نه خیر سرش ترک برداشته حالا اینا رو ولش کن پدرش اگه بفهمه می کشتتون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : وا برا چی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: روی تک دخترش حساسه خیییلی دفعه پیش یه پسره باعث شد آپاما تصادف کنه دستش بشکنه پدر اپاما کاری کرد پسره بره زیر ماشین البته پسره فقط د تا دستاش شکست اونم به خاطر این بود که آپاما از پدرش خواهش کرد از پسره بگذره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( وای الان منو حلق اویز می کنه?)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(اصلا به من چه تقصیر دخترش بود?)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای یعنی یه موجود تا چه حد می تونه نفرا انگیز باشه اه اه پسره چندش گاو گوساله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکدفعه دیدم این پسره مثل گاو سرشو انداخته پایین داره میاد تو اتاق منو داری چنان عصبانی شدم که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداد زدم : هوی مگه اینجا طویلس سرتا گذاشتی پایین اومدی تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه جعبه شیرینی دم دستم بود چنان پرت کردم سمتش که گوشه جعبه خورد توی تخم چشمش حالا من توی اون هیری ویری چنان خندم گرفت که داشتم جان به جان به افرین تسلیم می کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن :ای دختر دستت بشکنه الهی . الهی سیاه بخت بشی همین جوری داشتم مثل پیر زنا غرغر می کردم که دیدم آپاما با دکتر بخش با دهن باز ( به اندازه غار علیر ) چشم های از حدقه در اومده ( قده ماهیتابه ) داره منا نگاه نی کنن منم هووول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: چیزه چیزه میگم دکتر حال این خانوم چطوره ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر که خندش گرفته بود رو به من گفت : ایشون حالشون خوبه مرخصند فقط باید بیشتر مراقب باشید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقسمت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدکتر که رفت بیرون آپاما یک جعبه دستمال کاغذی گرفت پرت کرد سمتم که سریع جا خالی دادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو ماشین برا خودم اهنگ زدم ( اهنگ پازل باند )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدریا . دریا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقدم زدم تو خاطرهات ، یادم اومد تموم حرفات دلم می خواست دلتا بخواد یادم اومد تموم حرفات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدم غروبه ها تنگ دلم با خودمم می جنگه دلم تویی حس قشنگ دلم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدریا دریا اشکه تو ساحل نگاهم بعد تو هنوز تو اشتباهم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیه گ*ن*ا*هم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irساحل ساحل ......
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( حالا یکی بیاد منو بگیره چنان رفتم تو حس که نگو حالا چشامو هم بستم یواشکی سر گردنی هم قر می دم که یکدفعه دیدم یکی می زنه به شیشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع چشمما باز کردم که دیدم ای وای از این بد تر نمی شه این دختره داره با چشم های از حدقه در اومده به من نگاه می کنه شیشه را دادم پایین گفتم : چیه ؟ یک ساعته به چی زل زدی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره ( پالیز ): رو که نیس به سنگ پا قزوین می گی برو من جات هستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : چی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره ( پالیز ): می خواستی بشنوی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: خوب حالا چیکار داری که وقت گرانبهای منا گرفتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره زیر لب : زرشک
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : شنیدم چی گفتیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره : گفتم که بشنوی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : کارتو بگو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره : بلند شو بیا پایین بریم کلانتری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : من واسه چی بیام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره : واسه دکوراسیون من نمی دونم باید بیای بدو سریع
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوف پیاده شدم رفتم تو بیمارستان که دیدم داداش سامیار رفت پذیرش رفتم پیشش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن:داداش چی شد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامی:هیچی داره مرخص میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن :اینا هم ول بکن نیستنا هی میگن باید بریم کلانتری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامی: یعنی چی نخیر لازم نیس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیسا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم پسرا چشم مارو دور دیدن دارن با هم پچ پچ می کنن یکم رفتم جلوتر دیدم ای وای می خوان دو در کنن برن هه هه هه کور خوندین سریع به بچه ها اطلاع دادم اوناهم گفتم راه نداره باید بیان مخصوصا با این کارشون هیچی دیگه همه حاضر شدیم بریم آپاما هم مرخص شد همه حاضر اماده وایسادیم پسرا بیان که دیدیم ای دله غافل دارن یواشکی می رن ما هم یواشکی رفتیم دم در وقتی اومدیم بیرون منتظر شدیم ، دیدیم دارن میان همین که از در خارج شد منو هیلا رفتیم جلو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیلا :به به پارسال دوس امسال اشنا جایی تشریف می برین اونم دسته جمعی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام :اولا به شما مربوط نیس خانوم کوچولوا باید به شما حساب پس بدیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: بایدم حساب پس بدید زدین خواهرمو( همه شون مثل خواهر همو دوس دارن ) ناکار کردین طلبکار هم هستید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار : تو رو خدا راست میگی ؟ برو بابا حال نداریم به ما چه خواهر شما این جوری شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها با اون چشای سبز وحشیش زل زد به شهریار گفت : یک قرون بده اش به همین خیال باش حتتتتتتتتمی با می ذاریم شما به راحتی برید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین : مثلا کی می خواد جلوی ما رو بگیره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاپاما که تا اون موقع روزه سکوت گرفته بود گفت :ما دخترا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : آخی می ترسم اوخ شی کوچولو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما: اگه ما کوچیکیم تو خودتو بزرگ ندون ok? بعدشم برو تا ببینی چه بلایی سرت میارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره ( سامیار) اولین قدمی که برداشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما تمام ابمیوه ای که دستش بودا روش خالی کرد یعنی کارد می زدی خون این پسره در نمیومد پسره رفت جلو تا بزنه زیر گوشش که اپاما عصبانی دستشو گرفت ناخونشو تو پشت ارنج پسره فرو کرد دستشو پیچوند همه ی پسرا متعجب شدن پسره( سامیار ) از شدت عصبانیت می لرزید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای وای وای این دختره با بد عکسی در افتاد من سامیو می شناسم الان دخترو رو می کشه وااااای??ولی اینا چقدر زرنگنا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاپاما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن:گفتم حق نداری بری یعنی حق نداری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(من ای نظامیم فریاد زدم بعله پس چی )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکدفعه سامیار داد زد : تو چه غلطی کردی بعدم با یک حرکت دستشو از دستم در اورد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه حالت تهدید واری رو به من گفت : ببین دختره احمق هیچکس (تاکید کرد)هیچکس حق نداره دست رو سامیار شریفی بلند کنه فهمیدی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: اوهو ببین اق پسر خودتو خیلی دسته بالا گرفتی تو هیچی نیستی هیچی پس انقدر منم منم نکن تو نیم منم نیستی حالا تو فهمیدی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا هم بهتره زود تر راه بیوفتی تا بدتر نشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( امید وارم نهایت لذتو از رمان ببرین?)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره خر به چه حقی دست روی سامیار شریفی بلند کرد بچه ها که دیدم اوضاع خیطه راه افتادن بریم سمت کلانتری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه سوار ماشین شدند منو این پسره بی ادب ( رادوین ) هم سوار بینوه خوشکلم شدیم ایندفعه اروم اروم میرفتیم تا رسیدیم به کلانتری مورد نظر رفتیم داخل همین که وارد شدیم سروان رنجبر رفت پیشه آپاما و گفت : سلام سرگرد سولتی کجایید شما؟ نمیدومید پدرتون از دستتون چقدر ناراحته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما : باشه حالا کجا هستن پدرم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسروان : تو اتاق کارشون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما رو به ما گفت : منتظر بمونید تا بیام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو دفتر کار پدرم همین که وارد شدم پدرم گفت : کجایی؟ چرا زنگ می زنم جواب نمی دی هاااااااااااااااااااااااااان؟؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکدفعه دیدم با سرعت داره میاد سمتم ( وای می خواد بزنتم چرا داره میاد جلو واااااای نه)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچی منتظر یه کتکه جانانه بودم که دیدم ای دل غافل تو اغوش پر محبت پدرم غرق شدم - چی شد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپدرم : آپاما دخترم سرت چی شده ؟ ببخشید گل بابا سرت داد زدم باشه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : پدر میشه چند لحظه وقتتونو بگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپدرم :این چه حرفیه بیا ببینم چی میگی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتمام ماجرا رو برای پدرم تعریف کردم برگشت سمت پنجره به من گفت : خوب باشه بگو بیان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع رفتم پیش بچه ها گفتم بیان همه سلام کردن پدرم هم جوابشونو داد بعد رو به پسرا گفت : مشکل چیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار : سلام عرض شد والا ما نمی دونیم اینا ما رو برداشتن اوردن اینجا ببخشید خودمو معرفی نکردم بنده شهریار سلطانی هستم وکیل پایه یک دادگستری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیسا که روبه روی شهریار نشسته بود زیر لب جوری که شهریار بشنوه گفت : خودشیرین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار رو به تیسا یک اخم ترسناک کرد که تیسا بدتر از شهریار اخماشو تو هم گره زد جوری که شهریار گرخید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرسی جذبه بابا با ابهت کشتی منو چه اخمی هم می کنه لا مصب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا این مرده کیه چقدر شبیه این دختره سولتیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای چهارساعته ما رو علاف خودشون کردن بابا من کارو زندگی دارم عجب گرفتاری شدیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرهنگ ( پدر آپاما) : خوب مثل اینکه شما به این خانم ها توهین کردید درسته؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه به عجب ابهتی مثل این دختره سولتی می مونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار: ببخشید ولی اینا یکی گفتن یکی هم شنفتن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما: ببخشیدا ما که یکم دیر تر می اومدیم شما دوستمونو می کشتین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام : ببند بابا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرهنگ : بللللللللللللللللللللله شما به چه حقی توهین می کنی وقتی رفتی زندون اب خنک خوردی می فهمی یه مماس چقدر کره داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام : ببخشید ( زیر لب)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکدفعه سرهنگ بلند شد گفت : اسماتو نو بگید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین : واسه چی اخه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرهنگ یه اخم غلیظ کرد و گفت : شما اسمتو بگو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : سامیار شریفی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین :رادوین رادفر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرهنگ یه جوری نگاش کرد بعد سریع نگاهشو گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار : شهریار سلطانی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: شروین سلطانی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام : فرسام جاسمی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرهنگ رفت دوتا پرونده اورد بررسی کرد اوفف اخه الان وقت این کاراس بعدم تو لپ تاپ نگاه کرد بعد یه نگاه به ما کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفت: شما اقای رادفر و جاسمی به کلانتری جدید خوش اومدید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه با بهت داشتیم نگاهش میکردیم چی میگه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرهنگ : شما همون پلیس های ویژه هستید که از کلانتری 17 انتقالی گرفتید به اینجا امروز قرار بود ملاقاتتون کنم که این اتفاق افتاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوب خودمو معرفی می کنم من سرهنگ سولتی هستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار: پس..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرهنگ : درسته من پدر خانوم سولتی هستم همون که زدین سرشو شکوندین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار سر افکنده سرش انداخت پایینو حرفی نزد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای وای چه حسن تصادفی خخخخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقسمت چهارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرادوین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای وای بدبخت شدم از همون اول پروندم سیاه شد اخ خدا از این بدتر نمی شه آیا یه نگاه به این دختره چشم سرمه ای کردم وای چشاش جادو می کنه لعنتی چشم سرمه ای سریع روش طرفم کرد منا با نگاهش غافلگیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم سه شد داره منو با اخم نگاه می کنه سریع رومو اونور کردم که دیدم همه زل زدن به من منم خجالتی سریع رو مو برگردوندم پایین نگاه کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی ادم پنچری قطار بگیره ولی این طوری مچشو نگیرن خخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدا این دختره ( هیلا ) با اون چشمای خاصش دلمو زیرو کرد نه نه نباید این اتفاق بیوفته من نمی زارم حسی شکل بگیره بینمون ولش بهتره حواسمو جمع کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاقا هیچی دیگه این سرهنگم از موضوع پرت شد یادش رفت برا چی اومدیم خخخخ اخیش همه بلند شدن برم منم بلند شدم به سرهنگ سولتی دست دادم رفتم بیرون دیدم بچه ها هم اومدن بیرون یکم دور شدیم رفتم سمتشون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : بچه ها بدبخت شدیم این مرده پدر این دختره چشم فیروزه ایه تازه فکر کنم اینا هم اینجا کار می کنن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : ما که هیچ اتفاقی برامون نیوفتاد اما پای تو رادوین گیره بعدم هر هر خندید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : درد حناق 24 ساعته مرض سرطان احمق بی شعور ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : بابا من غلط کردم ول کن سر جدت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماهم اومدیم بیرون روبه بچه ها گفتم : خوب پدرم که چیزی نگفت اما ما میریم اینا بمونن اینجا اونوقت یکم ادب میشن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir( پسرا سوار ماشین دخترا بودن برای همین ماشین نیوردن)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه موافقت کردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: دهه بچه ها اینا رو نگاه دارن میرن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه بچه ها مسیر نگامو دنبال کردن رسیدن به دخترا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار : ای بابا یه کاری کنین اینا الان برن ما کدوم گوری بریم ما که مسیر کلانتری تا بیمارستانو بلد نیستیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام : وایسین الان درست می کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : نه نه تو رو سر جدت وایسا ما باز حوصله اجیر اجیر کشی رو نداریم وایسا خودم میرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع رفتم سراغ این دختره راهسان ( رها)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : ببخشید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: هوم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : میشه چند لحظه وقتتونو بگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها : بفرمایید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: ببخشید ما ادرس بیمارستان و کلانتری بلد نیستیم میشه ادرسو بهم بدین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: باش یاداشت کن خیابون........
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : ممنون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها : خواهش بای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : بای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوا چه دختر بی ادبی یه تعارف نزد ا ک هی ولی چقدر خانوم با وقاره اوف چه چشایی ادم یاد امازون می ندازه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخه یکی نیس بهم بگه تو تو رویاهاتم آمازونو ندیدی بعد برا من صحنه پردازی می کنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم پیش بچه ها دیدم دارن یه جوری نگام می کنن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : هااااااااااااا چیه ادم ندیدین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار: ادم دیدیم خر ندیدیم که الان همچین سعادتی نصیبمون شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: قربون شما برم نظر لطفته خری از خودتونه همه برادر دارن مام برادر داریم والا خدا یه عقلی به شما بده یه پولیم به من به جای تشکرشونه آدرس براتون گرفتم آددددددددرررررس می فهمی یعنی چی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه بچه ها از خنده زمینو گاز می زدن???منم دیدم پرچم سفید سریع گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : خوب حالا به جای غش ضعف کردن برین دنبال یه تاکسی چیزی تا بریم پیش ماشینامون تازه انقدر بهتون خوش گذشت پدر سامی رو فراموش کردیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : وای راست میگی بدویید الان برم مامان سر به تنم نمی ذاره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع تاکسی گرفتیم رفتیم بیمارستان دیدم وضعیت عمو ( پدر سامی) حله حله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقسمت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم پیش بچه ها گفتم : بچه ها من دیگه برم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار : کجا به سلامتی تازه می خواستیم بریم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : ااا چه خوب چون خیلی داری اصرار می کنی باشه رو تو زمین نمیندازم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار : رو رو برم هی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: اوا چیه مگه پسر به این گلی ماهی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام : بر منکرش لعنت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: بشمار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه زدیم زیر خنده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: خوب برین دیگه وایسادین برا چی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار :هیچی فقط هر کی با ماشین خودش میاد یا نه باهم بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: باهم رفتنو که با هم میریم اما به نظر من هرکس با ماشین خودش بیاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار: اره بهتره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامی: باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام رادوین باهم میگن: ما هم که تابع جمع??
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه راه افتادیم بریم که یاد شماره اون دختره چی بود فامیلیش اها رهسان رها رهسان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخی چه اسم با حالی رها هه هه هه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاپاما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه ی بچه ها با هم جمع شدیم رفتیمسنگان نور خیلی جای قشنگی بود رفتیم قسمت جنگلیش که الاچیق داشت نشستیمو شروع کردیم به حرف زدن و لواشک پاستیل خوردن وقلیون کشیدن????
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: اه اه اینا چیه می کشین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیلا: اپاما بس کن اه اه بچه ها اونجا رو بازم پسرا اوق
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه برگشتیم اوف باز اینا پیداشون شد ولی عجب ماشینایی دارنا نه که ما ماشینمون پیکان جوانانه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچی عاقا همین که پیاده شدن ما رو دیدن داشتن پچ پچ می کردن حالا بگو من لز کجا دیدم د نه د ما رو مونو اونور کردیم که مثلا ما شما رو ندیدیم حالا بگو من از کجا دیدم ماشینمون پیش الاچیق پارک بود از اینش داشتم برادران گرامی رو نظاره می کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : دهه باز اینا پیداشون شد رومو طرف بچه ها کردم دیدم زل زدن به من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن:هان چیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین: حالت خوبه اول اونا اومدن اینجا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: ااا واقعا خوب حالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین : خدا شفات بده پسر حالت خیلی بده در حد کمایی آخی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: برو گمشو اااا بچه ها نگاه دارن میرن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار: با اینکه ما رو دیدن نه پچ پچ کردن نه شوکه شدن چه عجیب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار:اره عجیبه فکر کنم از اول ما رو دیدن به روی خودشون نمیارن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: این دختره اشغال عوضی هم هس روانی ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار: د میگم بسه ول کن دیگه یکی گفتی یکی هم شنفتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: بیا یک کلمه از ننه عروس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه اه پسره نچسب سادیسمی نگاه کن چجوری داره به ما نگاه می کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : بچه ها من میرم یه چیز بار این پسره کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپالیز : هیلا تو که انقدر بی ادب نبودی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما : خوب حق داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : بچه ها من برم سفارشامونو بیارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیسا : وایسا منم بیام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن:باش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنا تیسا رفتیم توی رستوران جنگلی که اون طرفا داش همین که وارد شدیم لباسم خیس اب شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدون اینکه سرمو بالا کنم شروع کردم به داد زدن من: احمق گاو اسب بی شعور مگه کوری اون چشم خدا برا این موقع ها بهت داده روانی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو بلند کردم انگاری برق 220 ولت بهم وارد کردن اااااااااا این که همون پسرس( شروین )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن:بینم تو کوری شلی پلی چیزی هسی تو واقعا جلوتو ندیدی پس حتما پیش یه چشم پزشک برو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسفارشارو گرفتم اومدم بیام بیرون که در باز شد همه ی سفارشا ریخت رو یه دختره تا اومدم حرف بزنم دختره منو بست فوش حالا مگه ول می کرد سرمو بلند کردم دیدم ااا اینکه همون دختره رهسان ( رها) ست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا چشمش به من افتاد یه لحظه شوکه شد اما بعد به کارش ادامه داد سری دستمو اوردم بالا گرفتم جلوی بینیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن:تو رو خدا بسه چقدر جیغ جیغ می کنی دیدم ساکت شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو اوردم بالا دیدم ای داد بیداد دستش دوتا لیوان پر ابه همین که سرمو اوردم بالا بلا فاصله ریخت روی لباسو صورتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن:اخه دخترجون این چه کاری بود که کردی من با این سروضع چجوری برم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختره ( رها): ببینم تو فکر کردی من با این سروضع چجوری برم بیرون هاااااان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین : خوب من عذر می خوام خوب شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: نه خوب نشد حالا هم بیا کنار می خوام رد شم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: بفرمایید با حرص
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها: وظیفت بود یه چشم غره هم رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم هیچی نگفتم اصلا نمی تونم جواب بدم بهش اوف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدا حالا من با این لباس چیکار کنم ای وای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکدفعه : واقعا ببخشید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : هههههههههههن ترسیدم دستمو گذاشتم جلو دهنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتم دیدم این پسرس( شروین)
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : چیه چرا مثل جن بو داده ظاهر می شی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره : من واقعا متاسفم اینم واسه جبران خسارتا یه دسته پول 5 تومنی گرفت جلوم منا داری سگ شدم شدید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: ا چه عالی اروم اروم رفتم جلو پولا رو گرفتم از دستش جلو چشماش پاره کردم ریختم رو صورتش کپ کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن: فکر کردی من لنگه یک قرون دو هزارتوهم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع از کنارش رد شدم رفتم پیش بچه ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیسا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم رها داره میاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : رها کجایی ؟ چهارساعته دنبالتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها : بیا بریم برات تعریف می کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتیم سر میز بچه ها همه بلند شدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتن : چی شد چرا این شکلی تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرها همه ی ماجرا رو تعریف کرد باورم نمی شد همه ی پولا رو ریخت تو صورتش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشهریار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم شروین داره میادااااااا این چرا این شکلیه رفتم جلو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : شروین شروین چی شد چرا این شکلی تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین : یک لبخند تلخ زد گفت : هیچی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبختند تلخش از پهنا تو پانکراسم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم جلو بازوی شروینو گرفتم گفتم : میگم چی شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین دید دارم عصبانی می شم تموم ماجرا رو برام گفت گپ کردم نمی دونستم چی بگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروین : بریم دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتیم پیش بچه ها اما هر چی گفتن چی شد دو در کردیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرسام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند شدم به بچه ها گفتم میرم تو جنگل قدم بزنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه ها یه باشه ای گفتن منم راه افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم قدم میزدم که ای جیغ شنیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند شدم رو به بچه ها گفتم بچه ها من میرم قدم بزنم اونا هم قبول کردن باهم بلند شدیم رفتیم تو جنگل داشتم اروم اروم راه میرفتم که پاهام گیر کرد به ریشه درخت از زمین بیرون بود پخش زمین شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : آخ بچه ها سریع اومدن کمکم بلندم کردن لباسمو تمیز کردم رو به بچه ها گفتم : بچه ها شما برید اینجا شیر اب داره دستامو تمیز کنم میام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآپاما : باشه زودتر بیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو تکون دادمو رفتم ..داشتم دستامو می شستم که سه تا پسر جوون هیکلی اومدن پشتم ایستادن ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسر اولی : خانوم خوشکله یه نگاه به ما کن بد نمی شه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن : سکوت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir