دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی
به طعم شکلات (نسخه کامل)
راستین و کیارش دوستای برادر شهرزاد هستن همه چیز دست به دست هم میده که شهرزاد و راستین با همدیگه مواجه بشن و از هم خوششون بیاد اما راستین بعد اینکه متوجه میشه شهرزاد خواهر دوستشه رفتارش با اون تغییر میکنه. چرا؟ جواب ساده است اون نمیخواد یک ضلع مثلث عشقی باشه.
خانه جوانان سالمند
جوانان سرخورده ای که از زندگی در اجتماع خسته شده اند و هر کدام به طریقی با مردی مرموز مواجه میشوند.
ماهور جلد دوم
داستان عشقی یه دختر جوونه که به خاطر راحتی عشقش مجبور میشه با بدنام کردن خودش ازش فاصله بگیره ...
ماهور
داستان عشقی یه دختر جوونه که به خاطر راحتی عشقش مجبور میشه با بدنام کردن خودش ازش فاصله بگیره ...
راهی برای دست یافتن
ستاره دختری زجر کشیدهست. فقط به خاطر کاری که پدر و مادرش باهاش کردن، اون از دختر پاک به قاتل تبدیل شده و حالا که روی پاهای خودش ایستاده، میخواد کسایی که بانی آزارش بودن رو نابود کنه. اون هم دور از چشم خواهراش تا به اون چیزی که میخواد برسه.
ماهور
داستان عشقی یه دختر جوونه که به خاطر راحتی عشقش مجبور میشه با بدنام کردن خودش ازش فاصله بگیره
داماد اجاره ای
دختر قصه ما برای ادامه تحصیل رفته اتریش الان هم که داره برمیگرده باباش اصرار داره که با پسر شریکش ازدواج کنه اما راحیل دوسش نداره به خاطر همین با دخترعمو و پسرعموش تصمیم میگیرن که کسی رو برای چن وقت به عنوان شوهر راحیل استخدام کنن……
سیاهی لشگر
محمد پسریه که تو زندگیش نقش سیاهی لشکر رو داره و فقط پی شیطنتهای جوونیه! از بابای کارگردانش، یزدان رحمتی، میخواد وارد دنیای بازیگری بشه اما یزدان نمیذاره چون میدونه تو این مورد جدی نیست و معتقده که خودش باید گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون! به خاطر همین هم محمد دست به کارای دیگهای میزنه تا روی پای خودش وایسه. بعد از قبول نشدن توی کنکور به بهانههای مختلف سربازیش و عقب میندازه اما دست آخر مجبور میشه که به سربازی بره! به واسطه دانیال صدیقی که توی فیلمای پدرش بدلکاری میکنه، با برادرزادهش آشنا میشه... برادرزاده دانیال صدیقی نقطه مقابل محمده! حالا وجود یه اکیپ دیوونه کنار محمد، میتونه اون و برای انجام کارایی که براشون برنامه ریخته انجام بده، تشویق کنه! اما امان از روزی که چند نفری که فکر میکنن عقل کل هستن، بیفتن کنار هم! ‼️سیاهی لشکر با دو رمان عشق آمازونی و ویانا نیوز در ارتباطه اما اگر نخونده باشین هم مشکلی پیش نمیاد.
سند بدون عنوان ( جلد اول رمان به طعم شکلات )
شهرزاد نویسنده پرطرفدار کتاب و دانشجوی رشته حقوقه. اون و برادرش برای ساختن آینده اشون شهرستان رو به مقصد تهران ترک میکنن. غافل از اینکه آینده براش بازی های تلخ و شیرین زیادی رو خواب دیده وَ عشق... عشقی که هم میتونه نجات دهنده باشه هم میتونه شکست سختی رو به بار بیاره. حالا انتقام شهرزاد کدومه؟
پشت چراغ قرمز جلد دوم آفلاین
پشت قرمز داستان دختری که با کار کردن توی خیابون و دستفروشی اموراتش میگذره و با درد ها و کمبود های زندگی نه چندان معمولیش درحال سازشه. تا اینکه دست سرنوشت اون و توی شرایطی قرار میده که از شخصیت واقعی خودش فرسنگ ها فاصله میگیره و وارد زندگی جدیدی میشه
حواست نیست
سر دو راهی عشق و نفرت.. در جستجوی چشمانی عاشق و بارانی درمانده تر از گذشته.. تنها گذر نامه ی جاده ای به اسم انتقام را در دستانم گذاردند.. بر خلاف مسیر عاشقی ظاهرش زیبا بود .. خوش میدرخشید در آن قیامت سرای انتقام جویان.. هر چه جلوتر میرفتم اشک و آه را پشت چشمان به خون نشسته از انتقامم پنهان میکردم.. قلبم ندای"بی پروایش را با نفرت میخواند".. و عقلم"فریاد حواست نیست هایش..را برایم نوار میکرد.. گذشت, تا زمانی که تنها فریاد عقلم را می شنیدم.. درست مقابل پرتگاه خونین و سرخی همچو برزخ در حالی که صدای رعب انگیز لاشخورهایی که بالای تپه به انتظار سقوطم بودند بدنم را به لرزه می انداخت,.. و تنها همین را میگفت: "در فکر انتقام بودی ولی حواست نبود سر دور برگردان داشت صدایت میکرد"
وصیت نامه
رونیا سالاری دختری 20 ساله دانشحوی معماری که شیفته ی مادربزرگ پدری خود فخرالسادات سالاری است. روزی خبر فوت مادربزرگش به او میرسد ، طبق وصیت نامه ی مادربزرگ بزرگترین نوه ی دختری ( رونیا ) موظف به ازدواج با بزرگترین نوه ی پسری هوو اش میباشد ، چراکه میخواهد با این وصلت اختلافات گذشته را حل و فصل نماید . اگر رونیا و یا ارتام ( بزرگترین نوه ی پسری ) قصد این ازدواج را ندشته باشند ثروت فخرالسادات به آنان تعلق نمیگیرد. با این ازدواج اجباری مسیر زندگی این دو فرد تغییر میکند …!!!..پایان خوش
به طعم شکلات
من عاشق شکلاتم طوری که تو ضل هوای گرم تابستون زمانی که همه فکرشون دنبال اینکه یه لیوان آب میوه خنک بخورن تا حالشون جا بیاد من شیرشکلات به دست بهشون نگاه میکنم و توی ذهنم این فکر میچرخه که چطوری وقتی یه جا شیر کاکائو وجود داره اینا آب میوه میخورن؟ موقع هایی که گرسنه ام با یه تیکه بیسکوییت شکلاتی سیر میشم و وقتی میخوام با تمام احساسات صادقانه و عمیقم کسی رو خوشحال کنم براش شکلات میخرم. برای من آدمای خوب بوی خوش شکلات میدن. نمیدونم این علاقه افراطی و یالتناهی به یه چیز قهوه ای جامد گاها آب شونده از کجا میاد ، اما میدونم یه دوست داشتن طبیعی نیست ، این دنیای کوچیک شکلاتی که برای خودم ساختمو دوست دارم و باهاش خوشم. اگه شماهم از دنیای من خوشتون اومده وارد شدن بهش کار سختی نیست! فقط یه میم کوچولو از اول مشکلات تون بردارید ، دنیای شکلاتی شما آماده است ^_^
اون کیه؟
آنا بعد از فوت مادرش و در سن دوازده سالگی توسط پدرخوانده اش به خارج از کشور فرستاده میشه. حالا اون بعد از یک وقفه ده ساله برگشته قصد موندن داره. تصمیم اون علاوه بر اینکه به مذاق پدر و خواهر و برادر ناتنیش خوش نمیاد خودش رو هم با واقعیت های شوکه کننده ای از زندگیش رو به رو میکنه!
عشق آمازونی (جلد دوم) - آفلاین
جلد دوم رمان عشق آمازونی، در ادامه ماجراهای طنز یزدان و هانا است و اما با حضور شخصیت های جدید که هر کدوم یه طنزی رو رقم می زنن. دلارام عشق یزدان و هانا که عجیب با یزدان سر لج افتاده... دریا دختری دیوونه تر از هانا، که دوست داره زود شوهر کنه و نیمه گمشده اش رو پیدا کنه، ولی از بخت بد روزگار، هر بار یه ضد حال می خوره!
اجبار شیرین
این رمان درمورد دختری به اسم دیانا هسته به خاطر یک وصیعتنامه مجبور به ازدواج میشه .....
در جست و جوی آرامش
رمان راجب دختری به اسم ساغر... یه دختر شیرازی که بدون اینکه بخواد، همیشه مرکز توجهه و نظر همه رو به خودش جلب میکنه....ساغر توی زندگیش دردای زیادی کشیده که حتی فکر کردن بهشون هم سخته. اما ساغر تونست...موقف شد همه اونارو پشت سر بزاره. در رشته ی مورد علاقش شروع به تحصیل میکنه و زندگیش دوباره به روال عادی برمیگرده.هر چند که هیچ وقت دوباره مثل سابق نمیشه. بعد از یه مدت دوباره یه اتفاقاتی شروع میکنه به رخ دادن و ساغر مجبور میشه از شیراز بره... برادرش تهران درس میخونه،ساغر هم تهران رو انتخاب میکنه و با کلی دوندگی از دانشگاه انتقالی میگیره و راهیه تهران میشه،برای به دست اوردن ارامش. با سفر به تهران دفتر زندگیش ورق میخوره و برگ جدیدی باز میشه..... (خلاصه یکم غلط اندازه.شاید فکر کنید رمان درامه اما نه...اتفاقات خنده دار کم نداره و اینم بگم که رمان کاملا غیرقایل پیش بینیه و شما به هیچ وجه نمیتونید حدس بزنید اخرش چی میشه?)
دختری که تلافی نکنه دخترنیست
شادی خاکزاد دختری که به زور خودش رو تا اینجا کشونده و مستقل که به همراه دوستاش که شیراز قبول شدن به شیراز میان شادی داره به عنوان یه سرهنگ ازمایشی یه جای کار میکنه به خاطر انتقامی که قسم خورده از طرف بگیره. و خب مطمئن هستش که به اون طرف میرسه و کامل انتقامش رو میگیره و خب چون دانشگاهیه اتفاقات زیادی براش میوفته هم برای خودش و دوستاش و با چند نفر اشنا میشن که میشناسیدشون طی خوندن رمان. (خب دوستان از همین الان بگم این رمان بیشتر قسمت هاش واقعی هستش اما تمامی اسم ها و کاراکتر ها الکی و ساختگی هستش و اینکه اینم بگم کاملا ساختگی هستن کاراکتر ها و بی احترامی به هیچکس نمیشه و یک نکته اینکه من با چیز هایی که مینویسم هیچ ارتباطی با اون مشغله ها ندار"و کار هایی رو که خودم انجام میدم یا لباس هایی که انتخاب میکنم کاری به شغل ها نداره" ممنون میشم هیت ندید اخه این رمانه ساخته ی ذهنه خب هیچ ربطی به زندگی واقعی وبه خودتون نگیرید ممنون میشم)
سلنوفیلیا (ندیمه قرتی)
ندیمه قرتی داستان زندگی نارسیس دختر جذاب و آزادیه که سعی داره به طور قاچاقی ترکیه بره، اما وسط راه متوجه میشه که با یه باند قاچاق انسان همراه شده و در اصل قراره فرستاده بشه ارمنستان تا اعضای بدنش رو تیکه تیکه کنن. دست به فرار میزنه و تو این راه از یه دره به پایین پرت میشه و وقتی به هوش میاد، خودش رو با سر و وضع آشفته، توی بازار برده فروشها پیدا میکنه و از این رو فکر میکنه که به گذشته سفر کرده و هیجان زده و مشتاق، خودش رو آویزون یه مرد جذاب و پر ابهت میکنه تا خریده و وارد عمارت خان بشه، اما بیخبر از اینکه این مرد خشن، خان نیست و خان اصلی... عجیبترین مرد روی زمینه! صد در صد متفاوت از هر رمان ارباب و رعیتی!
عشق آمازونی (جلد دوم)
جلد دوم رمان عشق آمازونی، در ادامه ماجراهای طنز یزدان و هانا است و اما با حضور شخصیت های جدید که هر کدوم یه طنزی رو رقم می زنن. دلارام عشق یزدان و هانا که عجیب با یزدان سر لج افتاده... دریا دختری دیوونه تر از هانا، که دوست داره زود شوهر کنه و نیمه گمشده اش رو پیدا کنه، ولی از بخت بد روزگار، هر بار یه ضد حال می خوره! توجه: رمان فروشیست اما تا انتها به صورت رایگان پارتگذاری میشود.
رمان مدیر معاون (عشق سریالی) - VIP
به دنبالهی ماجرای مدیر و معاونهای مدرسهی نام آوران و بخیر گذشتن این اردوی پرخطر، حالا وقتشه که از یه سری رازها پرده برداریم و روند زندگی اونها رو دوباره به چالش بکشیم. هامین نظری، کارگردان تازهکار جوونمون که حالا با پسرخالهی ثمر شدن و دوستی قدیمیاش با میثم که دوباره جون میگیره، حسابی به رابطه نو پای نیاز و معراج نزدیک شده، نقشههایی توی سرش داره که مهم ترینشون بردن نیاز به آفریقاست. حالا به نظر شما موفق میشه؟ یا معراج میذاره که نیاز رو با خودش ببره؟ به نظر آوارگی دست از سر اونها بر میداره؟ یا این بار اونها رو به جزیرهی بزرگ ماداگاسکار میکشه؟
من پلیسم
داستان درباره ی دختری به اسم ریحانه هسش که در یک خانواده به شدت افراطی و خشک مذهب بزرگ شده و توسط پدرش وارد نیروی پلیس میشه و به خاطر هوشش بهش ماموریتی داده میشه که...
پشت چراغ قرمز (جلد دوم)
پشت قرمز داستان دختری که با کار کردن توی خیابون و دستفروشی اموراتش میگذره و با درد ها و کمبود های زندگی نه چندان معمولیش درحال سازشه. تا اینکه دست سرنوشت اون و توی شرایطی قرار میده که از شخصیت واقعی خودش فرسنگ ها فاصله میگیره و وارد زندگی جدیدی میشه
پرنسس اخراج شده
دختری یتیم که طی ماجراهایی به فرزندخوندگی فردی درمیاد که از قضا گذشتهای ناخوشاید ازش میدونه؛ بعداز اومدن دختر داستان به روستا، عروس خانواده طی توطئهای باعث میشه با مردی ازدواج کنه که بعدها فلج میشه و…
سه به علاوه یک
دست بند هایی که از کمربند های مخصوص آویزان اند و با هر بار دویدن صدای خوش جیرینگ جیرینگشان حس امنیت می دهد به مردمان کشورم . ماشین ها و نقاب های پارچه ای مشکی نوپو و ذوق و نگرانی مردم و خبرنگارانی که اطرافمان فیلمبرداری میکنند و رعب و وحشت برای انان که پا روی حریم امنیت کشورم نهاده اند و سعی در سلب ارامش مردمانم دارند... کلت ها و کلاشینکف ها و اسلحه های مهارتی تک تیراندازان که نشانه گرفته شده .سپرهای بزرگ و گروه هایی که برای پیشروی پشتشان قرار گرفته اند... کواد کوپتر هایی که توسط ماهر ترین همکاران کنترل میشوند و صدای جیغ لاستیک های چندین موتور و ماشین... ردیاب ها و صداها و تصویر هایی که در اتاق مانیتورینگ سیار ثانیه به ثانیه چک می شوند... و ماموریتی که اغاز میشود...
نتیجه ی عشق
داستان درمورد دو دختر به نام آیسا و عاطفه ست که از سن 18 سالگی این دو تا وقتی که ازدواج میکنند ادامه دارد و در این داستان ایسا عاشق پسری میشود و بعد اتفاق هایی میوفته که از هم جدا میشن و آیسا به ادامه تحصیل ادامه میدهد و اتفاق هایی میوفته که این رمان رو جذاب میکنه…
عملیات با چاشنی شیطنت
آرشیدا یکتاهستم ملقب به آشی دختر سپهر یکتا یه برادر وخواهر بزرگ تر از خودمم دارم آرام خواهریم مزدوجه و برادرمم تو فرانسه درس میخونه منم خیر سرم پلیس شدم یه پسر عمو دارم اسمش آرمانه یا به قول خودم چغندر بی خواصیت کاملا باهاش لجم حتی از لج اون پلیس شدم وبا کلی زور وپارتی یه شبه سروان شدم حالا تو این وضع دایی جان یه عملیات میذاره که ...
آخرین آرزوی مادر
داستان درباره دختری به نام نارگل و پسری به نام حسام است. نارگل یک دختر شیرینیپز است که دوست دارد یک روزی آخرین آرزوی مادر متوفایش را برآورده کند. داستان از روزی شروع میشود که پسری به نام حسام که روانپزشک است وارد شیرینیفروشی نارگل میشود و ماجراهای داستان از بعد از ورود حسام شروع میشود. چرا که حسام با وجود این که یک پزشک است از نارگل میخواهد اجازه دهد که در شیرینیفروشی آنها کار کند. داستان گاهی از زبان نارگل است و گاهی از زبان حسام. در کنار نارگل و حسام، شخصیتهای دیگری هم هستند که در روند داستان تأثیر زیادی دارند. باید دید در آخر نارگل و حسام چهگونه آخرین آرزوی مادر نارگل را برآورده میکنند و آیا موفق میشوند یا نه؟
درخشش ماه در سایه انتقام
هایکا پسریه که اومده انتقام بگیره، انتقام تمام زجرایی که کشیده، سگ دو زده تا ردی از قاتلای آرزوهاش پیدا کنه و پیدا هم کرد، حالا اولین طعمهی اون انتظار شکار شدن رو میکشه. این وسط آیسل گناهی نداره و بیگناهه و به واسطه همین بیگناهی اجازهی زنده موندن پیدا کرد تا در کنار قاتلای صاحبکارش زندگی کنه تا یه روزی متوجه بشه چه رازی این وسط نهفته است؟!
ویانا نیوز
یه مجله خبری معتبر داریم، یه دختر خبرنگار با بابای پر نفوذ که سر به هواست و یه پسر معمولی، از قشر ضعیف جامعه! ویانا توی این دفتر به عنوان خبرنگار شروع به کار می کنه و خرابکاریایی به بار میاره و به خاطر نفوذ باباش اونجا موندگار میشه... این وسط این آویز هست که از دستش کم مونده سر به بیابون بذاره! حالا همه چی از ورود شخصیت های جدید شروع میشه... دو خبرنگاری که قراره دردسر بزرگی ایجاد کنن.
دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس میکنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس میکنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار میشنوید و فکر میکنید قبلا شنیدید... فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصهی ما همهی ترسش همین حسه! نه اینکه از خودِ دژاوو بترسه، فقط نگرانه اتفاقات گذشته تکرار بشن و باز هم اون غمی که تجربه کرده به سراغش بیاد. گلشن از شباهت اتفاقات امروزش با گذشتهاش میترسه!
-
قلمرو رز ژانر : #عاشقانه #هیجانی #مافیایی
-
در رویای دژاوو ژانر : #عاشقانه
-
سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) ژانر : #عاشقانه #طنز #هیجانی
-
راز شبانه ژانر : #عاشقانه #معمایی
-
پیرانا ژانر : #عاشقانه #هیجانی #مافیایی
-
به طعم شکلات (نسخه کامل) ژانر : #عاشقانه #طنز #معمایی
-
پرواز پروانه ها ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
تو را در خواب هایم دیدم ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #درام
-
التیام ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
مدیر معاون (عشق سریالی) ژانر : #عاشقانه #طنز
-
بێ بەڵێن ( عهدشکن ) ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) ژانر : #پلیسی #عاشقانه #معمایی #جنایی #روانشناختی
-
شروانو (شَروانو) ژانر : #عاشقانه #درام
-
به طعم خون - آنلاین ژانر : #عاشقانه #تخیلی
-
زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) ژانر : #پلیسی #عاشقانه #رازآلود #هیجانی #جنایی
معرفی بیش از ۱۰۰۰ رمان محبوب ایرانی خارجی و صوتی ...
ارسال روزانه بین 2 تا 4 رمان جدید به برنامه
رمان های آنلاین با پارت گذاری روزانه
با بیش از 35 ژانر مختلف برای همه سلیقه ها
ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف
تعداد آدمهایی که من واقعا دوستشان دارم زیاد نیست؛ تعداد کسانی که نظر خوبی دربارشان دارم از آن هم کمتر است "من هرچه بیشتر دنیا را میشناسم از آن ناراضیتر میشوم" هر روز که میگذرد بیشتر معتقد میشوم که آدمها "شخصیت ناپایداری دارند" نمیشود روی ظواهر، لیاقت یا فهم و شعورشان حساب باز کرد! نویسنده : جین آستین
اکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسفاکثر ما داستان سیاوش و مرگ مظلومانه اش را به احتمال زیاد شنیده و یا خوانده ایم. در سوشوون نیز با داستان یوسف
دکلمه
گمشده
دکلمه
پناه همیشگی قلبم
دکلمه
اُهم
دکلمه
رفتن...
دکلمه
کاش تو ماه بودی
-
در رویای دژاوو ژانر : #عاشقانه
-
ماه و پناه ژانر : #اجتماعی #جنایی #واقعی
-
سیاهی لشگر ژانر : #عاشقانه #طنز #اجتماعی
-
التیام ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
-
سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) ژانر : #عاشقانه #طنز #هیجانی
-
سایه ی من (جلد دوم) ژانر : #عاشقانه #ترسناک
-
مجموعه داستان ما همه مرده ایم ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #تراژدی
-
آخرین گلوله ژانر : #پلیسی #عاشقانه #درام
-
تاربام، گذرگاه سکون ژانر : #عاشقانه #معمایی #جنایی
-
بلاک کد ژانر : #رازآلود #هیجانی #معمایی #روانشناختی
-
یلدادر کژال منی عالی بود۱۹ دقیقه پیش
-
فاطمهدر عاشق شدیم رمان بسیار زیبایی بود اجتماعی بود و عاشقانه و طنز۱ ساعت پیش
-
یه خوانندهدر سفید برفی خیلی مزخرف بود انگار همه یه حورایی اختلال شخصیت داشتن یه لحظه خوب بودن یه لحظه هم دیگرو میزدن یا یه لحظه نیگفتن دوست دارم ولی خیلی نگذشته به هم میگفتن ازت متنفرم خیلی مسخره بود به نظر من۱ ساعت پیش
-
ندادر به طعم شکلات (نسخه کامل) بهترین رمانی بود که تا حالا خوندم ولی هومن حیف بود 🥲۳ ساعت پیش
-
......در در رویای دژاوو 4- گلشن یه دختری که واقعا کلی سختی کشیده وحالا وقتشه که خوشحال باشه ولی هنوز به فکر پیمان😪گلشن یه فرد بیرون گراست 🙃داخل فصل دو به نظرم میفهمه🥰چطوریشو نمیدونم😁😎5-چرا به نظرم وقتشه😜۴ ساعت پیش
-
......در در رویای دژاوو 1-آره 2- میتونه این باشه که فرهاد تهدید مادر بزرگشو رو کنه؟؟ 3-پیمان خیلی درون گرا هست ولی فرهاد بیرون گرا و این که فرهاد همه جور داره خودشو به گلش ثابت میکنه ولی پیمان نه🙃۴ ساعت پیش
-
......در در رویای دژاوو از ریحانه بدم میاد😁😁فکر کنم از عدد 3 خوشت میاد یا عدد شانست هست که سوالات و فصل رمان هات با سه هست🥰راستی ببخشید یه چند روز نبودم 😁ولی خیلی خوشم آمد داخل یکی از پارت ها آهنگ گذاشتی بازم بزار لطفا۴ ساعت پیش
-
ریحانهدر التیام منم با پارت اضافه موافقم۴ ساعت پیش
-
......در در رویای دژاوو سلام سلام آزاده جونم عالی بود مثل همیشه مرسی 🙈🥰من نمیدونم عضو کانال تلگرامت بشم تلگرام بهم اخطار میده از 500تا کانالت بیشتر ولی نیست😪راستش یه کوچولو دلم برای پیمان سوخت🙈۴ ساعت پیش
-
...در یادم نمیکنی واقعا چرت😐💔۴ ساعت پیش
-
نازلیدر ناتاشا بار دوم هست که میخونمش اخلاق هاکان یکم رو مخ بود ولی بازم رمان خوبیه❤👍🏼۴ ساعت پیش
-
بهاریدر التیام خیلی عالی بود😍😍😍🧡🧡 من دوستدارم بازم پارت بزارین من منتظر عروسی سینا و مهتابم😄۴ ساعت پیش