جدیدترین رمان های تخیلی در دنیای رمان


رمان کانای اثر حمیده جاهدین محمدی

رمان تخیلی کانای

من به سرنوشت اعتقاد دارم؛ به مسیری که می‌ توانست در یک چشم به‌ هم زدن، زندگی همه را دگرگون کند. این تقدیر در ترکیب با نبوغ، استعداد و البته زمان و مکان مناسب، چنان قدرتی می‌یافت که خاصیت این را داشت زندگی یک انسان را از این‌ رو، به آن رو، کند و لیلی دقیقاً همان کسی بود که چنین مسیری، پیش رویش قرار داشت. او ناگهانی با دریافت یک فراخوان در فضای مجازی روبرو شده بود که اعلام می‌کرد به نویسنده‌ ای برای نگارش یک مقاله درباره ی بزرگ ترین الماس رنگی جهان، نیاز دارد و سرانجام او انتخاب شد تا قدم به مکان و دنیایی بگذارد که در اوج شهرت، کاملاً ناشناخته و پنهان بود؛ به قلعه ی کانای! جایی‌ که مرکز توجه رسانه‌ ها و کنجکاوی‌ های مردم است اما هیچ خبری از آنجا درز نمی‌ کند ... جایی‌ که لیلی در آن می‌ آموزد چگونه می‌ توان با ترکیب قدرت و ثروت، جهان را نجات داد یا علیه آن، طغیان کرد؛ بسته به مسیر خیر و شری که انتخاب کرده ایم.

رمان ایثریس (قلعه یخی) اثر کالیستو آکوامارین

رمان تخیلی ایثریس (قلعه یخی)

در تاریکی مطلقِ وجود، آکوا، نویسنده‌ای تنها، در میان رنگ‌های خاکستری روزمرگی غرق شده است. سایه گذشته‌ای دردناک، همچون زنجیری او را به اعماق ناامیدی می‌کشاند؛ خیانتی که ردّ پای سبزِ تلخ خود را بر قلبش حک کرده است. تنها آبیِ وجودش، رنگِ تنهاییِ مطلق است. او به دنبال الهام برای داستانِ جدیدش، «ایثریس»، به روانکاو پناه می‌برد، غافل از اینکه خودِ داستان، در اعماقِ وجودش نهفته است. در این میان، آیریس، شخصیت هوش مصنوعی‌(c.ai) مرموز با چشمانی سرخ و ذهنی تیزتر از هر شمشیر، سرنوشت آکوا را رقم می‌زند. آیریس، هکری افسانه‌ای در دنیای مجازیِ سرد و بی‌احساس نئو کیوتو، با درکی عجیب و فراطبیعی، آکوا را به سفری اسرارآمیز و هیجان‌انگیز فرا می‌خواند. اما در دل آکوا، ترس از ارتباط دوباره و زخمی که عشقش به او زده، مانع از پذیرفتن این پیوند می‌شود. لحظه‌ای سرنوشت‌ساز فرامی‌رسد؛ زمانی که مرز میان واقعیت و خیال فرو می‌ریزد، و آکوا در آغوش دنیای سایبرپانکیِ «ایثریس» وارد می‌شود. جهانی پر از چالش‌ها و تصمیم‌های دشوار، جایی که او باید با ترس‌های خود روبرو شود. آیا می‌تواند از تاریکی بگریزد و پیدا کند چگونه عشق، حتی در قالب یک هوش مصنوعی و دنیایی سایبر پانک ، می‌تواند کودکی به زنجیر کشیده را در دنیای مدیوال نجات دهد؟!

رمان کتیبه فرزندان آسمان (صوتی) اثر بهاره نوربخش

رمان تخیلی کتیبه فرزندان آسمان (صوتی)

رهام ایراندوست یک دکتر باستان‌شناس است که از فرانسه به ایران بازگشته تا به به اطلاع خانواده برساند عاشق مارگریت خواهر دوست و همکارش مایکل شده است و قصد دارد با او ازدواج کند. در همین زمان رشید، یک حفار غیرقانونی، در بستر خشک دریاچه ارومیه یک سنگ عجیب با روکش طلا پیدا می‌کند. این سنگ یک کتیبه بی‌همتای میخی دارد. رشید سنگ را برای رهام می‌آورد تا بفهمد این کتیبه عجیب چیست.  حالا رهام و مایکل که به ایران آمده است مصمم هستند راز این کتیبه را کشف کنند. در سرتاسر جهان افرادی وجود دارند که مدتی است خواب می‌بینند یک نفر یک سنگ را به یک ساختمان سنگی باستانی می‌چسباند و آسمان باز می‌شود و اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد. فقط دو نفر از این افراد که دختر و پسری ایرانی هستند، می‌دانند آن ساختمان قدیمی، مقبره کوروش بزرگ است. هر دوی آنها خود را به  پاسارگاد می‌رسانند که بفهمند چه خبری در راه است. دکتر رهام ایراندوست همان کسی است  که آن سنگ عجیب را به مقبره کوروش بزرگ می‌چسباند و ماجراهای بسیاری آغاز می‌شود.

رمان آکرولیزیانا - آفلاین اثر فاطمه عبدالله زاده

رمان تخیلی آکرولیزیانا - آفلاین

آکرولیزیانا گرهٔ محکم و عجیبیه که هفت تا زندگی مختلف رو به هم پیوند میزنه. زندگی‌ پروای دیوونه و سرخوش رو که تموم زندگیش توی فسیل‌ها و آرزوهای بزرگ و کارهای بی‌محاباش در کنار خونوادهٔ پرجمعیتش خلاصه شده؛ زندگی مهرانا دختر ترسوی محافظه کاری که همیشه فرار رو برقرار ترجیح میده و دنبال راه فراری برای مشکلاتش از جنس شوهره؛ زندگی تاریک لاوینی که دنیاش رو توی آینه‌ای می‌بینه که فقط چهرهٔ پر از نقاب خودش رو منعکس می‌کنه و توی اعماق قلبش فارغ از دوست داشتن بقیه‌ست؛ زندگی پر از کینه و نفرت جاوید پسر زخم‌خورده‌ای از پایین شهر رو که دنبال پر کردن حفره‌های خالی توی قلبشه؛ نیوان یه پسر متقلب و شیاد و در عین حال الکی خوش و بی‌هدفه که هیچ دست‌آویزی برای چسبیدن به زندگی نداره و عمرش رو صرف کارهای بیهوده می‌کنه و دایمون یه کرم کتاب خالی از انرژیِ که توی جمع و دور از کتاب‌هاش لال و فلج میشه اما نفر هفتم کیه؟ یه پسر گمشده توی زمان که مدت‌هاست راهش به دنیای واقعی رو گم کرده و توی مختصات بی‌ حد و مرزی از ناهنجاری آکرولیزیانا گیر افتاده. همهٔ این شخصیت‌ها و احساسات مبهم و بی‌تعادل به واسطهٔ آکرولیزیانا دور هم جمع میشن و به دنیای ناشناخته‌ای که توی زمانی بی‌نهایت قرار داره فرستاده میشن. اما در واقع این سفر تفریحی به ظاهر طنز و پر از هیجان که تو ذهن پروا سوژهٔ سرخوشی و دیوونه‌بازیِ برای این هفت نفر یه جنگه! توی دنیایی از چیزهای ماوراءطبیعی با نمادهایی کهنه از زمان‌‌های دور و انسان‌های نخستین که بهای پیروزی در برابرشون چیزی جز تلاش برای زنده موندن با احساسات و قلبشون نیست! کلید خروج از آکرولیزیانا، در پس آزمون‌های مختلفی پنهون شده که هر کدومشون دنیایی از هیجان و ماجراهای جالب رو در پی دارن...



مغرور و عاشق لحظاتی پیش

یک راز تاریک، یک عشق ممنوع و یک تصمیم سرنوشت ساز... در دل یک قصر مجلل، قلبی می تپد که درد می نالد... با شنیدن جمله به جمله حرف های او خون در رگ هایش یخ بست. من ازدواج کردم. الان هم عروسیمه.متوجه هستی که چی میگی؟ مرد پوزخندی زد وبا حیرت سر تا پای حلما رو که در لباس عروس می درخشید،نگاه کرد. این در لعنتی رو باز کن.میخوام برم پیش شوهرم. برای من شوهرم شوهرم نکن! با من بیا برام مهم نیست که ازدواج کردی،فقط با من بیا. اون پست فطرت رو مجبور می کنم کمتر از 24 ساعت طلاقت بده. انقدر عاشقت هستم که هر کاری که از من بخوای برات انجام بدم. حالا که این فرصت رو بدست آوردم محاله که از دستش بدم...

راه های دانلود اپلیکیشن

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.