رمان زندگی به سبک هواپیمایی به قلم گل رز
حلالم کن دم رفتن..
کمی بعد از پریشونی...
توواوار نگاهی که توهم باماونمیمونی...
مسیر موندنو رفتم.. یکی بود و جداشدباز...
تو پایان منو دیدی .. جدایی سخته از آغاز..
حلالم کن غریبونه...
توی این دل پره خونه...حلالم کن غریبی که برات دل کندن اسونه...
حلالم کن ب زخمایی ک لب وا کرده میخنده..
حلالم کن ب عشقی ک به چشمای تو پا بنده...
حلالم کن ب خونی ک غروب از خاک میجوشه..
حلالم کن ب نوزادی که شیر از تیر مینوشه...
مگه میشه کنارت مرد؟ هنوزم عشق بدقوله.. صبوری هم کم اورده.. خودشم شیر میناله.. حلالم کن غریبونه.. تویه این دل پره خونه.. حلالم کن غریبی که برات دل کندن اسونه..
تخمین مدت زمان مطالعه : ۱ ساعت و ۱۸ دقیقه
چشم ب ساعت افتاد که شش صبح رو نشون میداد. هوف کیه این موقع
تا در رو باز کردم تو آغوشی گرم و نرم فرود اومدم.لپای عشقمو بوسیدم و دستشو گرفتم و اوردم داخل
(خخخ ارواح عمم فکر کردین من عشق دارم؟)
+سلام داداش یاسین خوش اومدی
یاسین:مرسی وروجک. خوبی باقالی؟
ای داد بی داد (ببین میخام با ادب باشم و نمیزارن)
چشامو مالیدم و گفتم
+خوبم سیرابی . بیا برو کپ مرگتو بزار منم برم لالا کنم.
یاسین- باشه سیم ظرفشویی. بعدشم خندید هرهرهر
موهام وقتی از خواب بیدار میشم فر میشن . بخاطر همین یاسین بهم میگه سیم ظرفشویی. شانسه ما داریم خخ. مردم داداش دارن مام داداش داریم
اوه خوب خوابم نمیبره چیکار کنم؟
وجدان:گوسفندا رو بشمار.
من:ایول همینه.
خب میشماریم. یه گوس دو گوس سه گوس............
خب اهم اهم من یاسمن زند از شرکت هواپیمایی... شماره ۳۰۸با شما صحبت میکنم.
هلو هاواریو آیم یاسمن زند. از شرکت ایرپورت نامبر هوففففف اقای خلبااان به ۳۰۸ب انگلیسی چ میگن؟
شهیاد:عشقم تو که کل متن رو اشتباه گفتی..
با صدای مامان از خواب پریدم.
این چ خوابی بود؟ من ؟ شهیاد؟ عشقم؟
هوف پاک زده ب سرم.
رفتم پایین واسه صبحانه.
من :به به همه جمعن ؛ گلتون کمه.
بابا:سلام گل بابا بیا بشین.
مامان :زبون نریز دختر بیا یه چیزی بخور
یاسین:کاکتوس خواهر من کاکتوسی تو. گل کجا بود
حوصله کل کل با یاسین رو نداشتم.
یکم گردو با پنیر خوردم و رفتم سراغ درسام. امروز ساعت دو باید میرفتم دانشگاه تا ساعت پنج .
.
- بابا مامان من دارم میرم دانشگاه.
یاسین:صبر کن لباس بپوشم میبرمت.
منم از خداخواسته قبول کردم.
سویچ کمری خوجمل بابا رو گرفت و پیش ب سوی دانشگاه.
دستمو گزاشتم رو پخش و روشنش کردم.
♪
با درد عمیق دل من..
. تو دیدی که مردم چه کردن
.. توپیش غرورم نشستی.. توزخمای قلبم رو بستی.۲
شکل رفتن این روزگار. من رو تو گریه تنها نزار..
منو از ادما پس بگیر
..منودست خودم نسپار..
منو دست خودم نسپار...
جز تو هیشکی مهربون نبود با هجوم این درد...
زندگی منو از عشق من راحت جدا کرد.
من هنوز همون درد دیروزم ادم همیشه
.. هیشکی مثل من عاشقت نبود عاشقت نمیشه..
(احسان خواجه امیری/درد عمیق)
همینجوری به یاسین خیره شدم
موهایی به حالت فشن. چشمای عسلی. دماغ معمولی. لبای خوجمل. هیکلشم توپ و عالی. قد بلند
اما من برعکس چشمام مشکی بود. موهای گاهی صاف و گاهی افتابی..گاهی هم رعد و برق ..
خخخ ببخشیدمنظورم گاهی صاف گاهی فرـ
دماغمم هعی بدنبود. لبای باریک(تنها چیزی ک عاشقشم)
هیکلمم که قدم ۱۶۲ و وزنمم ۴۸.زیادی بغلی بودم ب قول یاسین . مثلا تو دانشگاه هرکی منو میدید اول فکر میکرد حدودا کلاس نهم یا دهم دبیرستان راهنمایی باید باشم.
ولی خب...
به دانشگاه رسیدیم. از یاسین خدافظی کردم و رفتم تو حیاط
سلاره اوه اوه با یار اومدی؟
هانیه: بعله دیگه کوفتش بشه ببین با چه ماشینیم میاد.
سلاره: یاسی قصدتون جدیه؟ ایوللل عروسی عروسی عروسی افتادیم..
من شبیه استیکر تلگرامی خخخ
Uyt
00آخه اسکل تو دوبار بیشتر این مرتیکه رو ندیدی بد اومده میگه دلم میخواد بیشتر بهم توجه کنه برو بابا سیرابی
۱ سال پیشنادیا
۱۵ ساله 00نویسنده عزیز،میدونم برای رمانت تلاش کردی ولی بهتر نیست تا وقتی درک درستی از جامعه و نویسندگی نداری دست به نوشتن نزنی؟ همچنین تودر سطحی نیستی که کسی رو از روی قیافه و تیپش قضاوت کنی . موفق باشی .
۱ سال پیشفارسم
00فوق العاده مزخرف آبکی بود از همه چی سریع می گذشت تازه پسر به اون مغروری تو دو قسمت عاشقش شد قلم واقعا ضعیف بود ارزش خوندن نداشت
۱ سال پیشریحون
۱۳ ساله 00به نظرم قلم یکم ضعیف بود ، اما به نویسنده تبریک میگم ، مهارت خوبی توی ترکیب کردن چند موضوع داره ، مثل موضوع فرار از خونه، تحصیل تو خارج از کشور، شکست عشقی ، فرزند این خانواده نبودن و. در هر صورت خوب
۲ سال پیشZeinab
۱۴ ساله 00رمان قشنگی بود ولی تنها ضعفش کوتاه بودنش بود ♡♡♡♡♡
۲ سال پیشخاطره
۳۷ ساله 10کوتاه بود و جذاب دوست داشتم سپاس نویسنده عزیز 🌹🌹
۲ سال پیشمعتاد رمان?
۲۲ ساله 22حلالم کن دارم میرم منو هرگز نمیبیی از پویا بیاتی) 🤣🤣🤣🤣🤣🤣واقعن این خلاصه بود یا اهنگ خاستیم😒😒😒من شخصن حلالت کردم ولی جون من دیگه ننویس😅
۲ سال پیشیه بنده خدا
۱۴ ساله 00چقد ابکی بود ! خو عزیز من بلد نیستی رمان ننوییییییییس 🤦🏻 ♀️
۲ سال پیشیکیمثلهمه
۹۹ ساله 70خدایی چرا خلاصش اینطوریه😶گلم میخوای معنی دقیق خلاصه رو بهت بگم👻
۳ سال پیشمهسا
10چرا چنین حرفی میگی لابد نویسنده دلیلی داشته که اینکارو کرده شایدم میخواست رمانش جذاب تر به نظر برسه خلاصه زود قصاوت نکن
۲ سال پیش=|
00چرت بود ...
۲ سال پیشستی
۱۳ ساله 00واییی کلا رمان های این نویسنده حرف نداره ممنونم نویسنده عزیز😉❤ میگم بچه ها من کلا دوتا رمان این نویسندت رو بیشتر نخوندم&....;اونی که عاشقم کرده&....;و&....;زندگی به سبک هواپیمایی &....; میشه رمان های
۲ سال پیشسارو
00رمان خیلی لوسی بود فقط ارزش یکبار خوندن و داره
۳ سال پیشنلرز
00مسخره اه 😒😬😬😬😬
۳ سال پیشسوال بدی
۰ ساله 11این خلاصه نبود ناموسا خولاصههههههههه بود رمان رو ت دوفصل گفت من هنگیدم رمان خوبی بود میتونست بهتر باشه خخخخخخ ادبیات رو حال کردی.
۳ سال پیش
Sana
00خیلیییییییییی خلاصه بود و آبکی😐