تنها نیستیم

به قلم مهسا زهیری

عاشقانه اجتماعی

آتوسا با شنیدن خبر فوت پدرش بعد از هفت سال دوری به خانه بر می گردد. خانه ای که برایش یادآور همسری خیانتکار است که سالها پیش خواهر جوانش آنا را به او ترجیح داده است. رویارویی دوباره ی او با اعضای خانواده اش سرآغاز جریاناتی است که سرنوشتش را دچار تغییر می کند…


93
60,573 تعداد بازدید
94 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۱۷ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • sofya

    00

    خیلی مزخرفه که بعضیا میان میگن رمانش آبکی بود! کجاش آبکی بود اخههه؟؟ مهسا زهیری همیشه پایان رمان هاش رو طوری مینویسه که طرف تو شک بره و چند وقت درموردش فک کنه... آبکی یعنی ازدواج اجباری و پایان با بچه

    ۴ هفته پیش
  • 00

    من کل شبو بیدار نبودم که اخرش اینجوری بشه😐💔

    ۲ ماه پیش
  • سلطان غم

    00

    چرت و مزخرف

    ۵ ماه پیش
  • دو صفر هفت

    00

    رمان خوبی بوداا ولی پایانش دوست نداشتم خیلی مسخره تموم شد حیف وقتی که براش گذاشتم 😐💔

    ۸ ماه پیش
  • افسون

    42

    سلام ممممممنون که زحمت می کشین رمان می زارین لتفا رمان های خیانتی نزارید تو روحی یم خیلی تعصیر میزاره بازم ممنون بابت زحمات تون 💋💋💋💋💋💋💋

    ۴ سال پیش
  • باران

    ۲۵ ساله 00

    عالی بود😍

    ۹ ماه پیش
  • ..

    00

    فکر کنم نویسنده وسط کار خسته شده یه کلمه پایان زده تنگ رمان به شدت آبکی و سطح پایین بود پایانشم که معلوم نشد چطور شد سناریو رمان شاید خوب بود ولی قلم قوی نداشت

    ۱۰ ماه پیش
  • یاسی

    ۲۱ ساله 10

    ادامه..... یااگه جلددوم نداره کامل تر مینوشتین درحد یه پارت که چه اتفاقایی واسه شخصیتا می افتادتاخواننده هاتو خماری داستان نمونن تابگن پس ادامه چی شد چرا اینطوری شد بازم تشکر میکنم بابت رمان خوبتون 😊

    ۱۱ ماه پیش
  • یاسی

    ۲۱ ساله 20

    نویسنده محترم لطفا نظراتو بخون رمان خوبی بود ولی پایانش خیلی مبهم بود من همه رمانهای این نویسنده رو خوندم نظراتم دیدم پایانشون مبهم مونده لطفا اگه جلد دوم داره حتما توبخش افلاین بزارین ممنون میشم

    ۱۱ ماه پیش
  • ندا

    00

    ادامه، یا هم نیما تصادف می کرد و با بهنام ازدواج میکرد و اتوسا حسی به نیما نداشت و به مهیار داشت و انا با بهنام و اتو با مهیار ازدواج میکردند، من فقط دلم برای شادی سوخت ولی ممنون نویسنده💜🍓❤

    ۱۱ ماه پیش
  • ندا

    00

    پرسته فهمیدیم دیگه انا را ول کرد چون ازش با سرعت گذشت ولی خب باید ادامه میداد از شادی چیزی نفهمیدیم نباید اینجوری تموم میشه نیمایی که یه بار خیانت کردم بود معلوم بود بازم میکنه ولی باید با انا

    ۱۱ ماه پیش
  • سارا

    20

    رمان کوتاه و زیبایی بود. در عجبم که دوستان از پایانش مینالن در صورتی که هنه چی مشخص شده

    ۱ سال پیش
  • م

    00

    اه تازه داشتم خودمو با رمان وفق میدادم اینجوری تموم شد

    ۱ سال پیش
  • سحر ۳۵

    00

    خیلی قشنگ بود

    ۱ سال پیش
  • ماهرخ

    ۳۲ ساله 00

    زیبا بود

    ۱ سال پیش
  • زهرا

    ۲۵ ساله 50

    نمیدونم نویسنده نظراتو میبینه یا نه ولی کاش رمانو ادامه میداد چون اینجور ادم فکر میکنه بهنام بازم بعد یه مدت از اتوسا بخاطر آنا جدا میشه همونطور که از قبلیها جدا شد.

    ۳ سال پیش
  • دنیز

    ۱۸ ساله 00

    آره به نظر منم کاش آخرش رو ادامه میدادید قشنگ بود ها وای من دنبال فصل دو بودم 😅

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.