تو برای رهایی خود کبریتی نیم‌سوز در جنگل انداختی؛ فارغ از اینکه حریقی ویرانگر به جان درختزارِ سبز افتاد!
تو با خودخواهی قلب عاشقی را شکستی؛ فارغ از اینکه دیوی ددمنش در جامعه رها شد!
تو به نیت نجات به سوی آغوش دیگری دویدی؛ فارغ از اینکه سرتاسر راهت چاه مرگ بود و تو محکوم به سقوط!
سالها پیش زنی از جنس تو، عشق پاکی را نادیده گرفت و حمید نیازی را محکوم به جنونی ابدی کرد!
سالها پیش زنی از جنس تو، برای اسکانس‌های سبز معشوقه‌ی دیگری شد و مرد سودازده‌ای را تبدیل به مجنون کرد!
سالها پیش زنی از جنس تو، مردی را کُشت و مرد هم تن به تن، زنان را به نیت بازستاندن حقش به خون کشید!
آری زنی از جنس تو؛ زنی از جنس تو مردی را به جانِ همجنس تو انداخت؛
و شاید؛ جانِ بعدی خودِ تو باشی...!


405
54,149 تعداد بازدید
659 تعداد نظر
84 تعداد پارت

میخوای سهمی داشته باشی؟

سلام عزیزم. من ملیکا کمانی نویسنده این رمان هستم. رمان رو رایگان کردم و به جای پرداخت حق عضویت، خواستم هر کدومتون در توانتون هست از 1000 تومان تا هر مبلغی که میتونید به حساب محک واریز کنید. با پرداخت آنلاین از طريق تمامى كارت‌هاى عضو شتاب، سهمی در تامین هزینه دارو و درمان کودکان مبتلا به سرطان داشته باشید و قهرمان‌های كوچك محک را تا رسیدن به سلامتی همراهی کنید.

اطلاعیه ها :

ملیکا کمانی : ۴ روز پیش

پارت جدید برای تو...
بخون، نظرتم ازم دریغ نکن...
دوست دارم!💋💜

84
۴ روز پیش

83
۱۰ روز پیش

82
۳۶ روز پیش

81
۳۶ روز پیش

2
۲۱۳ روز پیش

1
۲۱۳ روز پیش

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Tina_tgh6

    در پارت 8400

    به نظرم خود تپش هم میخواد که پدرش رو ببینه فقط می ترسه.. اینکه با دیدنش تمام سال های سختیش یادش بیاد

    ۳۸ دقیقه پیش
  • یک آدم گیج

    00

    عالی:)

    ۲ روز پیش
  • عاطفه

    00

    خسته نباشی نویسنده عزیز،من شخصارمانتون رادوست دارم ولی در کل هفته یه پارت میزارید اون هم ۲هفته پشت هم شده جلسه روانکاوی خسته کننده شد.البته این نظرمنه شرمنده ولی بازم رمانتون روخیلی دوست دارم ممنونم

    ۳ روز پیش
  • سارا

    00

    ولی آرش گناه داره تپش برا رفع کمبود محبتاش یه نفر دیگه قربانی میشه:)

    ۳ روز پیش
  • سوگند

    در پارت 8400

    چقدر این قسمتش جالب بود . تحلیل های سرمه خیلی جای فکر داره .ممنون از رمانت .خسته نباشی همیشه پارت های طولانی بزاری خیلی خوبه.

    ۳ روز پیش
  • زهره

    ۴۵ ساله 00

    سلام، نویسنده ی عزیز خانم کمانی، ممنون از رمان جالب و سرگرم کننده ی شما

    ۳ روز پیش
  • وایلا لیلی

    00

    تا وقتی خودتو دوست نداشته باشی همچنان منتظر اینی ک بقیه تائیدت کنن :(

    ۴ روز پیش
  • لونا

    00

    ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، معشوقه مان

    ۴ روز پیش
  • ساره

    00

    وقتی نتونی خیلی حرفارو بزنی با یه لبخند فیک تمومِش میکُنی.🚶🏿 ♂🩶 '

    ۴ روز پیش
  • جامعه شناس

    00

    چه طولانی خسته نباشی گلم❤ واقعا حرفای سرمه عین حقیقت بود همه مون یک آدم تو زندگی مون مثل سرمه نیاز داریم

    ۴ روز پیش
  • شیدا

    00

    عالیه رمانت:)

    ۴ روز پیش
  • ملیکا کمانی | نویسنده رمان

    عالی شمااایی خانم😘💋

    ۴ روز پیش
  • ستاره

    در پارت 8420

    به به چه پارت طولانی 🌹ولی سرمه خیلی رک همه چیاگفت که راه فرارنداشته باشه تپش

    ۴ روز پیش
  • ملیکا کمانی | نویسنده رمان

    رسما جلسه تراپی بود😂❤️ ممنون که خوندی عزیزدلم

    ۴ روز پیش
  • Sarina

    در پارت 8310

    چه پارت طولانی 😍 مرسی ملیکای جذاب و دوست داشتنی 😘

    ۱ هفته پیش
  • والالیلی

    00

    جوری ک سرمه باهوشه..

    ۱ هفته پیش
  • ستاره

    در پارت 8300

    به به سلام به به چه پارت طولانیه...به به ممنون ازنویسنده که گشته پرانرژی ادامه بده...امیدوارم همین پارتای طولانی ومستمرراداشته باشیم همیشه...سلامت شادوتنددرست باشی

    ۱ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.