صدفی در طوفان

به قلم یاسمین فرح زاد

عاشقانه طنز هیجانی

ارتین سعادت مردی که هنوز با سختی بعد از مرگ خانوادش میخندد بعد از برگشتنش به ایران متوجه میشود خانوادش توسط دوست خانوادگیشون به قتل رسیده، تشنه انتقام میشود و ان ذره از مهر و محبت درونش تبدیل به خوشه نفرت و کینه میشود. مهربان دیروز بی رحم امروز میشود و صدف دختر مظلومِ قاتل خانوادش را می دزدد وبا تهدید...


642
96,547 تعداد بازدید
342 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۴ ساعت و ۴۰ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • الهه

    ۳۲ ساله 00

    خیلی خوب بود لذت بردم از خوندنش.

    ۱ ماه پیش
  • لیلا

    00

    رمان قشنگی بود ولی خیلی الکی کشش داده بودین_

    ۲ ماه پیش
  • .

    00

    ممنون از نویسنده عزیز من رمانش رو دوست نداشتم چون اولش بد نبود بعد خیلی چرتش کرد هی الکی لج میکرد پسره هم خودشو کشت بسکه گفت من شوهرتم بخدا فهمیدیم

    ۳ ماه پیش
  • ملیکا

    ۱۶ ساله 00

    میدونم رمان نوشتن سخته و مرسی بابت رمان خوبت کسایی که میگین اخرش بد تموم شد هتمن قسمت اخرو نخودندین برعکس عالی تموم شد دمت گرم

    ۴ ماه پیش
  • زهرا

    ۲۳ ساله 00

    خوب بود ولی اخرش خیلی چیزا مشخص نشد

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه ❤️

    00

    خیلی خیلی رمانه قشنگیه با اینکه قبلاً خونده بودمش برام تازگی داشت ممنون نویسنده جون بابت رمان زیباتون 🌟🌟🌟🌟🌟

    ۶ ماه پیش
  • مبینا

    00

    مرخرف بالا نمیاره

    ۷ ماه پیش
  • آدرینا

    ۲۰ ساله 00

    رمانت عالی بود ولی اخرش خیلییی مزخرف تموم شد هرچی گشتم جلد دومی نداشت اگه هس بهم بگین کنجکاوم اخرش چی میشه جلد دومش هم اسمش رو بهم بگین

    ۷ ماه پیش
  • آوان

    ۱۵ ساله 00

    عالی بود

    ۸ ماه پیش
  • Narges

    00

    کاش یه قشنگ تر تموم میشد

    ۸ ماه پیش
  • الهه

    00

    اولاش واقعا حوصله ی آدم رو سرمیبرد و دوست داشتم دیگه نخونمش ولی بعدش کمی بهتر شد.

    ۱ سال پیش
  • فراهانی

    ۳۴ ساله 00

    قصه جالبی بود ولی خیلی ناقص بود اولش یه مسأله ای عنوان شد ولی بعد بدون هیچ گونه توضیحی رها شد و معلوم نشد که آخرش چی شد

    ۱ سال پیش
  • الهه

    00

    والله همون اولش انقدر چرت و پرت نوشته بود که اعصابم خورد شد.

    ۱ سال پیش
  • ریحون

    ۱۶ ساله 40

    نعره های مردونه چه سمیه خداااااا😂😂😂😂

    ۱ سال پیش
  • فرشته

    80

    زمانی که صدف از حسش مطمعن نبود که هنوزم آرتین رو دوست داره یا نه و کلی هم داشت زجر میکشید بخاطر اینکه از بچگیش یادش داده بودن به گوشی دیگران دست نزنه با آرش و خانوادش تماس نگرفت، منطقیه!

    ۱ سال پیش
  • جانان

    ۲۳ ساله 20

    خنگه برااون

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.