ایلیا و رز...دختر عمو ،پسر عمو هستند که به اجبار پدربزرگشون به این بهانه که عقد پسرعمو دختر عمورو تو آسمونها خوندن،باهم از دواج. میکنن
درحالیکه رز نسبت به ایلیا از بچگی ترس داشته .رز مادر نداره وهمه مردان فامیلش با او به سردی رفتار میکنن .از رفتن به دانشگاه منع وناچار به ازدواج با ایلیا میشه.
زندگی سردشون ادامه داره تا اینکه بسته مشکوکی به دست ایلیا میرسه......
پایان خوش


1116
168,428 تعداد بازدید
994 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۵ ساعت و ۵۷ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رها

    ۵۰ ساله 00

    داستان جذاب و متفاوتی بود خیلی خوشم اومد

    ۳ ساعت پیش
  • Shima

    00

    رازی که آقا جون به آرام گف چی بود.چرا اینجوری تموم شد؟؟؟

    ۲ روز پیش
  • هعی

    15

    اگه میخایید وقتتون الکی هدر شه بخونید😑🤣 ببخشیدا ولی هر کسی نمیاد نویسنده بشه ما وقتمونو میزاریم ۴ تا رمان خوب بخونیم نه چرت پرت من نصفه ولش کردم خیلی ضعیف و ابکی بود

    ۱ ماه پیش
  • سیما

    00

    رمانش اصلا قشنگ نبود دو سه تا رمان خوندم اوقد دخترای رمانو بی دستو پا و ضعیییییییییف نشون داده حالت بد میشه پسره تا خواسته دختره رو کتک زده با دوتا بغل زرتی یادش رفت من جا دختره بودم پسرو ادب میکردم

    ۶ روز پیش
  • یسنا

    ۱۸ ساله 10

    به نظرم رمان خوبی بود ولی یکم باید خلاقیت داشت مثلا راز پدربزرگ چی بود و اینکه آخرش که نباید اینجوری تموم میشد حداقل یه ته بندی میکردین تا ببینیم چی به چیه

    ۶ روز پیش
  • مهلا

    00

    خیلی رمان جالبی بود

    ۲ هفته پیش
  • سارینا

    ۱۳ ساله 00

    خیلی خوب بود

    ۳ هفته پیش
  • رها

    00

    خوب بود

    ۴ هفته پیش
  • مجتبی

    00

    عای

    ۴ هفته پیش
  • mona

    20

    الان ازیتا چیشد بعد اینکه راز پدربزرگش چی بود من توی این رمان فقط داشتم تشخیص میدادم آرام کیه ندا کیه شخثیت ها توی رمان واقعا زیاد بود به نظرم نیازی به معرفی فامیل های مادرش نبود رمان جالبی نبود

    ۱ ماه پیش
  • M

    ۱۸ ساله 10

    عالی بود فقط اینجاش بد بود که نمیگفت از طرف کی حرف میزنه

    ۱ ماه پیش
  • sara

    20

    قشنگ بود...

    ۱ ماه پیش
  • ☘️

    50

    رمانش توی سطح خودش اوکی بود ولی بعضی جاهاش باید ویرایش میشد و خیلی ضعیف بودو کمی ارزش خوندن دارع نویسنده اخرش خیلی یهویی رمانو جمع کرد انگار که نمیدوسنت چی بنویسه من زیاد حال نکردم ولی هر کی ی نظری د

    ۱ ماه پیش
  • یاسمن

    14

    مگه رز نرفته بود پیش***گفت حامله ای پس چرا اخر رمان ایلیا گفت من بچه میخوام

    ۳ ماه پیش
  • عطرا

    30

    انگار که رمانو کامل نخوندی عزیزم! رز حامله نبود اون لخته خون بود توی بدنش که دکترا فکر کردن رز حاملس وگرنه رز حامله نبود

    ۱ ماه پیش
  • Sara

    110

    اینطور که ایلیا هعی از شرکت میزد بیرون فک کنم شرکت وَرشکست شد

    ۲ ماه پیش
  • سارا

    ۲۰ ساله 20

    رمان عالی هست

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.