رمان خودت باش به قلم آریانا امینی
دختری از جنس شیشه به اسم یلدا و مشکلاتش که اونو سخت هم نه داره کمکم سنگش میکنه دختری که میخواد دیگه بیخیال باشه اما نمیشه رمان ما در مورد مأموریت دوتا مامور پلیس نیست بلکه اینجا عشق به یه خلافکاره خلافکاری که برای اهداف خودش به دختر قصهی ما نزدیک میشه و پدری که همهی سعیشو میکنه تا تکیهگاه دخترش باشه ولی آخرش...
تخمین مدت زمان مطالعه : ۹ ساعت و ۴۳ دقیقه
تو فکر بودم که يه نفر اومد و نشست روبه روم
با لبخند گفت:سلام
-يادم نمياد بهتون اجازه داده باشم سرميزم بشينيد
+امم درسته من معذرت ميخوام
ميخواستم باهاتون صحبت کنم
-شما؟
+مهياد حقيقي برادر مهيا
اها پس اين همون شازده است
چقدرم قيافش جدي و خشنه
ولي خوبه
عه چي دارم ميگم
-خب؟
+ميشه باهاتون حرف بزنم
-نه .. حرفها باشه براي شب خاستگاري
و خواستم برم که گفت خواهش ميکنم چندلحظه بشين
-که چي بشه؟
+فقط چند لحظه
دودل بودم
نشستم روي صندليو به دستاي توي هم گره خوردم خيره شدم که گفت
خب ... من به شما علاقه مندم و
+اقاي حقيقي لطفا بريد سر اصل مطلب
- نظر شما چيه؟
+نظرم راجب؟
-من
+من اولينباره که شمارو ميبينم انتظار داريد بدون هيچ شناختي راجبتون نظر بدم؟
-خب مطمعنم مهيا يه چيزايي راجبم بهت گفته باشه
+خب حالا که چي؟
-ميخوام نظرت رو راجب من بگي اين اولين باريه که ديديم
نظرهمينجوريت راجبم چيه
+هيچ نظري ندارم
-جوابت چي؟ جواب خاستگاريم
واي اين يه چيزي کم داره ها
پسره اسکل
حالا من اولينباره ميبينمش
هيچي راجبش نميدو
نم ا
ونوقت نشسته ميگه نظر و جوابت چيه راجبم
ديواااانه است
ادامه داد :تصميمت....
کلافه سري تکون دادم و گفتم اقاي حقيقي من و شما هردومون خانواده داريم اجازه بديد اونا راجبمون تصميم بگيررررن
بااين حرفم چشم هاش برق زد
لبخند ژکوندي تحويلش دادم و رفتم بيرون
سوار ماشينم شدم و گاز دادم سمت خونه ام
پشت چراغ قرمز بودم که گوشيم زنگ خورد
به صفحه اش خيره شدم
مهرداد بود
نفسمو فوت کردم بيرون و جواب دادم
-بله؟
+سلام دخترممم
-سلام
+خوبي بابا
-مرسي
+بايد باهات صحبت کنم
تا نيم ساعت ديگه شرکت باش
-چه کاري؟
+مهمه
-باش.
نه خير انگار قرار نيست کلا من امروز برم خونه و استراحت کنم
سحر ۳۵
00اصلا جالب نبود
۱ سال پیشیگانه
۱۷ ساله 50حاجی خداوکیلی آدم میاد بخونه میاد قسمت نظرات ب غلط کردن میفته اصن ک رمانو باز کرده😂🤦🏻 ♀️
۱ سال پیشالی
۰۰ ساله 10سلام من نظری ندارم خدافظ
۲ سال پیشpar
72واقعا نمیتونم رمان هایی رو که سن، ساعت و... رو نمینویسن یا؟؟ میزارن بخونم خیلی احساس گنگی به ادم دست میده ادم نمیفهمه شبه،روزه یا چند سالشه واقعا تو کتم نمیره...
۲ سال پیشاریکا
۱۵ ساله 034عاامم خوب بودش اما همی قد که خوفه بدی عم داره بمولاه من بهتر منویشتم اگه ماخاستم بنویسم:||گفدم بمولاع
۳ سال پیشسارا
221خودت هم متوجه شدی چی نوشتی😐
۳ سال پیشمرجان
۲۶ ساله 230کامنتشو ک خوندم خودم ریختم برگام موند🤣🤣🤣اصلا چی نوشته بخدا پسرا حق دارن اینجور حرف زدن بعضی دخترا رو مسخره کنن🤣🤣🤣
۳ سال پیشبتچفضولی
۱۸ ساله 260یه مترجم از پاریس اوردم این کامنت رو معنی کنه😂😂 ترجمه:اممم خوبه اما همین قدر که خوبه بدی هم داره به مولا اگه من مینوشتم قشنگ تر می بود گفتم به مولاا چقدر پول مترجم دادم😂😂😂
۳ سال پیشFeri
۱۶ ساله 60دهنت سرویس چی میگی تورو جدت عین آدم تایپ کن خب! 😐
۲ سال پیشyegane
00بنظرم شخصیت یلدا یکم غیر طبیعی بود در موقعیت هایی که باید میترسید سرخوش بود یعنی نمیتونه بخاطره اینکه دختر قوی ایه موقعی که دزدیده شده ارایش کنه یا..... یکم غیر طبیعی بود ولی خوب بود
۲ سال پیشحنانه
40فقط یه انتقاد دارم از نویسنده یکی رو که میدزدن همش میترسه بره بیرون حتی از سایه خودش هم میترسه ولی یلدا سرخوش بود همش میرفت خرید وشهربازی.بهتر بود قبل نوشتنش با یک کارشناس هم مشورت میکرد
۲ سال پیشدخی همین✌
۱۲ ساله 12نخونید وتمام😑🔫👎
۲ سال پیش...
20یعنی نخوندم؟😐
۳ سال پیشMasoumeh
۱۵ ساله 60بد نبود😕الکی کش داده بود ماجرا رو حوصله سر بر بود😑ولی تیپای یلدا خیلییییییی خز بودن همش شلوار مخمل بنفش،سورمه ای،صورتی...😐🚶
۳ سال پیشنچ
90رمانش ب کنار ولی خدایی تیپای یلدا تو حلقم شلوار مخمل سورمه ایی مانتو صورتی چرک با روسری صورتی با رگه های طلایی کفش پاشنه بلند صورتی 🤧😑😑😂 ایااا زیادی شاااد نیس!؟🤦 ♀️👌🏻😂
۳ سال پیش❌آتــی❌
۱۵ ساله 50موضوعش خوب بود ولی قلمش واقعا ضعیف بود میدونین ی جوری قلمش سرد بود نمیتونستی رابطه برقرار کنی تا فصل ۶ خوندم دیگه نخوندم واسه اونایی ک خیلی وقته رمان میخونن اصلا خوب نیست نخونین❌
۳ سال پیش۱۲۳۴
2347چرا همه دخترا از جنس شیشه اند المینیومی نداریم؟
۴ سال پیشز
802دختر محکم هم این دوره زیاد پیدا میشه، ولی متاسفانه نویسنده ها عادت کردن ب کلیشه نوشتن، اگه دختر قوی و مغرور باشه یکی بدتر میاد میزنه میپکونه، اگرم ضعیف و ساده بازم یکی میاد میزنه میپکونه😂 چ وضعشه😂
۴ سال پیشhosna
22داستان رمان زیبا و متفاوت بود ولی حس میکنم قلم یکم ضعیف بود🙂✨
۳ سال پیشتبسم
۱۶ ساله 11😂😂😂🤣😆🤦🏻 ♀️
۳ سال پیشس ح
۲۷ ساله 00😂😂😂😂😂😂
۳ سال پیشK
382چرا پسره انقدر بی احساس بود😐یه ماچ نکرد دختره رو اقلا دلمون خوش باشه 🤣
۴ سال پیشالهه
20😆😆😆😆😅😅
۳ سال پیش
♢
00چقد بی احساس باهم رفتن تو اتاق فقط پیشونیش بوسی یعنی خاک تو سرت شاهین