خداحافظ برای همیشه

به قلم tanha

عاشقانه معمایی

آتیس در اوج جوانی عشقی پاک و مخفیانه را با پسر همسایه اش هیراد تجربه میکند که ناگاه هیراد بخاطر اوضاع بد خانواده اش و سخت گیری های پدرش بخاطر اختلاف سلایق به قصد ساختن آینده ای بهتر از خانه فرار میکند و تنها با اس ام اسی از آتیس میخواهد که دیگر منتظرش نباشد.
چند ماه بعد شادیا,خواهر بزرگ هیراد,به دلیل نامعلومی خودش را به درخت حیاط خانه شان دار میزند و همین باعث کوچ همیشه خانواده میشود.چند سال بعد آریا,برادر بزرگ هیراد و شادیا,به قصد فروش خانه باز میگردد که با آتیس هم ملاقاتی میکند و طی ماجراهایی بهم علاقه مند میشوند و در اوج خوشبختی, آتیس پی به رازی در مورد آریا میبرد و متوجه میشود هیچ چیز آنطوری که او فکر میکرده نیست


118
71,746 تعداد بازدید
159 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۸ ساعت و ۱۸ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Soli

    00

    حیف وقتی ک واسش گذاشتم ب شدت آبکی بود

    ۴ روز پیش
  • لیلام

    ۲۳ ساله 10

    من که نپسندیدم دوسش نداشتم اخرش میتونست بهتر از این تموم بشه درکل حیف اون همه وقتی که براش گذاشتم

    ۴ روز پیش
  • narges

    10

    خیلی بد تموم میشه😐

    ۲ هفته پیش
  • فاطیما

    ۲۲ ساله 10

    یهویی ریدن

    ۲ هفته پیش
  • ارزو

    ۲۶ ساله 00

    داستان جالب وخواندنی عالی

    ۴ هفته پیش
  • آزاده

    20

    خیلی خیلی خیلی بچگانه بود.

    ۲ ماه پیش
  • M

    00

    اگر آریا از آتیس مخفی کاری نمی کرد همون روز اول زندگی روی خوش خودشو نشون میداد آریا چوب حماقت خودشو خورد

    ۲ ماه پیش
  • مهدیه

    ۱۷ ساله 00

    تازه به جاهای باحالش رسید فک کردم ادامه داره و اریا میره دنباله اتیس 😩🥺ولی بنظرم اریا سر اتیس رو شیره نمالید چون واقعا عاشقش شده بود تیرداد و ماندانا کاره بدی نکردن چون اریا ازشون خاسته بود

    ۴ ماه پیش
  • مینا

    30

    به نظرم از دنیای واقعی خیلی دور بود کدوم پدری میتونه انقدر سنگدل باشه که پسرش رو بکشه و تو خونه خودش چالش کنه وهیچ پسر جونی اجازه نمیده کسی دست روش بلند کنه حتی باباش

    ۱ سال پیش
  • مریم

    ۲۵ ساله 30

    بابک خرمدین نمونه واقعیش

    ۱ سال پیش
  • زهرا

    00

    همون پدری که دخترشو مجبور به ازدواج اجباری می کنه. می تونه پسرشم مجبور به هر کاری بکنه به هر بهایی. براش فرقی ندارد چی بشه .به اینا میگن مرد😂

    ۶ ماه پیش
  • شیما

    ۲۲ ساله 00

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • Z

    ۳۴ ساله 00

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • مینا

    ۳۰ ساله 00

    خیلی قشنگ بود اصلا عالی بی نظیر

    ۷ ماه پیش
  • فاطمه.م

    ۳۵ ساله 01

    سلام رمان خیلی قشنگی بود ممنونم.خیلی دلم گرفته عشقم دوسه ساعته باهام قهره ولی من دوسش دارم.سعید عشقمی جونمی عمرمی. 🌹🌹🌹

    ۱۱ ماه پیش
  • الهه

    00

    به نظرم باید رمانش ادامه داشت،به نظرم آریا هم فقط قربانی ترسش بود و یکم خوشبختی حقش بود،به نظرم خدا هم به آریا یه شانس دوباره داده بود.

    ۱ سال پیش
  • مرمر

    ۳۰ ساله 00

    به نظرم همون موقع تو بیمارستان یا بعد ازاد شدن اریا باید میرفت ولی قلمش خوب بود

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.