دوست داشتی؟
رمان که روزی دل خسته خواهد شد اثر سحربانو 69

رمان که روزی دل خسته خواهد شد

  • 69.5K 👁
  • 102 ❤️
  • 87 💬

قصه از اون‌جایی شروع میشه که بهمن یه دل نه صددل عاشق میشه و میره خواستگاری تک دختر پیر و معتمد شهر کوچیک قصه‌ی ما. حاج‌اسدالله هم که مرد مهربون و بی‌ادعایی بوده، قبول می‌کنه و اون دوتا شیرینی‌خورده‌ی هم میشن؛ ولی مشکل از اون‌جا شروع میشه که حاجی نمی‌دونه بهمن یه راز بزرگ رو از اون‌ها مخفی کرده.

بیشتر...
شما میتوانید با نصب اپلیکیشن دنیای رمان، رمان مورد نظر را به صورت آفلاین و کامل بخوانید مطالعه رمان از طریق نصب اپلیکیشن
همچنین میتوانید بخش زیادی از رمان را به صورت آنلاین همینجا مطالعه کنید و در صورت تمایل اپلیکیشن را نصب کنید شروع مطالعه آنلاین رمان
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • اتنا بدیری

    0

    من عاشق این رمان شدم

    ۲ ماه پیش
  • اتنا بدیری

    0

    من عاشق این رمان شدم

    ۲ ماه پیش
  • اتنا بدیری

    0

    من عاشق این رمان شدم ممنونم آز نویسنده که این رمان را نوشت

    ۲ ماه پیش
  • سمانه

    0

    قشنگ بود. میتونید امتحان کنید.خخخخخخخخخ

    ۷ ماه پیش
  • Eliz

    0

    در کل میشد گفت رمان خوبی بود و خوندنش بین داستان های آبکی و ۱۴ ساله پسندی که الان داره بهشون ارزش داده میشه، خالی از لطف نیست. خط داستانی هرچی هم که بود، باز هم قلم نویسنده، مخاطبو دنبال خودش میکشوند.

    ۱۱ ماه پیش
  • Eliz

    0

    اگه در ادامه ی داستان دل به دل بهمن میداد و سعی میکرد بهش فرصت دوباره بده شاید داستان از این قابل پیش بینی بودن خارج میشد و یکم به یکنواخت بودن اوضاع، هیجان می بخشید

    ۱۱ ماه پیش
  • Eliz

    0

    وای چقدرر رفتارهای محمد رو مخم بود. خیلی تلاش کردم که درکش کنم و بهش حق بدم ولی واقعا دیگه یه جاهایی شورشو درمیاورد. بی شخصیت وحشی. توی هیچ بحثی هیچیو گردن نمیگرفت و صد در صد تقصیرو گردن دیار مینداخت

    ۱۱ ماه پیش
  • A.a

    1

    با سلام ...به نظرم کمی داستان دور از واقعیت بود مگه میشه این همه اتفاق واسه کسی بیوفته ...کلی تهدید و مزاحمت حالا خود دیار هیچی یکی از اطرافیانش نباید پلیس را در جریان میذاشتن ....اصلا قابل درک نیست

    ۱ سال پیش
  • ر

    2

    خیلی خوب بود ولی بعضی جاهاش تخیلی بود بهمن این همه جرم انجام میداد پلیس هم بوق . اصلا همچین چیزی ممکن نیست .یکی هم خیلی اغراق کرده هرکی دیار رو میدید عاشقش میشد ازش خواستگاری میکرد

    ۱ سال پیش
  • رها

    0

    خیلی رمان خوبی بود

    ۱ سال پیش
  • سحر

    0

    خوب بود

    ۱ سال پیش
  • مائده

    0

    عالی بود عالی😍

    ۱ سال پیش
  • عالیییی بود

    0

    عالیییی بود

    ۲ سال پیش
  • بالا

    0

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • زهرا

    1

    من کم پیش میاد در مورد رمانی نظر بدم فقط خوشم بیاد میخونمش،،ولی وقتی یه رمان واقعا بگیرتم نظر میدم،واین رمانم واقعا قشنگ بودومن واقعا با گریهاشون گریه کردم وبا خنده هاشون خندیدم،دمت گرم نویسنده ی عزیز

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.