رمان گلباش به قلم سمیه نوروزی
انیگرمله و بیاره دو روستای مرزی در اورامانات کردستان هستند. هانیگرمله در خاک ایران و بیاره در خاک عراق قرار گرفته است. جنگ ایران و عراق آغاز شده است و با توجه به اینکه این دو روستا رابطهی خویشاوندی با یکدیگر دارند، دچار مشکلات فراوانی هستند. خانوادهی گلباش در روستای هانیگرمله ساکن هستند. سیروان پسر بگزادهی روستا دلباختهی گلباش است ولی گلباش با لجبازی و شکی که نسبت به پذیرش این عشق دارد، سیروان را پس میزند. اهالی روستا مجبور به ترک روستا هستند و این مهاجرت و آوارگی هرچند سختیهای زیادی را با خود به همراه دارد اما شروع تغییر حس گلباش را نیز به ارمغان میآورد و عاشقانههای آرام سیروان و گلباش در دل جنگ شروع میشود. عاشقانهای پر فراز و نشیب همراه با جنگ، مرگ، اسارت، خانهخرابی و....
میتونی این رمان رو با دریافت سکه از طریق دیدن تبلیغ، رایگان بخونی!!
دریافت سکههنوز عضو رمان نشدی؟
همین الان روی دکمه "ارسال درخواست عضویت" بزن تا درخواستت برای نویسنده ارسال بشه و نویسنده راهنماییت کنه چطور عضو رمان بشی
کد عضویت داری؟
کد و وارد کن
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
سمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنونم که همراه هستین🙏🏻
۱ هفته پیشماهلین
در پارت 100خوب بود
۲ هفته پیشزهره
۴۵ ساله 00سلام نویسنده عزیز سرکارخانم نوروزی، رمان گلباش یکی از زیباترین رمان هایی هست که در مورد جنگ خوندم، ممنون از قلم زیبا تون، خوندن هر پارت از گلباش منو به زمان جنگ و خاطرات اون روزها میبره
۳ هفته پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
سلام دوست عزیز. ممنونم از لطف و مهر شما و تشکر میکنم از اینکه مهمان قلم بنده هستید.🙏🏻
۳ هفته پیشم
در پارت 11500خیلی وحشتناک وغم انگیزه
۲ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنون از همراهیتون
۲ ماه پیشم
00خوب بود،چقدر سختی کشیدن مرزنشینان سالهای جنگ،خدا دیگه هیچ وقت ایران درگیر هیچ جنگی نشه
۲ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنونم که میخونید. انشاالله🙏🏻
۲ ماه پیشم
در پارت 11300خیلی قشنگ بود، اما چرا اینقدر دیر پارت میزارین؟
۲ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
سلام دوست عزیز. ممنونم که همراه هستین. عذرخواهی میکنم بابت تاخیر در پارتگذاری. بیمار بودم و پارتها نیاز به ادیت داشت. برای همین با تاخیر شد.
۲ ماه پیشم
در پارت 11000خدارو شکر بالاخره گلباش از***شیطان پایین اومد وبله رو به سیروان داد بعد سالها
۳ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
🥰🥰🥰
۳ ماه پیشم
در پارت 10800خوب بود
۳ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنون از همراهی شما🙏🏻
۳ ماه پیشم
در پارت 10700خوب بود ،چه دل خجسته ای داره گلباش
۳ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنونم که میخونید و نظر میدین🙏🏻🙏🏻🙏🏻
۳ ماه پیشم
در پارت 10600خیلی عالی
۳ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
تشکر از نظرتون
۳ ماه پیشم
در پارت 10500بالاخره یه پارت عاشقانه قشنگ بدون خودخواهی وغرور کلباش ،بدون تمام سختی ها و مصیبت های جنگ
۳ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنونم که همراه هستین. از این جای داستان تا پایان قراره کلی صحنههای دو نفره داشته باشیم
۳ ماه پیشم
در پارت 10400کاش معنی جمله های کوردی بنویسی توپرانتز یادمون میره اگه قبلا هم گفته باشین
۳ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
سلام دوست عزیز ممنونم که همراه هستین. راستش چنین چیزی از نظر ویراستاری مشکل داره. هر کلمه یا جملهی جدیدی پایین همون پارت نوشته میشه🙏🏻
۳ ماه پیشنرگس
در پارت 100عالی
۴ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنون از نگاهتون🙏🏻
۴ ماه پیشایلما
در پارت 3400عالی مثل همیشه
۱۰ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
ممنونم دوست همراه تشکر که نظر میدین
۵ ماه پیشاسرا
00تولدت مبارک بانو سمیه 😘🍷
۶ ماه پیشسمیه نوروزی | نویسنده رمان
سلام دوست عزیز ممنونم از لطف شما و تشکر از پیام پر مهرتون🙏🏻❤❤❤❤
۶ ماه پیش
-
آدرس وبسایت شخصی
-
صفحه اینستاگرام نویسنده
-
آیدی تلگرامی نویسنده
-
ارتباط از طریق واتس اپ
م
در پارت 11700چه زیبا به تصویر کشیدین سختیها،مشکلات،مصیبتها،غم،ازدست دادن عزیزان،آوارگی مردممان