ازدواج ممنوع

به قلم زهره دهنوی

عاشقانه طنز

داستان درمورد دختر باحالیه که سه تا دوست داره هم جنس و رنگ خودش
ازدواج ممنوعیای ما همین طور که از اسمش معلومه
از ازدواج فرار میکنن و دم در تله نمی دهند
خب........دوست دارید بدونید بالاخره بخت این ازدواج ممنوعی ها باز میشه یانه؟؟؟
اصلا ازدواج میکنن یا هم چنان ترشیدن رو بر ازدواج ترجیح میدن؟؟؟
میدوونم خیلی کنجکاو شدید بدونید چه خبره پس با من همراه باشید تا لحظات شاد و خاطراتی به یادموندنی رو باهم رغم بزنیم


262
72,427 تعداد بازدید
242 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و ۲۴ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رها

    ۱۸ ساله 00

    کاش درباره مانی و مریم بیشتر می گفت ک بعد زندگیشون چجوری شدن باهم کلا خیلی دوست داشتم زندگی این زوج تا آخرش باشه و باز بشه ک چجوری زندگی میکنن و چجوری ابراز علاقه میکنن

    ۲ ماه پیش
  • wolf girl

    00

    شما که انقدر خلاقیتت خوبه بهتر نیست قشنگ تر بنویسی؟! نوشتنت خوب نیست یه کوچولو باید تغییرش بدی سریع از مسائل رد میشه و کلمات نامناسبی داره نمیگم خیلی ادبی بنویس ولی بهترش کن به هرحال قشنگ بود ممنون

    ۲ ماه پیش
  • سمیه

    ۱۷ ساله 00

    عالی بود و با بقیه رمانا متفاوت بود

    ۳ ماه پیش
  • لیلا

    ۳۸ ساله 00

    عالی بود موفق باشی با آرزوی دیدن دوباره شاهکار جدید

    ۴ ماه پیش
  • :) فاطی شونم

    00

    اولاش ی خورده مزخرف بود مخصوصا وقتی میگفتید اون نوشابه ها تو حلقم و اینا برای ادامه دادن و خوندن رمان دو دل میشودم ولی وسطای رمان کمتر شد و هیجانش بیشتر شد ، خلاصه دم نویسنده اش گرم معرکه بود رمانش😉♥

    ۷ ماه پیش
  • مطهره

    ۱۶ ساله 00

    هنو رمانو نخوندم،اما یه سریا گفتن راجب اسم سیب گل،این یه اسم تقریبا قدیمیه که من به شخصه این اسم رو شنیدم،،،که به معنیه شکوفه سیبه🤍✨

    ۸ ماه پیش
  • ملکه سرخ

    00

    عالی بو بنظر من خیلی با مزه بود و اصلا دلقکانه نبود .

    ۸ ماه پیش
  • ندا

    00

    عالی بود منم فکر می کردم با مانی ازدواج می کنه مثل بقیه رماناولی فهمیدکه اشتباه بوده و بابقیه رمانا متفاوت بود ولی از عمه و... هیچی نمی گفت دیگه ازخاله جون و دختراش نگفت کاش از زمان بارداریش میگفت❤

    ۸ ماه پیش
  • م

    00

    رمان خوب بود اما از خواستگاری بنیامین به بعد دیگه خیلی خلاصه بود ودرهم شد،قرار بود کم کم عاشقش کنه که یهویی عاشق شد بعد دیگه نمیدونم چرا اینقدر طولش داد تاعقد کنن

    ۱۰ ماه پیش
  • ۰چ

    10

    یادت رفت شبیه عشق قبلیش بود من هنوز کامل رمان رو نخوندم

    ۹ ماه پیش
  • بهار

    00

    خیلی لوس حرف می زد و بیشتر شبیه دلقکا بود تا آدمای باحال و بامزه

    ۹ ماه پیش
  • تینااا

    ۲۱ ساله 00

    سردرد میگیری اینقدر که حرف میزنه و کلا از همه چی پرت میشه بعد خیلی صحنه عاشقانه کلیشه ای و کمی داشت یعنی تا فصل ۸ فقط دختره حرف میزنه از فصل بعدش یکم فضا عاشقانه میشه در یه کلمه چرت

    ۱۰ ماه پیش
  • رها

    01

    سلام مان عالی بود و. به بعضی ها بگم هر. اسمی قشنیه خودشوداداره انقدر گله نکید

    ۱۰ ماه پیش
  • sajedeh

    ۱۵ ساله 00

    رمان خوبی بود

    ۱۰ ماه پیش
  • سحر

    30

    رمان بسیار زیبایی بود.سیب گل میگفت به حجابش حساسه،ولی با بنیامین قبل از عقد خیلی راحت برخورد میکرد.و اینکه،اصلا نفهمیدم کی عروسی کردنو به خونشون رفتن.در صورتیکه قبلش خونه پدرشوهرش مهمون بودن.

    ۱۱ ماه پیش
  • صحرا

    00

    رمان خوبی بود به بدی داشت اونم این اسم سیب گل

    ۱۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.