ازدواج ممنوع

به قلم زهره دهنوی

عاشقانه طنز

داستان درمورد دختر باحالیه که سه تا دوست داره هم جنس و رنگ خودش
ازدواج ممنوعیای ما همین طور که از اسمش معلومه
از ازدواج فرار میکنن و دم در تله نمی دهند
خب........دوست دارید بدونید بالاخره بخت این ازدواج ممنوعی ها باز میشه یانه؟؟؟
اصلا ازدواج میکنن یا هم چنان ترشیدن رو بر ازدواج ترجیح میدن؟؟؟
میدوونم خیلی کنجکاو شدید بدونید چه خبره پس با من همراه باشید تا لحظات شاد و خاطراتی به یادموندنی رو باهم رغم بزنیم


270
75,197 تعداد بازدید
257 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و ۲۴ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ناشناس

    00

    عالی بود دست نویسنده درد نکنه کاش فصل دوم داشته باشه عالی میشد ولی کاش اخر رمان رو خلاصه نمی نوشت

    ۲ هفته پیش
  • سیما

    00

    علی بود دست نویسندش درد نکنه

    ۴ هفته پیش
  • .

    00

    خیلی رمان قشنگی بود کلی باهاش خندیدم واینکه متفاوت بود ودوست داشتنی

    ۴ هفته پیش
  • سیران

    ۱۸ ساله 00

    یه رمان متفاوت بود ممنون از نویسنده عزیز

    ۲ ماه پیش
  • هستی

    ۱۲ ساله 00

    یه رمان عالی و زیبا بود و با هاش خندیدم 😊 ولی ای کاش اسم بهتری به جای سیب گل انتخاب میشد ، و آخرش خیلی خلاصه بود . ولی بازم مرسی عالی بود 😄

    ۳ ماه پیش
  • رها

    ۱۸ ساله 00

    کاش درباره مانی و مریم بیشتر می گفت ک بعد زندگیشون چجوری شدن باهم کلا خیلی دوست داشتم زندگی این زوج تا آخرش باشه و باز بشه ک چجوری زندگی میکنن و چجوری ابراز علاقه میکنن

    ۱۱ ماه پیش
  • wolf girl

    00

    شما که انقدر خلاقیتت خوبه بهتر نیست قشنگ تر بنویسی؟! نوشتنت خوب نیست یه کوچولو باید تغییرش بدی سریع از مسائل رد میشه و کلمات نامناسبی داره نمیگم خیلی ادبی بنویس ولی بهترش کن به هرحال قشنگ بود ممنون

    ۱۱ ماه پیش
  • سمیه

    ۱۷ ساله 00

    عالی بود و با بقیه رمانا متفاوت بود

    ۱۲ ماه پیش
  • لیلا

    ۳۸ ساله 00

    عالی بود موفق باشی با آرزوی دیدن دوباره شاهکار جدید

    ۱۲ ماه پیش
  • فاطی

    ۱۴ ساله 00

    اخر داستان که عاشق هم شدن خیلی با هم سر سنگین بودن

    ۱ سال پیش
  • Elahe

    00

    خیلی خیلی قشنگ بود

    ۱ سال پیش
  • :) فاطی شونم

    00

    اولاش ی خورده مزخرف بود مخصوصا وقتی میگفتید اون نوشابه ها تو حلقم و اینا برای ادامه دادن و خوندن رمان دو دل میشودم ولی وسطای رمان کمتر شد و هیجانش بیشتر شد ، خلاصه دم نویسنده اش گرم معرکه بود رمانش😉♥

    ۱ سال پیش
  • مطهره

    ۱۶ ساله 00

    هنو رمانو نخوندم،اما یه سریا گفتن راجب اسم سیب گل،این یه اسم تقریبا قدیمیه که من به شخصه این اسم رو شنیدم،،،که به معنیه شکوفه سیبه🤍✨

    ۱ سال پیش
  • ملکه سرخ

    00

    عالی بو بنظر من خیلی با مزه بود و اصلا دلقکانه نبود .

    ۱ سال پیش
  • ندا

    00

    عالی بود منم فکر می کردم با مانی ازدواج می کنه مثل بقیه رماناولی فهمیدکه اشتباه بوده و بابقیه رمانا متفاوت بود ولی از عمه و... هیچی نمی گفت دیگه ازخاله جون و دختراش نگفت کاش از زمان بارداریش میگفت❤

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.