رمان در هیاهوی سرنوشت
- به قلم محدثه گنجی
- ⏱️کمتر از 5 دقیقه
- 8.6K 👁
- 164 ❤️
- 23 💬
عاشق که بشی چشمهات نابینا و گوشهات کور میشه، درست مثل یک فردی که نه میتونه چیزی ببینه و نه میتونه چیزی بشنوه. عاشق که میشی تمام تنت وجودش رو میخواد، همه تنت برای بودن کنارش لهله میزنه. عاشقی بد دردیه اما اون درد وقتی بهت ضربه میزنه که بفهمی کسی که عاشقشی تو رو به بازی گرفته... خلاصه: دختری که عاشق پسری میشه، اما اون به بازی گرفته میشه. توی این راه یک فرد دنبال انتقامه، انتقامی که میخواد از خواهر این دختر بگیره؛ اما توی این انتقام تنها کسی که صدمه میبینه خود اون دختره نه خواهرش...
اسما
10تا الان که خیلی خوب بود لطفاً زودتر ادامه اش را بزارید
۳ ماه پیشفاطمه
10عالی
۳ ماه پیشفاطمه
10عالی
۳ ماه پیشفاطمه
10به نظر من تا اینجا خوب بود و رمان خوبیه اگه ادامش هم بزارن عالی میشه
۳ ماه پیشرضوان
10عالی
۴ ماه پیشفاطمه
10عالی بود واقعا خوب بود
۴ ماه پیشتارا
10عالی
۵ ماه پیشتارا
20خوب عالی
۵ ماه پیششروین
00تا اینجا خوب بود اگه میدونستم کامل نیست نمبخوندم
۶ ماه پیشبد نی
10خوبه
۷ ماه پیشنرگس جونی
10عااالیییی ادامه بده عزیزم
۷ ماه پیش..
00جالب بود
۷ ماه پیشعالی
10عالی
۷ ماه پیشبی نام
10خیلی قشنگه امیدوارم ادامش رو هر چه سریعتر بزارن
۹ ماه پیش
مهتا
00جالب بود امیدوارم هر چه سریعتر ادا مش بزاری