رمان چنگار به قلم حنانه بامیری
بیماری کُرونا دکتر مُعتضد را عزادار همسر میکند اما درست چهل روز بعد از مراسم همسرش، نامهای به دستش میرسد که ریشه بر تیشۀ باورهایش میاندازد. نامۀ خودکشی همکارش به واسطۀ عشقی که به همسر معتضد داشته.
پیگیریهای مُعتضد پای او را در منجلابی میکشاند که بیرون آمدن از آن ممکن نیست... منجلابی که همچون سرطان بر غدد تاریک زندگیاش هجوم میبرد.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
حنا
۱۷ ساله 00بهترین رمان😍
۵ روز پیشحنانه بامیری | نویسنده رمان
نظر لطفته حنا جان ❤️
۵ روز پیشانیسا
12بازم یک رمان جالب و زیبا از خانوم حنانه بامیری :)
۷ روز پیشحنانه بامیری | نویسنده رمان
عزیزم محبت دارید نگاهتون زیباست😍❤️
۷ روز پیشAa
در پارت 600🙏🌹
۷ روز پیشحنانه بامیری | نویسنده رمان
❤️
۷ روز پیشفاطمه
00بااین رمان برگشتم به اون روزای ترسناک زنده باشی عزیز
۷ روز پیشحنانه بامیری | نویسنده رمان
ممنون عزیزم ❤️
۷ روز پیشفاطمه
۱۵ ساله 00امیدوارم رمان خوبی باشه من منتظرم تموم شه بعد بخونم😁
۱ هفته پیشحنانه بامیری | نویسنده رمان
عزیزم (: تموم بشه میره برای چاپ از سایت حذف میشه
۱ هفته پیشAa
در پارت 510ممنون تا اینجا عالی بود ویاد آور عذابایی که کشیدیم خدا صبر بده به بازماندگان اونایی که فوت کردن🙏🌺🌺🌺
۱ هفته پیشحنانه بامیری | نویسنده رمان
بله واقعاً خدا بهشون صبر بده
۱ هفته پیش
برقی
در پارت 100خ. ب