رمان تراشه مرگ به قلم نیلوفر سامانی
پس از یک سانحه رانندگی،اگر خوش شانس باشی و به آغوش مرگ نروی،احتمالش هست که از تخت بیمارستان سر در بیاوری. شاید هم سُر و مُر و گُنده از جایت بلند شوی و ادامه مسیرت را طی کنی. اما چه میشود اگر چشمانت را باز کنی و خود را در یک آزمایشگاهِ فوقِ محرمانه ببینی؟ آن هم درست در زمانیکه نمیدانی پا به دنیایِ خیال گذاشتی یا در حال روبهرو شدن با واقعیتی سهمیگن هستی! یاسمین آریانفر،دانشجویِ سالِ آخر رشته داروسازی در دانشگاه شهید بهشتی است که همراه با پدربزرگش در یکی از محلههای قدیمی تهران زندگی میکند. طی حادثهای هوشیاری خود را از دست میدهد و پس از آن، در آزمایشگاهی عجیب و ناشناس از خواب بیدار میشود.باید دید یاسمین قصه راهی برای برگشت به خانه پیدا میکند یا قرار است در هزارتوی آزمایشگاه گم شود!
ژانر : عاشقانه، تخیلی، معمایی، علمی
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
فاطمه
10عالی بود مثل همیشه قلمت همیشه بدرخش نویسنده عزیز 🌹
۴ ساعت پیشمهلا
در پارت 1300بی صبرانه منتظر پارت بعدیم تا ببینیم چی میشه 💜💜💜💜
۴ ساعت پیشZarnaz
در پارت 1300هورااا برای اولین بار اولین نفریم که یه پارت یکی از رمان هارو میخونم💃💃😍😍
۵ ساعت پیشZarnaz
در پارت 1300آخی یاسمین الان کشیدن عکس اون چشمهارو هم از یاد برده🥺چقدر سنگین تره وقتی بازهم یادش بیاد که پدر و مادرش مرده اند دوباره غم عالم میاد روی دلش🥺
۵ ساعت پیشZarnaz
در پارت 1310یاسمین رفته سربازی که خاموشی داره🤭🤭سربازی خوش بگذره یاسمین😉😁
۵ ساعت پیشZarnaz
در پارت 1300عالی بود مرسی نیلوفر جونم مثل همیشه گل کاشتی عزیزم 💙💙بی صبرانه منتظر پارت چهارشنبه هستم💋😍تا ببینم چی میشه😍😍
۵ ساعت پیشZarnaz
در پارت 1300به به شخص جدید وارد شد😍دکتر پرویز ارجمند یعنی فرد خوبیه یابد🤔باید بریم جلو تر تا بفهمیم 😍🧐😉
۵ ساعت پیشسارا
در پارت 201بدددددد نبوووود
۵ ساعت پیشسحرناز
در پارت 100سلام عالی موفق باشین
۷ ساعت پیشپرنیان
در پارت 1200اومدم برای پارت های اولی بنویسم که این سبک جدید برای نیلوفر جان چون اولش همه چی خیلی نرمال و آروم بود تا رسیدم اینجا دیدم نه عاشق این سبکتم دختر 🤍 یه امیرسامم بیار اینجا دیگه همه چی حله 😂 ما در حسرت امیرسام موندیم
۳ روز پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت برم عزیزم💙💙 البته قطعا اینجا ملایمتر رفتار خواهم کرد😂😁 اینجا امیرسام نداریم ولی شخصیتهای جذابی خواهیم داشت😁😍
۹ ساعت پیشپرنیان
در پارت 1200صددرصد شخصیت هایی که به دست شما ساخته بشن جذابن 🤍 آخرین گلوله ثابت کردهه اینو
۸ ساعت پیشآوا
در پارت 400اصلا این چند تا پارت و خوندم دلم واقعا برای یاسمین کباب شد بیچاره چقدر درد داره ولی واقعا خوبه حداقل پدربزرگش پیششه
۲ روز پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دقیقا😍 پدربزرگش خیلی عشقه💙😍
۹ ساعت پیشآوا
در پارت 300دلم واقعا براش سوخت بیچاره چقدر یهو بدبختی سرش ریخته الهی ولی مثل همیشه عالیییییییییی بوددد
۲ روز پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
فدای تو😍💙
۹ ساعت پیشآوا
در پارت 100عالی بودددددددد واییییییییییی شروعش با دیر رسیدن به دانشگاهی بود وای به حال بقیش 😂😂
۲ روز پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
خوش اومدی آوااا جانم😍😍
۹ ساعت پیشپرنیان
در پارت 1000وای واقعا امیدوارم چیزیش نشه تنها امیدش بابابزرگش بود چقدر از همین اول یاسمین سختی میکشه خدا ادامه رو بخیر کنه نیلوفر جان رحم کن
۳ روز پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به روی چشم😁💙
۹ ساعت پیش
نری
در پارت 1310عالییی بود خسته نباشی نیلوفر جان🧡🧡اون تیکه اول که نوشته بود مردی که میز حمل غذارو میآورد فک کردم نقش اول مرد داستانه ولی با خصوصیاتش فهمیدم نیست دوباره توی تیکه بعدی همین فکرو کردم و دوباره نبود 😐😁😂 مثل اینکه حالا حالا ها باید وایسیم😂با دو رمان قبل خیلی دوست دارم شخصیت نقش مرد این رمانوبخونم