پس از یک سانحه رانندگی،اگر خوش شانس باشی و به آغوش مرگ نروی،احتمالش هست که از تخت بیمارستان سر در بیاوری. شاید هم سُر و مُر و گُنده از جایت بلند شوی و ادامه مسیرت را طی کنی. اما چه می‌شود اگر چشمانت را باز کنی و خود را در یک آزمایشگاهِ فوقِ محرمانه ببینی؟ آن هم درست در زمانی‌که نمی‌دانی پا به دنیایِ خیال گذاشتی یا در حال روبه‌رو شدن با واقعیتی سهمیگن هستی! یاسمین آریان‌فر،دانشجویِ سالِ آخر رشته داروسازی در دانشگاه شهید بهشتی است که همراه با پدربزرگش در یکی از محله‌های قدیمی تهران زندگی می‌کند. طی حادثه‌‌ای هوشیاری خود را از دست می‌دهد و پس از آن، در آزمایشگاهی عجیب و ناشناس از خواب بیدار می‌شود.باید دید یاسمین قصه راهی برای برگشت به خانه پیدا می‌کند یا قرار است در هزارتوی آزمایشگاه گم شود!

ژانر : عاشقانه، تخیلی، معمایی، علمی

این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید

شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • نری

    در پارت 1310

    عالییی بود خسته نباشی نیلوفر جان🧡🧡اون تیکه اول که نوشته بود مردی که میز حمل غذارو میآورد فک کردم نقش اول مرد داستانه ولی با خصوصیاتش فهمیدم نیست دوباره توی تیکه بعدی همین فکرو کردم و دوباره نبود 😐😁😂 مثل اینکه حالا حالا ها باید وایسیم😂با دو رمان قبل خیلی دوست دارم شخصیت نقش مرد این رمانوبخونم

    ۲ ساعت پیش
  • فاطمه

    10

    عالی بود مثل همیشه قلمت همیشه بدرخش نویسنده عزیز 🌹

    ۴ ساعت پیش
  • مهلا

    در پارت 1300

    بی صبرانه منتظر پارت بعدیم تا ببینیم چی میشه 💜💜💜💜

    ۴ ساعت پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1300

    هورااا برای اولین بار اولین نفریم که یه پارت یکی از رمان هارو میخونم💃💃😍😍

    ۵ ساعت پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1300

    آخی یاسمین الان کشیدن عکس اون چشمهارو هم از یاد برده🥺چقدر سنگین تره وقتی بازهم یادش بیاد که پدر و مادرش مرده اند دوباره غم عالم میاد روی دلش🥺

    ۵ ساعت پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1310

    یاسمین رفته سربازی که خاموشی داره🤭🤭سربازی خوش بگذره یاسمین😉😁

    ۵ ساعت پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1300

    عالی بود مرسی نیلوفر جونم مثل همیشه گل کاشتی عزیزم 💙💙بی صبرانه منتظر پارت چهارشنبه هستم💋😍تا ببینم چی میشه😍😍

    ۵ ساعت پیش
  • Zarnaz

    در پارت 1300

    به به شخص جدید وارد شد😍دکتر پرویز ارجمند یعنی فرد خوبیه یابد🤔باید بریم جلو تر تا بفهمیم 😍🧐😉

    ۵ ساعت پیش
  • سارا

    در پارت 201

    بدددددد نبوووود

    ۵ ساعت پیش
  • سحرناز

    در پارت 100

    سلام عالی موفق باشین

    ۷ ساعت پیش
  • پرنیان

    در پارت 1200

    اومدم برای پارت های اولی بنویسم که این سبک جدید برای نیلوفر جان چون اولش همه چی خیلی نرمال و آروم بود تا رسیدم اینجا دیدم نه عاشق این سبکتم دختر 🤍 یه امیرسامم بیار اینجا دیگه همه چی حله 😂 ما در حسرت امیرسام موندیم

    ۳ روز پیش
  • نیلوفر سامانی | نویسنده رمان

    قربونت برم عزیزم💙💙 البته قطعا اینجا ملایم‌تر رفتار خواهم کرد😂😁 اینجا امیرسام نداریم ولی شخصیت‌های جذابی خواهیم داشت😁😍

    ۹ ساعت پیش
  • پرنیان

    در پارت 1200

    صددرصد شخصیت هایی که به دست شما ساخته بشن جذابن 🤍 آخرین گلوله ثابت کردهه اینو

    ۸ ساعت پیش
  • آوا

    در پارت 400

    اصلا این چند تا پارت و خوندم دلم واقعا برای یاسمین کباب شد بیچاره چقدر درد داره ولی واقعا خوبه حداقل پدربزرگش پیششه

    ۲ روز پیش
  • نیلوفر سامانی | نویسنده رمان

    دقیقا😍 پدربزرگش خیلی عشقه💙😍

    ۹ ساعت پیش
  • آوا

    در پارت 300

    دلم واقعا براش سوخت بیچاره چقدر یهو بدبختی سرش ریخته الهی ولی مثل همیشه عالیییییییییی بوددد

    ۲ روز پیش
  • نیلوفر سامانی | نویسنده رمان

    فدای تو😍💙

    ۹ ساعت پیش
  • آوا

    در پارت 100

    عالی بودددددددد واییییییییییی شروعش با دیر رسیدن به دانشگاهی بود وای به حال بقیش 😂😂

    ۲ روز پیش
  • نیلوفر سامانی | نویسنده رمان

    خوش اومدی آوااا جانم😍😍

    ۹ ساعت پیش
  • پرنیان

    در پارت 1000

    وای واقعا امیدوارم چیزیش نشه تنها امیدش بابابزرگش بود چقدر از همین اول یاسمین سختی میکشه خدا ادامه رو بخیر کنه نیلوفر جان رحم کن

    ۳ روز پیش
  • نیلوفر سامانی | نویسنده رمان

    به روی چشم😁💙

    ۹ ساعت پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.