رمان مهمان ویرانگر به قلم Fateme.313
ژانر : #پلیسی #عاشقانه #همخونه ای
خلاصه :
دختری شاد و شنگول که به دلایلی وارد یک خونه میشه که اون خونه دو تا شاخ شمشاد داره که یکیشون پلیسه یکیشون خلاف و روانی.
و اتفاقاتی میفته که زندگی دختر شادمون و آقا پسرا عوض میشه…
بنام خدای قلب من و تو
کل وسیله هامو جمع کردم دو تا چمدون گنده کل رژ لبام . لاک . لوازم ارایشی و هر چی دلت بخواد
یه نگاه کلی به اتاقم انداختم واقعا دلم براش تنگ میشه مانتو قرمز خوشجیلمو با شلوار و
شال سفید کوتاهم پوشیدم کفش پاشنه بلندمو که پاهای لاک خوردمو قشششنگ نشون میداد
پوشیدم ای جون چه خوردنی شدم رژ لب قرمزمم همیشه رو لبام
از پله ها اومدم پایین صدای مامی در اومد
_ دختر زود باش دیگه دیر شد
اژانس پایینه ها
رفتم هم بابامو هم مامانمو ماچ کردم
_ خب من نیستم کم شیطونی کنیدا مامان لباشو گاز گرفت بابا گفت
_ برو دختر
_ ایششش چه عجله ایم دارین
چمدونامو مش صفر اورد رفتم تو ماشین اژانس نشستم و حرکت
کردم به سمت مقصدی که از این به بعد خونمه چه خونه ای شود این خونه
سمت یه خونه رفتم راننده چمدونامو اوردش پایین یه خونه که از درش گلای شمعدونی زده بود بیرون قدمامو تند تر کردم چمدونمو پشت سرم میکشیدم زنگ ایفونو زدم
- ا چرا بر نمیدارن زکی مارو باش کجا اومدیم
تند تند زنگو زدم
_ ای بابا چه خبره
صدای یه پیر زن بود
_ سلام من احمدی هستم مهمان اقای رستگار
_ ا شمایی دخترم بیا تو بیا
درو باز کرد وارد ویلا شدم
وای یکی قلب منو بگیره وای تو حیاط حوض و تاب و یه تخت بزرگ بود که روش فرش پهن شده بود
اروم قدم بر میداشتم که یه خانوم محجبه اومد سمتم دستمو فشرد و صورتمو ب*و*سید
تو چهرش دقت کردم چشمای مشکی لبای متوسط و صورت چین خورده
_ من حمیده هستم عزیزم خوش اومدی
_ ممنون حاج خانوم
_ اسمت چیه دخترم
_ لعیا هستم
_ چند سالته دخترم
_۲۲ سالمه درسمم خوندم لیسانس عمران دارم
با تعجب نگام کرد که ادامه دادم
_ ببخشید پررواما ناهار چی دارید ؟؟
چشاش در اومد بنده خدا
_ اووووم پسرتون هستن من باهاش باید حرف بزنم ببینم قضیه چیه ؟؟؟
_ ناهار مرغ ترش داریم . پسرمم شب میاد
_اهان باشه
_ بیا بریم اتاقتو نشون بدم
خواست بره طبقه پایین که زودی گفتم
_ من طبقه بالا اتاقم نباشه میمیرما
_ اخه بالا فقط دو تا اتاقه یکی مال علیه یکی مال زهراست
_ شانس یکیشون بده چون باید بره پایین
_ زهرا عادت شدید به اتاقش داره فکر کنم باید بری اتاق علی
وارد اتاق شدم چییششش همش مشکیه
حاج خانوم وایساده بود و نگام میکرد
کفشامو در اوردم و رفتم پایین چمدونمو کشون کشون اوردم بالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخیش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس اتاق این رستگار کجاس ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشاید اینجا زندگی نمیکنه ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنزدیکای ساعت دوازده و نیم بود در کمد دیواری اتاق مشکی رو باز کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوووووه مگه ختمه چقدر لباس مشکی شیطونه میگه همه رو جر بده ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه لباسای عزادار رو گذاشتم یه طرف همه لباسای جیگرمو که قرمز سفید ابی و همه رنگ بود رو اویزون کردم رفتم سمت میز ارایش فقط دو تا ادکلن بود یه شونه خخخخ خاک الان پسرا ابرو هم بر میدارن این دیگه کیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکل لاکامو لوازم ارایشمو چیدم رو میز ارایش خخخخ حولمو شامپو هامم بردم گذاشتم تو حمومی که یه شامپو و یه صابون و خمیر ریش تراش بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوا ادم اینجا زندگی میکنه یا روح ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوم وللش لباس عوض کردم و یه دامن کوتاه مشکی با تیشرت سفید پوشیدم موهامم باز کردم رفتم پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحاج خانوم با دهن باز نگام میکرد که ایفون به صدا در اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحاج خانوم رفت درو باز کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ زهراست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدو دقیقه بعد یه دختر دانش اموز با چادر وارد شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ سلام مامان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ سلام مادر مهمون داریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمش بمن خورد لبخند زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_سلام خوش اومدین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ سلام مرسی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ من زهرام شما چی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ لعیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خوشبختم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ منم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحاج خانوم گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بریم ناهار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ اره بریم گشنمه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخخخ باز چش توپی شدن خودم جلوتر رفتم اشپزخونه و همه جا رو دید زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعه میز ناهار خوری ندارن که زهرا لباساشو عوض کرده بود بلوز دامن بلنذ پوشیده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسفره رو انداختن زمین شاخم در اومد عه نشستیم زمین و غذای خوشمزه رو خوردیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو موقع جمع کردن منم کمک کردم و تشکر کردم و رفتم بالا تا بخوابم اخیش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعصر بیدار شدم خونه ساکت بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرتب کردم رفتم پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم زهرا نشسته داره فیلم میبینه اروم رفتم پشت سرش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_,پخخخخخخخخخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستشو گذاشت رو قلبش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ وای زهرم ترکید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقاه قاه خندیدم خخخخخ حال داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چه خوش خنده ای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خودتم خوش ترسویی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچپ چپ نگام کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چپ نگاه نکن چشات چپول میشه نشستم رو مبل
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه زهرا نگاه کردم چشم و ابروی مشکی بدون هیچ ارایشی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بریم شام درست کنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتیم اشپز خونه با کلی شوخی وخنده شام گذاشتیم حاج خانوم اومد مارو دید خندش گرفت کلی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندیدیم شامو خوردیم بعد شام چون زهرا باید میرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمدرسه رفت بخوابه منو زهرا خانوم موندیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ حاج خانوم زهرا پیش دبیرستانیه چرا نمیزارید ارایش کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_دخترم اون خودش لوازم ارایشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداره ولی بین خودشو داداششه که چرا ارایش نمیکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه یکمم حرف زدیم و رفتیم بخوابیم مسواکمو کشیدم لباس خواب حریر سفیدمو بدون لباس زیر پوشیدم خیلی حس خوبیه م وهامو شونه کشیدم و رفتم رو تخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیم ساعت نگذشته بود که با وارد شدن یه غول تو اتاق از ترسم رفتم زیر پتو وای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمامو بستم و خدا خدا میکردم توهم زده باشم با اهنی که افتاد رو شکمم حتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدارم جن داره اینجا چشامو بستم و خودمو بخواب زدم باهام کاری نداشته باشن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو دلم میگفتم بسم الله الرحمن الرحیم تا دور بشن وای خدا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#علی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز خستگی دارم میمیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه راست رفتم اتاقم و بلوزمو دراوردم کمر بندمو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط باز کردم رفتم رو تخت و
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستامو به طرفین باز کردم که دستم خورد به یه چیز نرم عه این چیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای بسم الله چرا تکون میخوره اتاقم که جن نداشت بسم الله الرحمن الرحیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم پتو رو از روش برداشتم که ماتم برد این حوریه نه جن چشمامو مالیدم عه نکنه من مردم تو بهشتم یه نگاه به کل هیکلش کردم خجالت کشیدم تقریبا ل*خ*ت بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه حوریه بی ادبیه داشتم داغ میشدم اووووف اخم کردم روشو کشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاه چپ چپی کردم و انگار بخودم اومده باشم بیدارش کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ هی هی خانوم حوری بیدار شو ببینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم لای پلکاشو باز کرد و چشمای ابیشو دوخت به چشمای سیاهم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ تو تو کی هستی ؟؟ جنی ؟؟؟ بسم الله . بامن کاری نداشته باشیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین صاحب این اتاق لولوئه میدم میخورتتا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبهش اخم کردم مشتمو کوبیدم رو تخت دوباره گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بسم الله الرحمن الرحیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفوت کرد روم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقدر گیجه ها . شب خوابو روشن کردم تازه منو دید خزید رفت زیر پتو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ الان وقت خجالت کشیدن نیست پاشو بگو اینجا چی میخوای سریع
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ برو بابا خجالت کجا بود رفتم زیر پتو یعنی پاشو برو بیرون اینجا مال منه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخمام شدید رفته بود تو هم خسته هم بودم یعنی پدرشو در میاوردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپتو رو کشیدم که باز ل*خ*تیش اومد جلو چشمم پتو رو انداختم روش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بیشعور تو نباید درست لباس بپوشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ به تو چه بیشعور خودتی گوریل
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ من صاحب این اتاقم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ ببین اذیتم کنی به اقای رستگار میگم پدرتو دراره ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ تو احمدی هستی ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بله تو منو از کجا میشناسی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خانوم محترم من علی رستگار هستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#لعیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای یعنی این رستگاره چه گنده است
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خانوم اگر انالیز کردن من تموم شد بگید چند تا نکته رو بگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیدونم چرا من پررو خجالت کشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بنال
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشماش توپ شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چی کار کنم ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بب نه نه یعنی بفرمایید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ نکته اول اینجا باید درست لباس بپوشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکته دو زبون درازی کنی منو یه نفر دیگه زبونتو میبریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکته سه اینجا اتاق منه پس حالا عین بچه ادم میری پایین تو اتاق امیر میکپی تا صدام در نیومده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ نکته یک هر چی بخوام میپوشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکته دو جوابتو میدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکته سومم اینجا میخوابم ببینم فضولم کیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون عصبی بودم نمیدونستم چکار دارم میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکشیده تو صورتش خوابوندم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خفه شو یادته که گفتم زبون درازی ممنوع
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشک تو چشماش جمع شد پووووف الان زار میزنه که یهو با کاری که کرد بیچاره شدنم حتمی بود وای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#لعیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبچه پررو منو میزنی بیچارت میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستشو گرفتم انداختم رو خودم و تا ته هنجرمو جر دادم و جیغ زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ کمک کمک . جییییغغغغغغ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخخخ اونم که هنگیده بود زودی اشک ریختم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالتو میگیرم بمن میگن لعیا شر طولی نکشید زهرا و حاج خانوم با یه نفر دیگه درو باز کردن و منو که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدن اون مرده اومد سمتمون و داد زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ اینجا چه خبره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی بدبخت بیچاره یه چک مشتی خورد ولی بد با کینه نگاهم میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحاج خانوم چادر نمازشو انداخت روم چون عملا دارو ندارم بیرون بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرده اصلا نگامم نمیکرد بر خلاف این علی هیزه خخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصورتمم که سرخ بود چه شود خودمو انداختم بغل حاج خانوم و اه و زاری کردم و گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ میخوام برگردم خونمون من امنیت ندارم اینجا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون مرده با صدای خشن و سردش که با شنیدنش لرز کردم گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ لازم نکرده شما اتاق من میمونید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ عه عه عه این چاخان گفت اتاق خودشه که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو به علی اشاره کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعملا مرد گنده هه ادم حسابم نکرد فهمیدم علیه چاخان گو تشریف دارن حاج خانوم زد تو صورتش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ وای دخترم صورتت چی شده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه مرد گنده هه نگام کرد نگاهی که کاش نمیکرد ماتش برد و منم غرق شدم در دریای سیاه چشمانش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ علی این چه کاری بود هان ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irازت توقع نداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ داداش بخدا من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرده با لحن شمرده ای گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ علی از صد کیلومتری این رد نمیشی و گرنه هر چه دیدی از چشم خودت دیدی میدونی که امانته دستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا ذوق پریدم بالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ ایول داااااش بزن قدش اینو شوت کن بیرون چاخان گوئه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراستی تو رستگاری هستی که بابام میگفت دااااش ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ برای اولین و اخرین بار میگم سرت تو کار خودت نباشه بلایی سرت میارم ارزوی مرگ کنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ برو باوووو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیییین بی هوا اومد خرخرمو گرفت داشتم خفه میشدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ وحشی ولم کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیشتر فشار اورد حاج خانوم خواهش میکرد ولم کنه ولی انگار نمیشنید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشک تو چشمام جمع شد خیره بهش نگاه کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچادر نماز داشت از روم میفتاد که با دست دیگش چادرو گرفت برام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ هیچ علاقه ای با حرف زدن باهات ندارم اگر رعایت نکنی خودم میکشمت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواقعا ترسیدم پرتم کرد رو تخت و همه رفتن بیرون غیر حاج خانوم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ دخترم ناراحت نشو شرمنده ام بخدا پسرام از دستم رفتن دیگه نه به من حرمت میزارن نه به مهمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببخش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا امیر بحث نکن زیاد دور و برش نباش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی هم همینطور
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا ب*و*سیدن سرم اتاقو ترک کرد حالا من موندم و جنگ با این خانواده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصبح بیدار شدم رفتم حموم دوش گرفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحوله کوتاهمو دورم گرفتم و اومدم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن امیر که سرشو کرده بود تو کمد دیواری با خودش حرف میزد خشکم زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ اه اه حالم از دخترای جلف بهم میخوره لباساشو نگاه اه اه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه لحظه سرشو اورد بیرون دو باره سرش رفت تو کمد دیواری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو همچین برگشت سمتم که گردنش شکست فکر کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخماش رفت تو هم و سرشو انداخت پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بهت یاد ندادن درست لباس بپوشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجان ؟؟؟ من باید طلبکار باشم نه اون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ به شما یاد ندادن وقتی میری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجایی در بزنی ؟؟ ضمنا شما جایی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرو به اسم حمام اونجا میبینی که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیرن خودشونو میشورن فکر کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا حالا نرفتی یه بار امتحان کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن خودم اه از نهاد اجدادم برخاست وای دوییدم پشت در کمد دیواری وایسادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر نگام نمیکرد و اونم پشت در بازی بود که من بودم وای کلمو بردم بیرون در موهام ریخت دورم و گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_برو بیرون خودم میارم لباساتو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیم نگاهی بهم انداخت و بی تفاوت رفت بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزود لباس پوشیدم ارایش کردم لباساشو برداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینکه پامو گذاشتم بیرون اتاق دستم کشیده شد و لباسا ریخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ منو ببین دختره حال بهم زن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچ چیز تو ربطی بمن نداره جز جونت کاری نکن جونتو خودم بگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستمو اینقدر محکم فشار داده بود که داشتم میمردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای دستت بشکنه دستم شکست از لای دندونای قفل و زنجیر شدش گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ یه بار دیگه بخوای از حدودت فراتر بری مادرتو به عزات مینشونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خب بابا ول کن شکوندی دستمو اه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستمو به شدت پرت کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز رو لباساش راه رفتم و از پله ها سر خوردم رفتم پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو بلند کردم دیدم بله اقا داره از بالا دید میزنه کم نیاوردم و خیره خیره نگاش کردم و یه چشمک زدمو فرار کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزهرا مدرسه بود علی پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلو تلوزیون بود حاج خانومم اشپزخونه رفتم پیش حاج خانوم صدای قدمامو علی شنید و برگشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا خشم میخواست بیاد سمتم که امیر با صدای بلند تشر زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ علی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی دستشو کشید تو موهاش و من با یه لبخند نگاش میکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگشتشو تهدید وار تکون داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم که امیر بالای پله هاست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی از کنارم گذشت و سمت امیر رفت که صداش کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ برادر علی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلشون چرخید سمتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگشت شستمو به معنای زکی براش چرخوندم پایین 👎👎👎
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوتاشون سرخ شده بودن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواست بیاد سمتم که دوییدم با جیغ گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ حاج خانوم حاج خانوم هاپو داره میاد منو بخوره 😱😱
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندید فهمید منظورم چیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحوصلم سر رفته بود رفتم بالا موبایلمو برداشتم که صداهایی شنیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ علی تو خودت خونه داری و میری خونت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن باید این دختره رو سالم تحویل خانوادش بدم اینو می فهمی ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- نه نمی فهمم چرا اوردیش اینجا ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- تو کارایی که بهت ربط نداره دخالت نکن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- من اینجا میمونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- به جهنم که میمونی ولی نزدیکه این دختره نمیشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه واینستادم چون هر لحظه ممکن بود بیان بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموبایلمو برداشتم و یه اهنگ پلی کردم زدم تو هنذفری و رو تخت دراز کشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفهمیدم کی خوابم برده بود وقتی بیدار شدم سیم هنذفری تو موهام پیچیده شده بود اه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه زور از هم جداشون کردم موهامو شونه کردم لباسمو عوض کردم چون تو خواب عرق کرده بودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه بلیز و دامن کلوش تا ساق پام پوشیدم رفتم پایین همه دور سفره نشسته بودن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسر همه به سمتم کشیده شد که حاج خانوم گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- بیا دخترم بیا اینجا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم سمتشون فقط بغل دست امیر جای خالی بود وای خدا مار از پونه بدش میاد دم خونشم سبز میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی روبروم نشسته بود هیزز اشغال ولی امیر نگامم نمیکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشستم پیش امیر مشغول غذا خوردن بودن حواسم به دامنم نبود زیر دامنم که چیزی نپوشیده بودم تا زانوم رفته بود بالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی حواسش به پای خوش تراشم بود که یه دست دامنمو کشید پایین چشم همه پی اون دست بود که رسیدیم به دست امیر که دامنم کشید پایین و خیلی زود مشت شد و نشست رو زانوش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی پوزخند زد سرخ شده بودم نوچ نمیشد با این علی یه جا زندگی کرد تو گلوی امیر غذا پرید و افتاد به سرفه کردن براش اب ریختم و دادم دستش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه نفس کشید بالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ ممنون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خواهش برادر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه مشغول شدن شاممون که تموم شد میخواستم بلند شم کمک کنم که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر استینمو کشید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بشین کارت دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی دید هوا پسه زد به چاک
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن موندم برادر امیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- جونم برادر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ همین الان میری بالا این لباس مسخرتو درمیاری یه چیز درست و حسابی میپوشی فهمیدی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چرا باید به حرفت گوش کنم ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چون جونت تودستای منه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند شدم رفتم بالا یه شلوار راحتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمشکی پوشیدم و اومدم پایین که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی با پوزخند نگام کرد اعتنایی نکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو اشپزخونه یه لیوان اب خوردم هنوز لیوان دستم بود که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواستم بیام بیرون که علی اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد جلو فکمو محکم گرفت که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلیوان از دستم افتاد به ثانیه نکشیده امیر اومد تو و ما رو تو اون حالت دید اومد سمتمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیقه علی رو گرفت و برد حیاط زهرا گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ زودتر بخوابیم شر بخوابه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع همگی رفتیم اتاقامون دامن بلند کلوش با تیشرت مشکی پوشیدم چون امیر گفته بود درست لباس یپوشم لباس خواب نپوشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباید با امیر صحبت میکردم چند ساعتی گذشته بود رفتم پایین اتاق امیر اخری بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم قدم برداشتم موهام تاب میخورد در اتاقو اروم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز کردم و دوباره بستم با دیدن صحنه مقابلم از خجالت مردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامیر با اون هیکل بزرگش زیر نور مهتاب داشت نماز میخوند نشستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرو تخت نگاش کردم و اشک ریختم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن واقعا چه بنده ای بودم ؟؟ این همه خدا بهم نعمت داد و شکر نکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیدونم چقدر گریه کردم که بیحال افتادم رو تخت زیر نور مهتاب خوابم برد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#امیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمازمو تموم کردم صدای در اومده بود ولی من متوجه نشدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسجادمو جمع کردم و بلند شدم که نگام افتاد به جسم ظریفی که رو تختم با موهای افشون شده زیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنور ماه خوابش برده بود چند دقیقه به خلقت بی نقص خدا خیره شدم ولی با جمع شدنش از
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرما بخودم اومدم از خودم عصبی شدم روش پتو کشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون به علی ناتوشک داشتم نمیخواستم اتو دستش بدم درو قفل کردم خودمم گوشه تخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوابیدم ولی چه خوابی بوی عطرش داشت دیوونم میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صلوات و دعا خوابیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصبح با احساس چیز نرمی رو پوستم یه چشممو باز کردم با چیزی که دیدم ماتم برد یا خدا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلعیا بغلم خوابیده بود سرش رو بازوم یه لحظه حس خیلی خوبی تو دلم رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهنوز مات بودم که چشماش روبروی چشمام اروم باز شد و دلمو ویرون کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه نه نباید بزارم بیاد تو دلم نمیزارم اونم با دیدنم عقب پرید ولی هنوز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر دو مون دراز کشیده بودیم و خیره همو نگاه میکردیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم ازش گرفتم که نگام خورد به دامنش که تا زاتو بالا رفته بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعصبی شدم پرتش کردم تو بغلم چم شده بود ؟؟؟ دعام کنید دیوونه شدم رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیره شدم تو نگاه ترسیدش من هیچ حسی به این دختر ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعقیده های ما زمین تا اسمون فرق داره عصبی فشارش دادم محکم با تمام قدرت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ دختره احمق تو اتاق یه پسر مجرد چه غلطی میکردی ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ مممم ننن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خفه شو مگه نگفتم درست لباس بپوش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چشه دامنم که بلنده گشاده تیشرتمم خوبه که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چش نیست میخوای خودتو تبلیغ کنی پاهاتو ریختی بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشاش گرد شد و پایینو میخواست ببینه نمیتونست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ زور نزن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چشم برادر له شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-سری بعد ببینم میکشمت شعور داشته باش دختره جلف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستشو ول کردم و از اتاق زدم بیرون که هنوز هیچ کس بیدار نشده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتم اتاق
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ هوووی پاشو برو اتاقت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چشم برادر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلافه بودم نمیدونم چرا خدا بخیر بگذرونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#لعیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه ساعت بعد رفتم پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه دور سفره بودن ولی عین گوشیای هنگ شده به هم نگاه میکردن عه یعنی چی شده 🤔🤔🤔
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم کنار امیر نشستم و به زهرا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه چشمک زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اهم اهم سلام .میگما چیزی شده ؟؟؟ چرا هنگید ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ هیچی دخترم خواهرم با بچه هاش داره میاد از شهرستان چند روزی اینجا بمونن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اهان خب بسلامتی حالا چرا هنگ کرده بودین ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_دخترم یه لحظه با من بیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند شدم رفتیم اتاقش نشستیم رو تخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ ببین دختر قشنگم خواهر من خیلی حساسه یعنی معتقده شدید علی میره خونه مجردیش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیمونه امیر ولی بازم تو حق انتخاب داری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چه انتخابی ؟ خب میرم خونمون دوباره میام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ نه نه یه انتخاب دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ وا چه انتخابی ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حرفش چشمام از کاسه در اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#امیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتن تو و معلوم نیست چرا یه هو بلند شدن رفتن پووووف حالا این خاله اینا رو کجای دلم بزارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطولی نکشید اومدن بیرون نگاشون نکردم و مشغول خوردن شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلعیا کنارم نشست و دامن بلندش رو پام افتاد علی با چشمای ریز شده نگامون میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه فکر کرده نمیدونه از چیا خبر ندارم 😒😏همینطوری تو خودم داشتم حرف میزدم و چایی شیرینمو میخوردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حرفی که مادر زد چایی پرید تو گلوم مردنم حتمی بود وای یعنی چی اخه 😡😡
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچطور این تصمیمو گرفتن یکم سرفه کردم ازاد شدم اخیش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزهرا و علی هم تعجب کرده بودن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ حاج خانوم دورت بگردم بیخیال شو دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ نه همین که گفتم فهمیدی امیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اخه مادر من ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلعیا نزاشت صحبت کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ حاج خانوم جون من پشیمون شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بایدم پشیمون شی دختره جلف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفکر کردی چی هستی ؟ کی هستی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو تنها ادمی که حالمو بهم میزنی بعد ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو چشماش با خشم خیره شدم پر از اشک و بغض و ناباور نگام میکرد بلند شد و دویید بالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحاج خانوم با تاسف نگام کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خجالت کشیدم همچین بچه ای تربیت کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی با نیشخند و زهرا با ناراحتی نگام میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی بلند شد رفت اتاقش منم رفتم اتاقم ولی غافل از اتفاقایی که زندگی هممونو تحت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاثیر میزاشت....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#لعیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیپ مشکی زدم و چمدونمم جمع کردم هیچ کس نبود بیخیال همه از خونه زدم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسر خیابون نرسیده بودم که دستی جلو دهنم اومد و همه جا رو تار و سیاه دیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#امیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اداره که برگشتم خونه خاله اینا اومده بودن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسلام و احوال پرسی کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامانو دیدم که اشاره میزنه قیافش خیلی ناراحت بود رفتم سمت اشپز خونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- جانم مامان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ راحت شدی ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ منظورت چیه مامان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خوب میفهمی چی میگم با رفتار صبحت باعث شدی دختره بره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا زهرا چی؟؟؟ بدبخت شدم بدبخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدو رفتم اتاق بالا دیدم خالی خالیه فقط سه گیره سر رو تخت مونده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگند زده میشه تو عملیات که واااااااای وای بدو گوشیمو در اوردم و تماس گرفتم و اوضاع رو اطلاع دادم بماند که چقدر سرزنشم کردن یه سوال تو مغزم تاب میخورد یعنی الان حالش خوبه ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع رفتم بیرون موبایلم یه سره تو گوشم بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ سریع سریع ردیابشو چک کنید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بله چند لحظه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاسترس داشتم نشستم پشت فرمون و استارت زدم و پامو گذاشتم رو گاز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چی شد ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ قربان محدوده جاده ساوه است
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ سریع وصل کن سرهنگ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ الو قربان چه تصمیمی دارید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ صبر میکنیم خودشون تماس بگیرن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ اما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ اما نداره صبر کن ببینیم نقششون چیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو قطع کرد یا خدا . ولی من که بیکار نمیشینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعلی میکشمت جاسوس بیشرف رفتم خونه . خاله اینا داشتن میوه میخوردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسلام کردمو راه اتاقو در پیش گرفتم که با صدای الناز وایسادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چی شده پسر خاله تحویل نمیگیری ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای غیر معمولی گفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ مگه قبلا غیر این بوده ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو جاش تکونی خورد رفتم اتاقم مادر در زد و وارد شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- چی شده مادر ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ چیزی نیست حوصله ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ برات ناهارتو گرم میکنم بیا بخور
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ میل ندارم مادر جون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمادر زیاد پا پیچم نشد و رفت بیرون لباسمو عوض کردم افتادم روتخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه ثانیه نکشیده خواب مهمون چشمام شد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#لعیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حس سردیم بیدار شدم وای خدایا اینجا کجاست ؟؟؟ من کجام ؟؟؟ چرا اینجام؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداد زدم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ کسی این خراب شده نیست ؟؟؟ از جون من چی میخواید ؟؟ چرا من اینجام ؟؟؟ لعنتیا جواب بدین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشکام داشت صورتمو میشست خیلی ترسیده بودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر اهنی با ضرب باز شد سه تا مرد اومدن تو با یه نیشخند ه*و*سناک نگام میکردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir