رمان فرار دردسر ساز به قلم hasti, nadiaar
تعداد صفحات : 799
ژانر : طنز و عاشقانه ,کلکلی و همخونه,کمی غم انگیز
فرار دردسر ساز
خلاصه رمان :
در مورد دختری که پدرش اونو مجبور به ازدواج با پسر عموش میکنه و دختر داستان ما هم که تحمل شنیدن حرف زور نداره و از پسر عموشم متنفره ,فرار میکنه و ..
ادامه رمان:
کلافه چشامو که ربع کیلو ارایش روش خوابیده بود چرخوندمو از تو ایینه به خودم خیره شدم .
خدایی خیلی ناز شده بودم با
اون ارایش وحشی و لباس دلکلته.
رنگ سفید خیلی بهم میومد !
ولی چه فایده که اینقدر عصبی
بودم که این چیزا تو بدبختیام
گم بود .
باز دوباره یاد سامان و اون حرفای چرتش افتادمو صورتم جمع شد !
اه . خدا نصیب هیچ کس نکنه .
حالم ازش به هم میخوره بعد توقع دارن زنشم بشم .
اونم چی! به زور !!¡¿
یادش که میفتم گریم میگیره.
یه اشی واست پختم که نخورده دهنت بسوزه ! حالاوایسا
.همینجوری تند تند داشتم تو ذهنم میزدمش و نقشمو مرور میکردم که یهو صدای خانم ارایشگر بلند شد
-عزیزم بیا دم در الان داماد میاد .
با اکراه تشکر کردمو بر خلاف همه عروسا که تو همچین لحظه ای تو یه دلشون عروسیه و هر دو قدم یه قری میدن من کاملا بی میل و بیخیال یا به عبارتی ریلکس بودم.
البته با یه ترس عجیب .
انگار مطمئن نبودم کارم درسته یا نه !
البته طبیعیه هاااا نقل و نبات که نیس فراره !!! میفهمین فرار !!
وقتی بابای ادم مجبورت میکنه زنه کسی شی که دوهزار نمی ارزه و هیچ علاقه ای بهش نداری و بعدم اسمشو بزارن ازدواج فامیلی فکر فرار عادیه .
اخرشم میشه یه فرار برنامه ریزی نشده که انگار اخرین راه نجاتم از دست این سامان عوضیه !
اخه نمیدونید چقد چندشه که !
عققققق
اسمشم میارم دستشویی
لازم میشم .
یهو با صدای سوت و دست انگار روح از تنم جداشد !
وای ینی وقتشه ؟
نه الان من اماده نیستم . حالا با لگد نرم جای حساسش ؟؟. اه بابا تو باز فانتزی زدی نفس ؟ چی بلغور میکنی از یه جا در برو تا نیومده !
هیششش ! توخفه لال شو وسط دعوا که نرخ تایین نکن .
الان در برم که میفهمه میخوام بپیچونمش !
سعی کردم این خود درگیری رو تمومش کنم و با یه لبخند که از صد تا فحشم بدتر بود خیره شدم به در .
ینی پلکم نمیزدم .
چقد اینا دست میزنن . بیا دیگه سنگ قبرتو با گلاب بشورم سامان الهییییی......
اومدم با غضب بدوم سمت در که یهو باز شد و اوران ..نه نه ..اشتباه شد سامان اومد .
الهی فدام بشی چه تیپی !
بمیرم برات که امشب با این تیپت باید بدویی دنبال عروووس .. خخخ .. چه خبیثم نه ؟؟. خلاصه نیش بازشو که دیدم ناخوداگاه نیش منم تا بناگوشم وا شد ازون باز تر !!
بیچاره نمیدونس از نقشه ای که تو سرم واسش کشیدم. فک کرد از ذوقه با لبخند اومد سمتمو دسته گلو که اصلا نگاشم نکردم گرفت سمتم .
- سلام خانومی . چه نازی شدی .
یه لحظه احساس حالت تهوع بهم
دس داد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد میگین چرا در میری !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیبینین تورو خدا !!؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه زور نیشمو بیشتر کش دادمو یه چیزی شبیه ممنونم بلغور کردم .بعدم واسه اینکه حالا یه صحنه ی عشقولی ایجاد کنم با تمام وجود گله که نمیدونمم چی چی بودو اوردم چسبوندم به بینیم و همچین نفس عمیق کشیدم که هرچی گرده کل بود رفت تو دماغم .!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخااک تو سرت نفس !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسر قبر خودم کاج بکارم دیگه صحنه احساسی چی بود این وسط ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه همچین عطسه زدم که بدبخت کپ کرد ! ایششش خو چیه . عطسه بود دیگه . بعدم صورت کج و کولمو صاف کردمو دوباره نیش بیصحابو کش دادم . زیر لب بیشعوری گفتمو.باهم راه افتادیم اصلا شنید ؟؟ بیخی باوو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتیم سمت درسالن . این ارایشگره هم که از من خوشحال تر بود انگار. با همون لبخند کذایی تا توی ماشین رفتیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمین که نشسیم روی صندلی صورتم به حالت عادی برگشت .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irج*ر خورد دهنم .!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه تا خود تالار هی این عین طوطی ور میزد . هی حرف می زد.هی مخه منو تیلیت میکرد !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه دلم میخواست کم کم بزنم دکوره صورتشو بیارم پایین .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوراج . بمیریی سرم رفت !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی به مرگ خواهر زاده ی مادربزگ عمم هیچی نفهمیدم از حرفاش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز استرس دستام یخ بسته بود .....از عکس العمل بابا میترسیدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اینکه تردم کنه !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی با همه سختیاشم میدونستم که من عمرا زیر بار حرف زور
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irن م ی ر م !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه بعد کلی دنگ و فنگ پایین و بالا و حرص خوردن من رسیدیم تالار و هی استرس من داشت بیشتر میشد . اگه نتونم در برم ؟ اگه محافظا بگیرنم ؟؟ وای خدا چه غلطی کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه اینقدر با خودم درگیر شده بودم که سرم داشت منفجر میشد !. چه شب نحسی بود . مجبورم بودم واسه اینکه کسی شک نکنه یه لبخند احمقانه رو رولبم تحمل کنم . چقدر فکر و خیال داشتم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو بغضم گرفت. لعنتی !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلعنت به هر چی مرد تو دنیاست . به بدبختی بغضمو قورت دادم . لبخندم پوزخند شده بود . و حاضرم قسم بخورم اصلا نفهمیدم سامان داره دستمو کجا میکشه !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه یکم دیگه تو این حال و هوا میموندم مطمئنن بغضم میترکید و جلو همه تابلو میشدم . حتی وقتی جلو بابا اینا و عمو رسیدیمم به زور سلام کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا حتی دلم نمیخواست به بابا نگاه کنم . از عصبانیت . از خجالت کاری که میخواستم بکنم . آبروش میرفت !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمشم تقصیر خودش بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاش میشد قبل از این اتفاقا بزنم زیره همه چیز.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه اون سامان عوضی تهدید نمیکرد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه لج نمیکردم که آبروشو می ببرم همه چیز خوب میشد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو محکم تکون دادم تا ازین همه فکر و خیال خلاص بشم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه بار حرفامو با خودم مرور کردم . ببین نفس !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو کار بدی نمیکنی . مجبوری میفهمی؟ اینجوری شاید بابات ازت ناراحت و عصبی بشه ولی خوب دخترشی نمیکشتت که !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآروم باش. اروم باش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدا میدونست چجوری میخوام بهمش بزنم .اصلا جرعتشو دارم ؟ فقط میدونستم به هیچ وجه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن نفس رادمهر حاضر به ازدواج
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا سامان نمیشم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچ وقت ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه چی داشت اماده میشد واسه عقد . استرسم خیلی داشتم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاش زود تر تمومش میکردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکم کم داشتم پشیمون میشدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونا منو نمیبخشن !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبهتر البته میخوام نبخشن نامردا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه نتونم فرار کنم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا فرارم کردم میخوام کجا برم ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه چیزی تو دلم گفت اواره خیابون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبشی بهتر از بدبختیته !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو همه ی حرفای سامان از جلو چشام رد شد !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- تو اول و اخرش مال خودمی تلاش نکن کوچولو . هیچ وقت نمیتونی زیرش بزنی .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن هرچی خواستم به دست اوردم تو که کوچولوشی و چیزی نیستی !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای خندش . تو مغزم اکو میشد . عوضی. ازش متنفر بودم. متنفر .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشده خودمو بکشمم باید برم . نمیزارم به خواستش برسه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکم کم همه داشتن جمع میشدن . وقتش بود .... . اروم درگوش سامان زمزمه کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-الان برمیگردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم بس که پی هیز بازیش بود اصلا نفهمید چی گفتم فقط سرشو تکون داد . با بیزاری نگاش کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط یه حیوون بود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمین ! مرتیکه ى بزغاله .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم رفتم پشت باغ . ایول ! در پشتی باز بود . خلوتم بود .کیفی که از اول گذاشته بودم با کمک خدمه رو برداشتمو گذاشتم کولم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه . فک کن . عروس با کوله پشتی . چشمامو بستمو نفس عمیق کشیدم . از هیجان داشتم میترکیدم . ولی باید میرفتم . باید !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومدم از در پشتی برم که یهو صدایی سرجام میخکوبم کرد ! کیفمو پشتم قایم کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مشکلی پیش اومده خانوم ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدامن بلندمو تو دستم فشار دادمو اروم برگشتم . لعنتی ! یکی از محافظای گنده ی سامان بود . پس بپا گذاشته بود ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخند زشتی زد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- باید برگردید . اقا گفتن بیاید الان عاقد منتظره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستمو جلو دهنم گذاشتمو چشمام گرد شد ؟ چی عاقد کی اومد ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی واقعا این اخرین فرصتم بود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره معلومه . صدای از درونم فریاد زد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگمشو دیگههههههه الان میاد جلو فرار کن احمق !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره باید فرار کنم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدامنمو محکم گرفتمو هول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاش کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- ت..تو برو ..ا..الان من میام .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوزخند زد و اومد جلو .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- د ن دیگهههه. باهم میریم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم نه مثه اینکه زبون فرشته ها حالیش نمیشهه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم نامردی نکردمو برگشتم دوتا پا داشتم شش تا دیگه قرض گرفتمو الفرااااارررر !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا بدو کی ندو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای داد محافظه نمیزاشت فکر کنم دارم از کجا میرم . قلبم عین گنجیشک میزد ! .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین مرده هم خاک تو سرش عین این زنای حامله میدوید .. من با این لباسمم که سه متر بود خر کشون ازین جلو تر بودم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای که کم کم داشتم پس میفتادم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر کی منو اونجوری میدید واسه دو دقیقه کلا میرفت تو هنگ !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحقم داشتن عروس به اون جیگری داره عین میگ میگ میدوه !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه مردم دنبالش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلابد میگن شب عروسیش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازیش گرفته .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو تکون دادم تا فکرارو از
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودم دور کنم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه داشتم از حال میرفتم .با اینکه دویده بودم تنم یخ کرده بود . مرده داشت نزدیکم میشد . چشم چرخوندم اطراف و ببینم که یهو...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلوم یه خونه باغ بزرگ با نمای سفید دیدم . دوییدم سمتش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیرفتم این بالا عمرا پیدام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیکرد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاول عین این دزدا کفشامو انداختم بعدم کولمو بعدم خودم عین مارمولک به هزار بدبختی با این لباسم رفتم بالا . خیییلی دیوارش بلند بود . ولی مربع های کوچولویی یه واسه نماش داشت خیلی کمکم کرد و بالاخره رفتم بالا .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشتم دیدم محافظه داره با چشم دنبالم میگرده . یکم دیگه مونده بود بگیرتم که عین منگلا پرش ازاد زدمو خودمو پرت کردم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومدم جیغ بزنم که دیدم تو یه درخت نرم فرود اومدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقربون خودمو شانسم .درخت زیر پام بود !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد عین خوشحالا یکم فکر کردم ... وا ! اینجا که درخت نداشت !!.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرختم که نرم نیست...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(آرسام )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا اعصاب داغون گوشیمو پرت کردم رو مبل و کلافه دستمو لای موهام کشیدم وراه افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسمت باغ .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلعنت به هر چی زن تو دنیاست .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر چی میگذشت حالم بدتر میشد . همینجوری که قدم میزدم به
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحرفای مامان فکر میکردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه خستم کرده بود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اون سر دنیا تقریبا هر روز ما سر من بحث داشتیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواقعا نمیدونم چه کم و کاستی دارم تو زندگیم که مجبورم یه موجود مزخرف و چندشه لوس به اسم زن رو تحمل کنم !؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمسخرست !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irازدواج اصلا تو برنامه ی من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیست .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونقدر فکرم مشغول بود که اصلا متوجه نشدم دارم میرم سمت دیوارای باغ. یه دفعه کنار دیوار یه صدا اومد و رشته افکارمو پاره کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگار چیزی افتاد !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب اول یکم خیره نگا کردم نه چیزی نیست اومدم برم که دوباره صدای خش خش و بعدشم یه چیز سفید افتاد که همون صدا رو داد . اروم نزدیک شدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوتا کفش دخترونه و ظریف ..!!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو کف این بودم که اینا مال کیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه یه چیزی مثل آجر افتاد رو گردنم!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحس کردم قطع نخاع شدم این
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه سنگین بود !!؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگرفتمش و نگاش کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکوله پشتی !!؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه داشتم شاخ در میوردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدزد که نبود ! بود ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومدم سرمو بلند کنم که ببینم از کجا افتاده که یه دفعه از رو دیوار بلندمون یه مشت تور سفید دیدم که با سرعت داره میاد سمتم !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاملا تو شوک بودم و همونجوری خشکم زده بود و قدرت انجام عکس العملی رو نداشتم که یهو افتاد روم و مجبوری محکم گرفتمش!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوزنش سنگین تر از تور خالی بود !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا اومدم به خودم بیام یه دفعه یه دختر عین گربه خودشو از تورا کشید بیرون !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلا تو هنگ بودمو تکونم نمیخوردم دختره هم که از وجناتش پیدا بود کلا تو شوکه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا چشای گرد زل زده بود به من.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه اون زود تر به خودش اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو اروم خودشو از ب*غ*لم کشید بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم که ارزیابی کردم کم کم اخمام رفت توهم ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین دختره تو ویلای من ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir《 نفس 》
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا اکثر امامزاده ها !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین دیگه کیه ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا اینجوری نگام میکنه ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوجدانم زد تو ملاجم و گفت خوب خره از اسمون نازل شدی رو سرش میخوای با لبخندم نگات کنه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم یکی زدم توسرشو گفتم خاک تو ملاجت چرا میزنی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکم کم قیافه ی این جیگره .نه ..نه ببخشید پسره (اشتباه لپی بود) داشت عین میرغضب خدابیامرز میشد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوو حالا فهمیدم عصبانی هستی چیششش ملت اعصاب ندارنا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم عین شاخ شمشاد از ب*غ*لش اومدم پایین و انگار نه انگار الان داشتم سکته میکردم لبخند ژکوندی تحویلش دادم بیا و ببین .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقربون خودم برم رو نیست که ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین یارو هم همین که لبخند منو دید انگار توش دینامیت گذاشتن منفجرررر شد !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- تو دیگه کی هستی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو خونه من چیکار میکنی ؟؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوا ! چه بیتربیته هاااا . شیطونه میگه ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز این وجدان خرم اعلام وجود کرد و زد تو سرم. بله !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمثه اینکه باید از شیوه خر کردن استفاده کرد چون مطمئن بودم که اون محافظه هنوز همونجاستو این برادر اگه بیرونم کرد باید برم ور دل سامان بشینم دهنمو با عسل شیرین کنم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواسه همین دستمو با ناز رو دامنم کشیدمو چشامو مظلوم کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خواهش میکنم .منو بیرون نکن ! اونا منو میگیرن . باشه ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره که معلوم بود هنوز هنگ اوره باز داد زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-معلوم هست چی میگیی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونا کین دیگه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم دیدم ازین ابی گرم نمیشه .باید از این دیواره دورش میکردم وگرنه محافظه صدای دادشو میشنید . اومد باز داد بزنه که
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهول شدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- چ..چیزه ..خ.خب باشه .. من...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحکم سرمو تکون دادم .اه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز سوزنم گیر کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره با التماس نگاش کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه فکر کنم از چشام به حال زارم پی برد یا دلش سوخت که یکم اروم شد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- خیل خوب حالا هی چشاتو ایجور نکن خواهشا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیا برو تو ببینم چی میگی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم که خوشحال اومدم عین میگ میگ برم که عین چنار جلوم سبز شد !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو انگشت اشارشو به حالت تهدید تکون دادو گفت :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-فقط فعلا ! تفهیم شد ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخ دلم میخواست الان با ناخونام چشاشو دربیارم .تا اینجوری نکنه واسم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی فقط تایید کردم. بهش نیاز داشتم فعلا . خلاصه دوتایی راه افتادیم سمت ویلاش که خیلی هم لوکس بود . کاملا میشد حدس زد طرف خرپوله. ولی خوب من الان به این چیزا کار نداشتم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو یاد بابام افتادم. وای ینی الان فهمیده ؟؟ عصبانی هست؟ نه دختره ى خل حتما الان از خوش حالی پس افتاده با ابروش یه قل دوقل بازی میکنی میپرسی عصبی هست !؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو تکون دادمو برگشتم سمت پسره که داشت خیره با اخم نگام میکرد . وا . اینم درگیره ها با خودشا . منم ناخوداگاه اخم کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- ببخشید میشه یه زنگ بزنم ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلشو به نشونه ی تایید تکون داد . بمیری خو زبونتو بچرخون دیگه . گوشیشو که اخرین مدل بود از جیب شلوار گرم کنش در اورد بهم داد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم تند تند شماره ی عسلو گرفتم . عسل بهترین دوستم بود که از راهنمایی باهم بودیم و فقط اون از فرارم خبر داشت .الانم میخواستم ببینم اونجا چه خبره . وایییی خدا تا اولین امامزاده پیاده میرم شمع روشن میکنم گوشی رو برداره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر بوقی که میخورد نا امید تر میشدم . اومدم قطع کنم که یهو صداش تو گوشم پیچید .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- الو ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس حبس شدمو بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفرستادم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- سلام.... عسل نفسم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند لحظه صدایی نیومد...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفکر کردم قطع شده ... اومدم چیزی بگم که یهو عسل منفجرشد..!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- وای سلام دختر تویی ؟بالاخره کار خودتو کردی؟ بیا ببین اینجا چه خبره !! همه ریختن توهم . بابات کلا تو شوکه مامانتم وقتی فهمید فرار کردی فشارش افتاد بردنش بیمارستان . سامانم که اصلا نگووووو. کارد بزنی اب تمشک میزنه بیرون . بیچاره بنفش شده گور خودتو کندی بدبخت!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعسل همینطوری داشت فک میزد و من تو هنگ بودم . خاک تو سرم . چشم بازارو کور کردم با این انتخاب دوستم . الان عوض دلداریشه دیگه ؟. وای خدا چه روز نحسیه امروز ! چقدر اتفاق . خدا رحم کنه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباصدای عسل به خودم اومدم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- الو ؟..الو نفس هستی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- اره اره . هستم .بابا عصبانیه عسل ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--اوه . اره بابا به نظرم اصلا اینورا افتابی نشو حالاحالاها . کجایی تو ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حواس پرتی جواب دادم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--تویه ویلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- چی ؟؟؟!! ویلای کی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو یادم به ساکم افتاد که هنوز تو باغ بود لبخند زدمو هول گفتم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--بیخیال عسل . فعلا اونورا نمیام .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزی شد رو خط جدیدم که بهت شمارشو دادم خبرم بده حواستو جمع کن کسی نفهمه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- الو نفس ؟ دیوونه کجایی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین خط کیه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--نگران نباش گلم تعریف میکنم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفعلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفوری گوشی رو قطع کردم . چندتا نفس عمیق کشیدمو برگشتم گوشی رو بدم به یارو که دیدم تو یه قدمیم ایستاده !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهین بلندی کشیدمو دستمو گذاشتم رو قلبم .اومدم سرش خراب بشم که با دادی که زد شش تا سکته رو کاملا رد کردم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- فرررراااار کررررردی ؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزرشک !!! تازه فهمیده ؟ نکنه فک کرده با داماد گرگم به هوا بازی میکردم !؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم هول شدم طبق معمول سوزنم گیرکرد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--اره .. خ..خوب چیزه . مجبور شدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزل زدم بهشو گفتم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--خواهش میکنم بزار چند ساعت بمونم تا محافظا برن!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه بدبخت داشت شاخ درمیورد !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- معلوم هست چی میگی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاشو برو بیرون واسه من شر درست نکن خانوم. پاشو .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد بیاد طرفم که یهو زدم زیر گریه ! همچین اشک میریختم انگار اینترنتم قطع شده !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدبخت خشکش زد فک کرد چیزیم شده اومد کنارم و هول شونه ی ظریفمو گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- چیشد ؟. حالت خوبه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم دیدم تا تنور داغه بچسبونم . یکم فین فین کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- خ..خواهش ..م.میکنم بزار بمونم .!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- باشه . چرا گریه میکنی حالا ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخی! دلم براش سوخت ! خو همون موقع میگفتی دیگهههه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم نخوام فیلم بیام ! عجبا .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشکای الکیمو که نمیدونم از کجا میومدنو پاک کردم و رومو به سمت پسره که لم داده بود رو مبل و داشت خیره نگام میکرد برگردوندم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا اینجوری نگام میکنه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم خجالت کشیدم .همینجوری که با انگشتام بازی میکردم گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- اوممم . چیزه .م.. میشه یه لیوان اب بهم بدی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا پوزخند نگام کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- قبلش احیانا نیاز به تعویض لباس نداری ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم با همون پوزخند از کنار مبل با یه دست ساکمو برداشت و نشونم داد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواااااایییی . خدا منو الان محو کن !! یه ساعته با این سر و وضع دارم جلوش فیگور میام !!؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباسم که خودش دکولته بود که هیچ ! الانم قششششنگ اومده بود پایین با تمام جزئیات ! بلههههه ... وای اصلا یادم نبود شنلمو بپوشممم. ای سر قبرت عربی بر*ق*صم سااامااان .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتند تند لباسمو کشیدم بالا و خودمو ب*غ*ل کردم که پوزخندش عمیق تر شد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای ازش حرصم گرفت . ولی خوب حقم داشت . یه ساعته همین ریختی جلوشم . بگو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا بیرونم نکرد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو انداختم پایینو رفتم جلوش ساکمو بگیرم که دستشو کشید عقب . با تعجب نگاش کردم . خواست چیزی بگه که گوشیش زنگ خورد. عصبی به صفحه ی گوشیش که رو پاش بود نگاه کرد و دوباره پوزخند زد . منتها اینبار از نوع عصبیش ! . اینم درگیره با خودشااا .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد ریجکت کنه که یهو مکث کرد و اروم سرشو بلند کرد و متفکر خیره شد به منه از همه جا بیخبر ! منم که کلا پرو ! زل زدم بهش . همونجور که خیره بود .تلفنشو برداشت و خیلی سرد شروع کرد به حرف زدن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- الو ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون صدای گوشیش کم بود رادارام صدایی دریافت نمیکردن .واسه همین داشتم میترکیدم از فضولی .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند لحظه صدایی نیومد ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- ما قبلا صحبت کرده بودیم مامان. نمیخواین تمومش کنید ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلافه نگاشو ازم گرفت و بلند شد . همینجور اروم قدم میزد و حرف میزد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- من اصلا از این دختره خوشم نمیاد من نمیدونم شما چه وجه تشابهی تو منو اون دیدین ؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره چند لحظه سکوت ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو یهو صداش رفت بالا .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- مامان سن و سال من هیچ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irربطی به خواهر شما نداره .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم دوباره چرخید سمت من که چهار تا علامت سوال خوشگل صورتی بالای سرم سبز شده بود ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حرفی که زد کاملا رفتم تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخماری .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--مامان بهتره تمومش کنین .. درضمن من .. من خودم به یکی علاقه دارم .!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند لحظه یه سکوت سنگین برقرار بود که یهو از اونور خط یه صدای بلند جیغ اومد که پسره بدبخت مجبور شد گوشیشو از گوشاش فاصله بده !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای کر نشد ایا ؟ مامانش اونقد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند عر زد که صداشو منم شنیدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- وایییییییی . ارسام راااسسس میگیییی؟!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن عین اینایی که یه کشف بزرگ کردن نیشم باز شد به چه وسعتی!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاسمش ارسام بود ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخیی چه ناز !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوجدانم باز سر رسید و چهار تا زد تو سرم . خاک رس با کلوخای ریز و درشتش تو سرت . اخه به تو چه ؟ فکر بدبختی خودت باش . نکنه امشب میخوای بری تو ب*غ*ل این یابو بخوابی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره رفتم تو فکر ! واقعا امشب باید کجا میرفتم ؟ با این سر و وضع؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینقدر ذهنم مشغول بود که اصلا نفهمیدم ارسام ... نه .نه همون پسره بهتره. تلفنو قطع کرد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تکونای دستش به خودم اومدم . باید میرفتم ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- الوووو ؟ اصلا معلوم هست کجایی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه خودم اومدمو با اخم نگاش کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- باید برم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم میرفتم سمت ساکم که بازومو گرفت و منم برگشتم تیز نگاش کردم . اول به دستش که دور بازوم بود بعدم به خودش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- دستتو بکش ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخم کرد و با تعجب نگام کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- تو همین الان داشتی زار میزدی بزارم بمونی .چی شد یهو هار شدی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخمم غلیظ تر شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- بیخودی سر من منت نزار !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکمک کردی که کردی . تشکر !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا ابد که نمیشه بمونم . بعدم دو دقیقه پیش عمه ی من بود داشتم با لباس قورتم میداد برم بیرون دیگه ؟؟¿
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدبخت از حاضر جوابی من دهنش باز مونده بود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا پوزخند بازومو ول کرد و دستاش و کرد تو جیب شلوارش و گفت :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- با این سر و وضع کجا میری ساعت ده و نیم شب ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا بهت به ساعت بزرگ رو دیوارش که خیلی جلب توجه میکرد خیره شدم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای .. کی شد ده و نیییییم ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم که دید کلا از مرحله پرتم دوباره خودشو انداخت رو مبل و گفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- میتونم کمکت کنم و یه اتاق تو طبقه بالا بهت بدم تا هر وقت خواستی بمونی . ولی به یه شرط !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه بابا چشم ننم روشن !! بمونم پیش این اورانگوتان ؟؟ اونم با شرررررط ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومدم اوار شم سرش که دستشو به نشونه ی سکوت اورد بالا ینی ببند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- تنها هم نیستیم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم پوزخند زد و تحقیر امیز از بالا تا پایین نگام کرد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir--مامانم پس فردا میاد اینجا تو این مدت تر و خشکت میکنه کوچولو .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواااای که الان قشنگ دود از کلم بلند میشه . کاملا میتونستم حس کنم سرخ شدم . ولی کم نیووردمو دستای مشت شدمو زدم به کمرمو بلند گفتم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- نه بابا اقا بزرگ ! بعد مامانتون تشریف اوردن شیرتون بدن میخواین منو چی معرفی کنید ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوفیش .چی گفتم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو از عصبانیت سرخ شد و بلند شد اومد سمتم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومدم از یه جا در برم ولی انگار پام قفل شده بود . اومد یه قدمیم ایستاد و انگشت اشارشو به حالت تهدید امیز جلوم تکون داد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- حواستو جمع کن چی از دهنت در میاد جوجه ! حالا که دارم کمکت میکنم بهتره زبونتو کوتاه کنی و هر چی میگم بگی چشم ! اگه بخوای با اعصاب من بازی کنی لهت میکنم . تفهیم شد ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز ترس انگار چسبیده بودم به زمین . وای مامان !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه وحشتناکه این یارو ! منم که قربون خودم برم زبونم ناخوداگاه کار میکنه .خلاصش کنم براتون صدامو انداختم رو سرمو عین خودش نزدیک تر شدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- نه بابا . فعلا که نه من سوسکم نه تو دمپایی .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیش تر از کوپنتم حرف نزن که لطفت همین الانم شامل حال ما شده. میترسم اینقدر دستو دلبازی مامانت دعوات کنه !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوتامون با عصبانیت گارد گرفته بودیم جلوهم فاصلمون خیلی کم بود . ارسام طبق معمول پوزخند زد طلبکار داد زد سر منه خوشبخت !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- خب مثه اینکه خیلی مشتاق شنیدن پیشنهاد من نیستی . الانم یازده شبه میخوای بری ؟ خب برو . ضرر و دردسرش مال توعه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوتامون حد مرگ عصبی بودیم و منم واسع اینکه کم نیارم جیغ زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- پیشنهادت چیه مثلا ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم صداشو بالا تر برد و تقرییا فریاد زد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- خیلی سادست . مامانم پس فردا میاد ایران و تو باید جلوش نقش معشوقه ی منو بازی کنی .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم که کلا شووووت داد زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ارررره..... باششششه !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقشنگ واسه یه لحظه بعد از گفتن حرفم رفتم تو هنگ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالان گفت چی ؟؟ من چی گفتم ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهو عین برق گرفته ها پریدم و جیغ کشیدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- چییییییییییی؟؟؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن دهن باز من لبخند پیروزی نشست کنج ل*ب*ش .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی ریلکس نشست رو کاناپه راحتیشو بهم خیره شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- راحت تر از تصور من قبول کردی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا یه شیطنت خاص تو چشمای قهوه ایش بهم خیره شد . سرتا پامو عین اسکن از نظر گذروند .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- حالا باهم راه میایم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن که کلا احساس میکردم دارم به یه موجود فضایی نگاه میکنم... وای خدا من طاقت این همه شوک رو یه جا ندارم ...! اصلا چی شد ؟ یکی بیاد این فک منو جمع کنه لطفا!! فک کنم رو زمینه دیگه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکنه داشتم میدویدم مغزمو انداختم اومدم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن واقعا با چه منطقی قبول کردم بمونم پیش این ماموت ؟ این که منو میخوره . کلمو به چپ و راست تکون دادم تا حواس نداشتمو جمع کنم تا کمتر جلو این مجسمه ی مغرور سوتی بدم . کم کم دهنمو بستم و با اخم خیره شدم به چشاش . لامصب چشماش سگ داشت .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- اصلا حالت خوبه ؟.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیفهمی چی میگی؟.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمعلومه که قبول نمیکنم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم مگه مامانت بچست که فیلم بیای جلوش اونم نفهمه !؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخم کرد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- همین الان یادمه خیلی بلند و واضح پیشنهادمو قبول کردی .بعدم اینکه مامانم بفهمه یا نفهمه به خودم مربوطه . توفقط کاری که میگمو میکنی و در ازاش میتونی بدون دردسر تا هر وقت خواستی اینجا بمونی تا اون دسته گلی که اب دادی یکم دردسراش بخوابه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدم پوزخندی زد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- فکر نمیکنم الان اگر برگردی ازت با اغوش باز استقبال کنن !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- چی فکر کرده واقعا ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوریشم وقتی مغرور حرف میزد دلم میخواد سربه تنش نباشه چه برسه به الان که جوری حرف میزنه انگار فقط من این وسط کمک لازممو دستم جلوش درازه .. اومدم یه جیغ بنفش مایل به جیگری بزنم سرش که دستشو اورد بالا و عین ظرف نشسته پرید وسط نطقم! .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- خواهشا جیغ جیغ نکن !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز الان تا فردا وقت داری درست فکر کنی جای کلکل با من !. تو یه جا واسه پنهان شدن از دست خانوادت میخوای . منم یکی که منو از دست اصرارای مامانم راحت کنه .میبینی که کارامون بهم گیره .الانم ساعت یازده شبه .از قراره معلوم جایی هم نمیتونی بری.اینقدرم لجباز نباش و منطقی فکر کن . یکم فک کن ببین جای داد و بیداد کردن سر من میتونی یه امشبو دوستانه رفتار کنی تا دوتامون یکم فکر کنیم ؟.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه چیز یهویی شد ! واقعا به ارامش نیاز داشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری داشتم با چشای گرد شده نگاش میکردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه سخنرانی کرد . ینی به جون خودم نباشه به جون سامان تا حالا ایقدر قانع نشده بودم .!! نکنه میخواد خرم کنه ؟ بازم این وجدانم اعلام وجود کرد و زد تو سرم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخه خل و چل از آسمون سرش نازل شدی الانم واسه اینکه تو خونش تلپ شی داری واسش کلاس میای؟؟. بزنم بری قاطی باقالیا ؟؟.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکم کم درگیریا داشت فیزیکی میشد که به خودم اومدم . مثه اینکه باید قبول میکردم.نهایتش فردا میرفتم دیگه !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالان ساعت یازده شب با لباس عروس کجا رام میدن ؟. این ماموتم که به اخلاق گندش نمیخوره فکرای ناجور داشته باشه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری سرم پایین بود و خودمو قانع میکردم که یهو صدای کلافش باعث شد سرمو بگیرم بالا و نگاش کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- یعنی اینهمه فکر کردن میخواد ؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو به نشونه ی منفی تکون دادمو با شک نگاش کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-- باشه .صبح بهت میگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتصمیمم چیه !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوفی کشید و کلشو عین یویو به نشونه ی تایید تکون داد و ساکمم داد دستم.دیگه از فکرای خودم خندم میگرفت .هر بار یه چیزی بهش نسبت میدادم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه مثل کش دنبالش راه افتادم که از پله های مارپیچ بالا رفتیم و تو طبقه بالا یه اتاق بهم داد که بس خسته بودم کلا توجه نکردم چی به چیه .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط اروم تشکر کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه هر حال همینم خودش کمک بود دیگه ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگار خیلی واسه کلکل بامن فسفر سوزونده بود که یه شب بخیر سرسری گفت و رفت .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم خیلی خسته بودم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکوله پشتیمو گذاشتم رو تخت و از توش یه تونیک صورتی و شلوار گرمکنه مشکی دراوردم و رفتم سمت دری که حدس میزدم حموم باشه . اروم درشو باز کردمو دستمو کشیدم کنار دیوار و کلید برقو پیدا کردمو چراغشو روشن کردم .یه حموم دستشویی کوچیک و شیک ! خیلی خوب بود که دیگه نیاز نداشتم برم بیرون چون واقعا حسش نبود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمدل موهام که خیلی ساده بودو اروم باز کردمو لباس سنگینمم دراوردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir. احساس کردم سبک شدم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلوی ایینه ی کوچیک اخر حموم ایستادمو به صورت ناراحتم خیره شدم . خبری از چشای شیطون و صورت خندونم نبود .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینجا دیگه تنها بودم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودمو خودم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه سوگلی بابامم نبودم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالکی الکی شده بودم یه دختر فراری که از خانوادشم دوره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم به خاطر یه موجود پست و خودخواه و چندش به اسم سامان .چقدر ازش متنفر بودم ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاب سردو باز کردم و رفتم زیر دوش . خستگی و استرس این چند ساعت امونمو بریده بود . البته بیشتر از لحاظه روحی خسته بودم .انگار این روزا همه چیز یه جوری دست به دسته هم داده بودن که استرس بگیرم . اون از کارای بابام و رفتارای سامان اینم از این پسره که تازه چهار ساعته باهاش اشنا شدمو مجبور شدم یه جورایی بهش پناه بیارم . کی تموم میشد ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز فکر و خیال سرم داشت منفجر میشد اونقدر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالم بد بود که بی اختیار بغضم ترکید ! چه جای خوبی. من واسه خالی کردن بغضایی که به خاطر غرورم تو گلوم میمونن به تنهایی نیاز دارم .اینجوری وقتی از اینجا بیرون رفتم راحت تر به خودم تلقین میکنم هیچ گریه ای درکار نبوده و دوباره میشم همون نفس خسته ولی شاد و شیطون ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط خدا میدونست چه حالی دارم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم واسه مامان میسوخت .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم از بابا گرفته بود ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحوله ی ابی کوچیکمو دورم پیچیدمو اومدم بیرون. بعد از پوشیدن لباسام از تو کولم گوشیمو دراوردمو خط جدیدمو گذاشتم روش . اصلا دوست نداشتم با این همه سردرگمی و استرس اس ام اس های تهدید امیز سامان و باباهم واسم بیاد !! همین که گوشی رو روشن کردم سیل میس کالا از عسل اومد بالا .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir