این داستان در مورد یک پسر و دختر که به صورت اتفاقی و طنز با هم آشنا میشن و اتفاقات زیادی براشون میفته حتی از مرگ هم برمی گردن

ژانر : عاشقانه، طنز

تخمین مدت زمان مطالعه : ۵ ساعت و ۵۵ دقیقه

مطالعه آنلاین شیطون و بلا
نویسنده : هلیا سعیدی

تعداد صفحات : 74

ژانر : عاشقانه .طنز

دانلود رمان شیطون و بلا

خلاصه رمان :

این داستان در مورد یک پسر و دختر که به صورت اتفاقی و طنز با هم آشنا میشن و اتفاقات زیادی براشون میفته حتی از مرگ هم برمی گردن

ادامه رمان:

مه گل پاشو .خیر سرت یه ماه دیگه کنکور داری ،پاشو گل دخترم یکمم درس بخون بلکه قبول شی

- اوفففف،باشه مامی ژونم من بیدارم شما برو منم میام

-باشه پس زود بیا نهار بخور که ساعت دو ظهره بعد بیا درستو بخون

خخخخخ ننه مارو باش بیچاره فکر میکنه دارم درس میخونم نمیدونه همش با گوشیم ور میرم وسط درس

بلاخره از تخت گرم و نرم خجملم دل کندمو بعد از انجام عملیات رفتم پایین و هول هولکی نهارمو نوش جان کردم (کوفت کردی دیگه مه گل خانوم )بمیر وجدان ادم با یه خانوم مشتخص که اینطور نمیحره خره (منظورت متشخص بود دیگه)باشه برو بمیر (رفتم ولی خودت بمیر خانوم مشتخص خخخ) اوف رفتش.بعد به اتاقم رفتم و به دوستای خل تر از خودم پی ام دادم که اماده بشین بریم ددر

خب حالا وقت تبدیل لولو به هلو،هرچند من خودم هلو ام و قراره هلوتر شم (سقف نریزه)خدایی دروغ میگم وجدان جونم(نه خب ولی خوب نیست ادم از خودش تعریف کنه )به اینه نگاه کردم من یه دختر سبزه با چشمای درشت سبز تیره و مژه های بلند ،بینی کوشولو که همه فکر میکنن عملیه ،گونه های برجسته ولب متوسط که بخاطر رنگ صورتیش انگار همیشه رژ زدم .خلاصه دافیم واسه خودم .شروع کردم به ارایش و بعد از اتمام کارم چشمک زدن به پرنسس داخل اینه رفتم سراغ کمد لباسام یه مانتوی سفید جذب که ۸۵بودن سینه هامو به رخ می کشیدو تا وسط رونم بود با یه شلوار نود یخی پوشید کتونی های مشکیمو پام کردم ،کیف دستی مشکیمم دستم گرفتم و رفتم سمت در اتاق (هی توله شال سرت نکری)وای قربونت وجی ژون زوی برگشتمو یه شال مشکی ام سرکردم و بعد از برداشتن گوشی و سوییچ ۲۰۶خوشملی خودم رفتم پایین و سوار رخشم شدم و د برو که رفتیم خب بزارید از خودمو خانوادم براتون بگم بابا جونم ۴۴سالشه و یه شرکت معماری داره مامان مهشیدمم حسابداری خونده ولی خب سر کار نمیره و خونه داره

یه داداش دارم که اسمش مهیاره ۴سال ازم بزرگتره و دانشجوی پزشکیه .خیلی پسر بد اخلاقیه تازشم خیلیم دختر بازه اصلن خره اخه مامانم اونو بیشتر از من دوس داره هرچند که خودش اینو نمیگه یه خواهر کوشولویه ناناز هم دارم که اسمش مهسانه ،هشت سالشه و عسل خانوادست و عجق اجیش

خب حالا نوبت خودم شد ۱۸سالمه به ماه دیگه کنکور ریاضی دارم اگه خدا بخواد قراره راهه باباهه رو ادامه بدم تا به یه جایی برسم اها راستی من یه خانوم خوشگل ،باوقعار ،سنگین، متین،خانوم ،ناناز،جیگر و .... ام (تعارف نکن بگو اصلا میخوای من بگم بیشعور اشغال بی شخصیت خودشیفته دیوث انگل و.... هستی)ببند گاله رو وجی تا برات گل نگرفتم روش (باش ،بای)کنار خونه الیناز زدم رو ترمز و بهش زنگیدم اونم سه سوت پرید تو ماشین و فلششو زد و اهنگ تنگ بازی رو گذاشتو صداشو زد اخر منم تخته گاز رفتم دم خونه یاسی ، اونم سوار شد و تو اون گرما شروع کردیم به خیابون گردی . لایی میکشیدن،میر*ق*صیدیم ،جیغ میزدیم که یهو

+۲۰۶آلبالویی ایران ۷۷بزن کنار

یاسمن:بدبختیدیم

آلیناز:موافقم

-خخخ اسکلا لابد یه جریمه مینویسن میرن دیگه

یاسی :خف بابا ماشین گشت ارشاده اون شالتو بکش جلو اهنگم قطع کن

-نهههههههههه

آلی:اره

زدم کنار و از ماشین پیاده شدم . وای این دیگه کیه از اوناست که از اول ریش بودن بعد دست و پا در اوردن (الان وقتش نیست مه گل یکم التماس کن)باشه

-حاج اقا مشکل چیه؟

+شما و همراهاتون باید همراه ما بیاید

-همراهام که مهم نیستنببرینشون . اما من چرا باید بیام

آلی:مه گل

یاسی:واقعا که

-خب پس حاجی ژون اینارم نبرید با خودتون . ما دیگه رفتیم بای بای

+خانم مگه من باشما شوخی دارم ، ماشینتونو پارک کنید و همراه ما بیاین

-اخه چرا؟

+این از طرز لباس پوشیدنتون ، این از طرز حرف زدنتون ،اون از طرز رانندگی تون و ر*ق*صیدن بازم میگید چرا؟

-یه دفه بگید این از طرز به دنیا اومدنتون چیه همش طرز طرز،والا

+خانم سوار شید

- باشه

اون دوتام لال مونی گرفته بودن اها راستی ببینم اینا چی پوشیدن که گیر داده

آلی یه مانتوی مشکی با کمربند طلایی پوشیده بود که به زور میومد رو ب*ا*س*نش با یه شلوار نود و کفش عروسکی یه شالم میشه گفت تقریبا دور گردنش بود خخخخخ

آلی دختری با پوست سفید ،چشمای مشکی ، لبای گوشتی و بینی عملی ؛در کل دختر جذابی بود

یاسی هم یه مانتوی جلو باز سفید که یه تاپ بالا ناف سفید زیرش بود پوشیده بود با یه شلوار مشکی و کفشای پاشنه بلند سفید مشکی همراه کیف ستش یه شال مشکی هم انداخته بود سرش

یاسی پوست گندمی داشت ،چشمای خیلی درشت مشکی

لبای پروتز و بینی عملی دخی خوشگلی بود

+خانوم به چی فکر میکنید سوار شید

اوه اوه ریموت ماشینو زدم و سوار ماشین این دوتا حاجی شدیم و تو چیز یعنی به قول خودشون ستاد پیاده شدیم

ازمون تعهد گرفتن و گفتن بزنگیم به خانوادمون بیان دنبالمون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون دو تا زنگیدن که بیان ولی من اعصاب غر غرای مامانو نداشتم ، بابامم که رفته بود مسافرت ، پس زنگ زدم به مهیار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الو سیلام داداش جونم ، مه گل فدات شه خوبی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+سلام ،ها چی میخوای که شدم جونت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اوممم چیزه بیا منو ببر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+کجا ببرمت،اصلا مگه کجایی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-کلانتری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چیییییییی؟؟؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-این اقایون ریشو گشت پیچ شدن اوردنمون اینجا ،بابا هم نیست زود بیا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باشه ،ولی ببینمت من میدونمو تو ادرس و بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اوی اوی پیاده نمیشی وایسا ما هم سوار شیم مثلا ببینیم میخوای چیکار کنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوف هیچی ادرس بده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-افرین ، یاداشت کن .......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باشه الان میام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی :چقدر میحرفی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ببند حال ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه نیم ساعت اونجا معطل شدیم تا ننه بابای این دوتا گوریل خوشمل (تعادل روانی نداریا اخرش گوریله یا خوشگل)هردو . داشتم میگفتم ننه باباشون اومدن وقتی خواستن ببرنشون این حاجیا کلی نصیحت کردن که ادبشون کنن اونام رفتن البته خواستن منم ببرن ها ولی اینا قبول نکردن اینه که وایسادم تا مهیار اومد و اونم کلی نصیحت کردن که نزاره ناموسش که من باشم اینطوری بره بیرون و بعدش بهمون رخصت دادن که به سمت منزل تشریف فرما بشیم ما هم سوار ماشین ناناز داداشیم که یه سوناتا جیگر بود شدیمو رفتیم خونه ،قرار شد مهیار خودش بره ماشینمو بیاره .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ولی خب این گرفتنم تنها سودی که داشت این بود که تصمیم گرفتم به جای ولگردی بشینم این یه ماهو درست و درمون درسمو بخونم بلگ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که یه گوهی بشم که مردم ازم بی نصیب نمونن ، به اون دوتا دوست خلمم خبر دادم که اونام قبول کردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قرار شد جز پنجشنبه و جمعه بیرون نریم و گوشیامونم خاموش کردیم و از ساعت ۸شب تا ۱۲روشن بود ، بعد از اون باید خاموش میکردیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمونو تو درس خفه کرده بودیم به طوری که من حتی از اتاقمم بیرون نمیومدم مامانمم همش میگفت این یه چیزیش شده خخخخخخ یه ماه همینطور گذشت و من همه‌ی تستامو زده بودمو به جورایی مطمئن بودم قبول میشم ، یاسی و آلی هم همین نظرو داشتن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فردا کنکور داشتیم و هرسه تامون خیلی استرس داشتیم با هردوشون کلی حرف زدم بعدم قران خوندمو گوشیمو گذاشتم رو ساعتو لالا کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبح با صدای گوشیم از خواب بیدار شدم و تند تند لباسامو پوشیدم ازبس استرس داشتم نفهمیدم لباس چی پوشیدم بدون هیچ ارایشی رفتم بیرونو از نرده ها سرازیر شدم و عجله ای صبحانه خوردو رفتم تو پذیرایی. اه اینا که همه بیدارن همه نشسته بودنو داشتن با یه لبخند نگام میکنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مهسان پرید ب*غ*لم منم یه دور چرخوندمش و گذاشتمش زمین و ب*و*سش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مه گلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جانم بابایی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+انقدر استرس نداشته باش مطمئن باش قبول میشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خداکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا اومد کنارمو پیشونیمو ب*و*سید ، مامانم از زیر قرآن ردم کرد و با مهیار راهی جلسه امتحان شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چنتا صلوات دادم و مهیارو ب*و*سیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برام دعا کن داداشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باشه خواهری برو عزیزم فقط حواست به امتحانت باشه اصلا استرس نداشته باش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باشه سعیمو میکنم.بای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ماشین پیاده شدمو با نشون دادن کارتم رفتم سر جلسه . همه سوالا رو اروم و با دقت جواب دادم خداروشکر تو این یه ماه بیشتریاشو کار کرده بودم و بلد بودم وقتی همه سوالا رو جواب دادم پاسخ نامه رو تحویل دادم و اومدم بیرون که یاسی رو دیدم داشتم میرفتم سمتش که یهو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+پخخخخخ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وای الهی بمیری الی ، بیام سر خاکت سلفی بگیرم زیرش بنویسم منو خاکش ،یهویی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+الهی خودت بمیری منم بیا حلواتو پخش کنم، چطور دادی من که مطمئنم قبول میشم ، یاسی هم گفت به لطف این یه ماه ،همین تهران قبول میشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اوهوم ، منم خوب دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوتایی رفتیم سمت یاسی و با هم رفتیم پیتزا خوردیم (نوش جونمون) بعدم زنگ زدم مهیار بیاد سراغمون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+هی خوشگلا سوار شید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسی؛اقا راتو بکش برو حال ندارم کل کل کنم ،امتحان دادم انرژیم تموم شده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الی:خخخخخ ،اسکل مهیاره .داداشه این نخاله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نخاله عمته سوار شید بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو راه دوستام نیست که خیلی خجالتین لال شده بودن( زر نزن باو خجالتین ،بگو ترسیدن جلو این داداشت سوتی بدن) خب حالا هرچی.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از رسوندن دوستان خلم رفتیم خونه ،توراهم یکم درباره سوالای ازمون حرفیدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام‌براهل‌خونه‌‌‌ .مامان دویید اومد سمتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+سلام مادر ازمونت چطور بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- خوب بود مامانی ،عالی،الان خوابم میاد برم بخوابم بعدا حرف میزنیم دربارش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باشه گلم برو بخواب این یه ماه خواب و خوراک نداشتی مه گلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

غروب که از خواب نازم بیدار شدم فورا رفتم سر وقت کتابام .اه من که دیگه درس ندارم (خره همین صبح کنکور داشتی) نشستم همه ی کتابامو جمع کردم انداختم تو کمد کتابام ،بعدم رفتم رو تختم و نتمو روشن کردم .الالا چقدر مردم دوسم دارن ،این همه پی ام فرستادن برام ،جواب همه رو دادم و از تلگرام اومدم بیرون .یوهو حالا بریم سراغ اینستا . بعد از سر زدن به پیج دوستام یکم دیگه گشتم که یهو -وای وجی اینو چه جیگریه. لامصب پسر نیس که هلو .خواستم زیر عکسش کامنت بزارم که باخودم گفتم الان فکر میکنه تحفه‌اس ،شاخ میشه . از عکساش اسکرین گرفتم و نتمو خاموش کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

.**************************

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این چند وقت کارم شده بود گشتن ، خرید ،تفریح ،اسکل کردن پسرا .ولی امروز خیلی استرس دارم ،دستام یخ کردن از اضطراب .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیره شدم به صفحه لب تاپ و منتظریم که صفحه باز شه .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اخ جون .وایییییییی خدا جونم عاشقتم(جییییییییییییییییغ)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

معماری تهران قبول شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+تبریک میگم گل دخترم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من برم به بابا و داداشت خبر بدم. منم شماره اورانگوتان نامبر وانو گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الو سیلام خره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+وای مه گل تهران قبولیدم(جیییییغ)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم با جیغ جیغ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-منم قبول شدم .پس تو یه دانشگاهیم .اخ جون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+و خبر بعدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بنال عشقش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+یاسی هم تهران قبول شده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الالا .چیکار کردم من با شما دو تا گودزیلا .دیدید یه ماهم نتیجه داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خفه بابا .گودزیلا تویی ولی اره این یه ماه شبو روز نداشتـــــ...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*مه گل - وای خدایا این دیگه کی بود .نزاشتم الی حرفشو ادامه بده خدافظی کردم و قطعیدم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و با داد بد تر از خودش جواب دادم -بعععععععله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه این که مهیار خرست .اومم این چیه دستش .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میگم مهیاری جونم .خوشگل اجی این پاستیلا رو میخوای بدی به من دیگه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-????پس چرا خریدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+برا مهسانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو غلط کردی با مهسان من دانشگاه قبول شدم اون پاستیل بخوره . بعدم بسته پر از پاستیلو از دستش گرفتمو دویدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خخخخخخ ندو الان نیفتی همش مال خودته برا تو گرفتم -??????منو اسکل میکنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پاهامو کوبیدم زمینو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ماااااااامااااااان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باشه بابا ما رفتیم .راستی خوشحالم که قبول شدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من با نیش باز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خب حالا نیشتو جمع کن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-?‌

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مدت زیادی از روزی که نتایج دانشگاهم مشخص شد میگذره .ازین مدت به خوبی استفاده کردیم،با الی و یاسی تو کلاسای مختلف ثبت نام کردیم و کلی خل بازی در اوردیم حالام فقط دوروز مونده به باز شدن دانشگاه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از نظر اطرافیانم خیلی تغییر کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هرکی یه چیزی میگه مامان میگه خانوم شدی ،بابا میگه سنگین و با وقار شدی ،مهیار میگه مغرور شدی ،یاسی و الی هم همش میگن همینطوری پیش بری یکی میاد میگیرتت???

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما از نظر خودم زیاد تغییر نکردم همه‌ی شیطنتام و خل بازیام سره جاشه فقط دیگه اصلا به هیچ پسری محل نمیزارم درواقع اصلا با جنس مذکر کاری ندارم و باهاشون حتی شوخی هم نمیکنم واین فقط به خاطر اینه که حس میکنم تا حالا یکم سبک بازی در اوردم (خخخ یکم ؟کارت ا یکم گذشته خیلی فراتر از خیلی زیاد)ببند وجدان من حوصله ندارم ببرمشون دکتر(کیا رو ؟)کرمای دندوت .هوای ازاد براشون خوب نیس(مه گلللل????)بلی؟ (مرض) تو جونت حالام خفه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم رفتم سراغ لباسام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومم حالا چی بپوشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اهان یافتم یه مانتوی لیمویی خوشمل با کیف کفش لیمویی و شال و شلوار سفید یه ارایش غلیظ و شیکم کردم و رفتم پایین .منتظر تا الی و یاسی بیان سراغم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با لرزش گوشیم به صفحش نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جانم یاسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+دم در منتظریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زود رفتم سوار ماشین شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام خرا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+سلام .خر خودتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*خب کجا بریم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پاساژ....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+باش بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی وارد مرکز خرید شدیم مثل این قحطی زده ها شروع کردیم به خرید .الی ۵تا کوله خرید ،سه تا مانتو ،یه جفت کفش با یه مقنعه مشکی یاسی هم دست کمی از اون نداشت اونم کلی خرید کرده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خخخ مثل این بچه دبستانی ها شدیم اومدیم خرید مدرسه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+درد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

*بمیر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خودت بمیر انگل اجتماع

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم یه کوله پشتی ناناز برداشتم با کلی مقنعه با رنگای مختلف

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی برگشتم خونه به زور مقنعه هامو تک تک سر مهیار میکردمو با مامانو بابا و مهسان بهش میخندیدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دیگه دلم درد گرفته بود ،با کلی قسم دادن به جون مهسان راضیش کردم آرایشش کنم . وقتی با مقنعه وارایش دیدنش بابام انقدر خندید که نشست رو زمین ،وقتی مهیار حواسش نبود دیدم مامان ازش عکس انداخت تا مهیار رفت دوش بگیره که ارایشش پاک شه منم عکسو از گوشی مامان واسه خودم فرستادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از شب بخیر گفتم رفتم اتاقو لالا کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبح که نه ولی غروب که از خواب پاشدم(خو غروب بود دیگه ،هوا تاریک بود??)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشیمو چک کردم و رفتم اینستا و خیلی شیک عکس مهیارو گذاشتم .بوخودا ۱۰دقیقه نگذشته بود که صدای داد مهیار اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مه گل میکشمت ،زندت نمیزارم حالا عکس منو میزاری تو اینستا???

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم با مشت کلی کوبید رو در.در همین حین که اون داشت برام کری میخوند منم هدفون نازنینمو تو گوشم گزاشتمو اهنگ تهران مازراتی رو گزاشتم ،به صفحه گوشیم زل زدم الالا ای جانم عکس داداشم چقدر طرفدار داره تو یه ربع ۱۳۷تا‌ لایک خورده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشیمو بیخی شدم و رفتم یه دوش گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو یه صدای قار و قور میومد اه اینکه شمک مبارک من می باشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخ الهی مه گل فدات نشه گریه نکن الان میریم پایین سیرت میکنم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خو بچم حق داره از دیشب چیزی نخورده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میگما ای کاش روزه میگرفتم اخه نزدیک اذانه(خره مگه ماه رمضونه )نه خوب فقط یه پیشنهاد بود اه اصلا تو چرا این قدر به من گیر میدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لال شو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا تومیخوری به من گیر میدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم رفتم پایین شروع کردم به چیدن سفره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه چیز روش بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میگم همه چیز یعنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خامه ٬مربا کره .پنیر.شیر چای برنج خورشت دوغ ماست نوشابه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خلاصه یخچالمونو خالی کرده بودم رو میزو داشتم میخوردم که بابامو دیدم که با دهن باز داره نگام میکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باهمون دهن پر گفتم سلام بابایی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابا هنوز همونطوری به منو میز نگاه میکرد که مامانم اومد .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو زد تو صورتش و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای بچم از دست رفت ،این چه طرز غذا خوردنه الان این ناهارته یا شام یه صبحانه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

‌-خوب مگه چیه از دیشب چیزی نخوردم گرسنمه باباجون خاک انداز بیارم خدمتتون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+هاااا برا چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-برا جمع کردن فکتون پدر محترم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وایــــــــــــــــــــــــــــــــــــی مامان خم شد که دمپاییشو در بیاره منم دوییدم تو اتاق خخخخخخ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ای خدا فردا باید ساعت ۷بیدار شم اخه ۸کلاس دارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پس خیلی زود رو تختم دراز کشیدم که بخوابم ولی خوابم نبرد (خو معلومه که خوابت نمیبره هنوز ساعت نه شبه تازه از دیشب ساعت یک تا امروز ساعت هفت غروب خواب بودی ) راس میگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بالاخره به هر زور و زحمتی بود یاعت دو شب خوابم برد تازه اصلا از اتاق بیرون نرفتم هم از ترس مامان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هم از ترس مهیار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من چرا انقدر بدبختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا صبح فقط خواب یه کلاس سیاه با یه استاد سیبیلو رو دیدم که با شیلنگ بالا سرم وایساده و داره درس میده????????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ساعت هفت با صدای گوشیم بیدار شدمو بعد از از انجام عملیات رفتم سراغ لباسام یه مانتوی حریر جلو باز مشکی با یه تاپ سفید و مقنعه و شلوار مشکی پوشیدم .یه کتونی سفید پام کردم و کوله مشکیمم رو دوشم انداختم و راهی دانشگاه شدم اها راستی ارایشم نکردم فقط یه رژ زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو راه یه کوچولو استرس داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما خب زیاد بهش محل نذاشتم که خودش رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

??

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو پارکینگ دانشگاه پارک کردم و پیاده شدم .به الی زنگ زدم ؛

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الو الی کجایید؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+دانشگاه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خو شاس مغز کجای دانشگاه ؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+هااااا ،اهانکنار یه اتاقیم ،بیا منتظرتیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الی خدا شفات نده یکم بخندیم فقط همین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مرض مه گل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خو اخه این چه مدل ادرس دادنه اینجا هزارتا اتاق داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+خخخخخ الان میایم دم در ورودی توهم بیا اونجا .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باوش . گوشی قطع کردم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی بهشون رسیدم قبل از هر چیزی .یکی یه دونه پس گردنی دبش بهشون زدم که هردوشون افتادن دنبالم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من میدوییم اونا پشت سرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که یهو خوردم به دیوار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هی وای من این که دیوار نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هلو بود یهنی چیزه خوردم به یه جیگر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه منظورم اینه که خوردم به یه پسر خوشمل ولی با اخمی که داشت ادم دستشویی لازم میشد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اخ الهی مامانت فدات شه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو چه نازی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با یه پوزخند گفت :تا خودتم فدام نشدی از روم پاشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی‌¿؟¿؟¿؟¿؟¿؟¿؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من باز فکرمو بلند گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ل*ب*مو به دندون گرفتم و تندی از روش پاشدم که دیدم اون دوتا اسکل قرمز شدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وای خدا مرگم نده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شما دوتا چتون شده چرا قرمز شدید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هردوشون زدن زیر خنده منم که تازه گرفتم چی شده اعصابم خورد شد????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم بیخیال گندی که زدمو خنده این دوتا شدمو با هم رفتیم به سمت کلاسمون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دم در اون دوتا رفتن تو منم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه خورده ه*و*س شیطنت کردم وایسادم چند ثانیه بعد با یه اخم و خیلی جدی رفتم تو کلاس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه پسره پررو:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ای جانم ،خدا چی افریده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم رفتم پشت میز استاد وایسادم و گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اقای محترم اگه نمیخواین همین جلسه اول از کلاسم حذفتون کنم ساکت شید .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره رید به خودش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خخخخخ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بایه عذر خواهی نشست سر جاش بقیه کلایم خفه شدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الی و یاسی هم با دهن باز داشتن نگام میکردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب من مه گل آریا هستم ،دانشجوی ترم یک وهم کلاسی شما?????????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خوشحالم از اشناییتون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با نیش باز رفتم وسط الی و یاسی نشستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کل کلاس رفت هوا پسره هم که:??????????????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ΡムЯℳłS :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

امروز روز اول کارمه خیلی خوشحالم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با آرشا به دانشگاه اومدیم ،با اینکه دانشگاه محیط سالمیه ولی خب آرشاست دیگه رو خانوادش خیلی غیرتیه حالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا دوس دختراش براش مهم نیستن تازه تشویقشونم میکنه که لباسای باز بپوشن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خخخخخخ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همین که از در ورودی داخل شدیم اول صدای داد دوتا دخترو شنیدم که دنبال یه دختر دیگه افتاده بودن و واسش کری میخوندن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دختر داشت به سمت ما می دوید که خورد به آرشا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هردوشون پخش زمین شدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوه باید گورشو بکنه ،داداش بد اخلاق منو نمیشناسه بیچاره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

الانه که پاچشو بگیره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انتظار داشتمحداقل یه سیلی بهش بزنه ولی در کمال ناباوری فقط داشت بهش نگات میکرد اصلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

انگار تو این دنیا نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

حس کردم دختر ه یه چیزی گفت ولی من نشنیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با چیزی که دیدم نزدیک بود شاخ درارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آرشا گوشه ل*ب*ش کش اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نه بابا داداش منو لبخند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هه جز محالاته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آرشا هم یه چیز زهش گفت ولی چون بیشتر مثل زمزمه بود نشنیدم ولی دختره تو سه ثانیه از جاش پاشد و رفت پیش دوستاش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم از آرشا که حالا دیگه وایساده بود خدافظی کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت دفتر مدیریت رفتم و بعد از گرفتن لیست اسامی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به کلاس رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ΡムЯℳłS:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همین که خواستم وارد کلاس شم با صدای یه نفر که خودشو جای من جا زده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ایستادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خخخخ حال یه پسره رو گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

معلومه دختر باحالیه پس تصمیم گرفتم باهاش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفیق شم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی وارد کلاس شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه اینکه همون دخی شیطونیه که به ارشا خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم رو صندلی استاد نشستم که همون پسری که این

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شیطون بلا زده بود تو برجکش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لابد تو هم میخوای بگی استادی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شوخی فقط بار اول مزه میده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بیخی شو بیا بشین سر جات

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم یه اخم وحشتناک کردمو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شروع کردم به خوندن اسما

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و با خوندن هر کدوم به

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چهره اشون نگاه کردم که رسید به مه گل آریا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاه که کردم هیچکی جواب نداد ،یه بار دیگه خوندم که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکی که از قبل اسمشو خونده بودم بلند شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومم یاسمن اسدی بود فک کنم سوالی نگاش کردم که هول شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+چیزه استاد ،حاضره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-متوجه نمیشم خانوم اسدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+‌خب اومم ..سکوت کرد و به کناریش اشاره کرد که یکی خوابیده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه این که همونیه که خورد به ارشا خخخخ از من بد تره سر کلاس خوابیده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو یکی از دوستاش زد تو سرش که با داد گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مهیار بزار بگپم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همه کلاس از جمله من داشتیم میخندیدیم که دوستش گفت منم الیناز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ای الهی سنگ قبرتو خودم بشورم الی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو تو خونه ما چیکار داری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اصلا مگه تو دانشگاه نداری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وای منم دانشگاه داشتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یهو صاف نشست و تازه متوجه گافی که داده بود شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بچه های کلاس???????????????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مه گل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از کلی خنده اسم دوتا کتابو رو تخته نوشتم و پایان کلاسو اعلام کردم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مه گل:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از پایان کلاسام رفتم خونه تو کل راه به گاف هایی که دادم فکر میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واقعا روز اولی ابروم رفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همین که یاد اون پسره میوفتم با اون نگاهش یه نگاهم به شلوارم میندازم که خیس نشده باشه اخه لامصب اخم نداشت که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشت ادم اخمشو میدید قهوه ای میکرد شلوارشو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم خونه و بعد از احوال پرسی با اهل خونه رفتم تو اتاقم و لباسامو در اوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوباره برگشتم پیش مامان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و تو پختن غذا بهش کمک کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میگم کمک یعنی دریت کردن سالاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خو چیه مگه من که بلد نیستم نهار بپزم .سالادو درست کردمو رفتم تو حیاط پشت خونه که یه باغ خوشمل اما کوشولو بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تازشم بابام برام اونجا کلبه هم ساخته بود??????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دلتون بسوزه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم تو کلبه‌ی نازمو طنابمو برداشتم ،اومدم تو باغ هدفونمو تو گوشم گزاشتم شروع کردم به طناب زدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد از کلی طناب زدن خسته شدم و شروع کردم به ر*ق*صیدن که یهو چشمم خورد به پسر هیز همسایمون که زل زده بود بهم یه اخم کردم بهش اونم خودشو جمع کرد منم رفتم داخل خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا شب بیکار بودم یکم کلش بازی کردمو تلگرام و اینستامو چک کردم بعدم که لالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آرشا:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبح بعد از این که پارمیسو رسوندم رفتم شرکت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کلی کار ریخته بود رو سرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد انجام همشون که تا غروب طول کشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم خونه بعد از سلام با مامان و پارمیس رفتم تو اتاقم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیلی کلافه بودم ولی حتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خودمم دلیلشو نمیدونستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اتفاقای امروزو مرور کردم که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

شاید بفهمم چه مرگمه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اما اگه بردن پارمیس و خوردن به اون خانوم کوچولو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رو فاکتور بگیریم یه روز کاملا معمولی مثل هر روز بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفتم پایین بعد از خوردن شام خوشمزه که به لطف خدمتکار خوبمون پخته شده بود رفتم کنار پارمیسو مشغول حرف زدن شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب چه خبر از دانشگاه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مشکلی که پیش نیومد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+نه داداش عالی بود ولی این دختره که صبح بهش خوردی افتادین شاگرد منه بعدم یه چشمک زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم اخم کودمو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خوب که چی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+تو بزار بقیه حرفمو بزنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نپر وسط حرفم (شروع کرد داستان مه گلو سر کلاسش گفت دوباره نمینویسم چون میدونم از خوندن سه باره اش خسته میشید )

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خخخخ پس دختره کلا شوت میزنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پارمیس تعریف میکرد و منم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به یه دلیل ناشناخته هی مشتاق تر میشدم بشنوم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

معلومه خودشو میزنه به سادگی که نظره چهارتا پسرو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جلب کنه .هه (بچه دو شخصیتیه تعادل روانی نداره خخخ)

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از همشون بدم میاد مخصوصا اونایی که خودشونو به موش مردگی میزنن و مظلوم نمایی میکنن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تمامشون مثل همن پس منم مث یه دستمال ازشون استفاده میکنم و میندازمشون دور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

البته حتی به سمتشونم نمیرم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من فقط به پیشنهاد دخترا جواب مثبت میدم وگرنه از

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وقتی یادمه هیچ وقت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به دختری پیشنهاد رفاقت نمیدادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تکون دادن دست پارمیس جلوی صورتم از تو فکر در اومدم و با گفتن شب بخیر به اتاقم رفتمو خوابیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مه گل خانوم?:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صبح که بیدار شدم داشتم به سمت اتاق فکر میرفتم که مهسانو تو اتاقم دیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جانم مهسانی چی میخوای ¿؟¿

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+میخوای چیکار کنی اجی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وا ؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+بعنی الان کجا میری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خب مه گل که از خواب پا میشه جیش داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دارم میرم تخلیه کنم خوشگلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اه مه گل اذیتم نکن امروز میری بیرون یا خونه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یه ساعت دیگه دانشگاه دارم بعد کلاسام میام خونه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چطور ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+هیچی مامان گفت شب منو ببری جشن تولد نیلوفر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ساعت چنده جشنش عخشم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+اوممم یاعت شیش تا نه شب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باشه گلی میبرمت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پرید و لپمو ب*و*سید بعدم با مامان راهی مدرسش شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم یه کت خوشمل مشکی پوشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با یه شلوار دم پای فیروزه ای کفشای پاشنه بلند مشکی و کیف ستش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه شال فیروزه ای هم سرم کردم و موهای نانازم از پشت و جلو بیرون بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وارد دانشگاه شدم که دو چلغوزو دیدم که با ماشین یاسی اومده بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چون خونه هاشون نزدیک هم بود با هم میومدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اوه اوه اینا که وضعشون از

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من بدتر بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اگه من مانتوم تا وسط رونم بود مال اینا به زور رو ب*ا*س*نشونو میگرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با هم سلام کردیم به سمت کلاسمون میرفتیم که

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یه اقای ریشو جلومونو گرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+این چه وضع دانشگاه اومدنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومدید درس بخونید یا واسه عروسی اومدید????

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو خر کی باشی که من بعت جواب بدم ،بکش کنار میخوام رد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بیشگونی که الی از پهلوم گرفت یه اخ بلند گفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مرض چته تو ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+مهی از حراسته خفه شو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-صدبار گفتم مخفف اس چــــــــــــــــــــــــی ؟حراست گفت الان؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چیزه میگم اقا یعنی نه چیزه برادر ببخشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

+همراه من بیاین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه دستت مرسی کلاسمون دیر میشه شما به نهی از منکرتون برسید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ما هم کم کم داشتیم رفع زحمت میکردیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اقا با اخمی که کرد قهوه ای کردیم هر سه تامون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون دوتام که طبق معمول انگار زبونشون منم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هیچی دیگه رفتیم حراستو بعد کلی نصیحت از طرف اقایون منکراتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و التماس از طرف ما بدون گرفتن تعهد گزاشتن بریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ما هم به سمت کلاس رفتیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

⃣⃣

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در کلاسو زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-استاد میتونیم بشینیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.