امیرطاها و شیدانه از سالیان دور به یکدیگر علاقه‌مندند و رابطه‌ی خویشاوندی بر این عشق دامن می‌زند. بعد از سالها با هم ازدواج می‌کنند و علی‌رغم بهانه‌گیری‌های شیدانه، زندگی دلچسبی دارند. شیدانه دو دوست همدوره‌ی خودش دارد که با هم قرار می‌گذارند تا سالها بعد در محلی که با هم قرار گذاشته‌اند، جمع شوند تا ببیند زندگی کدامیک روی خوش بیشتری دیده است. امیرطاها مربی استخر است و برای برآورده شدن نیازهای زندگیش و بلندپروازی‌های شیدانه، شغل دومی هم انتخاب می‌کند‌. اتفاق‌هایی می‌افتد که امیرطاها شغل خود را از دست می‌دهد و زندگی‌شان در مسیر تازه‌ای می‌افتد. شغل‌های کاذب و گرفتاری امیرطاها و شیدانه باعث می‌شود به راه جدیدی فکر کنند. راهی که کوره‌راه می‌شود و آنها را در باتلاق زندگی و احساس می‌اندازد. سالها بعد وقتی دخترها در محل قرارشان جمع می‌شوند، دنبال آس آن بازی می‌گردند‌. نگاهشان روی کسی می‌نشیند که زندگیش را با عشق شروع کرد..‌‌.

ژانر : عاشقانه، اجتماعی، خانوادگی

این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید

شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    در پارت 15800

    تموم این داد و فریاد ها دیگه تاثیری نداره وقتی بچه سقط شد ،بیچاره طاها ،بیچاره شیدانه ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️

    ۲ روز پیش
  • مریم گلی

    در پارت 15600

    الهی بمیرم حتما داروی اشتباهی بهش زدن ،ای وای اگه بچه سقط بشه ،ای خدا ،طاها بیچاره داره حبس میکشه ،شیدانه بنده خدا درد،چقدر این پارت ها غم انگیزن ممنونم نویسنده جان 🌹♥️

    ۶ روز پیش
  • مریم گلی

    در پارت 15500

    چقدر غم انگیزه این پارت ها ،آدم نمیدونه دلش برای کی بسوزه ،ناکامی دانیال ،به حبس افتادن طاها یا شیدانه بنده خدا ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️

    ۱ هفته پیش
  • مریم گلی

    در پارت 15400

    آخی دانیال از دنیا رفت ؟چقدر ناراحت شدم ،بیچاره طاها ،چقدر دلم برای شیدانه سوخت ،خدا کنه بلایی سر خودش و بچش نیاد ،طاها دیگه طاقت نمیاره ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️

    ۱ هفته پیش
  • مریم گلی

    در پارت 15300

    این اعتیاد چه کارها که با آدم نمیکنه ،حتی از انسانیت هم شخص معتاد فاصله میگیره ،امیدوارم نتیجه عمل موفقیت آمیز بوده باشه ،حیفه تاوان کار پدر رو پسر پس بده ،ممنونم نویسنده جان مثل همیشه عالی♥️🌹

    ۳ هفته پیش
  • نازنین

    در پارت 100

    خیلی خوبه

    ۳ هفته پیش
  • مریم گلی

    در پارت 14900

    عجب حکایتی شد قضیه دانیال ،بچه بیچاره داره با مرگ دست و پنجه نرم میکنه اونوقت باباش به راحتی میگه اگه دانیال بمیره ،بلا سرتون میآرم ،واقعا چه دنیایی شده ،ممنونم نویسنده جان

    ۴ هفته پیش
  • مریم گلی

    در پارت 14800

    دلم برای طاها وشیدانه می سوزه ،الان وقتشه که حواسش جمع زن باردارش باشه ،متاسفانه دچار این مشکل شدن ،ان شاالله حل بشه ،فاطمه رو خیلی دوست دارم و متعهد بودنشو بیشتر ،ممنونم نویسنده جان

    ۱ ماه پیش
  • مریم گلی

    در پارت 14600

    الهی بمیرم برای طاها ،از یه طرف حواسش به شیداست واز طرف دیگه به وضعیت ناجور دانیال ،خدا کمکش کنه ،چقدر کل کل بین شیدا و طاها رو دوست دارم ،ممنونم نویسنده جان 🌹♥️

    ۱ ماه پیش
  • فخری ۶۰ساله

    00

    باعرض سلام و خسته نباشید خدمت شما نویسنده محترم واقعا قلمت روان و زیباست.من فکر میکنم دارم با این خانواده زندگی میکنم.عالیه عالی لذت می برم از خوندنش.قلمت پایدار خانم محمدی عزیز ❤❤🌹🌹🙏🏻🙏🏻

    ۱ ماه پیش
  • مریم گلی

    در پارت 12100

    به این میگن یه***وظیفه شناس ،ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    عزیزدلید

    ۱ ماه پیش
  • مریم گلی

    در پارت 12200

    چقدر بده عشق یه طرفه ، شیدانه باوجود عشقش به طاها می خواد بچه شو بندازه ،علیرضا توی ذهنش به بچه ها یی که میتونست با شیدانه داشته باشه فکر می کنه ،قشنگ بود ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    زنده باشید عزیزم

    ۱ ماه پیش
  • مریم گلی

    در پارت 12600

    عجب باداری پر دردسری ،رسما طاها رو به غلط کردن انداخت ،بیچاره اطرافیان که واقعا بین اونا موندن ،ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    👍👍👍👍

    ۱ ماه پیش
  • مریم گلی

    در پارت 13400

    ای خدا چقدر این طاها مهربونه ،خدا تعداد این جور مردها رو روز به روز بیشتر کنه ،ممنونم نویسنده جان

    ۲ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    الهی آمین ☺️❤️

    ۱ ماه پیش
  • نسترن

    در پارت 13800

    از هردوشون خوشم میاد🤩

    ۲ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    منم همینطور. ممنونم از همراهی‌تون عزیزم

    ۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.