رمان بادیگارد ریزه میزه ارباب(عشقی ممنوعه) به قلم نسترن قره داغی
پسری که به دلیل ه*ر*ز*ه بودن مادرش و دردهایی که پدرش کشیده از همه زنها متنفر.. اما دل میبازه به دختری که دختر نیست و بادیگارد ریزه میزه ای که خودش مجبور کرده برای یکی دو هفته جلوی مادر بزرگش نقش دختر بودن و نامزد اون بودن و بازی کنه چیکار میکنه ارباب با این عشق ممنوعه؟!؟ میتونه بدست بیاره پسری و که شاید ریزه میزه باشه اما مرد بودنش سر زبون خاص و عامه؟
ژانر : عاشقانه، طنز، معمایی، انجمن رمان ترکان
تخمین مدت زمان مطالعه : ۷ ساعت و ۴۲ دقیقه
ژانر: #عاشقانه #کمدی #معمایی
خلاصه:
پسری که به دلیل ه*ر*ز*ه بودن مادرش و دردهایی که پدرش کشیده از همه زنها متنفر..
اما دل میبازه به دختری که دختر نیست و بادیگارد ریزه میزه ای که خودش مجبور کرده برای یکی دو هفته جلوی مادر بزرگش نقش دختر بودن و نامزد اون بودن و بازی کنه
چیکار میکنه ارباب با این عشق ممنوعه؟!؟
میتونه بدست بیاره پسری و که شاید ریزه میزه باشه اما مرد بودنش سر زبون خاص و عامه؟
ی توضیح مختصر درباره شخصیت مبین بگم و بریم پارت اول..
من خودم میدونم که شخصیتی که برای. مبین انتخاب کردم(تارا) دختره
اما چون میخواستم شخصیت مبین ی کوچولو ته چهره دخترونه داشته باشه تارا رو انتخاب کردم..
گفتم تا واسه طرفدارای تارا جان سوتفاهم پیش نیاد
#part_1
وایستادم و به دور و بر نگاه کردم..
با دیدن الیاس که پشت اون گل گنده دستش بال بال میزد ببینمش دستم و روی دسته چمدونم گذاشتم و به سمتش حرکت کردم..
اونم به طرفم اومد و خودش و بهم رسوند
الیاس: سلام اقا خوش اومدید خوب هستید بفرماید..
گل و به طرف گرفت که صورتم و عقب بردم واخم کردم و گفتم: ببرش اونور مگه نمیدونی به گل حساسیت دارم..
سریع گل و ازم دور کرد و اب دهنش و قورت داد و گفت: ع.. ببخشید اقااز یاد برده بودم.
بدون این که جوابش و بدم به سمت خروجی حرکت کردم که چمدونم از دستم کشیده شد..
به عقب برگشتم که گفت: من میارم براتون..
دوباره راه افتادم و از فرودگاه خارج شدم..
الیاس سریع به سمت ماشین رفت و چمدون و تو صندوق گذاشت..
سوار ماشین شدم و اونم سوار شد..
ماشین و راه انداخت که گفتم: برو خونه خودم...
از تو ایینه بهم نگاه کرد و گفت: ولی اقا...
وسط حرفش پریدم و گفتم: همین که گفتم..
سرش و تکون داد و گوشیش وبرداشت خبر چینی کنه..
: الو.. سلام اقا... بله رسیدن.. اقا میخوان برن خونشون.. من گفتم اما... چشم... چشم.. خودم ترتیبش و میدم... امشبم خودم پیششون میمونم..
چشم...
خدافظ..
ی پوزخند زدم و زیر لب گفتم: اره ی لنگه پا جلو اتاقم کشیک بده ی وقت لولو منو نخوره..
در حیاط و با ریموت باز کرد و ماشین و داخل برد..
از ماشین پیاده شدم و به سمت عمارت رفتم..
اونم سریع پیاده شد و دنبالم اومد..
: اقا.... اقا..... بادیگارد..
همینجور که به طرف اتاقم میرفتم گفتم: پای خودت..
چند نفر و پیدا کن دیگه..
در اتاقم و باز کردم که گفت: اقا خدمتکارا..
وایستادم و به سمتش برگشتم که گفت: همشون مرد؟؟
اروم پلکام و رو هم گذاشتم و سرم و به معنی اره تکون دادم..
برگشتم و وارد اتاق شدم و خودم و محکم رو تخت پرت کردم و برعکس چسبیدم به تشک..
چشمام اروم رو هم گذاشتم که صدای تق تق در اومد..
چشمام و باز کردم و بدون تغییری تو حالتم گفتم: ها؟!
در اتاق باز شد و الیاس گفت: اقا چمدون؟
+بزار جلو در..
دوباره چشمام و بستم که صدای بسته شدن در اومد..
ی چند دقیقه تو همون حالت موندم و بعد از جام پاشدم و خودم و پرت کردم تو حموم..
با ریزش اب گرم روی تنم انگار که تمام اعصاب خوردگی های این چندوقت از بین رفته باشه ی نفس عمیق کشیدم و لبخند زدم..
همیشه همینه..
مامان بزرگ سیمای مغز من و قاطی میکنه..
ی کاری میکنه به غلط کردن بیوفتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی کاری میکنه از اینکه بهش سر زدم پشیمون شم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز حموم بیرون اومدم و ی شلوارک و تیشرت پوشیدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اتاق خارج شدم که دیدم اقا الیاس راحت جلو تلوزیون لم داده و خور و پفش کل خونه رو برداشت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی نیشخند زدم و رفتم سمت اشپزخونه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاقا جون بیا ببین پسرت و به کی سپردی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواقعا درکش نمیکنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز چی میترسه؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکنه میترسه اقا دزده پسر بیست و پنج سالش و بدزده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبخدا خجالت میکشم تو خیابون بس که ی نره غول مثل کش تنبون دنبالمه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز حداقل پیش مامان بزرگ از شر اینا خلاصم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر یخچال و باز کردم و پاکت شیر و بیرون اوردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی لیوان برا خودم ریختم و دوباره به اتاقم رفتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا ی نفس شیر و سر کشیدم و رو تختم دراز کشیدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشیم و برداشتم و ی نگاه کلی بهش انداختم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند تا تماس از آرتور خدمتکار همه کاره مامان بزرگ ی چی مثل الیاس خودمون داشتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیخیالش شدم و گوشیم و رو میز گذاشتم و چشمام و بستم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از ی ماه پیش مامان بزرگ بودن و جنگ اعصاب ی خواب با ارامش میچسبه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir******
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر و باز کردم و وارد شدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا طبق معمول تو کتابخونه نشسته بود و به ی گوشه خیره شده بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا فک میکنه کسی نمیفهمه اون کتاب نمیخونه؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا همه رو احمق فرض میکنه و توقع داره نفهمن هنوز تو فکر اون زنیکس؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه طرفش رفتم روی شونش و بوسیدم که از فکر بیرون اومد و سریع از جاش پاشد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_رادمان بابا تو کی اومدی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+سلام بابا همین الان اومدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنو تو بغلش گرفت و گفت:خوبی پسرم؟چرا شب نیومدی اینجا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+خوبم،دیگه کم کم باید جدا بشم دیگه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودتون گفته بودید بر گردم میتونم برم خونه خودم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشماش غمگین شد اما برای عوض کردن جو خندید و گفت: پس کو زنت مامان بزرگت گفته بود این سری زنت میده...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلافه دستم و تو موهام فرو کردم و گفتم:هووف نگو بابا تازه مغزم داره نفس میکشه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو دو هفته اول گیر داده بود زنم بده اخر بهش گفتم مامان من نامزد دارم تو ایران..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم تموم شده اما..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدو هفته بعدی گیر داده بود من با تو بر میگردم نامزدت و ببینم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازور راضیش کردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا خندید و گفت: میدونم به من زنگ زده بود میگفت این پسرت من و نمیاره عروست و ببینم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا عروس از کجا میاری؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدجنس نگام کرد و گفت: میخوای ی دختر خوشگل برات گیر بیارم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#part_2
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحرصی به دور و بر نگاه کردم و با دیدن الیاس که جلو در وایستاده بود بهش اشاره کردم و گفتم: شده الیاس و دختر کنم و جای نامزدم جا بزنم میکنم اما نمیزارم ی دختر تو دو کیلو متریم بیاد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا با صدای بلند زد زیر خنده و منم زیر چشمی به الیاس زل زدم اخم کرده بود و قرمز شده بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشه لبم و گاز گرفتم و سرم انداختم پایین..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی ذره ادب ندارما مرد گنده همسن بابامه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا به طرفش رفت و دستش و گذاشت رو شونش و گفت: ناراحت نشو الیاس من نمیزارم دامن کنه پات..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد دوباره خودش خندید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم اصلا به روی خودم نیاوردم و به سالن رفتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا وقت ناهار بابا مجبورم کرد کنارش بشینم و مو به مو هر اتفاقی که تو لندن افتاده بود و براش تعریف کنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد ناهارم تو اتاقم رفتم و چند تا وسیله موندم و برداشتم و دادم به راننده و خودمم سوار ماشین شدم تا برم خونه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالیاس باهام نیومد اما گفته بود که همه بادیگاردا و خدمتکارا ساعت پنج اونجا ان..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماشین که داخل عمارت پارک شد سریع پیاده شدم و داخل رفتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا پنج دقیقه دیگه همه میان اما من حاضر نشدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو اتاقم رفتم و ی تیپ خشک و رسمی زدم و بیرون رفتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمون طور که میخواستم سر ساعت یکی یکی پیداشون شده بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراننده، خدمتکارا و بادیگاردا رو تو حیاط به صف کرده بود و بعد پیشم اومد و لیستی از اسماشون و، وظایفشون بهم داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتقریبا با همشون اشنا شده بودم و فهمیده بودم چی کاره ان..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط مونده بود نفر اخر که هر چی صدا میزدم کسی جواب نمیداد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین بار بلند تر صداش زدم: مبین رادمهر؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدونه دونه به همشون نگاه کردم اما هیچکس جلو نیومد باز با صدای بلند تر صدا زدم که یهو در حیاط با ضرب باز شد و ی پسر بچه همینجور که میدوید و داد میزد به طرفمون اومد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir: منـــــــــــــــــــم منـــــــــــم اقــــــــــا مــــــنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودش و کنار بقیه رسوند و کنار بادیگاردا وایستاد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستاش و رو زانوهاش گذاشت خم شد و نفس عمیق کشید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب نگاش میکردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین دیگه کیه؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی دید چیزی نمیگم سرش و اورد بالا و گفت: مبین رادمهر منم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا چشمای گرد شده ی نگاه به برگه انداختم که اسمشو تو لیست بادیگاردا نوشته و بود و بعد به خودش که دقیق نصف مرد کناریش بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهم خندم گرفته بود هم از دست الیاس عصبی بودم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخه چی تو این ی ذره بچه دیده که استخدامش کرده؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی نیشخند زدم و گفتم: تو الان بادیگاردی؟؟!.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا این حرفم همه زدن زیر خنده که پسره ی نگاه به هم انداخت و بعد زل زد به من..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشماش و ریز کرد و به دماغش چین داد و گفت: از سر اربابتونم زیادم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد برگرده بره که به کناریش اشاره کردم نگهش داره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم بازوشو گرفت و برش گردوند سمت من..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب نگام کرد که جلو رفتم و روبه روش وایستادم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقدش تا شونه هام بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی پوزخندزدم و گفتم: دیر اومدی هیچ نصف اینا که هیچ نصف منم نیستی که هیچ پرو بازی هم که در میاری که هیچ ارباب منم ی بار دیگه جملت و بگو..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباچشمای گرد شده زل زد به من و اب دهنش و با صدا قورت داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستش و بلند. کرد و روی شونم به نشونه مثلا تمیز کردن کشید و گفت: میگم همچین خوشتیپ و خوش هیکلیت نگو اربابیت...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزی نگفتم و فقط نگاش کردم که یکم صورتش و جمع کرد و گفت: فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبخدا قوی ام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشه لبم و کش دادم و همونجور که دست بادیگارد بغلیش و میکشیدم ازش درو شدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبادیگارد که خیلی هم درشت مرشت بود و جلوش گذاشتم و بهش گفتم: ببینیم و تعریف کنیم اقای قوی و تیز..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشماش و گرد کرد و گفت: من این و بزنم؟؟؟!!!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم چشمام و رو هم گذاشتم که خندید و گفت: شوخی میکنی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی کوچولو اخم کردم و گفتم: من نه شوخی دارم نه وقت اگه میخوای اینجا بمونی باید این و بزنی...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا التماس نگام کرد و گفت: اخه این؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلافه سر تکون دادم و گفتم: هر کدوم که خودت میخوای..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه یارو اشاره کرد و گفت: این نه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه بغلیش اشاره کرد و گفت: این.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم مکث کرد و گفت: نه نه اینم نه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه بغلیش: اینم نه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبغلی اون: اینم نه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری داشت همه رو رد میکرد که عصبی شدم وگفتم: بازیت گرفته میخوای برم بچه پنج ساله همسایه رو بیارم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه نمیتونی مجبور نیستی در عمارت از اون وره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمثل اینکه بهش برخورد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه خودش اشاره کرد و گفت: من نمیتونم؟؟! اصلا.. ـ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهش و درور تا دور چرخوند و به همون کسی که خودم انتخاب کرده بودم اشاره کرد و گفت: اصلا همین و میزنم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدست به سینه وایستادم و گفتم: منتظرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز چشماش و گرد کرد و گفت: واقعاا؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ععع مسخره کردی مارو؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش و تکون داد و گفت: نــــــــــه الان میزنمش زدن این که کار نداره...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکوله پشتیش ودر اورد و کلاه پلیورش و از سرش برداشت و شروع کرد درجا زدن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#part_3
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستاش و مشت کرد و روشونو فوت کرد و ی چند مدلم ژست گرفت و بعد ی داد زد و به سمت یارو حمله کرد و ی مشت تو دلش زد...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخــــــــــخ فک کنم دردش گرفت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیارو نه ها پسره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفک کنم دستش درد گرفت رو زمین نشست و شروع کرد به تکون دادن دستش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی نگاهم به یارو انداخت که تکون چه عرض کنم خم به ابرو نیاورده بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز جاش بلند شد و روبه یارو گفت: این مشت و به دیوار میزدم ترک بر میداشت تو چیزیت نشد میخوای بریم بیمارستان..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندم گرفته بود دستم و جلو دهنم گرفتم و زل زدم به پسره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعجب ادم پرویه ها!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیارو ابرو هاش و انداخت بالا که پسره رفت عقب و دوباره با شتاب اومد طرفش اما..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدید مشت زدن فایده نداره شروع کرد لگد و جفتک پروندن اما دریغ از میلی متر جابه جایی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز یارو جدا شد و به من نگاه کرد که با خنده نگاش میکردم و خیلی جدی گفت: من احساس میکنم حال این بده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا مشت و لگدایی که من زدم به احتمال زیاد دنده مندش شکسته داغ نمیفهمه میگم ی بیمارستان ببریمش ها؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی تای ابرومو دادم بالا که گفت: نبریم؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزی نگفتم که به سمت کولش رفت و برش داشت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم الان میره سمت در اما یهو برگشت و با دو رفت سمت یارو..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفک کردم بازم نمیتونه کاری کنه اما زانوش و بلند کرد و محکم زد به جایی که نباید میزد...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی هـــــــــــــــــــــــــه کشیدم و صدای داد یارو رفت به هوا زانوهاش خم شد افتاد زمین..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره ی لبخند پیروز مندانه زد و به من نگاه کرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب داشتم بهش نگاه میکردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا خودش چه فکری کرد این پسره؟؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنزده باشه یارو ناقص کرده باشه خیلیه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواستم برم طرف مرده که یهو با عصبانیت از جاش بلند شد و به پسره نگاه کرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیاخدا میکشه بدبختو..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره تا قیافه یارو دید ی دادی زد که پرنده ها به پرواز در اومد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیارو رفت سمتش واونم دوید سمت من..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدور من میچرخید و یارو هم پشتش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز لباسم گرفت و گفت: اقا تو رو خدا جلوی اینو بگیر منو میکشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم به قول خودش الانه که بگیره بکشتش به یارو دستور دادم عقب وایسته..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم با عصبانیت نگام کرد و عقب رفت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره هنوز چسبیده بود به لباسم برگشتم سمتش که دیدم واسه یارو ابرو میندازه بالا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره پرو همین الان کم مونده بود بمیره ها..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز خودم جداش کردم و عصبی نگاش کردم و گفتم: این چه کاری بود؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحق به جانب نگام کرد و گفت: تو گفتی بزن زدم دیگه چی میخوای؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+عجب ادمی هستیا زدی طرف و ناکار کردی!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصورتش و جمع کرد و گفت: چیــــــــش این اگه ناکار شده بود با من دنبال بازی نمیکرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشما هم گفتی اگه بزنم میمونم منم زدم نزنی زیر حرفت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه همه اشاره کردم که برن سر کاراشون..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه این پسره هم گفتم دنبالم بیاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالیاس هیچ وقت بی دلیل کاری و انجام نمیده حتما دلیل داشته که استخدامش کرده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوارد اتاق کارم شدم و اونم وارد شد و گفت: من که میدونم نمیزارید بمونم پس چرا اوردینم اینجا بزارید برم دیگه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+خدمتکار من هیچ کاری و بدون دلیل انجام نمیده حتما واسه تو هم دلیل داره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم زیر لب گفت: ترحم کرده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم نگاش کردم ولی چیزی نگفتم رو صندلیم نشستم و به الیاس زنگ زدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بله اقا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+الیاس، مبین رادمهر؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اقا خیلی التماس کرد بچه یتیمه ی خواهر کوچیک تر داره باید خرجی اونو بده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم به حالش سوخت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپدرتون هم گفتن استخدامش کنم پسر خوبیه نمیزاره تنها بمونید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+باشه حالا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشی و قطع کردم و نگاش کردم که ی پوزخند زد و به جای دیگه زل زد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی نگاه به تیپش و لباسای گل و گشادش انداختم و گفتم:از فردا با تیپ رسمی کت و شلوار..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره پوزخند زد و گفت:کت و شلوارمون کجا بود ی دست لباس داریم اونم اینان..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکشو رو باز کردم و ی کارت برداشتم و از جام پاشدم و دادم بهش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندید و گفت:راضی به زحمت نبودیم کارت بانکی چر...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن کارت لب و لوچش اویزون شد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+از این بوتیک بگیر..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_حاجی ما اگه پول داشتیم از اینجور جاها خرید کنیم که نمیومدیدم بادیگارد تو بشیم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا اخم نگاش کردم که سریع گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشما..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+خودم حساب میکنم برو ی دست کت و شلوار بگیر..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ایول بابا، مردی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+عع واقعا من تا الان فک میکردم زنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری که داشت به کارت نگاه میکرد گفت: دوشواری نداره که داداش ی تو که پا برو دست به اب بب...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش و بلند کرد و با دیدن قیافه من حرفش و خورد و گفت: من برم دیگه فردا با کت و شلوار بیام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجوابشو ندادم که سریع در اتاق و باز کرد و بیرون رفت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپسره پرو..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچ نمیفهمه با کی داره حرف میزنه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی تربیت حسابی میخواد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir*****
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#part_4
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
فنجون قهوه مو رو میز گذاشتم و به بقیه نگاه کردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا نمیفهمیدم چی میگن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irذهنم مشغوله مامان بزرگ بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه بیاد ایران چه خاکی تو سرم بریزم؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه بفهمه بهش دروغ گفتم حسابم با نکیر و منکر..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدختر مخترم که اصلا به هیچ وجه نمیشه روش حساب کرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموندم چی کار کنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای اقای بخشی مدیر عامل شرکت به خودم اومدم و بهشون نگاه کردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_مگه نه اقای موسوی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب نگاش کردم و گفتم: چی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم نگام کرد و گفت: حالتون خوبه احساس میکنم روبه راه نیستید؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+میشه بقیه جلسه رو نگه داریم واسه فردا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه قول شما امروز یکم روبه راه نیستم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه به هم نگاه کردن و سر تکون دادن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز جاشون بلند شدن و با ی خسته نباشید از اتاق بیرون رفتن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم بعد یکم، بار و بندیلم و برداشتم و از شرکت خارج شدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنبال راننده میگشتم اما نبود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم به ماشین خورد که پسر دیروزیه کت و شلوار پوشیده و شیک پوش با ی عینک افتابی خفن دست به جیب تکیه داده به ماشین..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی تایه ابروم انداختم بالا و گوشه لبم و کش دادم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه بابا خوشم اومد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irترشی نخوره ی چی میشه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطرفش رفتم که با دیدنم تکیش و گرفت و عینکش و برداشت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اقا اومدید؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلوش وایستادم و گفتم: نه هنوز تو ام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم لبش وکش داد و گفت: هه چه بامزه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+تو ادب نداری سلامت کو..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیشش و جمع کرد و گفت: سلام..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجوابشو ندادم و در ماشین و باز کردم تا بشینم که صداش اومد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_سلام واجب نیست اما جواب سلام واجبه ها؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهمیت ندادم و نشستم اونم نشست و استارت زد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتکیه دادم و گفتم: گواهی نامه داری ایا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا به سن قانونی رسیدی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز تو اینه چپ چپ نگام کرد و گفت: بله هم گواهی نامه دارم هم به سن قانونی رسیدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+عع بچه میزنی چند سالته..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_19
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+میگم که بچه میزنی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیر لب ی چی گفت که نفهمیدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+چی گفتی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_هیچی میگم ممنون بابات لباس..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا این خودم فهمیدم فحشم داده بود اما گفتم: اها قابل نداره خوش سلیقه ای ها؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخندزد و چیزی نگفت که ادامه دادم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+عینک و از. کجا گرفتی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخندش پررنگ تر شد و گفت: بوتیک بغلیش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+اها اره منم از اونجاخرید میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندیدو گفت: خرید نمیکردید که به من عینک نمیدادن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تعجب نگاش کردم و گفتم: چطور..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اخه خورد به حساب شما..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا چشمای گرد شده نگاش کردم که گوشه لبش و گاز گرفت و نگاهش و ازم گرفت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواقعا درک نمیکنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا حالا ادم به پرویی این ندیده بودم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه حساب من خرید میکنه؟؟!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی سر از رو تاسف تکون دادم و چیزی نگفتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی چند دقیقه گذشت که گفت:اقا کجا برم؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+سر قبر ننم نمیدونی کجا خب خونه دیگه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم مثلا جوری که من نشنوم گفت:تا اونجا که من میدونم ادمای دیوونه ی مثل تو رو باید برد تیمارستان..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخم کردم و گفتم:چی گفتی؟؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_هیچی بابا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ولی من شنیدم چی گفتی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره مثلا اروم گفت:افرین چه کار شاخی انجام دادی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجوابشو ندادم به بیرون زل زدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماشین داخل عمارت پارک کرد و پیاده شد و بی توجه و به من رفت سمت عمارت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحرصی از ماشین پیاده شدم و دنبالش رفتم و داد زدم:هی تو راحت باش خونه خودته رودربایسی نکن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه نظرت نباید وایسی اول من پیاده شم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوایستاد و برگشت سمتم و گفت:اولین که هی تو خودتی من اسم دارم اسمم مبین،مبین رادمهر دوما ببخشید حواسم نبود باید بیام درم براتون باز کنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخمام و بیشتر تو هم کشیدم و گفتم:معلومه که باید باز کنی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_هی ببین من بادیگاردتم، خدمتکار و رانندت نیستم تا اونجایی هم که میبینم شخص مهمی نیستید از دم ماشین تا عمارت ترورتون کنن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارد میزنی خونم درنمیومد این دیگه زیادی پرو بود..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو دوسانتی صورتش وایستادم و گفتم:هــــــــــــــه بادیگــــــــارد؟؟ تو بادیگارد که هیچ از خودمم هم از نظر سن هم از نظر قد هم از نظر هیکل هم از نظر عقل هم از نظر ادب هم از نظر شخصیت و هم از همه لحاظ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکمتری..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینه که هست شرایط کار تو عمارت من نمیتونی کسی با التماس نگهت نداشته میتونی بری بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالبته دیگه حق موندن نداری باید بری بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم الان میوفته به پام و التماس اما
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمثل خودم تو دو قدمیم وایستاد و گفت:معلومه که میرم حتی ی درصد فک کن بمونم سن و قد و هیکل و ادب و شخصیت و همه چیزت با عمارت و پول ملالت مال عمت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباسا وعینکتم پس میفرستم اونا هم بدرد عمت میخوره من با وسایل خودم راحت ترم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد سویچ ماشین گذاشت کف دستم و رفت به سمت در عمارت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم همینجور به هلک و هلک و قدم زنون رفتنش نگاه میکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه دخترونه و نانازم راه میره گوشیم زنگ خورد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز لندن بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجواب دادم که ارتور بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزی که ازش میترسیدم سرم اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان بزرگ امروز پرواز داره به ایران و به هیچ کس این ور خبر نداده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای وای چه غلطی کنم حالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشیو اوردم پایین و کلافه به دور و برم نگاه کردم که..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#part_5
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدویدم سمت در و داد زدم: هـــــــــــــــی تــــــــــــو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشت سمتم اما محل نذاشت و رفت دوباره داد زدم: هی پسر..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازم جواب نداد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبهش رسیدم و بازوشو گرفتم و گفتم: مبین وایستا کارت دارم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستش و از دستم در اورد و گفت: التماسم نکن بر نمیگردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچپ چپ نگاش کردم و گفتم: بیا ببینم کارت دارم مگه کشکی کشکی قرارداد فسخ میکنن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنتظرتم تو اتاقم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه طرف خونه رفتم و وارد عمارت شدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدا کنه بیاد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز پنجره نگاه کردم که دیدم همونجور سلانه سلانه داره میاد سمت عمارت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی لبخند عمیق رو لبم نشست و به سمت اتاق کارم رفتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرو صندلیم نشسته بودم و داشتم فکر میکردم چجوری سر صحبت و باز کنم که در اتاق بی هوا باز شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+این اتاق در داره ها..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدو تقه به در زد و در و بست..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+چقدرم الان کارایی داشت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزی نگفت و اومد رو مبل لم داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی انقدر که این رو داره رو خودش رو نداره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی دید چیزی نمیگم کلافه گفت: چی کارم داری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا مکث گفتم: مامان بزرگم داره میاد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خوب به سلامتی و میمنت به من چه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد پاشه که داد زدم: بشـــــــــین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع نشست و با تعجب نگام کرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چته؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+حرفم هنوز تموم نشده..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خب داداش چرا میزنی ارومم بگی میشینم؟!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+من تازه از لندن اومدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خوش به حالت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+میشه نپری وسط حرفم؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه....یعنی اره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+مادر بزرگم میخواد من و زن بده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ایول به مامان بزرگ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچپ چپ نگاش ک دم که دستش و گذاشت رو دهنش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+من نمیخوام زن بگیرم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_عع مگه خری....چیزه یعنی چرا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحرصی نگاش کردم و گفتم: زیپ دهنت و ی دیقه ببند دارم میگم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا حالت نمایشی زیپ دهنش و بست و اشاره کرد ادامه بدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی چشم غره براش رفتم و گفتم: به دلایلی از جنس مونث متنفرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چرا اخه اینا که خیلی گوگولی و نازن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا عصبانیت از جام بلند شدم و طرفش رفتم که پاشد رو مبل وایستاد و حالت دفاعی گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+مشکل داری چته؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز رو مبل اومد پایین و گفت: فک کردم اومدی بزنیم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرو مبل نشستم و کنارم نشوندمش و گفتم: نخیر اومدم اینجا بشینم ی بار دیگه دهنت باز شد خودم ببندمش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیزی نگفت که ادامه دادم: بهش گفتم تو ایران نامزد دارم تا دست از سرم برداره اما پیله کرد بیاد نامزدم و ببینه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نوچ نوچ نوچ دروغگو بی اد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسریع دستم و رو دهنش گذاشتم که چون انتظار نداشت پرت شد زمین و منم تعادلم و از دست دادم وافتادم روش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون باچشمای گرد شده زل زده بود به من..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم با تعجب زل زده بودم به اون..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری داشتیم هم و نگاه میکردیم و من تو فکر این بودم این پسره عجب چشایی داره..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقهوه ای سوخته..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمثل ی کویر داغ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irادم مجذور حیرون میکرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم انگشتای دستم و که هنوز رو دهنش بود رو صورتش کشیدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه صورت نرمی هم داشت..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاولین پسریه که میبینم انقدر پوستش نرمه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمینجوری داشتم وارسیش میکردم که با صداهای نامفهومی که در میاورد به خودم اومدم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقرمز شده بود و چشماش ریز و درشت میکرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین چشه؟؟..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز روش بلند شدم و دستمم از رو دهنش برداشتم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سرفه افتاد و شروع کرد نفس عمیق کشیدن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اقا من قول میدم تا اخر عمرم حرف نزنم چرا خفه میکنی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیدونی چند برابر من وزن داری له شدم اون زیر به چی فک میکردی من و از یاد برده بودی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجوابش و ندادم و گفتم: داشتم میگفتم من الان باید واسه خودم ی نامزد پیدا کنم دو دخترم نمیتونم برم اصلا..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکم نکام کرد و گفت: اینا رو چرا به من میگی نکنه توقع داری من زنت بشم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرم اروم تکون دادم که یکم با تعجب نگام کرد و انگار که تازه دو هزاریش افتاده باشه بلند شد و داد زد: چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+چته چرا داد میزنی میگم تو یکی دو هفته نقش نامزد منو بازی کن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخم کرد و گفت: هیچ معلوم هست چی میگی؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخوای من دختر بشم؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصد سال سیاه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد بره از اتاق بیرون که گفتم: اگه قبول نکنی اخراجی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگشت طرفم و گفت: من اخراج شده بودم اقــــــــــــــــــا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعع راست میگه ها...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+ی خواهر داریا باید خرجی اونو بدی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_به خودم مربوطه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستگیره در و فشار داد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه بره بدبختم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخرین تلاشمم کردم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+برای فسخ قرارداد باید خسارت بدی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر و بست و برگشت طرفم و با تعجب گفت: چــــــــی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+چی نداره که اگه قبول نکنی اخراجی اخراجم بشی باید خسارت بدی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمین جور داشت نگام میکردکه گفتم: تازه اگه قبول کنی پول اضافه هم میگیری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحرصی ی پاش و کوبید زمین و گفت: این نامردیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشت میزم نشستم و گفتم: هر چیکه هست یا قبول میکنی یا قرارداد و فسخ میکنیم و تو پنجتومن خسارت میدی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_پنج میلیون تومن؟! از سر قبرم بیارم؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+میتونی قبول کنی و خسارت ندی..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اخه من دختر بشم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+به قول خودت که خیلی گوگولی و نازن..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلافه دستش تو موهاش فرو کرد و گفت: باید فکر کنم..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir#part_6
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir+وقت فکر کردن نداریم مامان بزرگم شب میرسه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباید بریم دو تا دونه لباس بگیریم یا نه؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستاش و تو هم قفل کرد و گذاشت رو دهنش..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irی چند بار عرض اتاق و رفت و اومد و بعد یهو گفت: باشه اما شرط و شروط دارم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir