ویلچر به یه صندلی فلزی چرخدار میگن که معادل فارسیش میشه صندلی چرخدار!هر جوری که نگاش کنی جز یه صندلی چرخدار فلزی چیزی نمیبینی..اما فقط کافیه کسی روش نشسته باشه تا خیلی چیزا ببینی!ویلچر درد قضاوت شدنه!درد ظاهر بینیه!ویلچر دردِ!یه درد عمیق!و قصه درباره ی یه دخترِ دردمنده!و خدا واسه ی دردش یه همدرد سر راهش قرار میده!یه همدرد…و فکر میکنید یه صندلی چرخدار چند تا مشکل میتونه به وجود بیاره؟!یکی…دو تا…ده تا…و یا شایدم بیشتر!


37
62,877 تعداد بازدید
5 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و ۲۲ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سحر ۳۵

    00

    خیلی قشنگ و آموزنده عالی

    ۹ ماه پیش
  • بهار

    00

    رمان خیلى خوب و متفاوتى بود،ممنون

    ۲ سال پیش
  • ناشناس

    20

    عالی بود همه چیز عالی بود

    ۲ سال پیش
  • Kosar

    20

    بهترین رمانیه که تو عمرم خوندم😍😍

    ۳ سال پیش
  • ایناز

    151

    قشنگ بود ولی دختره ی احمق قبول نکرد عمل کنه تا بتونه راه بره میگع من ی عمر روی ویلچر بودم اینطوری زاحت ترم احمق

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.