ملاقات با مرد روسی به قلم پرستو مهاجر (پرستو عبدالهیان)
هم به قول امروزی ها روشنفکرم اما ولی ! به خودم خوب نگاه می کنم می بینم هنوزم خیلی چیزها در مقابل آن مرد کم دارم
یک جور ترس و شاید هم مضطربم، شاید کمی نیز دچار سردرگمی شدم.
عادت داشتم ترانه زمزمه کنم یا جایی بشینم و به عکس هایش نگاه کنم آخه یک عکس مربع شکل چه حرفایی داره که به من بزنه، او هم مرا نگاه می کرد ،بدون هیچ عکس العملی! اما نه ...
تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۱ دقیقه
م
00این چه کوفتی بود هم متنش تکرار مسخره بود ،هم مفهومش مسخره بود ،از این نویسنده بعید بود این چرت وپرت