داستان کوتاه عاطفه

به قلم حمید درکی

داستان کوتاه

درمورد دخترافغانی هست پدرش مریضه برادرش پاهاش شکسته مادرش سرطان داره عاطفه مجبور میشه برای کمک خرج زندگی لباس پسرانه بپوشه واتفاق بدی میفته...


50
5,400 تعداد بازدید
19 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Mahsa

    ۱۲ ساله 01

    من این رمان رو خوندم و خیلی خوشم اومد

    ۹ ماه پیش
  • ک

    10

    این دیگه چی بود🤨☹️ بیشتر شبیه یه خاطره بود

    ۹ ماه پیش
  • انا

    ۱۶ ساله 01

    واقعا عالی بود

    ۹ ماه پیش
  • Aliakbar

    20

    اولش خوب بود ولی آخرش بی مزه تموم شد

    ۱ سال پیش
  • آوینا

    01

    به نام خدا سلام بازم از افغان ها رمان بگذاربد ممنون نویسنده بابت این رمان زیبا کاملاً عالی بود دستتون درد نکنه روز و شب خوش

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    ۲۴ ساله 21

    پایانش جالب نبود. لحنش هم مدام تغییر میکرد.

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    32

    قشنگ بود

    ۲ سال پیش
  • یمنا

    ۲۲ ساله 31

    رمانش واقعا عالیه

    ۲ سال پیش
  • سحر

    22

    بسیار زیبا و پر درد.فقط افغانها نیستند.بسیاری از هموطنان خودمون هم این زندگی پر درد رو دارن و هیچکی به دادشون نمیرسه.هه

    ۲ سال پیش
  • یسنا

    ۳۳ ساله 31

    🤔🤔🤔🤔

    ۲ سال پیش
  • سلام آقای غلامی عزیز

    23

    سلام خدمت غلامی عزیز لطفاً رمانهایبزارید تو برنامه که ما افراد میانسال بتوانیم بخوانیم ممنونمتو رده 35تا40سال

    ۲ سال پیش
  • خاطره

    ۳۷ ساله 31

    بسیار عالی بود سپاس نویسنده محترم دم و بازدمت گرم موفق باشید 🌹🌹🌹

    ۲ سال پیش
  • نفس

    31

    سلام بله گاهی حقیقت درونی ماانچه که دیگران فکرمکنندنیست وبه سادگی به یک بچه تهمت میزنیم ممنون ازنویسنده ای عزیزامیدوارم هرروزبیشترپیشرفت کنید

    ۲ سال پیش
  • فاطمه.م

    ۳۵ ساله 94

    سلام.خیلی دردناک بود.متاسفانه این شرایط خیلی ازبچهای ایران ن فقط افغان ک ازفقرمینالن.من خودم الان وضعیت وشرایطم شبیه خونواده عاطفس وشایدهم بدتر.🌹🌹🌹😔😔😔😔

    ۲ سال پیش
  • Hamta

    51

    خوب بود

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.