دوست داشتی؟

رمان مادمازل

  • 78.1K 👁
  • 219 ❤️
  • 338 💬

داستان من داستان زندگی مریمه…دختری که فقیر زاده شده و فقیر هم بزرگ شده.تنها زاده شده و تنها زندگی میکنه.دست سرنوشت اونو میبره به دنیایی جدید…خیلی جدید…عاشق میشه و عشقش با همه عشقا فرق داره…کهنه میشه و مثل شراب کهنه ارضا کننده تر و مثل اشیا عتیقه قیمتی تر…بامن و مریم همراه باشید…مریم از جنس من و شما دور نیست…از احساساتش دور نباشید… موضوع داستان و حتی برخی دیالوگ ها کاملا واقعی اند.چهره ها هم همینطور.اما اسامی گاه غیر واقعی و گاها حقیقی اند. ….

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • Fxxxxxxx

    00

    من تا حالا به اندازه تمام موهای سرم رمان خوندم واسه هیچ کدوم نظر نزاشتم ولی این رمان عجیب به دلم نشست چون درک میکنم گاهی زندگیت سر یه لجبازی خراب میشه و وقتی ازش دوری میفهمی چقدر دوسش داری ممنون از نویسندش

    ۳ روز پیش
  • غزل

    00

    همش با خودش فکر می کرد بین دوتا دیالوگ سه صفحه حرفای تو دلش بود، حوصله سر بر بود

    ۲ هفته پیش
  • ریحانه

    00

    عالیه

    ۱ ماه پیش
  • مریم الان زندست؟

    00

    دوستش داشتم یه جاهایی نیاز داشت از توهم در بیاد و واقعی حرف بزنه در هر حال اگه برحسب واقعیت بود خیلی تلخ بود من خودم نشستم پاش گریه کردم

    ۱ ماه پیش
  • مهرو

    00

    عالی بود واقعا با احساس نوشته بود و کاملا میتونستی تنهایی مریمو درک کنی ولی اینو نتونستم بفهمم که چجوری همزمان عاشق دو تا برادر بود؟ عشق واقعیی که به ما گفتن اصلا اینطوری نیست

    ۲ ماه پیش
  • پ

    10

    رمان عالی بود،ولی ای کاش بیشتر ادامه میدادین ویافصل دوم داشت...

    ۲ ماه پیش
  • مرضیه

    10

    من عاشق داستانش شدم خیلی قشنگ بود اما حیف که نویسنده بد توصیفش کرده بود خیلی بد نوشته بود بیشتر رمان با حرف های تو سر مریم گذشت حرف های چرت پرت و اینکه آخرشم هم بد تموم کرد خیلی زد تو زوق خواننده

    ۳ ماه پیش
  • ۷۸

    00

    بنظرم رمان خیلی زیبایی بود اما اضافه گویی زیاد داشت .آخرش میتونست زیباتر تموم شه چیشد کاوه برگشت یا اینکه مریم ب پاریس رفت خیلی سربسته تموم شد

    ۳ ماه پیش
  • تا کفش کسی رو نپوشی

    00

    تا کفش کسی رو نپوشی ، نمیتونی قضاوتش کنی . ب نظرم اگه با کسی مثل مشاور صحبت می کرد ، مشکلش بهتر حل میشد البته فعلا داستان رو کامل نخودمش و دارم می خونم

    ۴ ماه پیش
  • شادی

    00

    بی نظیر بود..!

    ۴ ماه پیش
  • بی نام

    10

    شاید برای بعضی ها این رمان چرت و غیر واقعی باشه.ولی من این رمانو خوب درک میکنم.چون من هم در خواست ازدواج دو برادر را داشتم و با اینکه برادر بزرگتر را دوست داشتم بنا به دلایلی با شخص سومی ازدواج کردم

    ۴ ماه پیش
  • بی نام

    10

    با اینکه همسرم رو دوست دارم و دوتا بچه دارم ولی هنوز یاد آن دو برادر خصوصا برادر بزرگتر از سرم بیرون نمیره.بعضی وقت ها احساس خیانت به همسرم و احساس گناه میکنم.این خیلی بده و عذاب وجدان دیوونم میکنه😔

    ۴ ماه پیش
  • S

    00

    خیلی مزخرف بود همه اش با خدش حرف می زد وآخرشم درس تموم نشد

    ۵ ماه پیش
  • لیلا

    10

    از اول تا آخر فقط مریم با خودش حرف زد من اصلا خوشم نیومد هر کسی اومد به این شخصیت کمک کنه اون روش کراش زد شخصیت پدر و دختر رو خراب نکنید پدر بودن حرمت داره من خجالت کشیدم از رابطه ها درست بنویسید

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه

    20

    مریم خیلی باخودش صحبت میکنه،،رمانی نیست که آدم جذبش بشه،خیلی خسته کننده بود،،

    ۶ ماه پیش
  • Niloo

    10

    خیلی خیلی خیلی رمان چرت و مزخرفی بود مریم که فاحشه بود کورسویی داشت یه سره م صدای درونی مریم که چایی با طعم کاوه این مزخرفات چیه خواهشا دیکه ننویس افتضاح

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.