دوست داشتی؟

رمان همسفر گریز

  • به قلم نغمه
  • ⏱️۱۴ ساعت و ۱۸ دقیقه
  • 64.9K 👁
  • 90 ❤️
  • 70 💬

همه چیز از یک قسمت از شعر شاملوی جان شروع شد: ” و دریغا – ای آشنای خون ِ من، ای همسفر ِ گریز!- آنها که دانستند چه بی گناه در این دوزخ ِ بی عدالتی سوخته ام در شماره از گناهان ِ تو کمترند!” گاهی برای فرار از دردها هم همسفر لازمه؛ همسفری برای گریز! گریز از خود، از غم، از هر چه هست و بودنش آزارت میده؛ از هر چه نیست و نبودنش آزارت میده… همسفر ِ گریز، داستان ِ تکراری ِ نگفتن هاست. هر کس توی دنیای درونش، با خودش ، با خیلی ها، حرفهایی داره، فکر هایی داره. گاه خجالت میکشیم بگیم، گاه مصلحت نمی بینیم بیان کنیم و گاه “زمان” فرصت ِ گفتن رو ازمون می گیره… همسفر گریز رو قبل از زمین نوشتم؛ مثل زمین، با آدمهاش یکی دو سال زندگی کردم و دوستشون دارم. آدمهایی که همچنان اسطوره نیستند. و حتا از آدمهای زمین، واقعی ترند. موضوع اصلی داستان، واقعیه. و همینطور اکثر آدمهاش، ما به ازای حقیقی دارند. یک عاشقانه ی آرام ِ دیگه! شاید زیادی آرام! به آرامش ِ بال زدن ِ یک پروانه که شاید گاهی سبب ِ ” اثر پروانه ای” میشه! اهل خلاصه ی داستان نوشتن نیستم! فقط اینکه بین این آدمها زندگی کردم؛ توی فرهنگشون و عادات

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • دینا

    00

    عالی بود ولی کاش راهی حذف نمیشد اون همه عشق راهی نسبت به نفس حیف بود

    ۲ ماه پیش
  • صدف

    00

    محشر بود.ممنون که ما رو با یه جو جدید از ارتباطات آشنا کردید.پدر خودم در اثر سرطان فوت کردن.شکوفه و و نفس رو تا عمق وجود درک میکنم.واقعا یک عاشقانه آرام بود.

    ۴ ماه پیش
  • فخری

    00

    از هر نظر عالی نویسنده عزیز پایدار باشید. باهاش خندیم گریه کردم کاش راهی حذف نمی شد.👏❤

    ۷ ماه پیش
  • مینا

    00

    خوندنو با این رمان شروع کردم وقتی راهی...چند بار برمیگشتم میخوندم و هر بار بازم گریه میکردم در حالی که از رمان خوندن متنفر بودم ولی بعد ازاین رمان چند ساله که عاشق رمانم و دربدر دنبال بهترین رمانا

    ۷ ماه پیش
  • همراز

    00

    شخصیت آرتین خیلی برام جالب وشایدم میتونم بگم یه الگو شد،کاش همچین آدمایی رو توی واقعیت داشتیم،سپاس از نویسنده بابت این قلم محشر

    ۷ ماه پیش
  • مریم

    10

    حیف از راهی ...حیف ...حیف قشنگ بود ولی کاش راهی حذف نمیشد

    ۱۰ ماه پیش
  • ریحان

    00

    قشنگ بود خیلی قشنگ واقعا اشکمو دراورد جز بهرتین رمانهایی بود ک خوندم

    ۱۱ ماه پیش
  • سمیه

    00

    عالی بود خیلی قشنگ بود بیچاره راهی دلم سوخت براش اما کاش آخرش زندگی نفس و آرتینم یکم مینوشتید خیلی زود تموم شد

    ۱۲ ماه پیش
  • مارال

    00

    خیلی طولانی الککی بود خوشم نیومد

    ۱ سال پیش
  • رز

    00

    داستان جالبی بود نویسنده خیلی قشنگ احساسات را نشان داده بود خدا قوت

    ۱ سال پیش
  • الهه اخمدی

    00

    عالی بود فقط حیف راهی فوت کرد خیلی ناراحتم کرد درحدی که گریه کردم،ممنون از نویسنده ی داستانپ

    ۱ سال پیش
  • Zeinab

    20

    زیبا ، جذاب ، پخته ، عاشقانه و غم انگیز وقتی رمان میخونی با همه ی شخصیت ها یه جورایی همزاد پنداری میکنی غمشون ، غمت میشه ، شادیشون شادی ، با نفس همزاد پنداری کردم رمان زیبایی بود پیشنهاد میشه 💙

    ۱ سال پیش
  • فاطمه

    00

    خیلی خیلی عالیه این رمان رو هم میتونم به جرأت بگم جز رمان های سطح بالاست ممنون نویسنده جون بابت رمان زیباتون 🌟🌟🌟🌟🌟🌟

    ۱ سال پیش
  • ***

    40

    خیلی زیبا و عالی بود با تمام جزئیات واقعا لذت بردم خیلی گریه کردم احساس می کردم واقعا اونجا حضور دارم دست نویسنده عزیز درد نکنه آن شاءالله ک همیشه موفق باشین

    ۲ سال پیش
  • لیدا

    50

    خیلی زیبا بود عشق ارتین بی نظیر بود وبا مرگ اهی چقد گریه کردم

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.