دوست داشتی؟

رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا

  • 90.6K 👁
  • 461 ❤️
  • 382 💬

غرورم... لعنتی ترین ویژگی دوست داشتن من است... زندگیم بر پایه اش بنا شده... همه چیزمه... غرور منو نشونه نگیر... چون... هستیتو به آتیش میکشم... من برای هرچیزی نمیجنگم... اما غرورم... فرق میکنه... من یه مردم... یه مرده مغرور سرد... سرد و مغرور نبودم اما زمانه باهام این کارو کرد... مغرورم به خاطر همین تنهام شاید چون تنهام مغرورم... اکنون به اینجا رسیدم... اما وقتی تو آمدی... زندگیم خلاصه شد در حرص خوردن و عاشقی کردن و این بود نقطه آغاز زندگی مجدد من...

بیشتر...
نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • Nazi

    00

    قشنگ بود ولی خیلی خلاصش کرده بود طبیعیه آخراش گریه کردم ؟

    ۶ روز پیش
  • Mobina

    00

    رمان خوبی بود ولی میتونستی بهتر جذاب تر توضیح بدی یخورده تو اتفاقات مهمش بیشتر توضیح بدی که چه اتفاقی افتاده سر برشکستگی بابای آرام بگی چطور شد یا آخرش رو بهتر تموم کنی یا از زبون آرسام تموم بشه......

    ۴ هفته پیش
  • هستی، ستی

    00

    عالی بود :) یکم خلاصه بود :) و آخرش خوب تمام شد

    ۴ ماه پیش
  • صحرا سحر

    00

    واقعاً که رمان شما خیلی جالب است

    ۴ ماه پیش
  • نازنین

    00

    رمان های دیگه کیانا بهمن زاده هوش از سرتون میبیره فوق العاده اس رماناش کلیشه ای نیست من خودم شوهر هیولا رو به شدت دوست داشتم و همه رمانای کیانا رو خوندن پیج اینستاش هم هست

    ۶ ماه پیش
  • پری

    00

    مزخرف ...چه وزنی بود این...مگه داری خلاصه تعریف میکنیم نویسنده محترم؟ دوتا رمان درست حسابی بخون بعد رمان بنویس

    ۶ ماه پیش
  • :)

    00

    باحال بود:))

    ۱۰ ماه پیش
  • فاطمه

    10

    این رمان واقعا مسخره بود با خوندنش فقط وقتتون هدر میره این چی بود آخه دیگه نتونستم تا آخرش ادامه بدم بخونم اصن اینکه بیش از حد روت حساس باشه و بزنتت ینی غیرت ؟ بعد دختره ذوقم میکنه بخاطرش !!!!

    ۱۱ ماه پیش
  • سوین

    00

    چی میشد که فصل3 رو هم بنویسد این بهترین رمانی بود که تا حالا خوندع بودم کاش نویسندش این داستان رو ادامه بدع

    ۱۲ ماه پیش
  • مهسا

    00

    رمان خیلی خوبی بود

    ۱۲ ماه پیش
  • ایلی

    10

    قشنگ بود و پایانشم خوش تموم شد ارسام یادش اومد ارام رو

    ۱۲ ماه پیش
  • حسین

    10

    عالی بود ولی اخرش جالب نبود

    ۱ سال پیش
  • زهرا

    00

    عالی بود

    ۱ سال پیش
  • هانیه

    01

    و بعد فراموشی میگیره و دخترکه عشقش بودرویادش نمیادیک سال اخرازذهن پاک شده بوده نامزده سابقش میادوذهنشومنحرف میکنه و جوری وانمود میکنه که انگارهنوز نامزدشه دقیقا مث آرمیتاوقتی این رمانو خوندم یاده اونم

    ۱ سال پیش
  • هانیه

    00

    رمانش عالی بود بعضی جاهاش خیلی خنده داربود بعضی جاهاش واقعا اشکه ادمودرمیومداخریای رمان که ارسام تصادف میکنه شبیه سریال ترکیه تودرم رابزنه اونجا که سرکان باهواپیمای شخصیش تصادف میکنه

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.