این داستان قصه ی عشق ناصر به زری دختر حاج بشیری است که مردی باخدا و معتمد محل است، اما ناصر برخلاف خانواده ی بشیری پسر شروری است که کل اهالی محله از دست او عاجز هستند، روزی که ناصر برای نخستین بار در کوچه چشمش به زری می افتد یک دل نه صد دل عاشق او می شود و به خواستگاری اش می رود، اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود و حاج بشیری با شرطی که برای ناصر می گذارد او را عملاً جزء برترین بندگان خدا می کند...


31
4,712 تعداد بازدید
22 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱ ساعت و ۴۴ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آسمان آبی

    ۴۳ ساله 00

    رمان خیلی خوبی بود کاش همه ما مثل آقا ناصر عاقبت به خیر شویم ولی کاش جبهه رفتن یهویی و بدون راضی کردن زری نبود. شادی ارواح جمیع شهدا رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوة

    ۷ روز پیش
  • مهدی

    00

    پیشنهاد میکنم رمان پرواز را به خاطر بسپار و اسوه نجابتو بخونین رمانش مذهبی نیست ولی در بخش کوچکی از رمان از یک شهید شیمیایی صحبت میشه که ارزش کارشون و خانوادشونو میشه درک کرد و اینکه ما کجا و آنها کجا

    ۷ روز پیش
  • مهدی

    00

    شخصی که نظر داده گفته رمان همون فیلم اخراجیهاست بهش پیشنهاد میکنم بره دوباره فیلمو ببینه واقعا فکر کردین تو جبهه فقط بسیج و مذهبیا بودن فقط میگم کاری نکنیم کشورمونو به تاراج ببرن

    ۷ روز پیش
  • سهیل

    ۳۱ ساله 00

    روح تمام شهدای ایران زمین شاد خیلی گریه کردم فقط میتونم بگم شرمندتونیم به مولا.. .

    ۳ هفته پیش
  • خاتون

    00

    رمان خیلی خوبی بود با اشک زری گریه کردم با دعاش دعا کردم امیدوارم بتوانیم راه شهدا را ادامه دهیم

    ۴ هفته پیش
  • Hamta

    00

    خوب بود ممنون اززحمات نویسنده عزیز

    ۱ ماه پیش
  • معصوم

    ۲۴ ساله 00

    خیلی تکراری و خلاصه کلا داستان فیلم اخراجی ها بود اونم خیلی خلاصه و بی هیجان روح تمام شهدا در آرامش ولی رمان قشنگی نبود

    ۱ ماه پیش
  • ملیحه

    00

    عالی بود ممنونم از نویسنده خوبش روح تموم شهیدان***شاد

    ۲ ماه پیش
  • سمانه

    ۴۱ ساله 00

    رمان خوبی بود اما اگه جزییات را بیشتر توضیح میداد زیبا تر میشد و خیلی با عجله تمام شد ،واینکه ازمایش خون بارداری رو مشخص میکنه نه معاینه پزشک ،نویسنده عزیز موفق باشی

    ۲ ماه پیش
  • فاطمه

    ۲۵ ساله 00

    چقدر قشنگ بود🥲🥲🥲نمیشه گفت غم انگیز چون این داستان همش افتخار و عزت بود، ولی یه تلنگر زد که قدر زندگی آروم و بی دردسر خودمون رو بدونیم....یکمی هم خانواده و همسران شهدا رو درک کنیم....روحشون شاد

    ۲ ماه پیش
  • زهرا

    00

    عالی بود...

    ۲ ماه پیش
  • زهرا

    00

    حالا نمیشد اخرش اینطوری نشه؟ رمانت عالی بود ولی اخرش اشکم در اومد😥

    ۲ ماه پیش
  • سنا

    00

    خیلی خوب بود .ولی غمگین😭

    ۲ ماه پیش
  • پاییز

    ۳۰ ساله 00

    خیلی خوب بود من خیلی دلم واسه زری سوخت. فقط چرا داستان باید از زبان شخصی که شهید شده باشه.؟ خسته نباشی نویسنده جان

    ۲ ماه پیش
  • دریا

    00

    در یک کلام عالی بود

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.