«لحظه‌ای صبر کن! من نیز می‌خواهم با تو اوج بگیرم...!» یک گروه تئاتر، در پیِ ساخت تیزری کوتاه برای کتابی از ژانر وحشت هستند. برای اجرا به یک کلیسای قدیمی می‌روند، اما همه‌چیز به طرز عجیبی پیش می‌رود. صدایِ بال زدن و سایه‌ای عجیب، چهار ستون کلیسا را در بر می‌گیرد. دخترک داستان، ناخواسته گرفتار نیرویِ قدیمی‌ای می‌شود که در وجودش سوسو می‌زند... و هرماس، برای احیای آن قدرت خللی عجیب در زندگی سورا ایجاد می‌کند.

ژانر : عاشقانه، هیجانی، معمایی، فانتزی

این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید

شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.