رمان ترک دهم به قلم فهیمه غلامشاهی
طراحی و صفحه آرایی: رمان فوریو
ژانر : #عاشقانه #طنز
خلاصه :
درمورد دختری شیطون و شاد و شنگول به نام ماهور که سعی داره با روحیه شادش به زندگی بی روح آقا پسر قصمون روح ببخشه!…پایان خوش
-------------
مقدمه :
دلم یکی مثل تو را میخواهد! ...
یکی به مثال آب!...
پاک و زلال!
تو اگر باشی من هستم!
این دنیا ، بی عشق معنا ندارد!...
بگذار بگویم بی تو معنا ندارد! ...
دلت صاف است آیینه من!...
عشق را در آیینه نگاهت دیدم!
عشق پاک تو ماه را به زمین میکشاند !
قلب بی تاب من که چیزی نیست !
من برای آن ضمیر آشنا جان میدهم!
ضمیر" میم " پایان نام زیبایت !
مال من میشوی !
میشوی شاه قلبم !
این قصر سوت و کور است بی عشق تو !
چه زیباست که بی منت دوستم داری و دوستت دارم آیینه من !
بگذار در اقیانوس محبتت گم شوم!...
قایق آرزو بسازم و تور عشق به قلب موج هایت بیاندازم!...
میخواهم عشقت را به تور بکشم! ...
دیگر فرقی ندارد که در مثلث مرگ غرق شوم یا رهایی یابم! ...
من به امید ساحل آغوشت پارو میزنم دریای من ! ...
نگذار قایق عشقمان به گل بنشیند!
بگو دروغ است این که عشقمان فراموشت شده! ...
عشق من و تو را در قلب دریا به دست موج ها سپرده است آن خدایی که عشق را آفرید!
من و تو محکومیم به دوست داشتن! ...
شیرین ترین محکمه هستی!
حتی اگر این محکمه به قیمت رفتن تو و تنهایی من باشد
در هوای تو ، بی هوای خودت نفس میکشم!
نفس میکشم به عشق نفس هایی که کنار عشقت میکشی!
حماقت یا عاشقی!
اسمش را هر چه میخواهی بگذار!
من فقط به هوای تو نفس میکشم!
یه قاشق از بستنیم خوردم و روی صندلی ولو شدم.غزل گفت:
-پاشو خودتو جمع کن نکبت!
خودمو باد زدم و گفتم :
-لامصب هوا نیست که... مردم از گرما
سال به سال تابستون گرم تر میشه!
مرجان خندید و گفت :
-این عادتشه گرمش میشه پس میفته!
تکونی به خودم دادم و گفتم:
-خب گرممه!
مرجان:
-چرا من نمیچسبم به صندلی؟
-تو پوستت کلفته چون!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیست که چاقی ، مجبوری آروم راه بری یا قل بخوری گرمت نمیشه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان جیغی کشید و گفت :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- عمت چاقه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-آره عمم بنده خدا چاق بود ، دیگه چاقی زیاد کار دستش داد، سکته کرد بنده خدا! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهعی ! عجب زن نازنینی بود!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان با نگرانی گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- مرد؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسری تکون دادم و پقی زدم زیر خنده و گفتم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- نه دیگه مشکل اینجا بود پوستش مثه تو کلفت بود هنوز زندس!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان خیز برداشت سمتم که غزل مهارش کرد و سرجاش نشست.توی این تابستون گرم ، هیچ چی به اندازه بستنی اونم کنار رفیقای خل و چلت که یکیشون دخترعموتم باشه نمیچسبه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی بستنیامونو خوردیم و حساب کردیم،از کافی شاپ خارج شدیم.کنار جدول های خیابون وایسادیم..غزل باید میرفت خونه برای همین زود خداحافظی کرد و رفت...موندیم من و مرجان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان گفت :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- زنگ بزنم مهران
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیاد؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نمیدونم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانم نیاد با تاکسی بریم که خلی گرمه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان گوشیشو در آورد و شماره مهران و گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحدود ده دقیقه بعد ماشین مهران جلو پاون ترمز کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان در جلو رو باز کرد و گفت :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- میشینی؟! – نه بابا! خیلی خوشم میاد از این داداشت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان که دیگه به کل کلای من و مهران عادت کرده بود خندید و سوار شد.منم عقب نشستم...مهران خندید و در حالی که از تو آینه بهم نگاه میکرد گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-به به ! چشممون به جمال بعضیا روشن شد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشت چشمی براش نازک کردم و گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بعله دیگه از این سعادتا نصیب کسی نمیشه!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندید و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_میگن چوب خدا صدا نداره! تاوان غلطامو الان دارم میدم!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir.موهای جلوی چشمم و کنار زدم و گفتم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- منظور؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– یکی تو منظورو نگرفتی یکی عمه من!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– عمتو نمیدونم ولی من نگرفتم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir–هیچی میگم ببین چه غلطی کردم که یه عوجوبه قسمتمون شده!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوششو گرفتم و درحالی که میپیچوندم گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-منظورت از عوجوبه دقیقا کیه؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir...دستاشو بالا گرفت و داد هوار میکرد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفت:-آی آی! عوجوبه؟ من گفتم؟! کی گفتم؟! میگم ببین چهکار خیری کردم که همچین فرشته ای نصیبمون شده! گوششو رها کردم...در حالی که گوششو نوازش میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفت:-فرشته خوب،مهربون،خوشگل،جیگر!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکی زدم تو سرش و گفتم :- هیز بیتربیت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-دست بزن داری نمیگیرمتا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد صداشو زنونه کرد و گفت:-من شووری که دست بزن داشته باشه نمیخوام!این همه براش بشورم و بسابم و سرویس بدم،اونوقت کتکم بخورم؟!...نچ! ... دوست ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد چشمکی زد و براش زبون در آوردم! مرجان فقط میخندید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم خندمو جمع کردم و گفتم :-همینه که هست! ... خیلیم دلت بخواد!...بیریخت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینو که گفتم صداشو مردونه کرد و گفت :- بیریخت و گفتی نگفتیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه بی انصاف نباش!...من به این خوشگلی ، خوش تیپی،جذابی،مهربونی،جیگری، پافی!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خل وضعی،منگولی،دختربازی،خری! و نیشمو براش شل کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان هم نامردی نکرد و نیششو باز کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوفی کرد و گفت:-خدایا هیچ مردیو غریب و تنها بین این دخترا ننداز! ... الهی آمین!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irما خندیدیم که ادامه داد:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اگه میندازی با چهار تا خوشگلش بنداز دور هم باشیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینو که گفت من و مرجان افتادیم به جونش و تا میخورد زدیمش!...اونم ریز ریز میخندید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان گفت :- مهران این نزدیکیا یه پاساژه ! حالا که تا اینجا اومدیم بیا بریم مانتوهاشو یه نیگا بندازیم!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوفی کردم و گفتم :- منگل تو این گرما خر زونا میگیره! حوصله داریا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران گفت:-تب میکنه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- حالا هر چی!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخرای شما قدیمین!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irورژن جدیداش یب*و*ستم میگیرن!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندیدن که مرجان گفت:-حالم و بهم زدی!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکصافط
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیای بریم حالا؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نمیدونم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir.مرجان:-
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاه لوس نشو دیگه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-بزار از مهشید بپرسم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسری تکون داد و زنگیدم به مهشید:-الو مهشید سلام!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-سلام عزیزم خوبی؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکجایی؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه بستنی خوردن این همه طول کشید؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا من که دلم هزار راه رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیگی من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اووف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا یه نفس بگیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا مرجان و مهرانم! – خب سلام برسون!- باشه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیگم مهشید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- بعله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مهشید جونم!- باز چی میخوای؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-میگم، میشه برم یه توک پا تا یه پاساژ واسه مانتو!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجیغی کشید و گفت :- میدونی از وقت ناهار چقدر گذشته؟! –بابا مهشید بیرون یه چیزی میخورم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-میدونی غذاهای آماده چقدر ضرر داره؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحاوی اسید های چرب اشباع شده و
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مهشید به مرگ خودم همه رو از حفظم گفتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبزار برم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نمیشه!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خواهش!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-هوووووف!از دست تو!کدوم پاساژ؟!-نزدیک خونه!-زود برگرد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-وای عاشقتم مهشید!.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفعلا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مواظب خودت باش!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقبل ناهار دستاتو حتما بشور!-باشه ! باور کن بلدم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو من و با انگل اشتباه گرفتی!.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-این چه طرز صحبت کردنه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مهشید بیخیال شو جان من!-خداحافظ –خداحافظ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی این منو دیوانه میکنه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمطمئنم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارم به قبرستون نکشه به تیمارستان حتمیه از دست این!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه موافقتو اعلام کردیم و جلوی پاساژ نگه داشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن و مرجان جلو میرفتیم و مهرانم پشت سرمون!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکی یکی مغازه ها رو از نظر میگذروندیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی من عاشق طراحی های مانتو تابستونیامونم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا گل و گشادو بلند ، یا تنگ و کوتاه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهرکدوم یه پنج شیش دور کمربند میخورد و پاپیون!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجانم که قربونش برم مثه کش تنبون بود ! ولش میکردی میچپید تو مغازه!مرجان بالخره یه مانتو اجق وجق خرید و من هنوز میچرخیدم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان که خسته شده بود گفت:-ای بمیری!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمانتو سنگین میخوای واسه سر قبر من بخری؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین همه مانتو خوشگل!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرنگ و وارنگ!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب از اینا خوشم نمیاد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان:-ازبس خری!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلوی ویترین یه مغازه مشغول نگاه کردن بودم که مهران بشکنی زد و گفت:-فهمیدم!.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمتعجب گفتم:- چیو؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران:-بیا میدونم چی دوس داری!.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنباش راه افتادیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجلوی یه مغازه مانتو مجلسی زنونه وایساد و گفت:-مرحوم ننه بزرگم از اینجا خرید میکرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی جنساش عالیه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا توپ!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانقدر بهش میومد که نگو!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدابیامرز وقتی برمیگشت خونه تو جیبشو پر شماره کرده بودن بس که جیگر میشد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهم خندم گرفته بود هم عصبانی شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجانم که فقط میخندید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکیفمو محکم کوبیدم تو بازوش که آخی گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم خره ای رفتم و گفتم :-الان وقت شوخیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران:-شوخی چیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودت گفتی سنگین!نگامو ازش گرفتم و اداشو درآوردم :-خودت گفتی سنگین!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلوس!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان گوشیش زنگ خورد و رفت که جواب بده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران آروم گفت:-وقتی حرص میخوری جذاب تر میشی! و ازکنارم رد شد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین چی گفت؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه این زیاده میزنه حال مالش دست خودش نیست !...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباید یه فکری براش بکنم!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدجوری شیش میزنه!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتلفن مرجان که تموم شد اومد سمتم و گفت:-هنوز انتخاب نکردی خانوم سنگین؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-درد!...خودتو مسخره کن!....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم به اطرافم نگاه میکردم که نگاهم افتاد به یه مانتو و سریع دویدم سمت مغازه..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدون معطلی رفتیم تو و و مانتو رو سایز خودم گرفتم و رفتم تو اتاق پرو!پوشیدمش...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی بهم میومد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقشنگ بود ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکمربندش از پشت بسته میشد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان رو صدا زدم و گفتم بیاد ببندتش!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir.در باز شد و منم پشتمو کردم که این مرجان کلنگ کمربندو ببنده...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنتظر بودم که دستی دور کمرم حلقه شد..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه خیال اینکه مرجانست گفتم :-ببند دیگه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجون میکنه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی هیچ عکس العملی نشون نداد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستمو رو دستاش گذاشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان جان، دستاتو پروتزکردی؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخفه شو دستو که پروتز نمیکنن!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقدر دستات گنده شده!برگشتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران خندید و گفت :-منم بابا!مرجان رفته مانتو پرو کنه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیدم صدا کردی من اومدم! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسری تکون دادم و در حالی که درو می بستم گفتم :-خب دیگه خوش گذشت !...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– چرا؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمامو گرد کردم و گفتم :- ببخشید شرمنده بیا تو دم در بده! .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه چایی میوه ای چیزی در خدمت باشیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران در حالی که میخندید گفت :- یا الله!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو اومد تو که من سری درو بستم ولی پاشو گذاشت لای در و گفت:- راستی خیلی بهت میاد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوشگل شدی عزیزم! این دیگه زیادی داره چرت و پرت میگه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیطونه میگه پامو بکنم تو چشمش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشت چشمی نازک کردم و گفتم :- من خوشگل بودم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– بر منکرش لعنت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- خب دیگه زیادی داری حرف میزنی! اینو گفتم و درو بستم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز مانتو خوشم اومد و سریع حساب کردیم و رفتیم بیرون! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان هم لبخند ژکوند بر لب اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیشگونی ازش گرفتم و گفتم:-کدوم گوری بودی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشم غره ای رفت و گفت :- دست که نیست لامصب!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– همینه که هست! حالا کدوم گوری بودی؟! ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره نیشش باز شد و گفت :- رفتم مانتو ببینم دیگه ! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببینم بهم میاد یا نه! البته تو که میدونی همه چی به من میاد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه سری مانتو ها فقط تنگن!-آره میدونم تو هیکلت فابریکه مانتو ها مشکل دارن!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اون که صددرصد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران یه دفعه گفت:-من گشنمه بابا! از صبح تا حالا عین قاطر من و اینور اونور بردین و بار دادین دستم! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپولم نمیدین آدم دلش خوش باشه!....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خوبه خوبه!..نوکر انقدر پررو!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوکرم نوکرای قدیم! مرجان اینو از کجا پیداش کردین؟! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان آهی کشید و گفت :- نگو که دلم خونه! عین خرس که میخوابه، عین گاو که میخوره،تا لنگ ظهرم که میکپه،چاه توالتم که پر کرده دیگه سیفونم افاقه نمیکنه، فرت و فرتم حقوق میخواد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران که تعجب کرده بود یکی زد تو کله مرجان و گفت :-حالا من یه چیزی گفتم تو چرا بل گرفتی فقسل؟! مرجان لباشو جمع کرد و گفت:-میبینی؟! دست بزنم داره نکبت!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران چپ چپ نگاش کرد که گفتم:- خجالت بکش!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران گفت:-واقعا گشنمه! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطبقه بالای اینجا یه رستورانه بریم؟! من و مرجان که حسابی گشنمون بود با سر قبول کردیم! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگارسون منو هارو داد دستمون ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران گفت :- چی میخورین؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- اومممم؟!...من میگو میخورم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان:-آره منم همینطور!....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران:-اه اه بی سلیقه های آبزی خوار! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن ماهی میخورم ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو سفارش داد ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر حالی که چشمام از تعجب گرد شده بود گفتم :-اونوقت ببخشید ماهی جزء آبزیان نیست؟! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران خودشو باد زد و گفت:- ماهی؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنچ نچ نچ نچ ماهی جزء مهره دارانه! – وا! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخاک تو سرم مهران آبزیان جزء مهره داران نیستن؟! مهران:-نه نه ببین دخترم!-درد و دخترم! مهران:- ای بابا میگم خانم کوچولو، میگی نگو! میگم خانوم بزرگ میگی نگو! ... میگم مادرم بهت برمیخوره!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیگم دخترم میزنی! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب من تورو چی صدا کنم؟!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir.خندم گرفته بود ولی جلوشو گرفتم و گفتم :- حالا لقب نذاری نمیمیری!مهران:-خب حالا! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانوم فرهنگ چی داشتم میگفتم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-چمیدونم والا انقدر حرف میزنی مگه آدم یادش میمونه؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلامصب فک که نیست! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآرواره ***ه ست! ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران :_ دست شما درد نکنه دیگه!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-به جون تو قابلی نداشت!- مهران: حالا ما پرحرفم شدیم؟!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- وا! ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبودی ! ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن تازه کشفت کردم!-ینی این زبونو نداشتی چیکار میکردی تو؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خیلی دلتم بخواد!....دختر به این شیرین زبونی!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان با چنگالش زد رو بشقاب و گفت:- وای وای بسه! روانی شدم! ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقدر فک میزنید!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن و مهران زدیم زیر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخنده....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره سفارش ها رو آوردن! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران لبخند ژکوند زده بود و با غذاش بازی میکرد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیگن عقل نباشه جان در عذابه!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحکایت این بنده خداس!... چشماش برق میزنه ولی!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخفه شو برق چیه نور مهتابیه افتاده تو چشاش!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم داستان و هندی میکنم!.... خبر مرگت غذاتو کوفت کن دیگه!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه تقریبا غذام داشت تموم میشد که مهران دستش خورد به لیوان لیموناد مرجان و ریخت رو مانتوش!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآخه کنار هم نشته بودن و من رو به روشون!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان قاشق چنگال تو دستشو رها کرد و گفت :- اه مهران!....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچلاقی مگه؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین چه کار کردی!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو دستمالی برداشت و مشغول پاک کردنش شد ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران گفت:-اِاِاِاِ! شرمنده خواهری! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاشو پاشو برو دستشویی پاکش کن! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینجوری نمیشه!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان عصبی از روی صندلیش بلند شد و غرغر کنان به سمت دستشویی رفت...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران خندید ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir.گفتم :-عینک برات بخرم دیگه! کور شدی رفت! خندید و گفت:-آدم یه وقتایی باید کور بشه دیگه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهان؟!...خوب میشی من مطمئنم!....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-مشکل ذهنی داری اونم یه مدت بستری بشی حله! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران:- اِ! جدی گفتم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه لحظه هاییو نباید از دست داد!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-کدوم لحظه ها!...لحظه های بستری شدنت؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیطون خندید و من مطمئن شدم نوشابه از قصد بوده! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاهریمن! ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمامو ریز کردم و گفتم :- تو که نمیخوای باور کنم نوشابه اتفاقی بود؟! خندید و گفت :- نمیدونم!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-خب مریضی مگه؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- بعضی لحظه هارو باید خرید! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه هر قیمیتی! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین که چیزی نبود ! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفدای سرت! ... اخم کردم و گفتم:- مهران! ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا شوخی خوبی نبود! چشماشو گرد کرد و گفت:-شوخی نبود دیوونه!- پس چی بود؟!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران:- خب میخواستم با هم حرف بزنیم!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعین خنگا نگاش کردم که گفت :- خب ماهور گفتنش سخته ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیدونی؟! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبحث علاقست!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه علاقه شدید ! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن خیلی وقته میشناسمت ! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره خواهر ماهانی و ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir–شوخی بامزه ای بود! اخماش رفت تو هم و گفت :-من شوخی نکردم ماهور! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیشم بسته شد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم :- متوجه نمیشم! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir–خب من دوستت دارم!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفهمیدنش کار سختی نیست...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- مهران من هشت سال ازت کوچیک ترم! – خب باشه ! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمگه سن معیاره! – برای من هست! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین تو به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوزخندی زدم و گفتم :-مسخرست!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-نیست ماهور!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین من درسم تموم شده و خودت میدونی ! الانم که تو شرکت بابا مشغول کارم! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب وقتی عشق هست چرا شریکم نباشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– مهران من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- میدونم خیلی یهویی شد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو حق انتخاب داری!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا هروقت که بخوای!...ولی منم درک کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرات بهترینارو فرهام میکنم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو بهترینی و این حقته که خوب زندگی کنی و خوشبخت باشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی خواهش میکنم ازت الان جواب منفی نده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروش فکر کن!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرمو انداختم پایین!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسری تکون دادم که گفت:-مرسی عزیزم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا حالا کسی اینجوری ابراز علاقه نکرده بود!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکمبود محبت نداشتما!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحتی بعد از مرگ مامان ، بابا و ماهان و مهشید انقدر دورمو گرفتن که احساس کمبود نکنم!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی جنس این علاقه فرق داشت !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه چیزی که بهش میگن عشق
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا الان هیچوقت بهش فکر نکرده بودم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرمانم که میخوندم پلیسی بود و طنز!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهم سن و سالام روز به روز آمار دوست پسراشون بالا میرفت ولی من حوصله این کارا رو نداشتم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه جورایی دلم به دخترونه هام خوش بود!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنیامم خلاصه میشد تو دوستام ، ورزش،ر*ق*ص و مهمونی و بگو بخند!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا الان خیلی جا خوردم که یکی اینطوری بهم پیشنهاد بده !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپیشنهاد که میدادن ولی ابراز علاقه ای در کار نبود!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواستگارا هم مهشید و بابا رد میکردن!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irجا خورده بودم !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه لیوان برای خودم آب ریختم و تا ته سرکشیدم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسکوت سنگینی بینمون بود که مرجان بالاخره اومد...گفت :-اسید میریخت روش انقدر چندشم نمیشد که این ریخت! پاشین جمع کنین بریم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irما ذل زدیم بهش که جیغ زد :- اه پاشین دیگه! چندشم میشه خیسه! ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندیدم که مرجان گفت :-زهر مار!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحالا مهران خان جلوی من راه میری تا آدم بشی!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر کی ندونه فک میکنه خرابکاری کردم شرفم میاد کف پام!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران شیطون گفت:-اووه!...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمچین میگه شرفم ، یادش نیست تا پارسال هر روز تشک تختش و مینداختیم تو آفتاب خشک بشه! مرجام جیغی زد و گفت:-چرا چرت و پرت میگی؟!..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران:- خب راست میگم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخجالت نداره که ! تو یک بیماری!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندیدم و گفتم :- مرجان راست میگه اصلا خجالت نداره!. مرجان :-درد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنکنه توام باور کردی؟!.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- نکنم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالان که اندازه خرس شدی این وضعشه وای به حال یه سال پیش! مرجان لگدی هوالم کرد که جا خالی دادم و گفتم :-جفتکم که میپرونی به سلامتی! مهران :-عادتشه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو خونه ام همینه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمرجان چشم غره ای رفت و گفت :- مهران!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهران خندید و رفت که حساب کنه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز پاساژ که بیرون اومدیم من و یه راست بردن خونه و منم که خستــه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوابم برد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-الاغ عزیزم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخواهر نکبتم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوشگول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپاشو گمشو شام یخ کرد !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالشتو گذاشتم رو سرم تا صدای نحصشو نشنوم که بالشتو کشید و گفت :-با چک و لگد باید بیدارت کنم؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ماهان مرگ من خفه شو! رفت بالاخره !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآخی !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه حرف گوش کن شده !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه لحظه حس کردم تمام هیکلم خیس شد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای بابا از بس این مرجان بدبخت و مسخره کردم خودم گرفتارش شدم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه بابا چرا چرت و پرت میگم صورتمم خیس شده!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمامو باز کردم و دیدم این گاو باز شوخی خرکی کرده!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم میخواست لهش کنم! جیغ بلندی کشیدم و گفتم :-ماهان میکشمت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماهان خندید و گذاشتم دنبالش!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم فرار کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفت تو پذیرایی پشت مهشید ! مهشید گفت :- باز مثل سگ و گربه به جون هم افتادین؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-ببین چیکار کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیس خیسم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهشید چشم غره ای به سامی رفت و ماهان گفت :- اِ مهشید خب گشنم بود اینم که با قربون صدقه بیدار نمیشد مجبور شدم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره رفتم سمتش که مهشید نگهم داشت و گفت :- بسه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزود لباساتو عوض کن الان از تایم شام میگذره! پامو کوبیدم زمین و با حرص به اتاقم رفتم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irموهام هنوز خیس بود!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا تو راهرو بود و داشت صورتشو با حوله خشک میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن من لبخندی زد و با هم رفتیم سر میز شام !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمشغول غذا خوردن بودیم که بابا گفت :-بچه ها من دارم برای یه مدت میرم همدان!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیهپروژست که باید حتما اونجا باشم! نالیدم : - بابا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوباره پروژه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا لبخندی زد و گفت :-کاره دیگه ماهور خانوم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن نباشم پیش نمیره! – کی برمیگردی؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir- اصلا مشخص نیست بابا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوفی کردم و قاشق تو دستم و رها کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا روی موهامو ب*و*سید وگفت :- نمیخوام ماهوری بابا ناراحت باشه ها!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– بابا زود برگرد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir– باشه عزیزم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسعی خودمو میکنم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه نمیتونستم چیزی بخورم برای همین بلند شدم و گفتم :- مرسی مهشید ! شب بخیر ! بابا با دلخوری گفت :-قرار نشد قهر کنیا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو بزرگ شدی دیگه بابا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبشین شامتو بخور!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا راست میگفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن بزرگ شدم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباید درک کنم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرو بابا!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدا به همراهت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای غرغر مهشید بلند شد :- ماهور دیر شد!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا جا میمونه از پرواز بدو!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخب دیگه همه چی ردیفه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه مانتو سفید پوشیدم با شال کالباسی و کفش های عروسکی همون رنگی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکیف سفیدمو برداشتم و از اتاق رفتم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم :-برویم مهشید ژون!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irملیسا
00یاسمین
۵ ماه پیشیه بنده خدا
۱۶ ساله 50کسی میدونه خلاصه کدوم رمان (بادی به غبغب انداختم و بلند گفتم: - شعار دخترای امروزی، نه روسری نه توسری، حکومت دوست پسری! یهو آرشام از در وارد شد و با عربده گفت: - شعار پسرای امروزی، ) جا نشد بقیه
۲ سال پیشGhazal
00رمان کلاهداران از مرجان فریدی
۶ ماه پیشH.sh
۳۸ ساله 00خیلی قشنگ و احساسی بود
۱۲ ماه پیشمبینا
۱۶ ساله 10وایی قسمتایی که میگفت ماهورم شایانی چقدر مسخره بود پیشنهاد میکنم اونایی که از این لوس بازیا خوششون میاد این رمان رو بخونن قلمش قوی نبود ضعیفم نبود اما بیش از حد رفتاراشون بعضی جاها بچگانه بود
۱ سال پیشKkkk
11انصافا بعضی جاهاش خیلی خندیدم
۱ سال پیشe
20رمان خیلی خوبی بود ارزش خوندن رو داشت واقعا معرکه بود
۱ سال پیشم
10جالبه ویلای شایان که همه چندروزتعطیلات وسیزده بدر توش بودن هیچکس جز ماهور بلد نبود
۲ سال پیشم
20رفتارماهور بچگانه ومسخره بودبعدهم مثلا بزرگ شد احمقانه چرا باید به حرف یه متجاوز اینقدر اعتماد میکرد،عشقشون الکی بود وگرنه چهار سال دوری تحمل نمیکردن وبهم اعتمادداشتن
۲ سال پیشfamin
۱۹ ساله 40عالی بود واقعا آفرین . قلمت موندگار نویسنده عزیز فقط کاش سالای دوریو یکم کمتر در نظر میگرفتی
۲ سال پیشحدیثه,
40در کل رمان خوبی بود اما طنزش خیلی خیلی کم بود و بیشتر درام بود عاشقانه های که داشتن هم زیادی کلیشه ای و بچگانه بود ولی در کل میشد گفت خوب بود
۲ سال پیشNiyaw
۱۷ ساله 71فوق العاده ترین رمانی بود که تو عمرم خوندم انقد قشنگ بود که دو بار خوندمش(((:
۲ سال پیشزهرا
31عالییییی بود
۲ سال پیشستاره
50سلام خسته نباشیدواقعا دلم خواست یه بار زمانی که دخترو پسره میفهمن عاشق هم هستن مشکلی پیش میاد اینااز هم جدانشن ومشکلوباهم حل کنن اینکه٤سال بیخود از هم جدا بودن وپسره نرفت بهش بگه اشتباه میکنه الکی بود
۲ سال پیشM
70چرا واقعا ۴ ساااال باید الکی ازهم بدور میبودن اینجاش دیگ واقعا بد بود کاش ۴ سال دور نمیشدن همون موقع همه چیو ماهور میفهمید نهایتش دو تا پارت کمتر میشد ولی بنظرم بهتر میبود اما واقعا عااالی بود عالی🤩
۲ سال پیشJeyran
31عالی بود واقعا کیف کردم 🥲ماجراش با بقیه داستان ها فرق داشت فقط بنظرم اینک دیگ ۴ سال دور شدن خیلی زیاده روی داشت یا اصلا دور نمیشدن یا نهایتش ۱ سال چیه ۴ سال ضدحال بود🤐 ولی درکل فوق العااده بود😍🤩💖
۲ سال پیش
Spring
10یه رمان قدیمی میخوام