رمان خیال گلستان به قلم ساناز لرکی
دهسال قبل عروسی از مراسم ازدواج گریخت. من شبیه یک انگشتر بدل به جای اصل شدم من عروس مراسمی شدم که در اصل متعلق به من نبود. من یک مادر و یک همسر هستم... تمام نقش زندگی من دقیقا همین است. من مادر فررندی هستم که همنام عشق سابق اوست همسر مردی که جز احترام چیزی به من نمیدهد. من ده سال است که یک مادر و یک همسر هستم. داستان من از اینجا شروع میشود. از جایی که آن زن برمیگردد و ویرانی جهانم را احاطه میکند. من باید نقش جدیدم را یاد بگیرم و برایش بجنگم. من یک زن هستم
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
پگاه
در پارت 9700عالی بود و ملموس،ممنون که اینقدر عالی توصیف می کنید.
۲ ساعت پیشانا
در پارت 9700رمانتون خیلی قشنگیه شاید حرف دل خیلی زنان هستش که چقد شوهراشون بهشون زور میگن وحق انتخاب بهشون نمی دن الهی کیان زنده بمونه تا بتونم کنار هم خوشبخت شن و پرنیان اینقدر قوی بشه تا بتونه از حق خودش دفاع کنه
۴ ساعت پیشم.ر
در پارت 9700آخه چقدر آقاست کیان هرچه بگم کم گفتم امیدوارم مدل کیان به هممون بده خدا 😍😍 ودفاع کردن یاد بگیریم ممنون ساناز جان رمانت خود زندگیه 💞💞
۴ ساعت پیشپرنیا
در پارت 9700و در آخر حتی اگه کیان مُرد که خدانکنه🥺 نشه که با شکست زندگی مهرداد باز دل پرنیان برای مهرداد برحم بباد
۵ ساعت پیشپرنیا
در پارت 9700من در کنار این همه زیبایی در پوست خود نمیگنجم بخدا🦋🦋🦋🦋🤩 میدونی ما دیگه به این باور رسیدیم که ممکنه کیان دیگه نباشه ولی خیلی خوبه که داره پرنیان رو قوی میکنه که بتونه از خودش در برابر همه چی بهترین خودش باشه
۵ ساعت پیشپرنیا
در پارت 9700رمانت شاهکاره بخدا،کلی چیزای قشنگ بهمون یاد میده ،که خودتون برای خودتون تصمیم بگیرین. ولی اینجا میگه که آدم توی شرایطی نمیتونه حتییی برای خودش لباس انتخاب کنه😔😔این واقعیت زندگی خیلیامونه و خیلی دردناکه که ساده ترین کار رو هم بانظرخودت پیش نبری
۵ ساعت پیشزهرا
در پارت 9710ولی با وجود اینهمه شیرینی و لحظات قشنگ انگار بیماری کیان و اینکه تا چند وقت دیگه میمیره این شیرینی رو تلخ میکنه و نمیذاره حسابی کیف کنم و لذت ببرم از زندگیشون کاش این بیماری نبود یا امیدی بود برای زنده موندنش😭😭😭😭😭
۶ ساعت پیشزهرا
در پارت 9700وایییی وای ازاین همه زیبایی و ظرافت انگار برای کلمه به کلمه ش ساعت ها وقت گذاشتید انقدر که همه چیز حساب شده و مرتب و تعیین شدس خسته نباشید واقعا😍😭❤️
۶ ساعت پیشمهرداد فن
در پارت 9711مهرداد خیلی هم عالیه. خیلی خوبه...پرنیان می تونست بهتر رفتار کنه؛ از زن هایی که اینطوری میذارن هر بلایی سرشون بیارن بدم میاد. یه دوبار نه می گفتی شاید شرایطتت بهتر بود
۶ ساعت پیشآمنه
در پارت 9700ای جان چقدر زیبا نوشتین نویسنده جون ای کاش حداقل این بیماری نباشه واین زندگی برای پرنیان تا آخر عمرش کنار مردی که خودش انتخاب کرده بمونه واقعا عالیه عالی
۶ ساعت پیشزینب
در پارت 9710هی الناز به درد مهرداد عتیقه میخوره اه اه چندش سگ الهی بمیری مرد😑
۶ ساعت پیشزینب
در پارت 9700ولی این رمان داره اکثر زنهای کشورمون رو توصیف میکنه و اتفاقی که براشون افتاده و نشون میده هرچقدر که ساکت تر باشیم توسری خور تر میشیم باید از حق خودمون دفاع کنیم حتی اگه طرف رو دوست داشته باشیم و اشتباه پرنیان هم سکوتش بود خیلی خوشحالم که این دونفر وارد زندگی هم شدن🥲💗
۷ ساعت پیشزینب
در پارت 9700چقدر کیان خوبه وای خدا من مردم 🥲
۷ ساعت پیشلیلا
در پارت 9720فقط من بودم اونجاش که پیامی که مهراد می داد وقتی عصبانی بود رو خوندم آمپر چسبوندم؟ بدبختیش اینه همه مون میدونیم اینا عین واقعیته
۷ ساعت پیش
سمانه
در پارت 9700عالی بود عالی کاش تا ابد کنار هم باشند همچین عشقی حیفه زود تموم شده امیدوارم کیان حالش خوب شده ولی اگه خوب نشد پرنیان بعد کیان مجبور نباشه بازم برگرده پیش مهرداد من مهرداد رو دوست ندارم