رمان خیال گلستان به قلم ساناز لرکی
دهسال قبل عروسی از مراسم ازدواج گریخت. من شبیه یک انگشتر بدل به جای اصل شدم من عروس مراسمی شدم که در اصل متعلق به من نبود. من یک مادر و یک همسر هستم... تمام نقش زندگی من دقیقا همین است. من مادر فررندی هستم که همنام عشق سابق اوست همسر مردی که جز احترام چیزی به من نمیدهد. من ده سال است که یک مادر و یک همسر هستم. داستان من از اینجا شروع میشود. از جایی که آن زن برمیگردد و ویرانی جهانم را احاطه میکند. من باید نقش جدیدم را یاد بگیرم و برایش بجنگم. من یک زن هستم
این رمان به صورت آنلاین در حال انتشار است و به مرور قرار داده میشود. شما میتوانید برای خواندن این رمان روی دکمه زیر کلیک کنید تا به صفحه مخصوص رمان منتقل شوید
م.ر
00چقدر مهرداد عوضی یه چوبی وچماقی بزن سرش بمیره 😬😬
۵ ساعت پیشساناز
00عالی بود نویسنده جان ولی کاش پارت هدیه هم بذارید، دو روز انتظار خیلیه😢😭😭
۸ ساعت پیشپرنیا
در پارت 2300حقتو بگیر پرنیان کاری کن ب پات بیفته عشق اون عاقا به سال فروکش میشه
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 2200چقد پرروعه زنی که هشت سال کنارش بوده رو اینجوری سکه یه پول میکنه
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 2100ای پرنیان بیچاره ،اصلا جوابشو نده چرا میگی ممنون که اومدی🙄🙄
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 2000خوبه باز براش پول ریخت 😒😒
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 1900آخ جوووون که اینجوری تو روت درمیاد 😊
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 1800چرا یه مرد باید انقد پررو باشه،زندگی خوبی برای خودشو دخترش فرهام کن و گورتو گم کن
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 1700به چه دردی میخوری مهرداد،نمیتونم حتی تصور کنم این حال پرنیان رو
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 1600مهرداد بی چشم رو .التماساتو ب پرنیا ببینم حالم جا میاد
۱۰ ساعت پیشپرنیا
در پارت 1500غم به دلم میشینه که انقد زنا محجوب و مجبور به سکوتن 😢😢
۱۱ ساعت پیشپرنیا
در پارت 1400این مهرداد چقد بیلیاقته بخاطر یکی که ولت کرده داری با این بیچاره اینجوری رفتار میکنی😒😒
۱۱ ساعت پیشنسترن
در پارت 7400نویسنده جان دست شما دردنکنه🌹
۱۲ ساعت پیشسمانه
۴۲ ساله در پارت 7400ممنون خانم لرکی عزیز خسته نباشید
۱۲ ساعت پیش
نازنین
در پارت 7400واقعاااممنونم بابت رمان خوبتون👏🏻👏🏻👏🏻🌹🌹