رمان گیشا به قلم رزا_آریا
ژانر:#عاشقانه #معمایی
خلاصه :
رمانی که دارای عشق نابیست که خودتون باید بخونید و تشخیص بدید که آیا درسته یا...
معماش طوریه که موهای بدن آدم سیخ می شه
یعنی گیشا و آریو بهم می رسن آیا عشقون ممنوعه ست
"می نویسم.
برای قلبی که شکست.
ودستی که دیگرتوان نوشتن ندارد.
و ذهنی که دیگر یارای فکر کردن نداشت.
می نویسم..
ازسرابی که همه هستی ام را به یغما برد.
و از طوفانی که خانه آرزوهایم راویران ساخت.
خانه ای که خراب شد کاخ آرزوهایم بود.
می نویسم.
ازبغض
ازسکوت.
ازهرآنچه باید بشکند
و شکسته شد.
و هنر هیچ بند زنی ان رو بند نزد.
می نویسم.
از دردهای التیام نیافته.
ازبغض های بی صداشکسته.
از خفقان در گلو مانده.
می نویسم.
ازتنهایی.
از خودم
از من.
از دل تنهام.
از افکار نا بسامانم.
می نویسم.
بجز نوشتن چیزی آرامم نمی کند.
تنهایی با دلم انس گرفته.
تنهاییی قدومت بر دلم مبارک باد.
می نویسم.
تا خاطره شود.
می نویسم.
تا از یاد نبرم.
می نویسم.
تا مرحمی باشم روی زخم های قلبم.
می نویسم.
تا با نوشتن.
تسکینی دهم روح بی قرارم را.
می نویسم یکی بود یکی نبود.
یه دروغ کهنه بود.
حرف راست یه قصه بود.
یکی موند یکی نموند.
یکی رفت چه بی وفا.
با دورنگی آشنا
یکی موند با غصه ها.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون که موند ریشه پوسوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلش و دوری سوزوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپشتش و سختی شکوند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوی آوار جفا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل دادش به هر بلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا همه عشق و صفا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراهی شد تو قصه ها..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون به عشقش نرسید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیشکی خوابشم ندید."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه گل خشک درون دفترش نگاه آخر را انداخته در دفتر خاطراتش را بست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقسم خورد، تا به مقصود نرسیده دیگر گشوده نشود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآماده شده روبه روی اینه ایستاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه تیپش نگاه کرد، مانتو مشکی ساده که هیکل ظریفش را قاب گرفته بود و یک شلوار جین به همان رنگ و روسری ساتن سرمه ای که کمندِ گیسوانش را در خود جای داده، صورت سفیدش را قاب زده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهش آینه را رصد کرده، پوزخند گوشه کرد به لبانش ونگاهش را قفل زد به چشمان مشکی درشتش و گفت:هه شما هم مثل بخت من سیاهید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز آینه رو گرفته راهی شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا از این پس سرنوشتش را با دستان خود و قلم دست خود بنویسد، نه با قلم سیاه تقدیر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اتاقش که خارج شد،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمش به همسایه هاش یا شاید تنها آشنایانش افتاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچقدر خوب بود که در این همه بدی روزگار این همسایه های خوب را داشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپنج خوانواده ای که ساکن این خانهی زیبا با معماری سنتی زندگی می کردند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدو خواهر دانشجو به اسم صنا صبا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانواده ی آقا رضا با دختر پنج ساله ی شیطانشان به اسم عسل که همانند اسمش شیرینی هدیه داده بود، با آمدنش به دل مرده ی گیسو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو دو برادر دقلوی زیبا حسین وعباس.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه به تازگی خانوادشان را از دست دادند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوصاحب خانه اش گوهر خانم که یک پیر زن سر حال و خوش مشرب بودو مادربزرگ صبا صنا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو خودش و ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشاید اون تنها کسی بود، در آن خونه که تنها بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir" گاهی چقدر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلم برایت تنگ می شود...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمی دانی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمی گویم گاهی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما این گاهی ها
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعجیب بوی همیشه می دهند"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیخیال فکر کردن شده راه پله در پیش گرفته، از آن ها سرازیر شد نگاهش نشانه شد به گوهر که عسل کوچولوی شیرن زبان را به حرف گرفته بود و م*س*تفیض بود از این مکالمه ی کودکانه.قدم هایش را هدف داده کرده به سوی گوهر وگفت: صبح بخیر خاله گوهر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوهر سرش بلند کرده با ان لبخند زیبای طرح انداخته به روی لب هایش، که حتی گذر عمر زیباییش را کم نکرده بود گفت: سلام گیسو کمندم صبح توام بخیر باشه دخترم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخندی به این همه محبت خالصانه زده در دل گفت چطور دوریت و تاب بیارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی با صدایه آرومی به گوهر گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخاله گوهر من دارم می رم بهتون گفته بودم ممکنه خیلی بگذره ولی قول می دم برگردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوهر که باز داغ دوری از محبوبکش تازه شده بود گفت :نمیدونم چرا می ری ولی امید وارم هر جا میر ی خدا پشتو پناهت باشه گل زیبای من.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواشکش را با گوشه ی چادر گل دارش پاک کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگر نمی توانست تحمل کند با ب*و*سهی سریعی که به گونه ی خاله ی مادر شده ی این سال هایش گذاشت، از در حیاط با صفای خانه بیرون رفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر کوچه ی باریک خانه چشم چرخانده با قدم های تند خودش را به ایسگاه رسانده سوار اتوب*و*س شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیر لب با خودش شعر مورد علاقشه اش را زمزمه کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"می روم خسته و افسرده و زار.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسوی منزل گه ویرانه ی خویش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبخدا می برم از شهر شما.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل شوریده و دیوانه ی خویش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمی روم تا که در آن نقطه ی دور.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشست و شویی دهم از رنگ گ*ن*ا*ه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشست وشویی دهم از لکه ی عشق.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین همه خواهش بی جاه تباه."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه ایستگاه که رسید، پیاده شد به اطرافش نگاه کرد با آن همه خانهی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبزرگ و ویلایی که دیده بود، به این فکر بود که بازم صفای خانه ی گوهر چیز دیگریست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irراه افتاده جلوی خانه ی مورد نظرش رسیده ایست کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاسترس؟ نه نداشت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعصبانی؟ نه نبود!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتنفر؟؟؟...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشاید این تنها سوالی بود که جوابش را در آستین نداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا زبون درازی که داشت هیچ وقت کم نمی آورد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی الان باید اعتراف می کرد، به خودش که پیش خودش کم آورده!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه باز هم به نظرش کم که نداشت هیچ زیاد هم داشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنگ را فشرده پشت به آیفون تصویری ایستاد هیچ وقت دوست نداشت اولین دیدارش از دوربین آیفون باشد این هم تزی بود دیگر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_کیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای ظریف زن هم باعث نشد برگردد بی حس بود، خنثی شاید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباصدایی رسا گفت:مرادی هستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر با صدای تیکی باز شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداخل باغ که شد، زیبایی باغ هم جذبش نکرد پا تند کرده خود را به در سالن رسانده وارد شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهی اجمالی به آن خانه ی قصر را گویی در چشمانت تدائی کرده قدم اول را برداشته بر نداشته صدای ظریف و زیبای صاحب خانه را شنید .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خانم مرادی؟ گیسو مرادی درسته؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش را در راستای زنه همانند صدایش زیبا چرخوانده و گفت: بله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودم هستم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزن نگاه عسلی زیبایش را به او دوخته، در دل به این همه زیبایی ظاهری گیسو با ان همه سادگی احسنت گفته، و مهرش به دلش نشسته، لبخندش را روی لب کاشته تقدیم گیسو کمند خاله گوهر کرد و گفت: خوش اومدی منتظرت بودم عزیزم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگیسوی محو این همه مهربانی ندیده از هیچ کس، جز خاله گوهرش سری تکان دادو زبانش هم بند رفته بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمگر ندید بدیدی هم شاخ و دم داشت!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه والله که نداشت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآن زیبای مهربان لبخندش را عمق داده، به سوی گیسو رفته با آن قدم های موزونش دست به پشت گیسو زده گفت :بیا اینجا بشین عزیزم غریبگی نکن. منم همونطور که می شناسی سپهری هستم می تونی دایان صدام کنی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگیسو خود را جمع و جور کرده از ان حالت رقت انگیز عقده ی محبت در آمده گفت:خوشبختم دایان خانم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدایان موهای عسلی بلندش که آبشار را گویی تداعی کرده در ذهنت را پشت گوش زده دندان های یکدست سفیدش را بار دیگر به مرحمت لبخندش به نمایش گذاشته.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفت: من زیاد وقتت رو نمی گیرم همون طور که در جریانی و تلفنی قبلا گفته بودم، می خوام که طی این یک سال روی همسرم کار کنی قبلا گفتم بازم یاد آور می شم دکترشون گفتن جسما حالش خوبه و دیگه نمی تونه کاری کنه، روحا مریضه، گفت با نشون دادنش به روانشناس بهتر به نتیجه می رسیم واینکه همسرم رضایت نداده به روانشناس و اینه که تو الان اینجایی دکترمولایی می گفت یکی از بهترینایی و از قضا شاگرش بودی، می خوام که این مدت سعیت و بکنی و حدالممکن روانشناس بودنت رو مخفی نگه داری.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچون مطمئنم در اون صورت همسرم واکنش نشون می ده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه خوب که کوتاه و مفید حرفش را زد، انگار این زن زیبا هم فهمیده بود که گیسو کمند حوصله اش با حرفه اش اصلا برابری ندارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعضیا گاهی ابرین گاهی طوفانی،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی انگار این چشمون سیاه همیشهی خدا آسمانش طوفان داشت اخه اورا چه به روانشناسی!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irان هم دکترایش!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاو خودش نیازمند امین اباد بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر این فکر بود که دقیقا چه کسی به این رشته تشویقش کرد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاری خاله گوهر مگر اصلا او غیر خاله کسی را هم داشت؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی دانشگاه قبول شد، گوهر انقدر اشک شوق ریخت گویی گیسو کمند دختر خودش است و ان روز بود که گیسو یادش ماند که گوهر فقط لقبش خاله است و در اصل مادر تر از هر مادری.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحرف هایش که با دایان زیبا تمام شد، قرار مدار ها که گذاشته شد دایان قد راست کرد و گیسو را به طبقه ی بالا راهنمایی کرد تا از این پس گیسو دکتر شود برای شوهری که انگار لج کرده با دنیا زبان به کام گرفته و حرف نمی زند تکان هم نمی خورد به قول دکتر مولایی فقط روحش بیمار است، جسم از گیسو هم سالم تر شاید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچه بازی ها که این زندگی با ما نمی کند گاه باید گفت بس است دیگر تو بردی من نای بازی ندارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه طبقه ی بالا که رسیدن دایان دست در دست گیسو گره زده لطافت دستش را با این سن چهل و نه ساله به رخ گیسوی بیست و هشت ساله کشیده گفت:اتاق اول اتاق من و همسرم هست اتاق دوم هم مال ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبگذریم الان دیگه مال تو سومین اتاق برای پسرم که بعدا آشنا می شی باهاش، اتاق های بعدی هم اتاق مهمان هستن سرویس توی اتاقت هست حالا بیا تا به همسرم معرفیت کنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگیسو همان طور که به اطراف نگاه میکرد و که شیش اتاق در کنار هم قرار داشت رو به روی اتاق ها یک سالن بزرگ با یک دست مبل اسپرتو وسایل عتیقه بود؛ را از نظر می گذارند به این فکر کرد که چرا دایان حرفش را خورد و نگفت، که اتاق دوم متعلق به که بود که حال به او رسیده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا چرا باید در تمام اتاق ها قهوه ای باشد و در آن اتاق صورتی چرک با ستاره های نقره گون؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوف کشیده دست از این فکر های بیهوده برداشته دنبال دایان پا تند کرد و وقتی دایان وارد اتاق شد. پشت سرش وارد شد و گور پدر ادب که باید قبلش منتظر می شد دایان او را صدا کند، از این پس او دکتر بود و محرم اسرار پس مشکلی نبود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوارد که شد، با یک اتاق ابی و سفید رو به رو شد که هجده متری بود و متشکل از سرویس خواب سفید و یک کاناپه ی آبی رنگ بود که جلویش یک عسلی مربعی شکل قرار داشت به رنگ سفید یک پنجره که با پرده ی ابی پوشیده شده بود و یک صندلی گردان که رو به روی پنجره بود و قامت مردی تنومند را در خود جای داده بود و مرد با هر بار عقب وجلو رفتن صندلی گندمی های بلند سرش را به نمایش می گذاشت، که آزادانه روی شانه اش رها شده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو رهی! مردی که این روز ها سخت روحش زخم داشت، زخم دوری فراق.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزخم ظلمی که خود باعثش بود زخم اشک دیدگان عشقش که در خفا ریخته می شد و زخم خندهای تلخ آریو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"عاشقم من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعاشق تو که عاشق نیستی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعاشقی را منع نکن شاید گرفتارش شدی"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irورهی عاشق بود، عاشق دایانش و
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانقدر فکری بود که زمان و مکان گم کرده بودو متوجهی همسر زیبایش نشده بود که پشت سرش ایستاده و از دور قربان صدقه ی قدو بالای مردش می شود البته در دلش نه فکر کنید خجالت می کشد از به زبان آوردنش ها؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه فقط کمی دلگیر است از این مرد که عاشقانه هایش را به تاراج برده و چندیست که انگار حواسش به خانم خانه و عشقش نیست، انقدر نیست که حتی کلمات را هم گم کرده تا نثار این زیبا کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو آن طرف تر سیه چشمون محو عشق دویده درچشمان این دایان زیباست، که از نظرش خیلی جالب است بعد از این همه سال و با وجود خاموش شدن این مرد عشق باز هم در چشمان عسلی دایان جولان می دهد وفخر می فروشد به دنیا از بابت داشتن این همسر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو چه زیباست این همه عاشقانه ی خالص.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"یار خوبم، آسمان تقدیم تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقلب پاک عاشقان، تقدیم تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبی من از فردا تو رویایی نخواه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعشق را در عمق قلبم کن نگاه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدفتر شعرم دگر تقویم نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرگ آن بر بارشی تسلیم نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا تو را دارم به سر فصل دلم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقهرمان قصه هات هستم گلم"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدایان نگاه عاشق از مرد همه ی سال هایش گرفته چشم دوخت به گیسو واین دختر از نظرش چشمان زیبایی داشت ولی عجیب سرد بودند، این گودال های سیاه و چرا این دخترک جووان این همه سرد بود را نمی دانست!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدایان سکوت را شکسته با صدای آهنگینش گفت: گیسو جان ایشون همسر بنده هستن می تونی آقا رهی صداش کنی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو رهی که صدای ظریف عشقش گوشش را نوازش کرده از جا کنده شدو مثل تمام این سال ها بی روح برگشت وچشم دوخت به غنچه ی شکفته ی لب های خانمش و گیسو را اصلا ندید، انگارکه دایان از این تکان خوردن مردش به شوق امده برق اشک در چشم دوانده گفت :عزیزم خوشحالم که از اون صندلی بالاخره دل کندی اینا همش از خوش قدمی گیسو وای خدایا شکرت و رهی چشمانش جست وجو کرد؛ گیسویی را که نامش نا آشنا بود به گوشش وخدا رحم کند باز گیر این روانشناسان روانی نیفتد که این بار قطعا خون به پا می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی چشمش که به دختری ریز نقش و زیبا که در اوج سادگی بود افتاد نگاه بی روحش کمی رنگ تعجب گرفت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه نظرش این دخترک به دکتران شباهتی نداشت وچه خوب که گیسو این همه کار بلد بود، که بداند باید چگونه عمل کند تا کسی شکی نبرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدایان که خوشحال و سر خوش از حرکت مردش بودگفت: بزار معرفیتون کنم رهی جان ایشون گیسو دختر یکی از دوستانم که واسه ی کاری به تهران اومده و قرار مدتی مهمان ما باشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو رو کرده به گیسو گفت :ایشونم همسر بنده آقا رهی هستن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرهی چشم دوخت به صورت دخترک آشنا شده توسط همسرش که به نظرش هیچ وقت ندیده چشمانش برای لحظه ای رنگ غم گرفت و چقدر این چشمان مشکی گیسو برایش خاص بود، همان حسی که دایان هم عجیب درگیرش بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوگیسو نگاه سیاه مرد را که در ترکیب با ان صورت مردانه و سفید و دماغ خوش تراش و لبهای خوش فرم که به نظر جذاب می امد حتی با داشتن پنجاه سال سن به تماشا نشست و در دل
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir" گفت :شاید ان به که از این ره نروی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگر برفتی صدماتش پای تو"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوحالا که رهی قصد دارد با سکوت بازی کند، این کمند گیسو هم راه و رسم بازی شناس می شود هرچند که گرگه این میدان است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر اتاق اهدایی دایان روی تخت تک نفره ی صورتی چرک استراحت می کردو چشم می گرداند به دیزاین اتاقی که از نظرش بچگانه بود با آن همه ستاره ی نقره گون در و دیوارش و ان ست خواب صورتی چرک و ان پرده های بلند ستاره دار ومیز توالتی که پر از لوازمی بود که شاید در گوشه ای ترین نقطه ی قبلش حسرتی موج می زد به اندازه ی بیست و هشت سالگیش واصلا هم عقده ای نیست این دختر خدا شاهد است، کلا از این چرت و پرت ها بدش می اید مبادا فکر کنید قضیه ی همان گربه و گوشت است که دستش نرسیده بویش را پیف می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"در دلم عقده ای هست به اندازه ی همان توپ هایی که در دستان بسکتی ها بالا پایین می شود"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواین دل پر کینه را چه به گیسو کمند سیه چشمون ولی نه انگار با فعل ربطی ربطش دادند، که انقدر جمله ی چشمانش سرد شده که گویی داستان زندگی اطرافیانش را فریز می کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو وای به راز دلی که بیان نشده یخبندان راه انداخته و بیانش شاید قطبی را در وجودت تداعی کند شاید هم آتشی شود بر دل سرما زدهی گیسویی که این روز ها ناجوان مردانه مرد شده، در برابر زندگی و گویی سر جنگ دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irودایانی که کنار رهی نشسته درون باغ چشمش درگیری پیدا کرده بود با استخر بزرگ خانه و ذهنش جایی همین نزدیکی ها بود ولی پیش رهی نه گویی تلپاتی حقیقت داشت که هر دو همسر روحشان رفته بود، حول آن کمند گیسوی امده و ان چشمان مشکی جذابش که لوند نبود سخت بود غرور داشت وسرد بود شایدو شاید رازی درونش به تصویر می کشید که تفهیمش برای این زوج عاشق گویی سخت تر از کوه کندن بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو مردی که بعد چند روز ماموریت سخت خسته به عمارت پدری که مثل همیشه در سکوت غرق بود، پا گذاشت و چشمان مشی رنگش باغ را کاوید و شُک زدن انگار به وجودش از بابت وجود پدرو مادری که کنار هم رو به استخر نشسته بودند و انگار در این دنیا سیر نمی کردند که این عزیز کرده ی دل را ندیدن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو پسر چه شادی در دلش جان گرفت، از وجود پدر ساکت و صامت این سال هایش و که جز پنجره ی اتاق جایی را نمی دید والان در این خرداد ماه دایان در آغوش به استخر خیره بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"بخاطرهِ تو این همه خاطرهِ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل من، ته قصمون رسید ته دنیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرو برو ،کسی دردم و حس نکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه هیچ موقع بر نگرد به این دل تنها"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوانگار گویی برگشته بود این پدر اسطوره ی همه ی سال هایش،و که می دانست جان می دهد برای لبخند نیم بند این کوه مرد که پدرش بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلبخندی روی لب های پسرک امده خستگی فراموشش شده با شوق فراوان به سوی کانون خانواده پر کشیدو این مرد اصلا فهم وشعور انگار ندارد، تا با این سی سال سن بداند نباید مزاحم خلوته مادرو پدرش شود، که بعد از سه سال انگار امروز حال و هوای قدیمشان برگشته همان سه سالی که رهی شُک زده شد و دایان زجر کشید و اریو شکست، از بابات کمر خم شده ی پدرش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir" برای مردی که تنها رفیقش سقفو دیواره شباشم ابری و دلگیر اونم از دود سیگاره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه مرده خسته از راهِ که خست ست از زمین خوردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه سقف ارزو هاشم خلاصه میشه تو مردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنخواست باور کنه اینو که رسم روزگار اینه که تنها هم دم شبهاش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه مشت اهنگ غمگینه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه عشقش جا زد و رفتو از این غم غمگین ترم میشه کسی که قصه اش این باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکسی که با یکم گریه با اینا سبک میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسبک میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاره دیوونگی کردی ولی مردونگی اینه که جز سقفو این دیوار کسی اشکاتو نمیبینه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمش از خود گذشتن بود که این خاصیت مرده که طعم شور هر اشکی نمک گیرش نمیکرده"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی انگار اریو نمگ گیر این طعم شور شده بود که با اشک و شوق به دست رو شونه های پهن اسطورش گذاشت و اون و از پشت ب*غ*ل زدو اصلا هم مهم نیست که بگویند، با این هیکل گوریل مانند بچه شده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه او فقط دلش تنگ است تنگ پدرش هیکلش بزرگ است، بدرک بازو ترکانده هم به جهنم قد دیلاقش هم چشم پوشی می کنیم ولی فقط الان نیاز دارد در آغوش پدرش باشد فرعی جات همه بروند به گور.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"یک روزقشنگ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک دل آرام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک شادی بی پایان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک نورازجنس امید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک لب خندون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک زندگی عاشقانه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوهزارآرزوی زیبا"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامروز روز برآورده شدن آرزو هاست حتی با زبان پدری که هنوز باز نشده، ولی تنگ پسرکش را در آغوش می فشارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحتی با چشمان گریان دایان،که در حلقه اشک چشمان پهلوانکش خیرست و حتی با سردی چشمانی که از پشت پنجره این صحنه ها را نظاره نشسته و حسش خنثی است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه این همه محبت موج زده بین این خانواده و باز هم ته قلبش می سوزد از ناخن حسرتی که گوشه ی دیگر جانش را خراشانده و چرا اون این همه بی کس است دقیقا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو حتما اگر گوهر را نداشت، تا الان صد کفن پوسانده بود چه برسد به درس خواندن و خانم دکتر شدن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوهر برای گیسو فرشته ی نجات بود وقتی که گیسو آن همه بچه بود درهفت سالگی کسی که گیسو را بدون چشم داشت مانند نوه هایش بزرگ کردو مدرسه فرستادو از دوریش اشک ریخت، گوهر واقعا گوهر بود وقتی که خانواده ی واقعیش هم او را سر راه نهاده بودند و چه بی عاطفه بودند برای ان بچه ی هفت ساله ی زیبا و خدا دقیقا انصاف را که تقسیم کردی خانواده اش خواب بودن آیا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا سهم سیه چشمون این ننگ بود در این وادی که خیرش از ما بهترون را چسبیده و ول کن ماجرا نیست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوخدایا عدالتت همچنان پا برجاست دیگر؟ نکند پارتی بازی کنی ها؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوچه عجیب که در منطق فوق چرت گیسو یک اصل پا بر جا بود اینکه خدا همیشه عادل است، اگر خدا منتقم نشور وسیله اش را به ادم می دهد تا حق گیری کند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر چند که این چشمون سیه یک تنه می تازاند و انگار فقط شیره می مالید به سر خود، با این جمله، و کلا در کار هایش، حق گرفتنی است نه دادنی را سر لوح کرده بودو تا منفعت خود بود اعمال می کرد و وای به روزی که منفعتی نداشته باشد دیگر حتی یادش هم نمی آمد این جمله.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی همیشه خدا خدا بود در منطقش و گویی فقط همین اصل را درست می داند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیر لب شعری را زمزمه کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"اگر هزار غم*س*ت از جفای او بر دل
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهنوز بنده اویم که غمگسار منست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدرون خلوت ما غیر در نمیگنجد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبرو که هر که نه یار منست بار منست"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو پرده را انداخته دل از ان فیلم سینمایی خانواده ی برتر گرفتو بر روی تخت نشست و وای که چقدر دلش خاله گوهرش را طلب می کردو این دل هم گویی سر کش شده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو مدیونید فکر کنید، حسادتی کرده به این عواطف خانواده واوفقط فقط دلتنگ است و بدرک اگر باور نکرد کسی، والا دروغ هم که اصلا حناق نیست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"نمیدانم چرا بهانه گیری می کند این دل، مبادا کودک درونش فعال شده" گویی واقعا دلش بهانه گیری می کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبهانه هایی که هیچ وقت تحقق نیافت بهانه ی یک دوست، بهانه ی یک کوه، بهانه ی یک ب*غ*ل، شاید همه ی این ها در اصل یک آرزو بود،به اسم خانواده ای که هرگز نداشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"دل که بهانه گیر شود نه کارش با آبنبات حل است نه با قدم زدن زیر بارانی که هوایش دونفره است فقط یک چیز تسکینش می دهد ان هم رسیدن به بهانه ی دلت"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو چه بد که دل این کمند گیسو سخت درد دارد درد نرسیدن. و چه بد که هرگز نمی رسد به این دل خواسته.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدست از درگیری ذهنی کشیده لباسش را با یک پیراهن مردانه و یک شلوار راحتی عوض کردو الان فقط استراحت می خواست. تا آرام گیرد این دغدغه ها در سرش، که مدام مانند پتک بر مغزش می کوفت، وبرای امروز کافی بود دیگر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقت برای فکر زیاد داشت امروز را طبق گفته ی دایان استراحت می کرد بهتر بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"خدایا دقیقا برای دل این سیه چشمون کجایی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیدانم که برای او هم هستی ولی تمنا می کنم بیشتر باش برای این گیسو کمند."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلیپس از گیس موهایش باز کرده کمند افشان کرد در هوای گرم خرداد ماه و خدایا فتبارک الله احسن و الخالقین که می گویند برای الانست دیگر؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمین حالی که آبشاری مشکی ول*خ*ت تا زانوان دختری زیبا جاریست و چه رویایی نقاشی کرده ای و واقعا احسنت به این همه نقاش بودنت، ناز شستت که می گویند این است وبست بقیه هر چه باشد مسخره بازی است. گیسو کمند که می گویند الکی نیست خوب این است دیگر تمام و کمال.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاش می شد زیر دستانت پیانو می شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا سر انگشتان نازت پُر هیاهو می شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"نُت به نُت بر روی قلبم می تپیدی روز و شب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمو به مو اجرا میان ر*ق*ص گیسو می شدم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاکه شب/بو می کشیدم عطر گیسوی تورا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدوست دارم بین موهای تو شب بو می شدم"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir٭٭٭
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمانش را که به روشنی صبح گشود انگار جان تازه گرفت. از هوای مطلوب اتاقش نفسی قرض گرفتو روی تخت دونفره ی آبی رنگش نشست، کلا تمام اتاق های خانه ست آبی سفید بودند به جز...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآه کشیدو ایستاد، به سمت سرویس بهداشتی رفت بعد از شستن دست و صورتش در آینه به چهره اش نگریست شاید تنها کسی بود با وجود چشمان و وموهای بور که به طلایی می زد؛ پوست برنزه ای داشت به طوری که بقیه را به شک می انداخت که شاید سولاریومی در کار بوده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآری سولاریوم در کار بود اما از نوع خداییش خدا چیزی کم نگذاشته بود برای این پسر، گویی خواسته هنرش را تماما به رخ کشد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمان عسلی که از مادرش به ارث داشت ولی کمی متفاوت تر با رگه های سبز رنگ موها و ته ریش بور در کنار دماغی خوش فرم و فکی مردانه زیبا و در عین حال جذاب و همه ی این ها با وجود پوستی گندمی و یک هیکل از نظر خودش ورزشکاری واز نظر پدرش گنده بک با زمینه ی دختر کشی از او پرنسی ساخته بود، به دنبال سیندرلای قصه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمکی حواله ی خودش از ایینه کرده،خودشیفتگی را به اوج رسانده بیرون آمد تا سراغ والدین عزیزش رود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماندن به پای کسانی که دوستشان داری،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقشنگترین اسارت زندگی است..."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواسیر والدین شدن چه اسارت زیبایست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر راه رو چشمش به اتاق صورتی افتاد وخیره ماند ،اه که چقدر دلتنگ بود و چاره به جایی نمی برد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداغ دوری سخت بود، حتی با گذشت بیست و یک سال فراموش نکرده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا مگر می شد فراموش شود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشد که بعد این همه سال دوری از خاطر ببرد دیگر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"تا تو رفتی گفتن از دل برود هر ان که از دیده رود وبه غصه ناباوری من خندیدن"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانگار در دلش را قفل زدند که از دلش که نمی رفت هیچ سروری هم می کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوف کشید به این آشفتن بازار ذهنش و راه نیفتاده در اتاق خاطره ها گشوده شد، گیسو رخ نشان داده به این غرق در تعجب و سیاهی گره زد در عسل نگاه مبهوت مردو این بور کم رنگ دیگر کیست؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"سرا پا اگر زرد و پژمردهایم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی دل به پاییز نسپردهایم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچو گلدان خالی لب پنجره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپر از خاطرات ترک خوردهایم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر داغ دل بود ما دیدهایم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگر خون دل بود ما خوردهایم."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irودقیقا این دختر به چه اجازه ای در اتاق خاطره هایش بود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاصلا که بود این سیه چشم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه دخترک گستاخ که این چنین پر تمسخر نگاهش می کرد، نگریست و یک هو انگار قلبش را چنگ انداخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگربه ی وحشی چشمان گیسو کمند که این همه تپشش کم و زیاد می کرد ومگر قلب هم می شود انقدر بی جنبه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"تا حال کسی گفته بود بازی قلب آخرش ویرانیست یا نه؟"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو وای به ان روزی که این چشمون سیه بازیگر قلبی شود که...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو اریو تاب نیاورده نگاه گستاخ روبه رویش را چشم گردانده در کاسه و چپ کرد، چشمانش را وچشم غره حرام ان همه خیرگی بی ادبانه کردو گفت:سلام که بلد نیستی، بگو تو اون اتاق چیکار داشتی خانم محترم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواقعا خنگ بود این پسر که فکر کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگیسو کمند شرمنده می شود، از گستاخی چشمان سیاهش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآخه شرمندگی را چه به این سیه چشمون دو فعل متضاد اند با یکدیگر.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگیسو سرتا پای اریو را وجب کرده دست اسکنر را از پشت بسته پوزخند بند زده به لبهایش و با کمال وقاحت گفت:تورو سننه کم رنگ خان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین دختر نمونه ی بارز بی ادب بود همان ها که مثالشان را می زنیم وادب را از انها یاد می گیرند موادبان این عالم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو اریو خوب منظور کم رنگ جمله ی این بی ادب را فهمیده، که طعنه زد به بور بودنش و حالا انگار خودش با ان چشم وابروی مشکیش شاهکار خلقت است دخترک بی ادب.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"خنجر که می زنی کاری بزن این خراش ها شکنجه است."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوچه زبان زهراگینی دارد این گیسو کمند برای نیش زبان زدن به مهربانان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهر چند اریو هم کسی نیست که حرفی را بی جواب زیر میزی رد کند، چه رسا به نیش زبان شنیدن و دم نزدن ان هم از یک نیم وجبی بیادب.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیشخندی از ان ها که تا ناکجا اباد طرف را جیز می دهند به لب کاشته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا تمسخر نگاهش گیسو کمند ان همه رو داشته در انتظار استر بوده رانشانه گرفت و گفت:ربطش صاحب خونه بودن منه و اضافی بودن یه کلاغ مزاحم مثل تو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبوم صدای خورد شدن غرورش را شنید، اضافی بود؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه این کلمه آلرژی داشت او همیشه اضافی بود حتی برای خانواده اش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"جای بعضی ها توی کتاب جغرافیا خالیه ، با عنوان “ پست ترین نقطه ی دنیا."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوچقدر پست بودن همه ی انها که این کمند گیسو را اضافی می خوانند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی خوب دراینجا وضع فرق داشت، الان او همه کاره بود نه اضافی ومی بست دهانی را که اضافه بودنش را پیشانیش بزند وقتی که انقدر به او بدهکارند بابت همه چیز و از امروز به بعد این سیه چشمون طلبکار می شود از همه ی دنیا دیگر نوبت گیسو کمندست هرچه دنیا بازی کرد، به کام خودکافی است حال وقت بازی گیسو رسیده.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو وای به حال بازیکنان این بازی که گیسو راه رسم بازی شناس است و خشن بازی می کند این کمند گیسو.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوفعلا علل حساب حال این زردک را بگیرد به جایی بر می خورد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچهره پراز خون سردی گیسو خبر از حرس درون نداده، چه خوب که همیشه چهره اش بی تفاوت و چشمانش سرد بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاریو متعجب از این همه ارامش این دخترک و چقدر مرموز بود این میمیک صورت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوگیسو لب باز کردو باز نیش زد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-صاحب خونه که ندونه کی تو خونش رفت و امد داره مترسکم نیست، چه برسه به صاحب بودن درضمن محض ارضای فضولیت بگم که من دکتر آقای سپهریم یا پدر جناب عالی حالا روشن شدی زردک?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوبدون توجه به خشم زبانه کشیده در اریو بسمت راه پله رفته و متشخصانه پایین رفت ودیگر وقت موادب بودن است، لجام گستاخی را کشیده رامش کرد در خود و سرکشی هم زمان معینی دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"به بعضیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحتی فحشم نباید داد..!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط باید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخندید و رد شد...!"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوحال حکایت این دخترک گستاخ همین است وناسزا گفتن هم حرامش است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو از این پس می داند باید چطور زبان ان چموش را ببرد، که با پرویی تمام زردک خطابش نکند با آن چشمان زاغیش، هر چه نداشته باشد ولی انقدر جذابیت مردانه دارد که فریبندگی بلد باشد تا دل در سینه ی زیبا رویان مونث بلرزاندو ککش هم نگزد از شکاندن دلشان واصلا چه معنی دارد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"در دیاری که در او نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکسی یار کسی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکاش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا رب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنیفتد به کسی کار کسی "
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو حتما یکی باید به این پسرک خودخواه بگوید:"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل نشکن مشتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتهش خاکه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچوب خدا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبی صدا و خطرناکه..."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا شاید انسان بودن را منتخب شود و گرگ بودن را بسپارد به گرگان جنگل.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir٭٭٭
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا قدم ها آهسته و بدون عجله به سوی اشپزخانه قدم برمی داشت، که چشمش به زوجی که عاشقانه هایشان را با صبحانه خوردن در کنار یکدیگرغرق شدن در دریای نگاهشان خلاصه کرده بودند و انگار در این مکان سیر نمی کردند افتاد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو خدایا عشق عشق که می گویند این است دیگر؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوثمره ی عشق هم حتما آن زردک است؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس خدایا چرا او ثمره نشد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحتما زمان او پدرو مادرش عشق را کشف نکرده بودند، که او بجای ثمره اضافی نامیده شد و کس که او رو دید حرامی بست به نافش از صدقه سر پدر ومادری که اصلا لایق نبودند این جایگاه را ومانند اشغال با او برخورد کردند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو خدا نبخشدشان، بابت این ظلم که به این سیه چشمون روا داشتن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوحال وقت گلایه نیست تاوان ان نامرد ها هم باشد سر جای خود الان وقت نشان دادن جربزه اش است پس صدا صاف کردو با تن دل نشینش شروع کرد: "صبح است ساقیا قدحی پرش*ر*ا*ب کن دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزان پیشتر که عالم فانی شود خراب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irما را ز جام بادهٔ گلگون خراب کن..."
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_صبح دل انگیزتون خوش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو با این شعرو صبح بخیر نگاه آن دو عاشق را از یک دیگر بریده لبخند به لبان سرخ دایان بخیه زد و نگاه مشکی رهی را به سوی خویش دوانده، خود را به میز رسانده پرویی پیشه کردو گفت:واسه یه خانم متشخص زیبای گرسنه صبحانه داری دایان جون?
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولبخند ژکوند نقاشی کرد بر لبانش و این دختر ابدا اخلاقش لوس و شوخ نبوده و نیست واین اخلاق صرفا جهت منحرف کردن ذهن بیمار مرد اسطوره ی آن زردکیست که چند قدم پشت سر این کمند گیسو ایستاده و خدایا چقدر دوست دارد، این دخترک گستاخ و از خود راضی گشنه را مشت و لگدی مهمان صبحانه اش کند و اصلا او را چه به دکتر بودن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irومدیون است، کسی که ذره ای با خود بیاندیشد او حسد کرده از لبخند زیبای مادروچشمان خیره ی کوهش که این گونه تقدیم این دخترک زاغ شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوجواب بانوی زیبا روی این خانه که انگار ندانسته تا فیها خالدون پسرک حساسش را سوزاند که گفت:اوه صبح تو هم بخیر دختر قشنگم، بله که صبحانه داریم عزیز جان تا بشینی من هم برات چای میارم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواریو چه حرصی خورد بابت لبخند نشسته روی لبان این دخترک مزاحم خود شیرینی بعدش که گفت:قربون دست و پنجول طلاییت بانوی زیبا.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"بعضیا سیاست مندند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعضیا زبون باز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعضیا هم شیطونن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعضیا هم قلبا مهربونن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعضیا هیچکدم از اینا نیستن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط خوب نقش بازی میکنند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوامان از این دسته ی بازیگر"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوگیسو دقیقا جزو کدام دسته بود را فقط خالقش می دانست و بس که در ذهن دایان از دسته ی مهربانان بود ودر ذهن اریو مقام زبان باز گرفته بود و رهی او را شیطان می دانست و این دختر چرا این همه چشمانش جذاب است، وخودش جذابست و اخلاقش جذاب است و اصلا چرا این دختر این همه برای او دوست داشتنی است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوخدا رحم کرده که اریو توانایی ذهن خوانی ندارد که اگر داشت و این همه ذهن مجذوب پدرش را به این دخترک فهمیده بود، قطعا یا از حسادت می مرد یا گیسو کمند را راهی نیستانی می کرد که نی میاندازند در آنجا اعراب و وای به حال دخترک بیچاره با این همه حسد این پسرک سی ساله ی لوس.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصبحانه که با شیطنت های گیسو لبخند های دلبرانه ی دایان و نگاه های خیره ی رهی و از همه مهم تر لوسی بحد اعلا رسانده ی اریویی که لقب زردک را به خود اختصاس داده، از سوی کمند گیسو تمام شد. رهی عزم اتاق را داشت که گیسو زیرکی بخشیده به کلام و رفتارش گفت:توجه توجه آقا رهی و بانوی زیبایش بخاطر ورود یه فروند دختر خوشکل و اس که اینجانب می باشم، امروز باید همگی باهم تو باغ نایس شما جشن بگیریم وگرنه....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبازم جشن می گیریم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچیه؟ فکر کردید می گم نه من نه شما؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنخیرشم از این خبرا نیست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو نازکی بخشید به پشت چشمانش، که اریو از این همه پرویی و زیرکی این دخترک گستاخ چشم درشت کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقهقه ی دایان را به هوا رفت، رهی از خنده ی زیبای بانویش لبخندی به لب رانده تعجب همه را برانگیخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irو گیسو همان گونه که به این زوج می نگریست آوای زیبای صدایش را به رخ کشیده خواند:" گفتم که مجنون میشوم، صدبار بدتر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتی که لیلی میشوم، اینهم به آن در!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم که بیتابم نکن طاقت ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیسوزد این بیتابیَم هم بال وُ هم پر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتی که در بیتابیت من هم شریکم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir«یک،یک» مساوی، میشوی با من برابر!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم که زیبایان یکایک بیوفایند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتی که تهمت میزنی؟ الله اکبر!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم نمیخواهم برو، این عاشقی را
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتی که کفران میکنی، بر عشقْ کافَر؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمجنون شدم، لیلی شدی، افسانه سر زد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخوشبختی آمد پشتِ در، م*س*تانه زد در
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن آسمانها را به عشقت فتح کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر کهکشانها عشقِ ما شد عشقِ برتر!"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوبرترین بود انگار عشق این زوج جذاب که که هر دو با فراغ بال لبخند بخیه زده بودند به لب هاشان و آوای شعر گیسو را به جان می خریدند و هیچ کس نمی دانست، این خانواده چقدر مشاعره را دوست دارند وقتی که رهی با ان ولوم دایان کش شعر می خواند در شب های بارانی ونو بهارانه می شکفت در دل عاشق دایان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدایا اسطوره ها هم می شکنند نه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس چرا اسطوره ی اریویی که با حسرت خیره ی لبخند لبان این اسطوره ی تمام این سی سالگیش است انقدر شانه خمانده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخدایا لبخند اسطوره اش را جاودانه کن، برای دل این پسرک مرد شده ی این روزها تا کمی دل اهل این خانه هم شاد گردد و پاقدم گیسو خیره بودنش به چشم این پسرک بور هم آمده، انگار که شمشیر دشمنی غلاف کرده خره شیطان را پیاده شده اسب دوستی زین کرد و لبخند هدیه داد به صورت زیبای گیسو و شاید کمی مشاعره بد نباشد برای تازه کردن خاطرات پس تب شعر گیسو را دزدیده شروع کرد، با آن صدای مردانه و جذاب به خواندن و اصلا مهم نبود قوانین مشاعره که با اخر شعر گیسو شعر بگوید مهم فقط این بود که دلش لبخند می خواست از نوع اسطوره اش و چشمان برق زده ی مادرش و از خدا چه پنهان کمی هم، هم کلامی با دخترک گستاخ خوش قدم امروزش واصلا هم این دل خواسته ی آخرش مهم نیست بدون منظور است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir" ای دل نمی دانم چرا عمری است لالت کرده اند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر خلوتی با آینه غرق سؤالت کرده اند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپرواز هم افسانه ایست ای مرغ زخمی سالهاست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین دانه های در قفس غافل ز بالت کرده اند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز موج های سرکش دریا دلت جا مانده است
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیا ماسه های گرم ساحل بی خیالت کرده اند؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگر عروس گریه در چشمت نمی ر*ق*صد چرا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحتاج حتی قطره ای اشک زلالت کرده اند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای باغ حاصل سوخته، این دیم کاران حسود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمحتاج حتی یک سبد احساس کالت کرده اند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتنگ بلور دوره ی پارینه سنگ عاشقی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین باستان کاوان چرا آخر سفالت کرده اند؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبر خاک ایلت مانده ای ، فرصت برای کوچ نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای اسب سرکش عاقبت افتاده یالت کرده اند
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهرگاه فرصت بود تا عاشق شوی چون آینه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنگارهای فاصله در آه چالت کرده اند"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاین زردک انگار استعداد های دیگری جز حرف مفت زدن هم دارد و اگر پیش خود اعتراف کند صدایش زیباست، خیلی بد می شود؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشاید ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنه اصلا هم زیبا نیست فقط شعر قشنگی را انتخاب کرده، آری این است.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی اشکالی ندارد کمی مشاعره دارد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپس گیسو هم قواعد مشاعره را به شاهی حساب نکرده شعری در جواب اریوی منتظر خواست به زبان براند، که دایان پیش دستی کرده چشم به مردش دوخته شروع کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir" نشستہ روے این میز و عذابم را نمے بینے
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو را تا اوج این قصہ خودم آوردہ ام یا نہ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبہ این لبخند زیباے تو معصومانہ مے خندم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخبر دارے تو از آہ پس از هر خندہ ام یا نہ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقلم را دست مے گیرم، خجالت مے ڪشم از تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو مے فهمے ڪہ از عطر تنت آڪندہ ام یا نہ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودت رابردے و رفتے ...من اما عاشقت ماندم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحسابم ڪن همین حالا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببین نگاهے ڪن بہ بالا و بگو در گوش من آیا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irڪسے مے دید از بالا ڪہ من هم بندہ ام یا نہ؟"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای بر دل رنجیده ی این بانو که قصدش مشاعره بود و نا خود اگاه شعر نخواند، داغ دل از قلب عاشقش بیرون ریخت و خدایا برای دل این زن کجایی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irانقدر حرف دل شعر شده اش سوز داشت تا ابری کند چشمان مردی را که این سالها عجیب احساس و زبانش خاموش شده انقدر سوز داشت، تا پسرکش را روانه ی باغ کند ولی انقدر سوز نداشت تا چشمان سرد گیسو را نرم کند با تمام شیطنت و شیرین زبانی صبحش لحظه ای چشمانش گرمای خرداد را ندزدیده بود وچرا این همه یخبندان؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"تو را لای کدامین دفتر عمرم بخشکانم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو را کنج کدامین پاره قلبم؟ نمیدانم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفربد
00خوب و سرگرم کننده............
۱ سال پیشدکتر آینده
10بسیار زیبا بود این رمان به همه توصیه میکنم عالی بود، مخصوصا اشعار زیبا و دکلمه های پر مفهوم رمان رو زیباتر کرده بود ممنون از نویسنده های رمان و این برنامه بابت رمان های قشنگش
۲ سال پیشGhhgf
00کم بود ولی قشنگ عالییییی ارزش خوندن داره
۲ سال پیشFatemeh
00خوب بود بخونیدش حتما خسته نباشی نویسنده
۲ سال پیشرها
11خیلی کتابیه حرفای اضافه خیلی داره ادم حوصلش سر میره
۲ سال پیشآیلین
01بدک نبود😕😔😟😕😕
۳ سال پیشدختر الماس
۱۶ ساله 20دارم ب این فک میکنم با این خلاصه بلند بالایی ک نوشت ایا چیزی هس ت رمان ک نگفته باشه؟ 😐نویسنده چ خبره خلاصت؟ خسته نشی؟ خلاصه ی رمان خواننده رو جذب رمان میکنه شما امدی فق یچی نوشتی رفتی؟ 😕
۳ سال پیشآرزو
01بد نبود
۳ سال پیشتینا
10خوره رمان اخه اینا فقط میان میگن سلام و خدافظ شده بگن سلام من اول پیام دادم نظرشونو راجب رمان نمیدن، رمان خوبیه بخونید!
۳ سال پیش
10چند تا قسمت داره؟
۳ سال پیشرکسانا
50واییی مامانم اینا موهای تنم سیخ شد😂😂😂😂😂😂فقط خلاصه و داشته باشین😂😂😂برم بخونم ببینم چطوره🤔
۴ سال پیشفضول!به توچه من کیم؟
14ایا حرفی سخنی ندارید؟ بگویید ماهم فیض ببریم و تصمیم بگیریم بخونیم یا نه ای مردم دوستداشتی وطنم کسی نیست؟😂
۴ سال پیشفاطی
۱۸ ساله 01رمانش بدک نبود😣
۴ سال پیشAzin
430آهای مردم کسی نخونده بیاد ب ما بگه بخونیم یا ن 😂😂بین این همه آدم کی خونده بگه چیزی ازتون کم نمیشه ک اگه خوندین نظر های گوهر بارتون رو شوت کنید بیاد😂
۴ سال پیشعسل
135وایی تو چقد باحالی 😂 معلومه خیلی شیطونی😂😉
۴ سال پیش
حدیثه,
00موضوع رمان خیلی خوب بود اما قلم نویسنده رو دوست نداشتم