رمان دلنواز عشق به قلم مریم پیران
وترانه زندگی می خواند... عشق نسیمی است ملایم و دلنواز؛ّ که در یک صبح دل انگیز بهاری؛ّ شکوفه ها و گلهای رنگارنگ را...ّ میرقصاند...!! دختری از جنس غم... دختری که تو سن نه سالگیش مادرش و از دست میده و از اون به بعد نامادری جای مادرش و میگیره؛ دختر غصه ی ما از سن نه سالگیش به بعد به جای محبت پدر با کینه بزرگ میشه؛و البته تو این ماجرا نامادریش هم بی تقصیر نیست؛ و پسر شکست خورده ی قصه... پسری که روزگار ازش مرد مغرور ساخته؛ حالا سرنوشت این دو شخصیت رمانمون چی میشه؟ آیا پسر قصه که به خودش قول داده دیگه عاشق نشه سر قولش میمونه؟
تخمین مدت زمان مطالعه : ۴ ساعت و
تعداد صفحات : 344
ژانر : طنز
دانلود رمان دلنواز عشق
خلاصه رمان :
وترانه زندگی می خواند...
عشق نسیمی است ملایم و دلنواز؛ّ
که در یک صبح دل انگیز بهاری؛ّ
شکوفه ها و گلهای رنگارنگ را...ّ
میرقصاند...!!
دختری از جنس غم...
دختری که تو سن نه سالگیش مادرش و از دست میده و از اون به بعد نامادری جای مادرش و میگیره؛
دختر غصه ی ما از سن نه سالگیش به بعد به جای محبت پدر با کینه بزرگ میشه؛و البته تو این ماجرا نامادریش هم بی تقصیر نیست؛
و پسر شکست خورده ی قصه...
پسری که روزگار ازش مرد مغرور ساخته؛
حالا سرنوشت این دو شخصیت رمانمون چی میشه؟
آیا پسر قصه که به خودش قول داده دیگه عاشق نشه سر قولش میمونه؟
ادامه رمان:
مقدمه:
زندگی دیکتـه ای نیست که آن را به ما گفته بودند و گفته باشند وخواهند گفت!
زندگی انشایی است که تنها باید خود بنگاریم;
باشد که موضوع انشای زندگیت "خدا"، مقدمه اش "عشق او"، و انتهایش " نگاه او " باشد...
آمــــــــــین
خدا در مکان های دور از انتظار...
به دست افرادی دور از انتظار...
ودر مواقعی تصور ناپذیر...
معجزات خود را به انجام میرساند...
برای آن مهربان توانا ، غیر ممکن وجود ندارد...!
همیشه ،همیشه و همیشه امیدی هست...!
به نام خالق قلم
باصدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم کش و قوسی به بدنم دادم و پاشدم .
دست و صورتم وشستم وبعدش رفتم واسه صبحانه.
وارد اشپزخونه شدم که اول صبحی ریخت نحسش و دیدم
بدون توجه به اون به بابام زیرلبی سلام دادم که با تکون دادن سرش جوابم و داد.
داشتم صبحونم و میخوردم که سوگلی خانواده با خواب الودگی و غر غر وارد اشپزخونه شد...
دل اسا: اه اصلا من نخوام برم مدرسه کی و باید ببینم هان؟
مهرانه: سلام به روی ماهت دختر قشنگم
با لحن لوسی گفت:
دل اسا : سلام بابایی، سلام مامانی
بابا: سلام دختر بابایی صبحت بخیر
با لحن مهربونی گفتم:
_سلام صبحت بخیر دل اسا جان
پشت چشمی برام نازک کرد و گفت:
دل اسا: علیک تو چرا هنوز نرفتی؟
سعی کردم صدام به خاطر بغضی که به خاطر این حرفش توگلم نشست لرزشی نداشته باشه.
_ دیگه داشتم میرفتم عزیزم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل اسا: خوشحال میکنی مارو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسعی کردم اشکام نریزه سریع از جام پاشدم و اومدم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه محض اینکه رفتم تو اتاقم بغضم شکست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای خدا تا کی باید این رفتارهارو تحمل کنم؟ چرا جونمو نمیگیری؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاشکام وپاک کردم و صورتم و با اب سرد شستم ولی میدونستم چشمام قرمزه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو اینه نگاهی به خودم انداختم قدم 170پوست سفید مثل برف، چشمای مشکی وگردبامژه های بلندوفر ، ابروهای هشتی، بینی کوچولو و خوش فرم ولبهای قلوه ای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهمه ی دوستام میگفتن خیلی قیافه ی جذابی دارم اما برای من اهمیتی نداشت اینقدر غصه داشتم که اصلا به این چیزا فکرهم نمی کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشنیدید که میگن...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونی که گریه میکنه یه درد داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما اونی که میخنده هزارتا...؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن میگم.;
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونی که میخنده...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهزارتا درد داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irولی اونی که گریه میکنه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه هزارتا از درداش خندیده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفقط جلوی یکیشون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir"کم" اورده...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم سراغ لباسام و مانتو و شلوارو مقنعه ام و پوشیدم ،کوله ام رو برداشتم و از خونه رفتم بیرون.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوراه به زندگیم فکر میکردم...نه سالم بود که مامانم سرطان گرفت و منو تنها گذاشت ،من بعداز اون اتفاق تا دوماه افسرده شده بودم اما بابام زیاد براش اهمیتی نداشت چون بابا و مامانم به اجبار خانواده ها ازدواج کرده بودن بخاطر همین زیاد به هم علاقه نداشتند.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحدود یک سال بعد از فوت مامانم بابام با مهرانه ازدواج کرد اولش من خیلی برام سخت بود که زن دیگه ای رو جای مامانم ببینم اما بالاخره حق با بابام بود اون که نمی تونست بخاطر من تا آخر عمرش تنها باشه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوایل رفتار مهرانه باهام خوب بود اما کم کم اون روش و نشون داد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحدود دوسال بعداز ازدواج بابام و مهرانه دل آسا به دنیا اومد، از اون به بعد مهرانه همیشه سعی میکرد من و از بابام دور کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیادمه اوایل دل آسا یکسالش بود، اون روز خواهر مهرانه خونه امون اومده بود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل آسا بغل خواهرزاده مهرانه بود و منم نزدیکشون بودم یکدفعه خواهرزاده مهرانه میخواست پاشه که دل آسا که بغلش بود افتاد زمین و به گریه شد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن زود رفتم طرف دل آسا که همون موقع بابام از بیرون رسید و مهرانه گفت بچه بغل من بوده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونروز بابام با کمربند سیاه و کبودم کرد اخه مهرانه بهش گفت که من از قصد خواهرم و انداختم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخلاصه اون روز هرچی به بابام توضیح دادم کار من نبوده بابام به حرف هام گوش نداد و حرفای مهرانه رو باور کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه نگاه به ساعتم انداختم داشت دیرم میشد قدم هام و سریع تر برداشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن رشتم تجربیه سال چهارم دبیرستان وهجده ساله هستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرسیدم مدرسه خیلی خلوت بود وای کلاسم شروع شده بدبخت شدم رسیدم دم کلاس یه نفس عمیق کشیدم و چند تقه به در زدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا صدای بفرمایید وارد کلاس شدم که خانوم قربانی دبیر زیس گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانوم قربانی: دلنوازجان چرا اینقدر دیر اومدی دخترم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ شرمنده یه مشکلی برام پیش اومده بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانوم قربانی: باشه دخترم چون بار اولته میبخشم میتونی بشینی.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چشم مرسی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم نشستم کنار الناز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز اشاره کرد به چشم هام و یواش پرسید چی شده باز؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه یعنی اینقدر تابلو بود که زود فهمید اروم زمزمه کردم : بیخیال
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسرش و به نشونه ی تاسف تکون داد و حواسش و به درس داد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما من نمیتونستم تمرکز کنم ذهنم میرفت سراغ دوسال پیش که تو رفت و امد هام از مدرسه تاخونه یک مزاحم سیریش داشتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاون روز تا دیر وقت کلاس داشتم و وقتی که برگشتم کوچه ها خلوت بود نزدیک خونه مون بودم که یکدفعه یه 206 سفید جلوم و گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی پیاده شد تازه فهمیدم همون پسر مزاحم است اومد پایین و گفت:می خوام باهاتون حرف بزنم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا اضطراب گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ توروخدا از اینجا برو اگه کسی اینجا من و باتو ببینه برامون بد میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمزاحم: پس حداقل شمارت و بده داشته باشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیدفعه دیدم مهرانه از اونور داره میاد و چشمش هم به من بود از همون جام میتونستم برق تو چشماش و که مطمئن بودم چه فکری تو اون ذهنش داره رو ببینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی نزدیکم شد گفت: به به دلنواز خانوم ایشون کی باشند؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزبونم بند اومده بود و اصلا نمیدونستم باید چی بگم؛
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمزاحم: به شما ربطی نداره شما کی باشید؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانه با پوزخند کریهش همونطور که چشمش به من بود گفت:یعنی درمورد من بهت چیزی نگفته ؟ من زن باباشم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمزاحم که اینو شنید سوار ماشینش شد و گازش وگرفت و رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالاخره زبون باز کردم وگفتم:مهرانه داری اشتباه میکنی بخدا اون فقط یک مزاحم بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانه: هه توقع داری باور کنم..؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_باور کن راست میگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانه: هه اره تو راست میگی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_مهرانه لطفا چیزی به بابام نگو از این موضوع باور کن اشتباه میکنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما مهرانه به حرفام توجه نکرد و همه چیزرو به بابام گفت اون روزبابام مثل همیشه باز حرف های مهرانه رو باور کردو من و به باد کتک گرفت اونقدر با کمر بند زد که بیهوش شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اون روز بعد بابام منو کلا فراموش کرد انگار نه انگار دخترشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهروقت باهاش در مورد این موضوع حرف میزدم منو به باد کتک میگرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا سقلمه ای که الناز تو پهلوم زد متوجه شدم خیلی وقته تو گذشته به سر میبرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانوم قربانی: دلنواز جان امروز خیلی گرفته ای اصلا حواست به درس نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_معذرت میخوام خانوم قربانی فقط یکم سرم درد میکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانوم قربانی:اگه حالت خوب نیست زنگ بزن بیان دنبالت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه خوب میشم زیاد مهم نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنگ تفربح که خورد الناز تند برگشت سمتم و پرسید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز: باز چی شده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_هیچی خبر تازه ای نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:پس چرا گریه کردی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_هیچی همون ماجراهای قبلی دیگه نمیتونم تحمل کنم الناز صبرم داره تموم میشه ویک قطره اشک سمج از گوشه ی چشمم اومد پایین سریع پاکش کردم و رو به الناز با لحن شیطونی گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_توچه خبر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاخه الناز عاشق پسر خالش بود و دیروزم خالش اینا قراربوده برن خونه شون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:هیچی بابا مثل همیشه اصلا بهم توجه نمیکنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اصلا اشکالی نداره خواهری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه چشمک بهش زدم و ادامه دادم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ من مطمئنم تو میتونی رامش کنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:کوفت و با لحن شیطونی مثل لحن خودم پرسید:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:میگم از اقا حسامتون چه خبر؟ هان؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_به چشم غره بهش رفتم که گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:وا مگه چی گفتم فقط گفتم هنوز نم پس نداده ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبالحن غمگینی گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه هنوز هیچ خبری نیست ازش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحسام پسر همسایمون بود که یکی دوسالی هست دوستش دارم وضعش خیلی خوبه و پزشکی میخونه اما برای من مهم نیست این موضوع من خودش و دوست دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خب حالا چرا غمگینی؟از خداشم باید باشه که تو بهش علاقه داری!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بیخیال الی پاشو بریم یه چیزی بخوریم که دلم ضعف میره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:مگه صبحانه نخوردی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه بدو بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتیم از بوفه ی مدرسه کیک با شیر کاکائو خریدیم و جواب شکمای بیچاره مون و دادیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irساعت بعد ریاضی داشتیم با خانوم سعیدی که خیلی جدی بود و کسی جرئت نداشت سر کلاسش حرف بزنه اون کلاسشم تموم شد اما کلاسای بعدی دبیر مربوطه نیومده بود و اجازه دادن زودتر بریم خونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی رسیدم خونه باز با مهمونای ناخونده ی هرروزمون یعنی خواهر مهرانه رو به رو شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه سلام اروم دادم اونم چون که سلام دادن واجبه بعدش هم بی توجه به این که جواب سلامم و دادن یانه به سمت اتاقم راه افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوارد اتاقم شدم و در روهم محکم بستم و قفلش کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز خستگی افتادم روی تخت و در همون حال به مهرانه فکر کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه اینکه بابام تاجر فرشه و مهرانه فقط بخاطر پول بابام باهاش ازدواج کرد قیافه ی بدی هم نداره میشه تحملش کرد من از قیافه به مامانم و بابام رفتم ودل اسا هم ترکیبی ازمهرانه و بابامه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانه پوست سبزه و چشمای درشت و قهوه ای رنگ داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما بابام قیافه جذابی داره چشمای مشکی پرجذبه پوست گندمی و موهای جوگندمی و دل اسا پوست سفید و چشمای درشت قهوه ای
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرابطمون زیاد با هم خوب نیست من همیشه خیلی سعی کردم بهش نزدیک شم اما اون همیشه ازم دوری میکنه نمیدونم مهرانه درمورد من چی بهش گفته که اینقدر ازم متنفره...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیخیال زندگی مهرانه شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه دفعه یاد مامانم افتادم و اشک تو چشمام جمع شد گوشیم و برداشتم و روی یه اهنگ Play کردم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشاید از دلسوزیات جاخورده باشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشاید برات صدام و بالابرده باشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irببخش همیشه واسه توباعث دردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن ارزوهات و براورده نکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنپرس چراچشمای من از اشک تاره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن انتخابام با بقیه فرق داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگرد پی چیزای عادی تو وجودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن دختر یاغی و مغرور توبودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشه پیرهن تو قایم میشدم زود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدامن تو پاک ترین بالش من بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهنوز پا به پام میای با بی قراری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه روت نمیاری که زانودرد داری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزندگیتو دادی نداری ادعاشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهیچ وقت نتونستم مثل تو خوب باشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمثل توحرف سرنوشت و بپذیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبدی دیگران و نادیده بگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشه پیراهن تو قایم میشدم زود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدامن تو پاک ترین بالش من بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهنوز پا به پام میای بابقراری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه روت نمیاری که زانو درد داری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir(مهساناوی آهنگ "مادر" )
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباهر تیکه ای از اهنگ اشک های من هم جاری میشد؛ مامانی خیلی زود تو این دنیای نامردتنهام گذاشتی...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچندتقه به در خورد، زود اشک هام وپاک کردم و گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بله؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل آسا باصدای بلند و طلبکاری گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل آسا:بازکن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوا...این چرا صداش و بالا برده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز خدا میدونه چی شده و برای من بدبخت چه خوابی دیدن.!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم درو براش باز کردم که با عصبانیت در رو محکم هل دادکه اگه کنار نرفته بودم بینی مبارک صدمه میدید.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن موندم این باهفت سال سنش چه زوری داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل آسا:چرا درو قفل کردی هان؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چرا داد میزنی دل آسا؛چته؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل اسا:گفتم چرا در رو قفل کردی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنخیر بس که بهش رو دادم و درست رفتار کردم پررو شده ولی از این به بعد دیگه میدونم چجوری باید رفتار کنم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_در اتاق خودمه و به خودم مربوطه نه شما.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدل اسا:عه واقعا...؟ خوب شد گفتی چه زبون دراوردی کاری نکن به بابا بگما؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدادزدم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_برو بگو به درک
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irودرو محکم به روش بستم ،
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپوزخندی رو لبم نشست:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهه منو از کمربند میترسونن اصلا بیاد بزنه ،دیگه به ضربه های کمر بند از دست بابا عادت کردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبیخیال فکر کردن به همه چیز شدم و رفتم یکم درس بخونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاشب یکسره درس خوندم حدودا ساعت هشت شب بود که خیلی دلم ضعف میرفت اخه از صبح چیزی نخورده بودم عجیب بود صداییم از پایین نمیومد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم رفتم پایین که کسی رو تو خونه ندیدم همه جای خونه روگشتم اما انگار کسی تو خونه نبود.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچشمم به یک پاکت نامه روی میز عسلی افتاد نامه ی عروسی بود همونطور که از پله های دوبلکس خونمون میرفتم پایین بازش کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irباز کردن پاکت نامه همانا و افتادن من ازروی پله ی چهارم روی زمین همانا؛
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکلا جا خورده بودم تو اون لحضه هیچی تو ذهنم نمیومد،اصلا باورم نمیشد...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزدم تو صورتم که ببینم خوابم یا بیدار اما متاسفانه همه چیز واقعیت داشت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیکدفعه با صدای بلند زدم زیر گریه،ای خدا چرا؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی امشب عروسی حسامه نه خدای من باورم نمیشه اصلا امکان نداره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای خدا تو که میدونستی دوستش دارم چرا این اتفاق افتاد...؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینقدر گریه کردم و زجه زدم که چشم هام سیاهی رفت و تو دنیای بی خبری فرو رفتم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا خوردن اب یخ روی صورتم چشم هام و اروم باز کردم ،ساناز ودیدم که با نگرانی نگام میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irساناز :چشمات و باز کن عزیز دلم چی شده اخه؟ چرا چشم هات سرخه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاروم از جام پاشدم و با صدای گرفته و خاموشی که خودمم به زور میشنیدم گفتم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چیزی نیست ساناز یدفعه سرم گیج خورد و افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irساناز:یعنی چی چیزی نیست چشمات داره داد میزنه که گریه کردی!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای الان چی بهش بگم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ اهان آره آره آخه میدونی چ.. چیزه من داشتم رمان میخوندم بعد دختره اخر داستان مرد بخاطر همین داشتم گریه میکردم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irساناز : اره منم باور کردم .خیلی خب برو یک قرص مسکن بخور و یکم استراحت کن حالت خوب میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخودم میدونستم باور نکرده ولی حتی حوصله ی خودم و هم نداشتم از خدا خواستم که ولم کرد.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو اتاقم و در رو هم محکم بستم تا در رو بستم دوباره بغضم شکست ای لعنت به من که زود اشک هام میریزه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالان سه ماه از اون شب لعنتی میگذره و من هنوزم باورم نمیشه حسام ازدواج کرده اون شب وقتی رفتم تو اتاق اینقدر گریه کردم که از شدت ضعف بیهوش شدم و تا دوروز بیهوش بودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی بهوش اومدم بابام اومد بالاسرم و بدون هیچ احساس پدرانه ای فقط گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا: دکتر میگفت ضعف کردی و فشارت هم خیلی پایین بوده تو این دوروز منو ازکارو زندگی انداختی سریع اماده شو مرخص شدی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو رو میرسونمت خونه خودم یک عالمه کار دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدیگه به این رفتارش عادت کرده بودم اما اونروز دلم بد جوری شکست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز وقتی موضوع و فهمید میخواست بره پیش حسام اما من باهاش صحبت کردم که اون الان ازدواج کرده و خوشبخته بعدش هم از کجا میدونست یک دلنوازی تواین دنیا هست که عاشقشه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو این سه ماه نه مهرانه نه دل اسا هیچکدومشون خداروشکر بهم کاری نداشتند، انگار اون هام میدونستن حالم خیلی خرابه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامروز اخرین امتحانم و هم دادم میدونستم همه رو خراب کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنی که همه ی نمره هام 19 به بالا بود الان فقط باید دعا کنم نمره قبولیم و بگیرم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهبچوقت نزاشتم کسی بفهمه که غم و غصه ای تو زندگیم دارم، پیش همه لبخند میزنم و شادم اما تو تنهایی و خلوتم فقط اشک میریزم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irامروز الناز اصلا حالش خوب نبود چندبارم میخواستم باهاش صحبت کنم اما هر چی میگفتم چته جواب سر بالا می داد.از دور دیدمش که داره میاد طرفم من هم رفتم سمتش وقتی رسیدم بهش پرسیدم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_امتحان چطور بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز: افتضاح تو چی؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_منم.الناز تو چته امروز کلا یک جوری هستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز یه اه بلندی کشیدو گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز: وقت داری بریم کافی شاپ روبه روی مدرسه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اره قربونت برم من همیشه برای تو وقت دارم بریم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز: بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرسیدیم کافی شاپ یک میز دونفره رو انتخاب کردیم و نشستیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چی میخوری الناز؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز : هرچی میخوری برای منم سفارش بده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگارسون اومد دوتا کیک شکلاتی با قهوه ترک سفارش دادم و منتظر بهش خیره شدم اما اون اصلا حواسش به من نبود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچندتا ضربه روی میز زدم که متوجه شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز: هان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_حواست کجاست؟ من منتظرم عزیزم زود باش تعریف کن ببینم چی شده.!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه قطره اشک ازگوشه چشمش چکید دستاش و محکم تو دست هام گرفتم و گفتم :
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خواهری چی شده قربونت برم؟ تو که منو نصف جون کردی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:دیشب تیرداد( پسر خالش) اینا اومدن خونمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خب اینکه خوبه دیوونه پس چرا اینقدر گرفته ای تو؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز لبخند غمگینی زد و گفت : دیشب بعد از شام رفتم تو اتاقم که تادر رو بستم چندتا تقه به در خورد، درو باز کردم که با کمال تعجب تیرداد و دیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیرداد : اجازه هست بیام داخل؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم :آره بفرمایید خواهش میکنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاومد نشست رو صندلی پشت میزم منم نشستم روی تخت.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم : چیزی شده اقا تیرداد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیرداد : اول اینکه میشه اینقدر رسمی حرف نزنی؟ من اسمم تیرداده بدون هیچ پسوند و پیشوندی باشه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم : باشه تیرداد، از یک طرف هم تعجب کرده بودم تیردادی که اصلا با من همکلام نمیشد اینجوری حرف بزنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیرداد : راستش میخواستم درمورد یک موضوعی باهات صحبت کنم اما نمی دونم چجوری بگم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم: چی شده راحت باش بگو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیرداد: راستش یه مدتی هست از یک دختر خوشم اومده میخوام باهاش حرف بزنم و بهش بگم که دوستش دارم اما نمیتونم.وقتی این حرف واز زبونش شنیدم لال شدم اصلا باورم نمیشد تیرداد کسی و دوست داشته باشه داغون شدم با این حرفش اما به سختی خودم وکنترل کردم و گفتم: خب این که خیلی خوبه برو باهاش حرف بزن و بهش بگوکه دوستش داری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیرداد : اخه میترسم بهش بگم و بخاطرش غرورم وبشکنم اما اون بهم علاقه ای نداشته باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز گریه اش گرفته بود با ناراحتی گفتم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خواهری اگه اذیت میشی نگو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز: نه چیزی نیست .بعدش بهم گفت چجوری بهش بگم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگفتم: بهش رک و راست بگو دوسش داری مطمئنم اونم تورو دوستت داره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتیرداد:امیدوارم،الناز دلت میخواد بفهمی اون دختر کیه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمیخواستم بگم نه به من ربطی نداره، نمیخواستم و نمیتونستم رقیبم و ببینم اماگفتم: اره خوشحال میشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدش باهام امروز ساعت 4 قرار گذاشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوای خدای من اصلا باورم نمیشه النازم مثل من شکست خورده باشه سعی کردم آرومش کنم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی سخته...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه مرهم درد دل آدم ها باشی اما توسینت یه بغض سنگین پنهان کرده باشی...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی سخته...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه همیشه برای دیگران روی لبهات خنده باشه اما غم و غصه موهات رو سفید کرده باشه...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی سخته...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه برای همه پیام امید باشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز دست روزگار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخسته شده باشی...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ الناز جان، عزیز دلم شاید حقیقت نداشته باشه اصلا شاید دختره بهش علاقمند نباشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز:نه دلنواز من مطمئنم بهم علاقه دارن.الانم باید برم داره دیر میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_برو قربونت برم انشاءا... که باهات شوخی کرده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز یه لبخند غمگین زدو گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irالناز: مگه از کی تا حالا با من شوخی کرده که این دومین بار باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدشم پاشد و خدافظی کرد و زود رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم رفتم سفارشامون وحساب کردم و راه افتادم به سمت خونه.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی رسیدم خونه میخواستم برم اتاقم که مهرانه جلوم و گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانه: سلام عزیزم خسته نباشی بالاخره امتحانات تموم شد؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز تعجب چشمام گرد شد مهرانه اومده پیشواز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن !بعدش هم این چرا امروز اینقدرمهربون شده!احتمالا یک نقشه ای داره!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir-اره امروز اخریش بود چطور مگه؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانه:هیچی عزیزم همینطوری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدش انگار میخواست چیزی بگه اما نگفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چیزی شده؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمهرانه:اممم میری اتاق بابات؟ باهات کار داره.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدشم نذاشت چیزی بپرسم و زود رفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیعنی بابا باهام چیکار داره ؟ حتما کار مهمی داره که مهرانه اینقدر دست پاچه بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم لباسام و عوض کردم و به سمت اتاق بابا راه افتادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچند تقه به در زدم و وارد شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا روی کاناپه وسط اتاقش نشسته بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_سلام بابا با من کاری دارید؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا: بشین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنشستم روبه روش و منتظر نگاهش کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا : دلنواز تو دیگه بچه نیستی پس خوب به حرفهام گوش کن ببین چی میگم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_چشم بفرمایید..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا: تا الان هر چی خواستگار داشتی همه رو به بهونه ی درس رد کردی اما الان دیگه بهونه ای نداری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیک دفعه دلم هری ریخت پایین،خدا کنه موضوع ازدواج نباشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا: اقای شریفی رو که یادته؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irافای شریفی یکی از دوستای بابا بود که من اصلا ازش خوشم نمیومد مخصوصا از اون پسر ایکبیریش ارسلان.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بله یادمه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا: بسیار خب ،پس خوب گوش کن ،پسر اقای شریفی از تو خوشش اومده و پدرش تو رو از من خواستگاری کردهمنم قبول کردم و اخر هفته قراره بیان خواستگاریت ، پس خودت و اماده کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز چیزی که میترسیدم سرم اومد مات و مبهوت داشتم به بابا نگاه میکردم یعنی الان درست شنیدم؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بابا معلوم هست چی دارید میگید؟من اصلا علاقه ای به اون عوضی ندارم .اصلا مگه اونو نمیشناسید ؟ از گذشتش خبر نداری بابا؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا: خیلی خوبم از گذشتش با خبرم اما خودت داری میگی گذشته پس به فکر اینده باش اون عوض شده دیگه ارسلان قبل نیست
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه قطره اشک از گوشه ی چشمم چکید و بقیه هم همینطور راهشونو پیدا کردن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بابا من تازه 18 سالمه، میخوام درسم و ادامه بدم لطفا این کارو با من نکن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا: من خوبی تو رو میخوام دختر بفهم که تو تو اون خانواده همه چیزت تامینه چرا پشت پا به بختت میزنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اما بابا همه چیز که پول نیست .اصلا اگه شما بخواین همین الان از اینجا میرم ولی اینکارو با من نکن لطفا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزجه میزدم و با التماس به بابا میگفتم اینکارو باهام نکنه اما بابا اصلا انگار زجه ها والتماس های منو ندید؛شاید هم دید اما براش اهمیتی نداشت!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا:بسه دیگه اینقدر ابغوره نگیر نا سلامتی پس فرداشب مراسم خواستگاریته.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدشم از اتاق رفت بیرون ودرو هم محکم پشتش بست.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای خدا اینو دیگه اصلا نمیتونم تحمل کنم نمیتونم با ارسلانی که 14 سال ازم بزرگتره و یه ازدواج ناموفق هم داشته ازدواج کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه این زندگی باشـــــه...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاگه این سهمم از دنـیاســـــت.;
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن از مردن حراسم نیـــــست...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه حـــسی دارم این روزا;
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه گاهی با خودم میگم:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشاید مردم حواسـم نیـــــست...!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا همون حال خرابم رفتم تو اتاقم نشستم و عکس مامانم و از روی عسلی کنار تختم برداشتم و زل زدم به عکسش.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشروع کردم با عکسش حرف زدن:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_سلام مامانم خوبی؟ توهم زندگیم ومیبینی؟ مامانی کاش تو بودی که اگه بودی اینقدر تنها نبودم...نمیخوام گریه کنم ولی مامان حالم خیلی خرابه نمیتونم بغض تو گلوم و از بین ببرم،مامانی بابا دختر هجده سالت و میخواد بده به یک مرد32 ساله که یک ازدواج ناموفق هم داشته.مامان من نمیتونم با اون ازدواج کنم من ازش بدم میاد و باز بغضم شکست و اشکام چکید روی عکس مامانم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشیمو برداشتم و روی یک اهنگ Play کردم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاحالا شده دلت بگیره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز دست غصه دق کنه بمیره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتاحالا شده که محتاج بشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحتی خداهم دست تو نگیره
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا حالا شده یه روز بی خبر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irعشقت بره بهونشو بگیری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبفهمی هر چی میگفت دروغ بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکم بیاری دلت بخواد بمیری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای خدا زندگیم نقش بر آبه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحال قلب عاشقم بد جور خرابه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقسمت میدم که جونم و بگیری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنده بودن واسه من عین عذابه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو که از حال دلم با خبری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا گریه هام نداره اثری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه چه جرمی ای خدا بگو به من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداری آبروی من رو می بری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا حالا تنها یه جا نشستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبی سروصدا توی خودت شکستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحس خجالت بشینه رو چهرت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز این که حس کنی اضافه هستی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتا حالا شده چیزی ببینی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدلت بخواد کور بشی و ببینی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irواسه پنهون کردن گریه هات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزیر بارون بدون چتر بشینی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irای خدا زندگیم نقش برابه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irحال قلب عاشقم بدجور خرابه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irقسمت میدم که جونم و بگیری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزنده بودن واسه من عین عذابه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو که از حال دلم باخبری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irچرا گریه هام نداره اثری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه چه جرمی ای خدا بگو به من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداری ابروی من رو می بری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکامران مولایی "دست نیاز"
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزودتر از اونی که فکرشو میکردم پنج شنبه از راه رسید و دو ساعت دیگه هم مهمونا میرسن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتو این دوروز هرچی به بابام خواهش و التماس کردم هرچی ضجه زدم بابام کوتاه نیومد که نیومد...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاما الان دیگه کلا بیخیالم انگار نه انگار که دوساعت دیگه قرار چی بشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳــــی ... ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ، ھﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ که ﻭقتی ﺩﺭﺩی ﺭﺍ ﺩﺭﻣــــﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ، بکاﺭ ﻣﯿﺒـﺮم ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irھمان است که ﻭقتی ﺍشکـم ﺍﺯ تـهِ ﺩﻝ ﺍﺳﺖُ ﭼـــــﺎﺭﻩ ﻧﺪﺍﺭم ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﻭقتی که نمی ﺧﻮﺍﻫـم ﺍشکــم ﺳﺮﺍﺯﯾـﺮ شـــــوﺩ ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﻭقتی که ﻧﻤـی ﺧﻮﺍﻫـم ﺩﺭﺩم ﺭﺍ ﺑـه کسی ﺑﮕﻮﯾـم...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irﺑﯿﺨﯿـــــﺎﻝ .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irھﻤﺎﻥ ﻫﻤـــــﺪﻡِ ﺗﻨﻬـــــﺎییِ مــن است
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابام که این بیخیالیم و دید فکر کرد راضی شدم و خوشحال شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیدونه که....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irرفتم تو اتاقم و یه رمان برداشتم و شروع کردم به خوندن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاینقدر غرق رمان خوندن شده بودم که متوجه امدنشون نشدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکه دل اسا اومد و خبر اومدنشونو بهم داد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهکلا لباس از سر تا پا مشکی پوشیدم و رفتم پایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی رسیدم پایین خیلی خشک سلام دادم و رویه مبل یه نفره نشستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخانم شریفی:خوبی دلنواز جان؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خیلی ممنونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبابا اشاره کرد که مهربون تر رفتار کنم امامن اصلا توجه نکردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونا شروع کردن صحبت کردن اما من اصلا حواسم به صحبتاشون نبود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم به این فکر میکردم که آیندم چی میشه خوبه؟ یا بد...؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیدفعه چشمم خورد به ارسلان که با اون چشمای هیزش داشت بروبر نگام میکرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه اخم غلیظ کردم و خیره شدم بهش اما رو که رو نیست سنگ پای قزوینه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز رو نرفت که نرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنگاهش یه جوری بود، از طرز نگاهش چندشم شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irیه چشم غره بهش رفتم و چشمم و ازش گرفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوقتی صحبت ها زده شد گفتن بریم تو اتاق من و حرفامون و بزنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز مجبوری بدون اینکه منتظر این چلغوز باشم راه اتاقم و در پیش گرفتم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irوارد اتاقم شدم و بدون توجه بهش روی تختم نشستم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاونم رفت ونشست روی صندلی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارسلان: نمیخوای چیزی بگی کوچولو؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اولا کوچولو هفت جد و ابادته ، دوما نمیخوام با ادم چلغوزی مثل تو دهن به دهن بشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارسلان: اوه اوه چه خشن ; فکر نمیکنی این طرز رفتارت با همسر ایندت درست نیست...؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعدش خنده ی مسخره ای کرد و گفت:
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارسلان: البته زیاد مهم نیست من خودم نازتو میخرم عزیـــــزم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_خفه شو و دهنت و ببند . من حالم ازت بهم میخوره عوضی حاضر نیستم حتی یه دقیقه تحملت کنم ...!جوابم منفیه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irفکر کردم الانه که جوش بیاره و بره که دیگه برنگرده اما من کی شانس داشتم که الان داشته باشم ...؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه جاش پوزخندی زد و گفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارسلان: گوش کن ببین چی میگم کوچولو...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن تا به الان به هر میخواستم رسیدم تو که دیگه جای خود داری; مطمئن باش اول و اخرش تو چنگ خودمی;
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir