عصیان

به قلم نسرین ثامنی

اجتماعی

بخشی از متن : آنچنان ازدحام و همهمه ای سالن دادگاه را فرا گرفته بود که انسان را به شگفتی وامیداشت. افرادی که در بیرون بی صبرانه انتظار کشیده بودند اکنون پس از ورود سعی داشتند در ردیفهای جلو جای مناسبی را در اختیار داشته باشند. من هنگامی که وارد سالن شدم اکثر صندلیها اشغال شده بود . این جنجالی ترین و پر سر و صداترین محاکمه ی سال بود که در تاریخ ایران در نوع خود بی نظیر و عجیب می نمود…..


48
69,055 تعداد بازدید
43 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۹ ساعت و ۴ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رها

    00

    سلام رمان بسیار روی اعصاب بود ادم حالش بد میشد خیلی خیلی بد بود قابل توصیف نبود اصلا دوست ندارم یک درصد دوباره بخونم

    ۱ ماه پیش
  • مهناز

    ۲۷ ساله 00

    خیییلی خوب بود و غم انگیز

    ۲ ماه پیش
  • معصومه

    00

    رمان جالب وغیر قابل پیش بینی بود هر لحظه هیجان و اتفاق جدید

    ۴ ماه پیش
  • نسیم

    ۱۹ ساله 00

    شاید به جرعت بگم توی این چندسال که رمان خوندم اولین رمانی بود که باهاش انس گرفتم خیلی واقعی به دور از تخیل و افترا عالی بود اول که قلم نویسنده رو متوجه شدم خوشم نیومد ولی زیبایی قصه اصلا متوجه قم نمیش

    ۵ ماه پیش
  • میترا

    ۲۶ ساله 00

    من این کتاب و سال ۹۱یا۹۲خریدمو اسمس غروب ارزو هست نه عصیان خانم ثامنی خیلی نویسنده معروف و خوش قلمی هستن

    ۹ ماه پیش
  • سرور شادرو

    ۳۰ ساله 00

    🥺🥺🥺🥺

    ۱۰ ماه پیش
  • مهتاب

    10

    داستان سراسر درد و غم بود در کل قلم نویسنده خوب بود پسندیدم اما فکر نکنم حاضر باشم یکبار دیگه این همه غم رو بخونم😣

    ۱۱ ماه پیش
  • زهرا

    20

    فوقالعاده قلم نویسنده کتابی بود بدم اومد..ولی درد زنان جامعه مارو خوب به تصویر کشیده بود منم بودم همینکارو میکردم..

    ۱ سال پیش
  • ترنم

    11

    سلام کسی اسم این رمان میدونه که سه دختر میرن شمال مسافرت بعد شاهد قتل ی ادم میشن دو نفر از دخترا کشته میشن و نفر سوم ک زنده میمونه همیشه حس میکنه ک ی نفر همراهشه ولی کسی حرفشو باور نمیکنه

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    ۱۷ ساله 00

    معشوقه شیطانه

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    00

    خودم مادرم و موقع هایی که با نون و پنیر بچم سیر میکردم و در شرایط بدی بودیم جلو چشممه عالی بود رمان ولی پدر زهرا اصلا پشت دخترش نبود

    ۲ سال پیش
  • Baran

    00

    برای رمانی که ترنم گفت فکر میکنم منظورت معشوقه شیطان باظع

    ۲ سال پیش
  • مریم

    ۳۰ ساله 11

    خدا قوت به نویسنده این رمان . من تمام روزهایی که این رمانو خوندم فقط بع فکرش بودم و ناراحتو نگران. واقعا تو مملکت ما زنهای بسیاری از این نمونه هستن که با زجر زندگی میکنن فقط به خاطر فرزندانشون .

    ۲ سال پیش
  • م.ا

    00

    هر نوع عذاب و درد که در دنیا بود برای این خانواده که ناامیدبودن را در داستان قرار داده.من ابتدا از خواندنش خواستم صرف نظر کنم چون واقعا زن را بی ارزش و از خود اختیاری ندارد نشان می دهد ولی ...انگیزشی

    ۲ سال پیش
  • زهرا

    ۲۰ ساله 00

    عالی بود

    ۲ سال پیش
  • همراز

    20

    خیلی دردناک و بغض آلود بود چرا همه در ها به روش بسته بود پدرش با موافقت بی جهتش برای آشتی با شوهرش اون و نابود کرد خوبه بازم روشنفکر بوده

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.