نه دیگر نمی بخشم

به قلم نازنین آقایی

عاشقانه اجتماعی

من را شراره نام نهاده اند …
زیرا پدرم اعتقاد داشت با شراره های آتش وجودم در هنگام تولد زندگیش را به آتش کشیده ام …
من را شراره صدا زدند خواهر و برادری که مگسان دور شیرینی بودند و هرچه پدر میگفت گوش می نهادند
من شراره بودم و آنها برای خاموش کردن شعله های درونم با نفرت و آزارهایشان آبی می شدند بر روی آتش وجودم ….
حال مردی میگوید با شراره های عشق شعله کشیدم وجودش را
مردی که خود خاکسترم کرد و چیزی از من باقی نگذاشت


75
58,676 تعداد بازدید
38 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۱۹ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • منیر

    ۵۳ ساله 00

    خیلی رمان خوبی بود لذت بردم زاغماش گریه کردم با خوشبختی شوند خندیدم

    ۳ ماه پیش
  • ناشناس

    00

    قلم نویسنده بد نیست، قابلیت خوب شدن و پیشرفت داره. اما پردازش موضوع و پردازش شخصیت ها خیلی ایراد داره. حتی در تاریک ترین لحظات شخصیت اصلی، نکات مبهم و یا فانتزی غیر ملموسی وجود داره.

    ۱۰ ماه پیش
  • .....

    01

    خوب بود اما اگه رویا بود بهتر بود چون نبود رویا جز مریضی شراره چیزی رو عوض نکرد ادش هم دیگه عاشق شده بود🤷🏻 ♀️

    ۱ سال پیش
  • ؟

    00

    رمانه خیلی خوبی بود من بر خلاف نظر بقیه به نظرم اگه من خودمهم بودم مثل شراراه میشدم چرا که ادم نمی تونه انقدر درد رو تحمل کنه شخصیت توسری خوری نداشته باشه همه این طوری میشن

    ۱۱ ماه پیش
  • مارال

    00

    خیلی غم انگیز بود و خیلیییی قشنگ

    ۱ سال پیش
  • Rana

    ۱۵ ساله 10

    عالی بود واقعا قشنگ بود ممنون از نویسنده عزیزش واقعا ممنونم و خیلی جاها پا به پاش گریه کردم 🥺🤍

    ۲ سال پیش
  • ف ۳۲ ساله

    00

    این حجم ازآبکی بودن نوبره فقط اونجاش مردمیگه اگه خائن نبودی فرارنمیکردی زنه میگه آنقدربخاطره شراره تهمت زدی طاقتم تموم شدیعنی شراره پاکه ولی اون یکی دخترت حرومزادس تواشتباهی تهمت زدی باید میگفتی آرزو

    ۲ سال پیش
  • نیکی

    ۲۳ ساله 60

    خیلی دردناک بود امادوستش داشتم عالی بوداگه یکی ازته دلش بخونه میفهمه که خیلی خاص وقشنگه من بیشترجاش اشکم درآمد بااین که اولین رمان نویسنده عزیربود اماعالی بودبه امیده رمان رمان های بیشترو قشنگ تون هس

    ۲ سال پیش
  • ......

    82

    شراره طلاق بگیره و زندگیشو خودش بسازه و بشه یه دختر محکم بعد هم شاید عشق واقعی رو پیدا می کرد خوندن این رمان صرفا تلف کردن وقته چرا شخصیت دختر رمان همیشه تو سری خوره؟

    ۲ سال پیش
  • .....

    52

    محض رضای خدا اینقدر دختر و عشقو بی ارزش نکنیدچرا معنای عدالتو زیر سوال میبرید نویسنده خودتو بزار جای شراره حاضر بودی با آرش بمونی معلومه نه این دیگه عشق نیست بردگیه این رمان نیاز داشت

    ۲ سال پیش
  • سحر

    12

    رمان عالی بود.خدا خیلی شراره رو دوست داشت که آرش عاشقش شد.حد اقل با آرش شاد و خوشبخت شد.

    ۲ سال پیش
  • خاطره

    ۳۷ ساله 21

    عالی بود ممنونم نویسنده عزیز موفق باشی دم و بازدمت گرم بار دوم هست که میخونم 🌹🌹🌹🌹

    ۲ سال پیش
  • گل ناز

    44

    یعنی 🖐خاککککککک بر سرت ارش ابروی هرچی مرده تو بردی نویسنده جون ناراحت نشی ولی من دیگه حرفی ندارم 🤔

    ۳ سال پیش
  • پوکر""&quo

    64

    اه اه چقد شخصیت شراره بی زبون و بی دستو پا بود تا ۴ پارت بیشتر نتونسم بخونم موضوع خعل کلیشع ای بود و اونجایی عم ک شرارع ازدواج با ارش رو قبول کرد دلسرد تر شدم خعل شخصیت توسری خوری داش دخترع 😬🤦 ♀️😑

    ۳ سال پیش
  • 마디에

    32

    خیلی قشنگ بود✨🌹

    ۳ سال پیش
  • طاهره

    32

    عالی بود

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.