قمار سرنوشت

به قلم coral & makhmal.65

عاشقانه همخونه ای

داستان روایتگر زندگی دختری به اسم سوگل که تو یه قمار خونه که متعلق نامادریشه کار میکنه… مشکلاتی این وسط گریبان این دختر تنها رو میگیره و سرنوشت راهی رو جلوش میذاره که...


220
73,174 تعداد بازدید
157 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۵ ساعت و ۱۲ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نازی

    ۱۸ ساله 00

    چرا هر قسمتشو که میخام باز کنم باید انترنت باشه بقیه رمان ها اصلا اینجوری نیستن اینجوری نمیتونم هروقت که دلم خاست رمان بخونم

    دیروز
  • فهیمه

    00

    فصل دوم جملات مرتب تکرارمیشد

    ۵ روز پیش
  • مائده

    00

    خوب بود ولی اینهمه تعصب و بی عرضگی دختره واقعت جالب نبود

    ۳ هفته پیش
  • 00

    واقعا از امید متنفرم تو همه چی محدودش میکرد ب همه چیز شک داشت سوگلم فقط گریه میکرد بعد امید میگفت جبران میکنم جبران میکنم😑ولی خیلی دلم برا سوگل میسوزه انقدر براش گریه کردم خودش نکرده بود😂😂

    ۲ ماه پیش
  • ثنا

    ۲۰ ساله 00

    اول از همه به نویسنده این رمان یه خسته نباشید میگم، با احترام زیادی که به نویسنده قائلم باید بگم من نتونستم تا قسمت ۷ ادامه بدم، واقعیتش رمان فضا و روایت خوبی داشت و شخصیت های دوست داشتنی داشت!

    ۳ ماه پیش
  • Reyhaneh

    ۱۵ ساله 00

    خیلی رمان قشنگی بود ممنونم از نویسنده اش🙏🏻 تنها ایرادی که به نظرم داشت این بود که پایان خوبی نداشت😅 ولی با این حال خیلی رمان خوبی بود🙏🏻🌹

    ۳ ماه پیش
  • پیشی

    00

    چرتاً پرتاً👍

    ۴ ماه پیش
  • ساحل

    ۱۸ ساله 00

    سلام به همگی به نظر من خیلییی رمان خامی بود روی یک ایده تکراری بار ها و بار ها مانور میداد که امید اجازه هیچچی نمیده عصبی میشه این گریه می کنه بعد یه جور دیگه طرف جبران می کنه همه اش یه چیز تکراری بود

    ۴ ماه پیش
  • زهرا

    00

    رمان خیلی خوبی بود ولی تا نصفه بود بقیه اش رو ننوشته اگه میشه ادامه دهید

    ۴ ماه پیش
  • پری

    00

    رمان جالبی بود نمیشه گفت بد بود نه چون بلخره نویسنده محترم واسش زحمت کشیده بود یه سریا که گفتن خوب نبود اتفاقا خیلی موضوع و اسم جالبی داشت ولی یه کم این حساسید امید رو مخ بود در هر حال ممنون خوب بود💖

    ۴ ماه پیش
  • آتاناز

    00

    عالی بود اصلا فکر نمی کردم آخرش اینطوری بشه مثل بقیه رمانایی که خوندمنبد شبیه به زندگی روز مره بود تشکر

    ۴ ماه پیش
  • بتوچ

    00

    چرت و پرت بود:/

    ۵ ماه پیش
  • نیلگون

    ۱۳ ساله 00

    نصفه بود! و اینکه زیاد لوس بود نازنین هعی میزد زیر گریه و کاش شخصیت امید یکم با اعتماد تر بود اما خوب بود ارزش خوندن و داره!

    ۶ ماه پیش
  • محیا

    00

    خیلی الکی طولانیش کرده بودذخیلی ضعیف و مسخره میتونستید با این موضوع یه رمان بینظیر بنویسید

    ۷ ماه پیش
  • شیوا

    ۲۰ ساله 00

    رمان خوبی بود ولی از مردایه شکاک اصلا خوشم نمیاد

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.