آنا دختری که خانواده‌اش رو جلوی چشمش از دست داده و شاهد مرگشون بوده... قاتل خانواده‌اش به دنبال پیدا کردن آنای فراری میفته تا عتیقه‌ای که فقط پدر آنا ازش با خبر بوده رو پیدا کنه... ولی روح آنا هم از جای عتیقه خبر نداره! این وسط کی دل آنا رو می‌بره؟ یه پسر مشکی پوش خسته و یا یه دکتر مهربون؟


218
84,925 تعداد بازدید
116 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۲ ساعت و ۴۷ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • غریبه

    00

    رمان جالبی بود ولی آخرش می تونست طولانی تر و بهتر تموم شه با تشکر از نویسنده

    ۲ هفته پیش
  • زهرا

    ۱۶ ساله 00

    رمانش عالی بود مرسی

    ۲ هفته پیش
  • Najme

    00

    ایده اش بینظیره

    ۳ هفته پیش
  • دنیز

    ۱۳ ساله 00

    عالی عالی

    ۳ هفته پیش
  • دانیلا

    ۲۰ ساله 12

    با احترام به نویسنده؛ باید بگم که من خوشم نیومد. آنا شخصیت از خود راضی و کسل کننده ای داشت و کلا با خودش درگیر بود

    ۱ ماه پیش
  • پونه

    ۲۰ ساله 00

    به نظرم با توجه به ژانرش خیلی هم عالی بود واقعا خوب بود

    ۲ ماه پیش
  • فرشته

    10

    با احترام به نویسنده اصلا دوستش نداشتم و ارزش خوندن نداره دختره خود درگیری داره انگار

    ۲ ماه پیش
  • فرشته

    ۳۲ ساله 20

    به نظرم رمان جالبی نیست چون خیلی با خودش در گیره کلا نمیفهممش رمان باید آدم رو جذب کنه به ادامه دادن و خوندنش ولی این رمان منو جذبم نکرد

    ۲ ماه پیش
  • R.s

    00

    یه سوال ذهنم درگیر کرد جیکوب بابای واقعی آنتونی بعد چطور عمه آنتونی با جیکوب ازدواح کرد؟؟؟؟یا عمه آنتونی منظورش خواهر پدرخوانده تش؟

    ۳ ماه پیش
  • حانی

    ۲۷ ساله 20

    خیلی بد بود خیلی بد بود حیف زمانی و گذاشتم.داستان داغون .متن داغون انگار نویسنده پرش افکار داره داستانش تیک داشت

    ۴ ماه پیش
  • واییییی خیلی خوب بود

    02

    خیلی دوسش داشتمممم

    ۴ ماه پیش
  • :)

    00

    موضوعش متفاوت بود و عالی👍

    ۵ ماه پیش
  • هستی

    00

    خوب بود ولی بنظرم به جزئیات بیشتری نیاز داشت اما موضوع خاصی داشت

    ۶ ماه پیش
  • یه بنده خدا

    01

    کسی اسم این رمان و میدونه یه پسره هست خیلی عاشق دختره هست فک کنم از دوستای خانواده دختره بود بعد دختره کنکور میداد میگفت مه یارم سر خاستگاری پسره رو مسخره سر همین باباش عاقش کرد دخترم کلا از تهران رفت

    ۱۰ ماه پیش
  • یه بنده خدا

    00

    بعد دختره کنکور قبول میشه از تهران میره بعد میره سر کار اونجا بیماری سل میگیره بعدپسره ام که رفته بود خارج میفهمه میبره دخترو اونجاتا خوب بشه خلاصه عاشق هم میشن بعدیه مدت پسره روبه جرم قتل میبرن زندان

    ۱۰ ماه پیش
  • نرگس

    ۱۷ ساله 30

    حاجی تو که خودت کل رمانو گفتی دیگه واسه چی میخایی پیداس کنی؟🤣😂

    ۷ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    موضوع رمان عالییییی بود ولی بعضی از حرفا رو بیش از حر تکراری نوشته بود که آدمو خسته می کرد

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.